مساله مرگ و زندگی
چگونه تورم و سکته زندگی ایرانیان را تحت تاثیر قرار داده است؟
خانوار ایرانی که چند دهه است با تورم دستوپنجه نرم میکند، در سالهای اخیر فشار مضاعف و سنگینی روی شانههای خود احساس میکند و چه بسیاری از طبقات فرودست و متوسط که تاب تحمل این فشار را نداشته و خمیدهاند. تورم امروز مهمترین شاخص اقتصادی در زندگی شهروندان ایرانی است و شاید برای همه عجیب به نظر برسد چگونه مسالهای که در سه، چهار دهه گذشته در دنیا حل شده و اکنون مدتهاست کمتر اقتصادی چنین درگیر تورم شده است، همچنان اصلیترین ابرچالش اقتصاد ایران است. به نظر میرسد سیاستگذار ایرانی درک دقیقی از تورم و ریشههای آن ندارد و اختلافنظرها و البته نظرات شاذ در مورد منشأ تورم آنقدر متفاوت و زیاد است که راههای علمی ثابتشده و تجربهشده در دنیا در اقتصاد ایران دنبال نمیشود و مساله اختراع کردن چرخ از نو در حال رخ دادن است. با این حال تورم اگرچه برای قاطبه خانوارهای ایرانی و اقتصاد کشور مخرب است اما اقلیت کوچکی نیز از تورم منتفع میشوند، کاسبان تورم البته آنقدر قدرت و نفوذ کسب کردهاند که میتوانند سیاستگذار را بهجای پرداختن به حل تورم از راههای علمی، به راههای انحرافی و به اصطلاح به دنبال نخود سیاه بفرستند. تورم هم مانند تحریم کاسبان و منتفعانی دارد که میتوانند کاهش و کنترل این شاخص کلان اقتصاد را به تعویق بیندازند و سعی کنند از وضعیت تشدیدشونده موجود، نهایت استفاده را ببرند. شرایط بد اقتصادی روی سلامت فرد نیز اثرگذاری زیادی دارد. بین شرایط بد و شیوع بیماریها و اختلال در سلامت افراد و ناتوانی و ضعف بدن افراد، همبستگی بالایی وجود دارد و مطالعات زیادی در این باره صورت گرفته است که روند تشدید بیماریهایی مانند سکته قلبی و مغزی یا بیماریهای اعصاب و روان را با شرایط بد اقتصادی نشان میدهد.