شلیک به هدف متحرک
چرا سیاستهای مطلوب سیاستمدار، چیزی نیست که اقتصاددان توصیه میکند؟
چند ماه پس از حذف ارز 4200 تومانی، مدیران دولتی و اقتصاددانان نزدیک به دولت سیزدهم همچنان از این سیاست به عنوان «اصلاحات بزرگ» یاد میکنند اما آیا آنچه در اردیبهشت ماه تحت عنوان اصلاحات اقتصادی اجرایی شد، اصلاحات اقتصادی است؟ مسعود نیلی در گفتوگو با «آگاهینو» سیاست حذف ارز 4200 تومانی را در زمره «اصلاحات در بازارها» قرار داده است و گفته: اصلاحات اقتصادی به دو دسته تقسیم میشود؛ یک دسته را اصلاحات در بازارها (Market Reforms) میگویند و دسته دیگر را اصلاحات ثباتساز (Stabilizing Reforms) مینامند. اصلاحات در بازارها این است که به طور مثال، قیمتهای بازار انرژی را اصلاح کنید. مثل کاری که محمود احمدینژاد انجام داد. این دسته از اصلاحات بسیار آسانتر از اصلاحات ثباتساز هستند. چون این نوع اصلاحات نوعی بدهبستان میان دولت و جامعه است و دولت میتواند به مردم بگوید از فردا قیمت بنزین را به این میزان افزایش میدهم، در مقابل، هر ماه به میزان مشخصی به شما پرداختی خواهم داشت. این در حالی است که به گفته نیلی، جنس اصلاحات ثباتساز با تابع هدف سیاستمدارانِ ما جور در نمیآید. اما اصلاحات بازار، بدون اصلاحات ثباتساز، مانند شلیک به یک هدف متحرک است. به طور مثال دولت تصمیم گرفته ارز۴۲۰۰ تومانی را حذف کند. اما اینگونه نیست که یک سیاست اصلاحی کامل انجام دهد و صرفا قیمت جدید را از سطح 4200 تومان به یک سطح بالاتر افزایش میدهد در حالیکه قیمت واقعی ارز در حال افزایش است و شکی نیست که با تداوم این روند، پنج سال دیگر به دلیل توزیع رانتی که در ارز با نرخ جدید وجود دارد، دولت آینده دوباره ناچار به تعدیل قیمت میشود. نیلی در این گفت وگو میگوید؛ آنچه این فرایند فرسایشی را متوقف می کند، مهار تورم است که از دل اصلاحات ثباتساز در میآید.