تکانه انرژی
زمستانی سرشار از نارضایتی
اگر فردی چند روز گذشته در سواحل مدیترانه زیر آفتاب سوزان قرار گرفته یا در میان موج گرمای خیابانهای برلین، لندن یا رم نیمپز شده باشد آخرین چیزی که ممکن است به ذهنش بیاید سرمای زمستانی خواهد بود. اما اشتباه نکنید. زمستان در راه است و انتظار میرود به خاطر بحران انرژی زمستانی بیرحم باشد. ولادیمیر پوتین گلوگاه عرضه گاز روسیه را میفشارد و بحران روزبهروز بدتر میشود. در دهه گذشته چندین فاجعه روی داد که نزدیک بود اروپا را از هم فروپاشد. از میان این فجایع میتوان به بحران یورو در اوایل دهه 2010 و بحران مهاجرت در 2015 اشاره کرد. تکانه انرژی در زمستان 2022 به آن فجایع افزوده میشود. یکبار دیگر، اتحاد و اراده قاره اروپا در بوته آزمایش گذاشته میشود. بسیاری از اروپاییان هنوز فاجعه گازی را احساس نمیکنند اما در بازارها چراغهای قرمز چشمک هشدار میزنند. قیمت تحویل گاز در زمستان امسال به 182 یورو (184 دلار) در مگاواتساعت رسید که تقریباً معادل بهای آن در اوایل ماه مارس و زمانی است که روسیه به اوکراین حمله کرد. این قیمت هفت برابر سطوح قیمتی درازمدت گاز است. دولتها خود را برای نجات تاسیسات فلجشده در فرانسه و آلمان آماده میکنند و برخی سرمایهگذاران پیشبینی میکنند که کدامیک از بنگاههای صنعتی در اواخر امسال و با آغاز سهمیهبندی ورشکسته خواهند شد. اکثر سیاستمداران اروپایی درباره گزینههای دشوار پیشرو با عموم مردم روراست نیستند اما حتی مبادلهگران پرسابقه انرژی که به جنگها و کودتاها عادت کردهاند ابراز نگرانی میکنند. بحران شدید انرژی خطری است که از زمان هجوم تانکهای روسی به اوکراین پدیدار شد. با وجود تحریمها و باجخواهیهای روسیه که تهدید قطع دسترسی اروپا به مهمترین عرضهکنندهاش را به رخ میکشند موضوع گاز به یک گلوگاه حیاتی تبدیل شده است. گاز یکچهارم تقاضای انرژی در اروپا را پاسخ میدهد و روسیه یکسوم این گاز را تامین میکند. این ارقام برای برخی کشورها از جمله آلمان بالاترند. برخلاف نفت و زغالسنگ که قابل جایگزینی هستند و در سطح جهان مبادله میشوند گاز را یا باید از طریق لوله یا به شکل مایع انتقال داد. تبدیل گاز به مایع به تاسیساتی نیاز دارد که ساخت یا تغییر کاربری آنها چند سال طول میکشد. آقای پوتین تمام اینها را به خوبی میداند.
همچنین بازار گاز بازاری است که روسیه در آن دست بالا دارد. صادرات نفت روسیه بهطور میانگین 10 درصد از تولید ناخالص داخلی کشور را در پنج سال گذشته تشکیل میداد و اقتصاد روسیه با قطع صادرات نفت سقوط خواهد کرد. به همین دلیل است که روسیه از روشهای غیرعادی و عمدتاً موفق استفاده میکند تا تحریم نفت خام توسط غرب را بشکند. اما صادرات گاز معادل فقط دو درصد تولید ناخالص داخلی کشور است و این کشور به راحتی میتواند بدون آن دوام آورد. بنابراین روسیه با بستن شیرهای گاز بر اروپا بسیار بیشتر از آسیبی که خود میبیند درد و رنج را نصیب اروپا میکند. تا همین چند هفته پیش و به برکت محمولههای گاز مایع ارسالی از آمریکا و دیگر نقاط، چنین به نظر میرسید که اروپا میتواند از رویدادی ناگوار اجتناب ورزد. تقاضای گاز یک تقاضای فصلی است بنابراین لازم است در بهار و تابستان ذخایر زیادی انباشته شوند. موجودی تانکرهای ذخیره اروپا از 26 درصد در ماه مارس به بیش از 50 درصد در ژوئن رسید و انتظار میرفت تا نوامبر به 80 درصد برسد. این میزان حداقل مقدار لازم برای گذر از زمستان است. اما اکنون تصویر پیشرو یکبار دیگر ناخوشایند میشود. نقص فنی در میدان گازی نروژ و گرمای شدیدی که تقاضا برای برق مورد نیاز در تاسیسات سرمایشی را بالا میبرد بخشی از عوامل بروز این وضعیت هستند. اما بزرگترین مشکل را باید در جریان گاز به اروپا از طریق شرکت گازپروم جستوجو کرد که انحصار گاز روسیه را در دست دارد. این جریان که با نصف سطوح عادی برقرار بود باز هم کاهش یافته است. روسیه میگوید که فرآیند نگهداری خط لوله نورداستریم یک از 11 ژوئن آغاز شده و تا 22 جولای ادامه مییابد اما روسیه برای جبران کمبود عرضه از طریق لولههای جایگزینی که از مسیر اوکراین میگذرند اقدامی انجام نداده است. از آنجا که مبادلهگران عقیده دارند آقای پوتین عمداً عرضه را کاهش میدهد قیمتهای تحویل در دو زمستان پیشرو یعنی 2024-2023 به چهار برابر سطوح عادی میرسد. مصرفکنندگانی که گاز را بهطور مستقیم برای گرمایش و آشپزی یا بهطور غیرمستقیم به شکل برق مصرف میکنند هیچ تصوری از آسیبهای احتمالی ندارند. در حال حاضر، سقف قیمتی گاز، یارانهها و قراردادهای درازمدت از آنها محافظت میکند. هر فرد آلمانی حداقل 70 درصد کمتر از بهای بازاری گاز را میپردازد. مصرفکنندگان صنعتی از قبیل بنگاههای مواد شیمیایی و شیشهسازی به همراه فهرست بزرگی از کسبوکارها شامل بسیاری از قهرمانان آلمان به دردسر افتادهاند. طبق گزارش بانک UBS، توقف جریان گاز روسیه در اروپا رشد تولید ناخالص داخلی را 4 /3 واحد درصد پایین میآورد و تورم را تا 7 /2 درصد بالا میبرد. این آسیب در آلمان شدیدتر خواهد بود. شاید بگویید که رکود و تورم قابل تحمل هستند. همانگونه که میدانیم در جریان همهگیری کووید در اروپا، تولید ناخالص داخلی تا شش درصد کاهش یافت اما تهدید انرژی بسیار گزندهتر است. کمبود گاز به سیاست «همسایهات را فقیر کن» (تضعیف دیگران برای حل مشکلات خود) دامن میزند. دولتها گاز را احتکار و جریان آن به کشور بعدی را متوقف میکنند. بریتانیا قبلاً چنین تهدیدی را اعلام کرده بود. شکاف بهای کلیفروشی گاز در کشورهای مختلف اتحادیه اروپا خطر ازهمپاشیدگی بازار واحد را پیش میکشد. بدهیهای دولتها در بالاترین میزان تاریخی خود هستند. تکانه رکود-تورمی نگرانی از نکول یا حتی بروز بحران بدهی ایتالیا را پیش میکشد که میتواند کل منطقه یورو را تهدید کند. علاوه بر این، اعتراضات عمومی مربوط به بهای انرژی میتواند اتحاد این قاره علیه آقای پوتین را متزلزل کند. به خاطر تمامی این دلایل است که دولتهای اروپایی باید بهپاخیزند و از هماکنون با تکانه انرژی مقابله کنند. همانند دوران واکسیناسیون، آنها باید مرزبندیهای کشوری را فراموش کنند. کمیسیون اروپا قصد دارد اجلاسی اضطراری را در 26 جولای برگزار کند. این اجلاس باید از بریتانیا و نروژ هم دعوت کند چون آنها نقش مهمی در تجارت گاز دارند. عرضه باید به حداکثر برسد بنابراین لازم است خرید مشترک محمولههای گاز مایع در دستور کار قرار گیرد و هلند تعطیلی میدان گاز گرونینجن (Groningen) را در سال آینده به تعویق اندازد. به دنبال آن لازم است که سهمیهبندی در سرتاسر قاره اروپا بر مبنای سلسلهمراتب صورت گیرد. بزرگترین مصرفکنندگان صنعتی گاز باید بیشترین و مصرفکنندگان عادی کمترین آسیب را دریافت کنند. کشورها باید ظرفیتهای ذخیرهسازی خود را به اشتراک گذارند و جریان آزاد گاز را تضمین کنند. هرچه سیستم یکپارچگی بیشتری داشته باشد تابآوری آن بیشتر خواهد بود. سرانجام، سیاستمداران باید با مردم صادق باشند. بهای مصرفکننده باید از هماکنون بالا برود تا تقاضا کمتر و میزان ذخایر بیشتر شود.