راوی بحرانهای نامرئی
هوش مصنوعی با صنعت بیمه چه خواهد کرد؟
اقتصاددان این شماره کافه اقتصاد از دل یک خانواده هنرمند بیرون آمده است؛ مادری رماننویس، پدری عکاس و نویسنده و پدربزرگهایی که یکی سیاستمدار و بانکداری برجسته بود و دیگری شاعر، نویسنده و نوازندهای چیرهدست. بنابراین راه نیکلاس ابرشتات از مسیر علم و هنر میگذرد. تحصیل در رشته برنامهریزی اجتماعی برای کشورهای در حال توسعه تاثیر چشمگیری بر موقعیت ابرشتات داشت و او را به جریانهای اقتصادی موجود در کشورهای در حال توسعه و کمترتوسعهیافته و تاثیر آنها بر وضعیت موجود آنها علاقهمند کرد. ابرشتات در کتاب آخر خود به تاثیر حاکمیت روسای جمهور آمریکا و همچنین تصمیمات و احکام کنگره بر وضع و شرایط زندگی مردم آمریکا اشاره میکند و فاصله طبقاتی و شکاف میان اقشار مردم را در این کشور به باد انتقاد میگیرد. او نه تنها اقتصاددانی باتجربه که نویسندهای توانا نیز هست. شاید فیلم «غرامت مضاعف» اثر بیلی وایلدر را دیده باشید. داستان این فیلم در مورد یک جنایت واقعی است که در صنعت بیمه در سال 1927 اتفاق میافتد. از گذشتههای دور تاجران بابلی، چینی و هندی روشهای مختلفی را برای انتقال و توزیع ریسک به کار میگرفتند. اما به ادعای مک کینزی طی دهه آینده آن دسته از شرکتهای بیمه که به طور کامل از ابزارها و روشهای تکنولوژیک استفاده میکنند و حیاتشان به تکنولوژی وابسته است فضایی را ایجاد خواهند کرد که دیگر اثری از شرکتهای بیمه به شکل امروزی باقی نخواهد ماند. سوگیریای که در این شماره معرفی میکنیم سوگیری «خدمت به خود» است. سوگیریای که سبب میشود ما رویدادهای مثبت و موفقیتهایی را که به دست میآوریم به شخصیت یا اعمال خودمان نسبت میدهیم اما نتایج منفی و شکستهای خود را به گردن عوامل بیرونی میاندازیم.