جهان جدید برای بانکها
دوران گذار از بانکداری
هیچکس از بانکها خوشش نمیآید. فناوریهای آنها پیشپاافتاده هستند و کاربران اغلب با کارمزدهای پیشبینینشده نقرهداغ میشوند. وظایف و عملکرد آنها اهمیت زیادی دارد اما سطح پوشش آنها ناقص است. این امر باعث میشود انبوهی از مردم کشورهای ثروتمند و کل جمعیت کشورهای فقیر به حاشیه جامعه رانده شوند. بسیاری از بزرگترین بانکها اکثر سودهای حاصل از مبادلات و کارمزدها را به جیب میزنند ولی به مشتریان عادی خدمات نمیدهند. بدتر از همه آنکه ورشکستگی بانکها خسارات فاجعهباری به همراه دارد ولی بانک کسر کوچکی از هزینههای آن را متحمل میشود.
بنابراین کاملاً منطقی است که مردم از رقابت خشن و جدیدی که نقش سنتی بانکها را کاهش میدهد استقبال کنند. با توسعه بازارهای سرمایه، اکنون سادهتر میتوان داراییها را با تعهداتی که بهطور طبیعی منابع مالی آنها را تامین میکنند تطبیق داد و به این ترتیب ریسک هجوم به بانکها یا ورشکستگی آنها را کاهش داد. فراوانی فناوریهای پرداخت نحوه حیات بنگاهها و زندگی مردم را متحول میسازد و برای میلیونها مشتری که قبلاً از خدمات محروم بودند امکان دسترسی به امور مالی را فراهم میکند. برای تضمین بانکها میتوان به جای دارایی از دادهها استفاده کرد و این امکان را به افراد و کسبوکارها داد تا در مقابل شخصیت وجودی خویش و نه وثایق وام بگیرند. وعده تامین مالی را میتوان به تعداد بسیار بیشتری از مردم ارائه کرد. هزینههای سنگین شکسته میشوند. همچنین بنگاههایی که اطلاعات کافی و مناسب دارند بیثباتی ذاتی در شکل امروزی تامین اعتبارات را مهار میکنند.
اما این انقلاب مشکلات جدیدی به همراه میآورد. از آنجا که سکوهای پرداخت از اثرات شبکهای بهرهمند میشوند تمایل دارند بر یک یا دو واسطه بسیار بزرگ متمرکز شوند. با روی گرداندن مردم از بانکها، سازوکارهای موجود سیاست پولی منسوخ خواهند شد. خطر از دست دادن کنترل نظام پولی آتشی را زیر پای بانکداران مرکزی روشن میکند. پروژههای تسریع نظامهای پرداخت مطمئن هماکنون در سرتاسر جهان پخش شدهاند. تلاشهای زیادی برای خلق پول دیجیتال بانک مرکزی در حال انجام است. قرار است این شکل دیجیتال نقدینگی که جای اسکناس را میگیرد با پرداختهای دیجیتال غولهای خصوصی به رقابت بپردازد. در چین که پیشرفتهترین بنگاههای پرداخت را دارد بیش از 100 هزار نفر در پروژههای آزمایشی از یوآن دیجیتال استفاده میکنند.
پیدایش آن چیزی که به یک نظام پولی جدید خواهد انجامید مخاطراتی به همراه دارد. بسیاری از مسائلی که پدید میآیند به همان اندازه مشکل قدیمی ثبات مالی و فراگیری مالی پیچیده هستند. اگر مردم از ارزهای دیجیتال بانک مرکزی استقبال کنند پولهایشان را از بانکها خارج خواهند ساخت و نظامی را که با هدف تسریع وامدهی شکل گرفته بود به خطر میاندازند مگر اینکه دولت آشکارا در تخصیص اعتبارات مداخله کند. نقش فعال دیجیتال بانک مرکزی در تراکنشهای روزمره نهتنها خطر چنین مداخلهای را تشدید میکند بلکه هدیهای برای کسانی است که آرزو دارند همهچیز شهروندان را تحت کنترل بگیرند. علاوه بر این، تمرکز اقتصاد بر پول دیجیتال –چه تحت مدیریت بنگاههای خصوصی و چه بانک مرکزی- مسیر جدیدی را برای بازیگران شرور میگشاید تا از طریق جنگافزارهای سایبری نظامها را بیثبات سازند.
اما راههایی برای به حداقلرسانی هرکدام از این مشکلات وجود دارد. بهترین دفاع در برابر گسترش نامناسب تاثیر دولت بر تصمیمگیریهای وامدهی آن است که نظام کنونی ذخیره جزئی زنده بماند. در این صورت گستره ارزهای دیجیتال بانک مرکزی محدود میشود و مدیریت آن –احتمالاً از طریق طرفهای ثالث- در دست بانک مرکزی میماند. این طرفهای ثالث نباید بهره بپردازند و احتمالاً سقفی برای موجودی آنها تعیین میشود. ممکن است ارزهای دیجیتال بانک مرکزی به تقویت خودکامگان بینجامد اما در کشورهای دموکراتیک همواره تفکیک قوا در داخل دولت به گونهای هست که بتواند جلوی چنین رویدادی را بگیرد.
برخی ناظران عقیده دارند بهتر است بانکداران مرکزی کشورهای دموکراتیک و سرمایهدار یکباره از تمام این مشکلات اجتناب ورزند. اما مشکل خودداری از خلق ارزهای دیجیتال بانک مرکزی آن است که اثرات شبکهای در مرزهای کشوری یا پولی متوقف نمیشوند. شرکت Ant میتواند از طریق شرکای خود 400 میلیون مشتری را در خارج از چین جذب کند. تصور کنید یک دهه بعد بحران ارزی در یک کشور نوظهور اتفاق بیفتد و مردم و کسبوکارهای آنجا تصمیم بگیرند در دریافت و پرداختها به جای پول ملی از یوآن استفاده کنند. انجام چنین کاری فقط به تشکیل یک کد QR در تلفن همراه نیاز دارد.
برای کشورهای کوچک، ارزهای دیجیتال بانک مرکزی از آن جهت ضرورت پیدا میکند که آنها میتوانند حاکمیت پولی خود را حفظ کنند. پرسش بزرگتر آن است که بانکداران مرکزی پشتیبان ارزهای ذخیرهای جهان چه وظیفهای دارند. اگر آنها پول دیجیتال خودشان را معرفی نکنند دو مسیر احتمالی را باز خواهند گذاشت. مسیر اول آن است که آنها به بنگاههای خصوصی مانند فیسبوک متکی شوند. راه دیگر آن است که ارزهای دیجیتال با کاربرد آسان به ویژه از جانب چین، پول ملی آنها را به حاشیه براند.
این ریسک در حال حاضر کوچک است و مقررات کنترل سرمایه چین جلوی آن را میگیرد. علاوه بر این، شهروندان جهان حفظ حریم خصوصی را به پرداخت فرامرزی ارزان و سریع ترجیح میدهند، اما باز هم جای نگرانی باقی است به ویژه به این خاطر که پول دیجیتال میتواند ابزاری برای کنترل اجتماعی باشد. چین قبلاً یک برنامه را با پول دیجیتال آزمایش کرد و پرداختهایی را در بستههای محرک گنجاند که در صورت عدم استفاده منقضی میشدند. این برنامه با هدف تحریک موثر اقتصاد به اجرا گذاشته شد. در جهان فاقد پول فیزیکی میتوان از برنامهریزی برای محدود کردن استفاده از پول، مثلاً ممنوعیت خرید کتاب یا روزنامه خارجی، بهره برد.
بانکداران مرکزی که مدیریت ذخایر ارزی را برعهده دارند میتوانند با انتشار پول دیجیتال خودشان جلوی کابوس بالقوه سلطه فیسبوک یا چین بر نظامهای پرداخت جهانی را بگیرند. اگر آنها این کار را به خوبی و عاقلانه انجام دهند پول دیجیتال میتواند از نقش صرف دفاع در برابر بحران فراتر رود و نیرویی برای انجام امور بهتر باشد. سر جان کانلیف از بانک انگلستان در ماه مارس گفت « دگردیسی زیستی یک فرآیند موازی خود دارد. روند دگردیسی آهسته است اما در زمان تغییرات زمینشناسی یا زیست محیطی سرعت میگیرد. ممکن است تعداد زیادی از گونههای زیستی پدیدار شوند و نتوانند به بقای خود ادامه دهند. این مثال همانند یک عدسی است که از میان آن میتوانیم به رویدادهای کنونی بنگریم». وقتی در آینده افراد به این دوره نگاه کنند آن را دورهای از تغییرات سریع در بانکداری خواهند دید. امیدواریم که نتیجه آن ظهور بانکداری در وضعیتی بهتر باشد.
منبع: اکونومیست