لاف در غریبی
ریسک تحریم بازار سرمایه از سوی مقامات دولت ترامپ به چه معناست؟
محمدحسین بابالو: بازنده شدن دونالد ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا این ذهنیت را پدید آورده که در هفتههای پیشرو، شاهد اعمال تحریمهای جدیدی علیه کشورمان باشیم، تا پایان کار دولت یکی از خبیثترین رئیسجمهورهای آمریکا هم به یک تراژدی برای اقتصاد ایران بدل شود. تحریم بازار سرمایه کشورمان یکی از تهدیداتی است که مطرح شده که بعضاً در گفت و شنود و ادبیات اهالی بازار شنیده میشود. این مطلب یکی از ریسکهای نهچندان جدی برای بازار سرمایه است که گویی برخی از معاملهگران به این احتمال بیشتر از حالت عادی توجه کردهاند.
ذات بازار سرمایه در هر کشوری نهادی مستقل است که اگرچه تحت نظارت دولت به شمار میرود ولی ارکان مستقلی دارد و این استقلال موجب میشود تا یک نظام خودسازگار و یک بازار متشکل مالی محسوب شود. بازار سرمایه اگرچه در نگاه اول به دولت وابسته است ولی حضور نمایندگان از نهادهای مختلف دولتی و خصوصی با احتساب حضور معاملهگران حقیقی گسترده موجب میشود که ریسک تحریمها ناخودآگاه کاهش یابد. این در حالی است که سهام شرکتهای حاضر در این بازار از تنوع مالکیت بالایی برخوردار هستند که همپوشانی آنها فرآیندهای چندبخشی مختلفی را دربر دارد آن هم در شرایطی که بازار سرمایه ایران از حداقل ارتباط با کشورها و بازارهای خارجی برخوردار است. البته نمیتوان شایعه تحریم بازار سهام یا تمامی ارکان بازار سرمایه را از معادلات حذف کرد ولی در صورت تحقق نیز اثرگذاری خاص و برجستهای نخواهد داشت. سالهاست که سرمایهگذاری خارجی در کشور محدود شده و بازار سرمایه نیز از این حیث بیتاثیر نبوده و البته جذب گسترده سرمایه خارجی را شاهد نبوده بلکه باید آن را یک پدیده نادر بهشمار آورد.
ریسک تحریم بازار سرمایه چندان برجسته نیست و حتی با تسهیل شرایط بینالمللی میتوان حداقل ریسکهای احتمالی را فراموش کرد. این در حالی است که تعدیل تحریمها مطلبی نیست که بتوان به سادگی از کنار آن عبور کرد و انتظار داریم که شواهد آن از هفتههای آینده در اقتصاد ایران خودنمایی کند بنابراین خوشبینیها به جذب سرمایهگذاری خارجی؛ پتانسیل گذار از ریسک تحریم بازار سرمایه را برجسته ساخته و از این مسیر هم میتوان نگرانیهای تحریم را کماثر به شمار آورد. اینکه بازار سرمایه ایران مراوده خاصی با سایر نقاط جهان و حتی ارتباط نرمافزاری و سختافزاری جدی نداشته و همچنین نیاز بزرگی به سایر کشورها ندارد به معنی کماثر بودن تحریمهاست مگر آنکه پتانسیل تامین سرمایه جدید یا حضور سرمایهگذاران خارجی هدفگذاریشده باشد. این نکته را البته باید به معنی آب در هاون کوبیدن دولت ترامپ دانست آن هم در شرایطی که نهتنها از توجیه منطقی برخوردار نیست بلکه دولت بعدی آمریکا احتمالاً به این تحریمبازیها توجهی نخواهد کرد. بازگشت احتمالی بایدن به برجام را میتوان سکوی پرش قدرتمندی برای بازار سرمایه به منظور جذب سرمایهگذار و خریدار خارجی دانست که نهتنها برای بورس اوراق بهادار، بلکه برای بورسهای کالا و انرژی نیز میتواند محرک جدیدی باشد. این قبیل تحریمها را باید لاف در غریبی مقامات ترامپی آمریکا دانست.
در این پرونده قصد داریم به این نکته بپردازیم که تحریمهای احتمالی روی بازار سرمایه چه تاثیر و پیامدهایی دربر خواهد داشت.