پایههای حراج
ویلسون و میلگرام نظریه حراج را بر چه اصولی پایهگذاری کردهاند؟
پل میلگرام و رابرت ویلسون مطالعات ماندگاری در زمینه انواع مزایده و حراج داشتهاند که در ادامه به مهمترین مطالعات آنها اشاره میکنیم.
مقالههای میلگرام
مقاله گلوشتن-میلگرام 1985 به بررسی تاثیر عدم تقارن اطلاعات در بازارهای مالی با حضور فعالانی با اطلاعات متفاوت از بازار میپردازد. در این مقاله که موضوعی به نسبت متفاوت از سیر تحقیقات میلگرام دارد؛ عنوان میشود که کژگزینی میتواند وجود اختلاف میان قیمت کمینه (ask price) و قیمت بیشینه (bid price) یک محصول در بازار مالی را توجیه کند. در این بازار مالی که فعالان از مشورت متخصصان با سطوح متفاوت دانش استفاده میکنند، اندازه متوسط اختلاف قیمت یادشده میتواند وابسته به عوامل متعددی نظیر توزیع ورود فعالان آگاه و کمدانش (فعالانی که بر اساس مازاد یا کمبود نقدینگی مبادله میکنند)، کشش تقاضا و عرضه در میان فعالان کمدانش و دقت و کیفیت اطلاعات فعالان آگاه تعیین شود، اما اطلاعات ناشی از قیمتهای آشکارشده در نتیجه مبادلات میتواند این اختلاف را در طی زمان کاهش دهد. کژگزینی تنها عامل وجود اختلاف قیمت و دستیابی فعالان آگاه به سود مثبت و غیرثابت نیست و حتی در صورت ورود آزاد به مجموعه تاجران آگاه، این سود وجود خواهد داشت اما سود انتظاری هر فعال تازهوارد صفر خواهد بود. البته همبستگی سریالی سود ناشی از محدودیتهای ورود با سود محققشده از تجارت آگاهانه متفاوت خواهد بود و میانگین سودهایی که ناشی از عدم تقارن اطلاعات نیست با افزایش حجم مبادلات کاهش مییابد. وجود اختلاف قیمتی و توضیح عوامل آن، هم به سبب اثرات رفاهی این پدیده و هم به سبب بازدهی مازاد شرکتهای کوچک حائز اهمیت است.
مقاله میلگرام-وبر 1981 را میتوان از قدیمیترین مقالات در حوزه طراحی حراج دانست. این مقاله ابتدا به مرور اهمیت حراجها در طول تاریخ و بهخصوص در تاریخ معاصر آمریکا میپردازد و توجه را به قیاس میان حراجها و ساختار سنتی رقابت بررسیشده در اقتصاد جلب میکند. سپس مکانیسمهای موجود حراجها را بررسی میکند. بدین منظور ابتدا با فرض استقلال ارزش کالا برای هر فرد، بررسی انجام میشود و نتایجی نظیر برابری درآمد حاصل از حراجهایی که قاعده تخصیص یکسان دارند و فرض سود صفر برای شرکتکننده با کمترین ارزش و رجحان راستگویی در حراج نوع دوم را ارائه میدهد. سپس قیمت پرداختی توسط فرد برنده در برخی حراجهای معروف را محاسبه میکند و سپس امید ریاضی درآمد حراجگذار را به دست میآورد. همچنین قاعده ارائه پیشنهاد بهینه در هر یک از این حراجها را مشخص میکند. پس از آن به بررسی اعمال نااطمینانی در امکان ارائه پیشنهاد و همچنین تاثیر عدم تقارن اطلاعات میان حراجگذار و شرکتکنندگان میپردازد. یکی دیگر از مسائلی که در این مقاله به آن اشاره میشود، تاثیر وجود قیمت حداقلی و هزینه ورود به حراج در میزان پیشنهاد بهینه افراد، درآمد حراجگذار و چگونگی تخصیص کالا در حراج است. در نهایت تاثیر ریسکگریزی شرکتکنندگان را در رفتار آنها در هر ساختار تحلیل میکند. از این مقاله میتوان به عنوان کتابی کوتاه و جامع در بررسی حراجهای متداول یاد کرد که میشود از آن در تدریس دانشجویان ارشد استفاده کرد.
مقاله هولمشترول-میلگرام 1991 یکی از مقالات پیشرو در زمینه نظریه قراردادهاست. این مقاله به بررسی مسائل کارفرما-کارگزار میپردازد و با اشاره به محدودیت مدلهای موجود در آن زمان، تلاش میکند تا مدلی را ارائه کند که قابلیت توجیه پرداخت حقوق ثابت، حتی در شرایط تلاش مشاهدهپذیر و انگیزه متغیر، بررسی تاثیر الگوهای مالکیت متفاوت بر رفتار بازیگران در شرایط اعمال کامل قراردادها و ارائه توصیه در خصوص ساختار بهینه را داشته باشد. مدل پیشنهادی در این مقاله همچنین امکان توضیح رجحان استخدام در برخی شرایط بازار مالی و نیروی کار، اثر محدودیتهای اداری و نحوه تخصیص فعالیتهای مختلف به مشاغل مختلف را دارد. بر اساس نتایج این مقاله، مساله فراهم کردن انگیزه مناسب برای کارمندان و کارگزاران مسالهای با ظرافت بالاست و طراحی معیار عملکرد نباید به گونهای باشد که توجه کارمندان را از تلاش برای بهبود ویژگیهایی که در سود بنگاه یا کارفرما موثر است، غافل سازد. مساله انگیزه باید به عنوان یک کل بررسی شود و نمیتوان با تمرکز بر یک فعالیت کارمندی بدون در نظر گرفتن سایر جوانب، استنباط صحیحی از انگیزههای او ارائه داد. همچنین دامنه ابزارهایی که میتوان از آنها برای بهبود انگیزه و عملکرد کارمندان استفاده کرد بسیار وسیعتر از نحوه پرداخت است. انتقال مالکیت داراییهای مرتبط، وضع محدودیت بر چگونگی انجام کار، ایجاد انگیزه و محدودیت برای فعالیتهای دیگر و ایجاد فعالیتهای گروهی در یک شغل از جمله این ابزارها عنوان میشود. بسیاری از مدلها و مطالعاتی که تا پیش از این مقاله انجام گرفته بودند تنها به تاثیر یک ابزار در تعیین انگیزشها میپرداختهاند؛ در صورتی که مدل استفادهشده در این مقاله این امکان را میدهد که ارتباط میان ابزارهای متفاوت بررسی شود و ساختارهای گستردهتری از مجموعه ابزارهای استفادهشده، قابل توضیح باشد.
مقاله میلگرام 1981 یکی دیگر از مقالات اثرگذار پل میلگرام در اقتصاد اطلاعات است. در این مقاله مفهوم «خبر خوب» معرفی و ویژگیهای آن مطرح میشود و در برخی مدلهای ساده استفاده میشود. تاثیر دریافت خبر خوب درباره آینده بنگاه بر قیمت سهام، شواهد مثبت از تلاش یک کارمند در مزایای آینده او، عدم ارائه اطلاعات کافی از سوی فروشنده در قیمت کالا و نحوه ارائه پیشنهادها در یک حراج در ارزیابی هر فرد از ارزش کالا با استفاده از این مدلها بررسی میشود. بدین ترتیب اگر تکههای مجزا از اخبار را بر اساس مفهوم خوب بودن این خبر، که در این مقاله تعریف شده است، رتبهبندی کنیم میتوان مشاهده کرد که در بازار سهام، اخبار بهتر در مورد یک سهم به قیمت بیشتر برای آن سهم میانجامد. همچنین در ساختار مدل کارفرما-کارگزار، هنگامی که سودهای بالا ذهنیت مثبتی از تلاش کارگزار ایجاد میکند، قرارداد بهینه از نظر انگیزشی، برنامه پرداختی با شیب تندتری را نسبت به قراردادهای بهینه تقسیم ریسک به دست میدهد. همچنین در مدلسازی رفتار یک فروشنده، میتوان مشاهده کرد که فروشنده بهترین جنبههای محصول خود را گزارش میکند و خریدار نسبت به هر اطلاعاتی که او ارائه ندهد به عنوان اطلاعاتی در خصوص نامرغوب بودن کالا مشکوک خواهد بود. در مدلسازی یک حراج نیز میتوان مشاهده کرد که برنده، تخمین خود را از ارزش کالا پس از آنکه متوجه برد خود میشود کاهش میدهد چراکه برد او به معنای کمتر بودن ارزش کالا نزد دیگران بوده است.
کتابهای میلگرام
کتاب اقتصاد، سازماندهی و مدیریت که توسط میلگرام و رابرتز به نگارش درآمده و در سال 1992 به چاپ رسیده است، تلاش میکند تا آخرین روشها و نتایج مطالعات اقتصاد خرد تا آن زمان را در تحلیل عدم قطعیت، اطلاعات و مسائل انگیزشی در حوزه اقتصاد سازماندهی و مدیریت پیادهسازی کند. این کتاب ابتدا مفاهیم اقتصاد سازماندهی و بهینگی تخصیص را معرفی میکند. پس از آن قواعد هماهنگی و بهروزرسانی اطلاعات در بازار (مکانیسم قیمتها) و مدیریت (مکانیسم دستوردهی) توسعه مییابد و با یکدیگر مقایسه میشود. مسائل قراردادها در ایجاد انگیزه مناسب را تحلیل میکند و چگونگی بهبود قراردادها برای تخفیف مسائل مربوط به تقسیم ریسک، حقوق بهینه، مکانیسمهای مبتنی بر اعتبار شخصی و حقوق مالکیت را بررسی میکند. سپس این مفاهیم به صورت ساختاریافتهای از دیدگاه مدیریتی در مسائل مربوط به مدیریت منابع انسانی، بازارهای کار داخلی، انگیزههای کارگران و مزایای مدیران اعمال میشود. در نهایت این کتاب به بررسی بازارهای مالی و بازار مدیریت شرکتی میپردازد. این کتاب با بیانی روان و استفادهای موجز از ریاضیات به تبیین بهتر دیدگاههای اقتصادی میپردازد و در این مسیر از مثالهای بسیاری از دنیای بیرون استفاده میکند.
کتاب تئوری حراج در عمل را که در سال 2003 به چاپ رسیده است میتوان ماحصل تحقیقات، مطالعات و تلاشهای میلگرام در حوزه تئوری حراج دانست. او این کتاب را مرهون حمایتها و کمکهای رابرت ویلسون در طول دوران تحصیل و فعالیت خود بهخصوص در دوران دکترا و همچنین طراحی بازار طیف مخابراتی در آمریکا میداند. در این کتاب او تئوری حراج را بیانی منطبق بر تئوری سنتی تقاضا و تجارب دنیای بیرون ارائه میدهد. او در این راه از آمارههای مقایسهای، لمهای متعدد ریاضی و ایدههای موجود در تئوری تقاضا نظیر جانشینی و مکمل بودن استفاده میکند و نتایج پایه تئوری حراج را با استفاده از ابزار تئوری تقاضا توسعه میدهد. او در این کتاب نشان میدهد که چگونه میتوان از دانش پایه و متداول طراحی حراج در پیادهسازی حراجهای عمل استفاده کرد. همچنین به بررسی عمیقتر حراج ویکری میپردازد و نشان میدهد که در کنار برتریهای تئوریک این حراج، نکات منفی عملی وجود دارد که میتواند نکات مثبت آن را خنثی کند. او در ادامه بررسی حراجها به ارزشها و اطلاعات بههمپیوسته شرکتکنندگان میپردازد و تلاش میکند با بیانی نو مسائلی را که پیش از این دشوار تلقی میشدند توضیح دهد. او همچنین عنوان میکند که یک حراج موفق، بیش از هوش و ذوق طراح نیازمند توجه به پایین بودن هزینه ارائه پیشنهاد، تشویق شرکتکنندگان مناسب به شرکت، توجه به حفظ پیوستگی و درستی حراج و اطمینان از پرداخت فرد برنده است. بدین منظور لازم است تا به لزوم وجود یا نبود ورود آزاد و ابزار در دسترس برای کنترل این امر توجه شود. همچنین لازم است تا پیچیدگی حراج در سطح مناسبی حفظ شود تا هزینه مشارکت برای افراد بیش از اندازه بالا نباشد. او در این کتاب ظرافتهای مربوط به این موارد را به خوبی تبیین میکند. او در نهایت به بررسی حراجهای چندکالایی و بدهبستان بهرهوری و درآمد حراجگذار میپردازد و حراج آزبل-میلگرام را به عنوان یک پاسخ متناسب تشریح میکند.
مقالههای ویلسون
مقاله تئوری سندیکاها 1968 نوشته رابرت ویلسون به بررسی چارچوب انتخاب جمعی در یک ساختار تئوری بازی میپردازد. او ابتدا مفهوم سندیکا را به عنوان گروهی از افراد که میباید تصمیم مشترکی را در شرایطی نامطمئن بگیرند و در حاصل این تصمیم با یکدیگر شریک خواهند بود، تعریف میکند. سپس با در نظر گرفتن جنبه تجویزی بهینگی پرتو، شرایط ظهور و ادامه حیات یک تابع مطلوبیت گروهی و توافق اعضا در خصوص توزیع احتمالاً موجود را بررسی میکند. بدین منظور او ابتدا قاعده بهینه شراکت اعضا را مشخص میکند. سپس عنوان میکند در صورتی که وزن مطلوبیت هر یک از اعضا مستقل از تصمیم گروه باشد، میتوان برای گروه نیز نوعی از مطلوبیت انتظاری را تعریف کرد که در ادامه بر اساس آن توابع مطلوبیت حاشیهای و توزیع احتمال گروه به عنوان نماینده کل اعضا به دست میآید. پس از آن به بررسی رابطه تحمل ریسک اعضا و تحمل ریسک گروه و ارتباط آن با قاعده شراکت پرداخته میشود. بر اساس محاسبات انجامشده، نشان داده میشود که رفتار یک سندیکا را به ندرت و در صورتی که همه اعضا احتیاط (ریسکگریزی) مشابه یا ارزیابی یکسانی از ریسک داشته باشند، میتوان مانند یک فرد مدل کرد. در صورت نبود ارزیابی مشترک، قواعد شراکت خطی بهینه پرتو سازگاری رفتار فردی را در رفتار گروه ایجاد میکند. این مقاله با تبیین شرایطی که در آن میتوان رفتار اعضای یک گروه را در قبال مجموعه شرایطی دارای ریسک با رفتار کل گروه به عنوان نماینده اعضا مدل کرد، تاثیر بسزایی در مقالات اقتصادی و مالی پس از خود گذاشته است.
مقاله کرپس-ویلسون1982 به بررسی اهمیت اعتبار افراد در شرایط اطلاعات ناکامل میپردازد. این مقاله بیان میکند که در بسیاری از بازیهای تکرارپذیر بازیکنان تلاش میکنند به سرسختی یا بخشندگی شهرت پیدا کنند. این مشاهده تنها محدود به بازیهای کلاسیک بررسیشده در نظریه بازیها نظیر معمای زندانیهای با تکرار محدود نیست. نبود اطلاعات کامل درباره ماحصل بازیها میتواند اهمیت اعتبار و اشتهار افراد را بسیار افزایش دهد. این اعتبار در بسیاری از مبادلات و مراودات روزانه یک بنگاه نظیر استخدام نیروی کار یا انعقاد قراردادها نقشی اساسی دارد. در مسائل مربوط به کارتلها و حتی دیپلماسی نیز میتوان تاثیر اعتبار را مشاهده کرد. بر اساس این مقاله در همه شرایطی که بازی تکرارشونده به همراه عدم قطعیت درباره حاصل کار وجود داشته باشد، اعتبار میتواند حائز اهمیت شود. نکته جالب توجه در این مقاله این است که برخلاف ادبیات گذشته خود، نشان میدهد حتی در صورت وجود میزان اندکی نااطمینانی، داشتن اعتبار مثبت اهمیت پیدا میکند. اثرگذاری اعتبار در مدل ارائهشده در این مقاله به خاطر شکننده بودن این اعتبار است. به بیان دیگر این مقاله شرایطی را بهتر توضیح میدهد که اعتبار فرد یا گروه میتواند به سرعت از دست برود. یکی دیگر از کاربردهای اعتبار در این مقاله در بررسی تناقض موجود در مساله فروشگاه زنجیرهای است. بر این اساس، با وجود کمی نااطمینانی در بازی، پیشبینی رفتار فروشگاه زنجیرهای با واقعیت همخوانی پیدا میکند و مونوپولیست برای ایجاد اعتبار برخورد با تازهواردها، استراتژی تهاجمی را انتخاب میکند.
مقاله تعادل ترتیبی کرپ-ویلسون به بررسی بازیهای گسترده (extensive) اختصاص دارد. در چارچوب پیشنهادی این مقاله لازم است تا استراتژی هر فرد دارای منطق ترتیبی باشد. هر تصمیم باید جزئی از یک استراتژی بهینه باشد. این تصمیم با توجه به باور بازیکن نسبت به سابقه بازی و اطلاعات موجود در بازی از جمله مسیرهای غیرتعادلی گرفته میشود؛ چرا که تصمیم هر یک از بازیکنان میتواند موجب تغییر درخت تصمیمگیری سایر بازیکنان شود. این مقاله به بیانی دیگر مفهوم تعادل نش کامل در زیربازی (Sub Perfect Nash Equilibrium) را معرفی میکند.
مقاله کرپس-میلگرام-رابترز-ویلسون 1982 به ادامه بررسی اثر اعتبار در بازیهای تکرارشونده با اطلاعات ناکامل میپردازد. این مقاله نشان میدهد که چگونه در یک مساله معمای زندانی تکرارشونده، عدم تقارن اطلاعات و وجود اعتبار برای فرد میتواند منجر به شکلگیری تعادل همکارانه شود. بدین منظور نشان داده میشود در صورتی که یکی از طرفین نداند که دریافتی طرف مقابل در هر مرحله و همچنین پاسخ او به تخطی چگونه خواهد بود، تا زمانی که تخطی صورت نگرفته باشد و تا نزدیک پایان بازی، همکاری رویکردی منطقی خواهد بود. همچنین در صورتی که هر دو طرف درباره دریافتی یکدیگر و اینکه آیا از همکاری مطلوبیت کسب میکنند یا نه، نااطمینانی داشته باشد نیز، میتوان شاهد تعادل همکارانه بود.
ویلسون همچنین در سال 1993 کتاب قیمتگذاری غیرخطی را منتشر کرده است. او در این کتاب به بررسی جامعی از انواع طراحیها برای ساختار تعرفه و مسائل مرتبط با آن در حوزه خدمات اجتماعی نظیر برق، مخابرات و حملونقل میپردازد. بخش اول این کتاب ابتدا روشهای قیمتگذاری غیرخطی متداول در هر یک از این حوزهها را تشریح میکند. برای مثال در حوزه حملونقل ریلی، قیمت متناسب با بار تغییر میکند و در حوزه حملونقل هوایی، مبلغ پرداختی به مسافت پروازهای قبلی بستگی مییابد و در صنعت برق میزان مصرف در شرایط عادی و اوجبار اندازهگیری میشود و در خصوص نتایج هر یک با بهکارگیری ریاضیاتی موجز بحث میکند. قسمت دوم کتاب با استفاده از ریاضیات پیشرفته به تدقیق مباحث بخش اول میپردازد.