خوشبینی به آینده
اقتصادهای نوظهور چه فرصتهایی برای رشد دارند؟
سهشنبه هفته گذشته جمعی از کارشناسان اقتصادی، ثروتمندترین زنان و مردان جهان، روسای بانکهای مرکزی، وزرا و روسای جمهوری از جمله آنگلا مرکل و دونالد ترامپ برای شرکت در یکی از مهمترین رویدادهای جهانی اقتصاد در داووس سوئیس گرد هم آمدند. طی این نشست، میزگردی با عنوان «پارادایم تازه در رشد اقتصادهای نوظهور» برگزار شد. محمت شیمشک، معاون نخستوزیر ترکیه، هنریک میرلس، وزیر دارایی برزیل، ملوسی گیگابا وزیر دارایی آفریقای جنوبی، ماکسیم اورشکین، وزیر اقتصاد روسیه، نگوزی اکنجو ایوه آلا، رئیس هیاتمدیره «اتحاد جهانی واکسن و ایمنسازی» و وزیر سابق دارایی نیجریه از شرکتکنندگان در میزگرد بودند.
مینا جوشقانی: سهشنبه هفته گذشته جمعی از کارشناسان اقتصادی، ثروتمندترین زنان و مردان جهان، روسای بانکهای مرکزی، وزرا و روسای جمهوری از جمله آنگلا مرکل و دونالد ترامپ برای شرکت در یکی از مهمترین رویدادهای جهانی اقتصاد در داووس سوئیس گرد هم آمدند. طی این نشست، میزگردی با عنوان «پارادایم تازه در رشد اقتصادهای نوظهور» برگزار شد. محمت شیمشک، معاون نخستوزیر ترکیه، هنریک میرلس، وزیر دارایی برزیل، ملوسی گیگابا وزیر دارایی آفریقای جنوبی، ماکسیم اورشکین، وزیر اقتصاد روسیه، نگوزی اکنجو ایوه آلا، رئیس هیاتمدیره «اتحاد جهانی واکسن و ایمنسازی» و وزیر سابق دارایی نیجریه از شرکتکنندگان در میزگرد بودند. جاستین لین، رئیس دانشکده توسعه ملی دانشگاه «پکینگ» چین نیز به عنوان سخنران افتخاری در نشست حضور داشت. نمایندههای این کشورها که در حال حاضر بازیگران اصلی عرصه بازارهای نوظهور جهانی هستند، از دورنمای اقتصادی کشورشان و برنامههای دولت برای اصلاحات اقتصادی میگویند. شیرین بان سردبیر کانال 18 تلویزیون «سیانبیسی»، مجری میزگرد با ارائه توضیحاتی درباره اقتصادهای نوظهور جهانی شروع کرد.
♦♦♦
شیرین بان: ابتدا میخواهم از همه به خاطر پیوستن به ما در اینجا تشکر کنم. امروز میخواهیم درباره پارادایم رشد در اقتصادهای نوظهور صحبت کنیم. همانطور که احتمالاً طی روزهای اخیر در داووس شنیدید، امید تازهای به بهبود وضع اقتصاد جهانی به وجود آمده که هم حاصل پیشبینی رشد صندوق بینالمللی پول از رشد جهانی است و چشمانداز بهتری از سالهای 2018 و 2019 متصور شده و هم اینکه نشان میدهد اوضاع بازارهای نوظهور رو به بهبود است. اگرچه هر کدام از بازارهای نوظهور مشکلات خاص و منحصر به خودش را دارد، چند معضل مشترک بین همه بازارها وجود دارد که باید به آنها پرداخته شود. در میان آنها میتوان به راههای تثبیت مالی، مشکلات کمبود مهارت و استخدام و چگونگی رفع آنها، آمادگی برای انقلاب صنعتی چهارم، مزیت برآورد هزینه، که احتمالاً هرچه پیش میرویم تغییر کند و... اشاره کرد. به نظر من اینها برخی از مسائلی است که هم سیاستگذاران و هم تابعین شرکتی در بازارهای نوظهور با آنها دست و پنجه نرم میکنند. سخنرانان برجستهای در این میزگرد حضور دارند. اجازه دهید از شما شروع کنم آقای شیمشک. چشمانداز پایه شما درباره رشد در حال حاضر چیست؟ ترکیه یکی از بازارهای نوظهور است که شاهد پیشرفت اقتصادی بوده اما شما باور دارید که برای تداوم رشد، به اصلاحات نیاز است. اول چشمانداز و دوم اصلاحات کلیدی مدنظرتان را بفرمایید.
محمت شیمشک: خیلی ممنونم. خانمها و آقایان باعث افتخار است که امروز اینجا هستم. ترکیه با متوسط نرخ رشد 7 /5 درصد یکی از پیشروهای رشد اقتصادی حدود 50 سال اخیر بوده و در سالهای پس از رکود جهانی اقتصاد رشد بهتری در حدود 7 /6 درصد داشتیم و طی قرن گذشته متوسط رشد اقتصادی ترکیه 8 /4 درصد بوده در نتیجه رشد خوبی داشتهایم. چیزی که به من در طولانیمدت، فرای سال جاری و سال آینده امید میدهد، این است که دادههای جمعیتی بسیار مطلوبی داریم. ما در ترکیه در سالهای بعد از رکود جهانی اقتصاد 4 /8 میلیون شغل ایجاد کردهایم که بسیار قوی است. نرخ مشارکت رو به افزایش است و جمعیت سنی کار دو درصد افزایش داشته. بنابراین دادههای جمعیتی به اتفاق از رشد اقتصادی پشتیبانی میکنند. در وهله دوم بهرهوری قرار دارد. دولت ما زیرساختها، سرمایهگذاری در حوزه آموزش و سهام سرمایه انسانی، تحقیق و توسعه نوآوری اکوسیستم را در اولویت قرار داده است. به طور کل در حال پیشرفت هستیم. فکر میکنم بهرهوری نیز افزایش منطقی و خوبی داشته. گرچه هنوز زیر کمینه هستیم اما این بهبود نشاندهنده رشد است. نکته آخر، کیفیت موسسات است. در رابطه با اتفاقات اخیر در ترکیه هنوز بحثهایی وجود دارد اما داریم به تکانههای ژئوپولتیک و شوکهای داخلی پاسخ میدهیم. ترکیه به اجرای قانون و استانداردهای دموکراسی ایجاد موسسات باکیفیت اعتقاد دارد. به نظر من با درنظرگیری این سه عامل کلیدی در درازمدت، چشمانداز مثبتی در انتظار ترکیه است. از لحاظ اصلاحات، باید به سرمایهگذاری روی مردم ادامه دهیم. کیفیت آموزش بسیار مهم است. دسترسی به سیستم آموزشی به شدت بالا رفته؛ موسسات آموزشی از پیشدبستانی تا دکترا رایگان هستند و بدون هزینه. تقریباً همه شامل بورسیه میشوند یعنی ما بیش از 23 درصد درآمد مالیاتی را به آموزش تخصیص دادهایم. این یکی از اولویتهای بارز ماست. انعطاف بازار کار برای بالا بردن دورنمای شغلی، مهارت و سیاستهای فعال بازار کار، از دیگر مناطق کلیدی است. موضوع دیگر سرمایهگذاری است؛ باید سرمایه مستقیم خارجی جذب کنیم. رقابت سنگینی وجود دارد و مشخصاً یکی از زمینههای روابط ما با بانک جهانی، کسبوکار است و به تمرکز روی آن ادامه خواهیم داد. نکته دیگر تسریع و کیفیت سیستم قضایی است که همچنین بسیار مهم است. میتوانم به نام بردن ادامه دهم اما [به طور خلاصه] توجه زیادی به اصلاحات میشود. اتفاقاتی که در منطقه در حال وقوع است تا حدود زیادی در کارمان اخلال ایجاد کرده اما...
بان: آیا مسائل سیاسی هنوز هم ریسک اصلی بر سر رشد اقتصادی به شمار میرود؟
شیمشک: سیاست مانع رشد ترکیه نشده بلکه مسائل ژئوپولتیک سرعتش را کند کرده. امروز ترکیه بزرگترین میزبان پناهنده در جهان است. ما از سال 2011 برای 5 /3 میلیون پناهنده سوری، 34 میلیارد هزینه کردهایم. این واقعیت است و باید با آن مواجه شویم چراکه با سوریه 911 کیلومتر مرز مشترک داریم. خلأ قدرت به معنای تروریسم و ریسک شدیدتر است. بهرغم تمام اینها، اقتصاد ترکیه رشد کرده. سال گذشته بیشتر رشد اقتصادی به جز سهماهه پایانی، بیش از هفت درصد بوده و 3 /1 میلیون شغل ایجاد کردهایم. همه اینها در یک سال. برای درک بهتر، اگر تمام 28 عضو اتحادیه اروپا را در نظر بگیرید، تنها 9 /1 میلیون شغل ایجاد کردهاند. در نتیجه، ترکیه حرکت مثبت دارد. لزوم سرمایهگذاری در ترکیه حدود 30-29 درصد و ذخایر حدود 25-24 درصد افزایش داشته که بهمعنای کسری است. به همین دلیل رویکردهای اصلاحاتی بیشتری اتخاذ کردهایم. تازهترین تصمیم اصلاحاتی که اتخاذ کردیم و از امروز اجرایی شده این است که کسبوکارهای کوچک و متوسط را از دریافت وام به ارز سخت منع کردیم مگر آنکه صادرکننده باشند یا موارد استثنایی. شرکتهای بزرگتر اما به صندوقهای سرمایهگذاری ارجاع داده میشوند. بنابراین در راستای کنترل نوسانات نرخ ارز، ما هم مانند هند و اندونزی، اصلاحات مهمی انجام دادهایم که یک قدم مقتدرانه محسوب میشود. ضعف لیره مهمترین دلیل افزایش تورم بوده و میخواهیم آن را کنترل کنیم.
بان: و فکر میکنم همه کسانی که امروز در این پنل حضور دارند روی کنترل تورم تمرکز دارند. اما اجازه دهید از شما بپرسم آقای اورشکین. لطفاً از دورنمای روسیه بگویید. کمی پیش دورنمای اقتصاد روسیه تا سال 2020 را ارائه دادید. میخواهید وابستگی کشور به نوسانات قیمت نفت را کاهش دهید، قصد دارید سرمایهگذاری چشمگیری در حوزه تکنولوژی بکنید. اما دورنمای رشد چطور؟ بین سالهای 2018 تا 2020 حدود 1 /2 تا 3 /2 درصد در نظر گرفته شده. چطور قصد دارید به آن برسید؟
ماکسیم اورشکین: اینها در واقع ارقام پایه هستند. دورنمای خوشبینانه رشد اقتصادی روسیه و هدف ما رشد 3 تا 5 /3درصدی در سالهای آتی است. داستان روسیه این است: در سالهای گذشته خودمان را با قیمتهای پایین نفت تطبیق داده بودیم و موفق هم شدیم و باز به رشد مثبت برگشتیم. نرخ تورم در روسیه 3 /2 درصد است. امسال مازاد بودجه، بیش از یک درصد تولید ناخالص داخلی کشور خواهد بود. و نکته مهمتر آنکه تعدادی اصلاحات زیرساختی کلان اتخاذ کرده و آنها را اجرا کردهایم. این اصلاحات، اقتصاد داخلی را در برابر نوسانات قیمت نفت محافظت میکند. امروزه قیمت نفت برای روسیه به اندازه هفت سال پیش حائز اهمیت نیست. نکته دیگر این است که وضعیت بدهی روسیه در مقایسه با سایر بازارهای نوظهور متفاوت است. اکثر بازارهای نوظهور امروزه حدود 109 درصد تولید ناخالص داخلیشان را مقروض هستند در حالی که این رقم برای روسیه تنها 80 درصد است. در ابتدای یک چرخه بزرگ اقتصادی هستیم و برای تقویت این چرخه رشد تمام سعیمان را میکنیم.
بان: میخواهم به یک موضوع خاص به طور مجزا اشاره کنم و آن هم نرخ بیکاری است. چون همانطور که خودتان اشاره داشتید بین 2017 تا 2019 دورنمای بیکاری بین 9 /4 تا 2 /5 درصد است. این اعداد تا چه اندازه برای شما نگرانکننده است و چطور میخواهید به آن بپردازید؟
اورشکین: مسائل جمعیتی برای روسیه از کلیدیترین چالشهاست. در سالهای آتی شاهد کاهش سن نیروی کار خواهیم بود. برای مثال تکنولوژی و دیجیتالی کردن، یکی از راهکارهای ما برای مقابله با این موضوع است. بسیاری از مشکلات اتوماسیون و هوش مصنوعی صحبت میکنند و اینکه اینها میتوانند برای بازار کار مضر باشند در حالی که برای روسیه، در واقع راهحلی برای مسائل جمعیتی است.
بان: بسیار خب اجازه دهید به سراغ آفریقای جنوبی برویم. برخی چالشهایی که روبهروی شما قرار دارند و فکر میکنم ما هم در هند با آنها مواجه هستیم، برخورد با فروش سهام کم یا بیارزش شرکتهای دولتی است، تثبیت مالی و همانطور که در مورد روسیه شاهد هستیم بیکاری از چالشهای موجود هستند. دورنمای سال 2018 چیست و برنامه اصلاحاتتان چیست؟
ملوسی گیگابا: میدانید ما چند سال است که با کندی رشد اقتصادی روبهرو بودهایم که ابتدا ماحصل کندی رشد اقتصاد جهانی بود اما دیدیم که دورنمای اقتصاد جهانی بهبود پیدا کرده و حتی برای صحرای آفریقا دورنمای اقتصادی بهتری در پیش داریم اما آفریقای جنوبی از این بهبود عقب مانده. دلیل عمدهای که اقتصاد ما به کندی رشد میکند و مشاغل زیادی ایجاد نکردهایم، عوامل داخلی است که در حیطه اختیار دولت قرار دارد و تمام کاری که باید انجام دهیم، اتخاذ تصمیمات دشوار است که شامل تعدادی موضوعات ساختاری میشود. یکی از آنها اصلاح سیاستهای معوق بخشهای مختلف مانند معدن و مخابرات و انرژی است. یکی دیگر اصلاح اداره شرکتهای دولتی، تقویت پایداری مالی و اطمینان از مدیریت مطلوب آنهاست. همچنین باید به موضوع بیکاری و اصلاحات بازار کار بپردازیم که لازمه آن ساخت روابط مستحکم بین دولت و بخش خصوصی و نیروی کار است. همچنین ایجاد محیط امن سیاسی، راه دیگر مقابله با مشکلات رشد کند اقتصادی است. در کشورمان با چندین چالش روبهرو بودهایم. برای امسال که صندوق بینالمللی پول دورنمای رشد اقتصادیمان را به 9 /0 درصد کاهش داده، اعتقاد داریم با توجه به امنیت سیاسی که در کشور تبیین شده و چند رخداد مثبت دیگر در اقتصادمان، بتوانیم این قول را بدهیم که مشکلات مربوط به بخشهای مختلف را حل کنیم و امنیت را در فضای کسبوکار ایجاد کنیم. باور داریم که میتوانیم با رشد مثبت و بالاتر از انتظار اقتصاد را غافلگیر کنیم. فکر میکنم دورنمای رشد 9 /0درصدی صندوق بینالمللی پول بر این اساس بوده که اوضاع همینطور باقی بماند و تغییری رخ ندهد اما اگر اقدامات مثبت را انجام دهیم و رشد مثبت را تقویت کنیم، با توجه به فضای مثبتی که در اینجا بین سرمایهگذاران وجود داشت، موفق خواهیم شد چراکه میدانید به دست آوردن اعتماد سرمایهگذار و مصرفکننده ارزانترین نوع محرک است. قصد داریم همین کار را بکنیم. به مبارزه با فساد ادامه میدهیم و تصور مثبتی از موسسات مالی در داخل کشور ایجاد خواهیم کرد و به همین ترتیب رشد را تقویت میکنیم.
بان: اما شما تنها کسی نیستید که باور دارد برآورد صندوق بینالمللی پول از رشد اقتصادی کشورش اشتباه است. برزیل هم همین باور را دارد که برآورد 5 /1درصدی صندوق بینالمللی پول از رشد اقتصادی این کشور نادرست است. آقای میرلس شما معتقدید رشد اقتصادی برزیل به سه درصد افزایش خواهد داشت و محرکهای آن را نیز عواملی مانند اصلاحات بازنشستگی دانستید. ضمناً به گفته شما انتخابات هم میتواند از محرکهای رشد اقتصادی باشد. چرا؟
هنریک میرلس: خب بگذارید قدمبهقدم جلو برویم. اول اینکه برآورد رشد تولید ناخالص داخلی کشور در سال 2017 در حال تصحیح شدن رو به رقم بزرگتری است. هم بر اساس تحلیلها، هم از طرف آژانسهای مختلف و هم از سمت خود ما. دلیلش هم این است که اقتصاد با سرعت و قدرت بیشتری به نسبت زمانی که برآورد انجام شد در حال رشد است. حتماً به خاطر دارید که ما از بدترین رکود ممکن در برزیل درآمدهایم. طی زمان دو سال و سه ماه هشت درصد تولید ناخالص داخلیمان کم شد. الان سرعت رشد خیلی بالاست اما با توجه به اینکه از رقم منفی 6 /3 در سال 2016 به مثبت یک در سال 2017 رشد کردیم، روند بهبودی بسیار قدرتمند ارزیابی میشود. این شیب تند رو به بالا در سال 2018 هم ادامه دارد و به این ترتیب با رشد مثبت و قوی وارد سال جدید شدیم. اصلاحات تامین اجتماعی کشور هم قطعاً از اهمیت بالایی برخوردار است. تحکیم مسیر مالی در سالهای پیش رو مانند هر کشور دیگری که در نظام بازنشستگی اصلاحات اجرا کرده، بسیار چالشبرانگیز است. به هر حال باور دارم که این قانون را که در فوریه به رای گذاشته میشود تصویب میکنیم. درباره انتخابات البته باید صبر کنیم و ببینیم اما منظورم این است که با وجود تمام تجربیات بدی که برزیل طی سالهای گذشته با سیاستهای اقتصاد کلان متناوب داشته و اکنون با توجه به اصلاحاتی که انجام دادیم و تثبیت مالی، کشور دوباره رو به رشد است. در سال توانستیم 4 /1 میلیون شغل ایجاد کنیم و برای سال 2018 ایجاد 5 /2 میلیون شغل جدید را برآورد کردهایم. بنابراین بهشخصه باور دارم همه اینها در تصمیمگیری رایدهندهها تاثیر خواهد گذاشت و نشان میدهد که در حال رشد هستیم.
بان: بسیار خب. به زودی برمیگردیم و برخی مسائل جزئیتری را که هر یک از سخنرانان اشاره کردند بررسی میکنیم اما اول اجازه دهید از شما سوالی بپرسم جاستین لی؛ میدانید، در این میزگرد بین بازارهای نوظهور اعتماد تازهای حس میشود. اگر بخواهم به برآوردهای بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول استناد کنم، در حال حاضر رشد و ریسک تقریباً در حالت اعتدال هستند. به نظر شما چه عواملی میتوانند کمککننده یا بازدارنده حرکت مثبت رشد باشند؟
جاستین لین: اجازه دهید سوالتان را با یک پیشزمینه تاریخی جامع پاسخ دهم. امسال چین چهلمین سالگرد گذار از اقتصاد دستوری به اقتصاد بازار را جشن میگیرد. و همانطور که واقف هستید، رشد چین در 40 سال اخیر در تاریخ بشر معجزهآسا بوده. متوسط رشد اقتصاد در 40 سال گذشته در چین 5 /9 درصد در سال بوده است. در حال حاضر چین یک کشور در طبقه متوسط به بالا قرار دارد و به همین دلیل نرخ رشد کمی تعدیل شده اما فقط کمی. سال گذشته هدف رشد دولت 5 /6 درصد بود اما رشد واقعی به 9 /6 درصد افزایش یافت. قطعاً از چین توقع نداریم به رشد 5 /9 یا 10درصدی بازگردد اما من کاملاً اطمینان دارم که رشد امسال چین بین 5 /6 تا 7 درصد خواهد بود. اینکه به هفت نزدیک شود یا نه، به مسائل اقتصاد خارجی مربوط است. حتی اگر اتفاق غیرمنتظرهای رخ دهد، اطمینان دارم رشد اقتصادی چین در سال جاری به 5 /6 درصد نزدیک خواهد بود. حال اجازه دهید به آینده نگاه کنیم. باور دارم که چین در پنج سال آینده یا بیشتر نرخ رشد ششدرصدی را حفظ کند و دلیل اینکه تا این حد اطمینان دارم این است که چین یک کشور با درآمد متوسط و بالاست و پتانسیل رشد خیلی بالایی دارد. دوم آنکه چین نرخ رشد هفتدرصدی و حسدبرانگیزی دارد که بیش از هشت درصد تولید ناخالص داخلی را تشکیل داده. از سوی دیگر نرخ استخدام هم در چین خیلی بالاست و در نتیجه درآمد خانوارها با سرعت بیشتری به نسبت نرخ رشد تولید ناخالص داخلی افزایش مییابد. همه اینها را میتوان به نرخ بالای رشد مصرف تعبیر کرد. در واقع چالش پیش روی چین خود رشد نیست بلکه تثبیت آن رشد و جایگزینی آن با رشد باکیفیتتر است. برای دستیابی به این مهم چین باید به اجرای اصلاحات ادامه دهد چون همانطور که میدانید چین در ابتدای گذار اقتصادی تنها روشهای بسیار کاربردی و استراتژی اصلاحات اقتصادی تدریجی را اعمال کرد. لذا باید اصلاحات را تعمیق بخشد و در عین حال موضوع نابرابری درآمد را حل کند تا تمام مردم چین از رشد اقتصادی احساس رضایت کنند. نکته سوم این است که وقتی درآمد مردم افزایش یابد، توقع استانداردهای بالاتری در همه وجوه معیشت دارند، مثلاً محیط زیست و رشد سبز و خدمات اجتماعی و.... فکر میکنم خود رشد موضوع اصلی نباشد بلکه ارتقای کیفیت آن چالش اصلی است که در واقع برنامه آن توسط رئیسجمهور شی در کنگره مطرح شده است.
بان: جاستین لین، در گزارشی که «دیلویت» منتشر کرده، شوک مثبتی برای بازارهای نوظهور پیشبینی شده. نظر شما درباره این گزارش این بوده که ممکن است رقمی به بزرگی 85 میلیون شغل در چین طی دهه آینده به علت افزایش هزینه تولید از بین برود. در حالی که این موضوع برای چین چالشبرانگیز خواهد بود، آیا میتوان آن را نوعی فرصت برای سایر اقتصادهای نوظهور تلقی کرد؟
جاستین لین: درست است که چالشبرانگیز است اما ضرورت دارد. اگر چین بخواهد آن 85 میلیون نیروی پرکار را حفظ کند، به هدف مورد نظر رشد نخواهد رسید. لذا اگر میخواهد درآمد را مداوم افزایش دهد، باید صنعت را هم مداوم تقویت کند. و هر بخش جدیدی که به عنوان رقیب چین وارد عرصه میشود یا رقبایی که به نسبت چین وضع بهتری در آن بخش دارند، باید آماده باشند که به کشورهای دیگر نقل مکان کنند. خواهناخواه، رشد اینگونه میسر میشود. قطعاً خانم اکنجو ایوه آلا میتواند بخش دوم سوال را بهتر پاسخ دهد.
بان: گذار تولید که اکنون دربارهاش صحبت کردیم، چه موقعیتهایی برای سایر بازارهای نوظهور فراهم میکند؟
اکنجو ایوه آلا: خب به نظر من موقعیت مهمی است بهخصوص کشورهای آفریقایی باید از آن استفاده کنند اما قطعاً باید با کشورهای فقیرتر آسیای شرقی مانند کامبوج و ویتنام و آفریقای شمالی و... رقابت کنند. اما در کل فکر میکنم موقعیت بسیار خوبی است و تاثیر آن را تا حدودی در اتیوپی میبینیم. چین تلاش کرده در اتیوپی شهرکهای صنعتی بنا کند و بخشی از تولیدات نساجی و کفش و چرم را به آنجا انتقال دهد و به نظرم نتیجهبخش هم بوده است. از سرمایهگذاری حدود 200 میلیون دلار اکنون به تقریباً 10 برابر آن یعنی دو میلیارد رسیدهایم. سرمایهگذاریهایی هم در بخش زیرساخت داشتهاند. اما برای ما، اقتصادهای نوظهور در قاره یا هر اقتصاد نوظهور دیگری، برای استفاده از این فرصت باید دو، سه کار انجام دهیم. قدم اول به نظرم جبران کمبود زیرساخت است. بهخصوص در برخی کشورهای آفریقایی که قدرت کافی ندارند، بدون داشتن راهآهن و بندر نمیتوانیم از موقعیت موجود استفاده کنیم چراکه پایههای موجود برای راه انداختن کارخانهها را نداریم. همچنین باید به شاخصهای کسبوکار توجه کنیم؛ همان بوروکراسی و برخی سیاستهایی که مانع استفاده ما از این فرصت میشود. چندین کشور در قاره وجود دارند که در کسبوکار موفقتر بودهاند. همانطور که درباره ترکیه صحبت کردیم، تعدادی از کشورهای آفریقایی نیز در کسبوکار موفق بودهاند از جمله کشور من نیجریه. باید اصلاحات ساختاری ایجاد کنیم که وسیله ایجاد و حفظ محیط را برایمان فراهم کند. به طور خلاصه جواب شما «بله» است و اگر زودتر نجنبیم، کشورهای دیگر از این فرصتها بهره میبرند.
بان: جناب وزیر میرلس اجازه دهید به شما بازگردیم. وقتی درباره فرصتهای رقابتی و بازارهای نوظهور صحبت میکردیم که اکنون میتوانند از این فرصتها استفاده کنند و رشد را تقویت کنند یا اقتصاد را التیام دهند، برزیل از مواردی است که اقتصاد بستهای به نظر میرسد. اکنون که تلاش میکنید در مقیاس بسیار بزرگتر نقش مهمتری ایفا کنید، برای اعمال اصلاحات ساختاری و جذب سرمایه مستقیم خارجی باید چه اقداماتی انجام دهید؟
میرلس: بله درست است که برزیل طی 10 سال گذشته توانسته بر اساس مدل توسعه بازار داخلی رشد اقتصادی مثبت داشته باشد. برای مثال از سال 2013 تا 2014، 63 میلیون شهروند برزیلی از 200 میلیون جمعیت کل کشور، وارد طبقه متوسط اجتماع شدند. این یعنی مدل اقتصادی حداقل برای مدت معینی کاربردی بوده است ولی اکنون چالش بعدی باز کردن درهای اقتصاد است که داریم انجام میدهیم. سوال این است که چطور از یک مدل مصرف داخلی به صادرکننده رقابتی در بازار جهانی تبدیل شویم؟ راهحل ما که اکنون هم در حال اجرای آن هستیم، اعمال یکسری اصلاحات ساختاری است تا رقابتپذیری را افزایش دهیم. به عنوان مثال به تازگی یک برنامه اصلاحات جامع کار تصویب کردهایم. بیان سادهاش این است که هزینهها را کاهش دادهایم و کل نظام را رقابتپذیرتر کردهایم که از نمونههای آن تغییر و اصلاح بازار اعتباری و ارائه اعتبار بیشتر است. دیگر نمونهها جهت دادن سرمایهگذاری به سمت زیرساخت، خصوصیسازی و جذب سرمایه خصوصی به بخش زیرساخت است که به تقویت بهرهوری کمک میکند. در مجموع همه اینها اصلاحاتی هستند که ما از آنها به «اصلاحات کلان» یاد میکنیم یعنی اصلاحات توسعه بهرهوری.
بان: برایتان نگرانکننده نیست که درست زمانی تصمیم گرفتهاید درهای اقتصاد کشور را باز کنید که بازارهای دیگر دارند درها و پنجرههای اقتصادشان را میبندند یا حداقل فعلاً که اینطور به نظر میرسد؟
هنریک میرلس: البته که نگرانکننده است اما فاصله آنقدر زیاد است که ما هنوز جا داریم.
بان: از شما میپرسم آقای شیمشک. درباره سرمایهگذاری مستقیم خارجی صحبت کردید و برنامه ترکیه برای جذب آن. از لحاظ اصلاحات ساختاری باید چه اقداماتی انجام دهید تا مطمئن شوید به هدف میرسید؟
شیمشک: درباره جذب سرمایه مستقیم خارجی قطعاً مقیاس بازار به قدر کافی بزرگ است. جمعیت ترکیه در حال حاضر به اضافه مهاجران به 85 میلیون نفر میرسد. تولید سرانه ناخالص داخلی با نرخ برابری ارز کنونی هنوز بیش از 10 هزار دلار است. بنابراین میبینیم که یک بازار بزرگ و رو به رشد است. این به خودی خود برای سرمایهگذار خارجی جذابیت دارد اما برای جذب بیشتر باید مانند دوستان برزیلی، در اصلاحات توسعه بهرهوری سرمایهگذاری کنیم چون همه اینها به دورنمای رشد برمیگردد و این دورنما قوی است. قطعاً فضای بهتر سرمایهگذاری به اصلاحاتی که دربارهاش صحبت کردیم کمک میکند چون همانطور که گفتم رقابت شدید است. در عین حال گاهی انگیزههای هدفمند میتواند کمک کند. ما یک حکومت باانگیزه و هدفمند داریم که مصمم است وابستگی ترکیه به واردات را کم کند. کارخانههایی را که به ترکیه میآیند با اقداماتی مانند تخفیف مالیاتی و... به شدت حمایت میکنیم به شرطی که یا واردات را کاهش دهند یا ظرفیت صادرات را افزایش دهند. مسیر کاملاً باز است، چارچوب بستهای نداریم و هر کسی میتواند به آن وارد شود. قطعاً این موضوع هم کمککننده است. اما نکته حائز اهمیت وضعیت منطقه ماست. دوستان برزیلی ما خوششانس هستند یا دوستان آفریقای جنوبی و چینی که با کشورهایی فاقد حکومت کاربردی مانند سوریه همسایگی ندارند. بهرغم همه اینها، دورنما روشن است و فکر میکنم به جذب سرمایه خارجی ادامه خواهیم داد.
بان: در کنار بسیاری از تحلیلهایی که از بازارهای نوظهور میشنویم، بحث فرصت تولید وجود دارد. همه دولتها برنامهها و سیاستهایی برای تشویق تولید معرفی کردهاند. از جمله آنها میتوان به دولت هند اشاره کرد که سهم تولید را 25 درصد کل تولید ناخالص داخلی تعریف کرده. در وضع کنونی این برآورد تا چه حد واقعگرایانه است؟ از شما سوال میکنم آقای اورشکین. روسیه چه زمانی قصد دارد تولید را در اولویت قرار دهد و آیا میخواهید بیشتر روی بخش خدمات تمرکز کنید؟ چه چالشهایی پیش رویتان قرار دارد؟
اورشکین: خب، سرانه تولید ناخالص داخلی روسیه کمی بیشتر از متوسط جهانی است. یک اقتصاد توسعهیافته است و به همین خاطر سهم تولید از تولید ناخالص داخلی تنها 12 درصد است. البته یکی از اولویتهاست اما متوجه هستیم تنها با توسل به تولید نمیتوانیم رشد اقتصادی را افزایش دهیم. اما نکته حائز اهمیت آن است که تولید یکی از صنایع مهم است که صنایع دیگری از کنارش میروید و تقریباً بخش تشکیل میدهد.
بان: درباره بخش خدمات چطور؟ فکر میکنید در حال حاضر برای روسیه مفیدتر باشد؟
اورشکین: بله. یکی از اولویتهای ما در سالهای آینده ارتقای قابل توجه سطح معاش برای مردم روسیه است که یعنی کسبوکارهای کوچک و متوسط بسیاری باید در این فرآیند رشد کنند. باید شهرهای روسیه را توسعه دهیم و در این شهرها، کسبوکارهای کوچک و متوسط راه بیندازیم. لذا در سالهای آتی این از مهمترین اولویتهای روسیه برای ابقای رشد تولید ناخالص داخلی است.
بان: در آفریقای جنوبی چه مقدار از تمرکز دولت به بخش آموزش و مهارت معطوف است؟
گیگابا: ما یکی از کشورهایی هستیم که سرمایهگذاری عظیمی روی بخش آموزش کرده. طی چند سال اخیر مقدار زیادی برای تحصیلات ابتدایی و آمادگی و پیشدبستانی هزینه کردهایم. و اخیراً هم آن را به تحصیلات عالی و دانشگاهی بسط دادهایم. دانشگاهها ظرفیتشان را افزایش دادهاند و بهخصوص درها را به روی دانشجوهای طبقه ضعیف باز کردهاند. سرمایهگذاری زیادی روی آموزش تکنولوژی و فنی و حرفهای کردهایم. چالش در این است که مطمئن شویم نتیجه نهایی با سرمایهگذاری ما مطابقت دارد. باید مطمئن باشیم نهایتاً مهارتهایی که روی آموزش آنها سرمایهگذاری کردهایم، با مدل اقتصادی و جهت حرکت اقتصاد جهان و آفریقای جنوبی انطباق دارد. برای دستیابی به این مهم، نهتنها دولت آفریقای جنوبی باید سیاستهای لازم را تبیین کند بلکه بخش خصوصی نیز باید همکاری کند و از بازیگران مطرح بینالمللی در عرصههای مختلف یاد بگیرد.
جاستین لین: میخواهم به موضوع تولید و خدمات به عنوان یک استراتژی توسعه بازگردم. طی دهههای اخیر در جامعه توسعه جهانی و حلقههای علمی بحثهایی در این باره بوده است. برخی اعتقاد دارند به خاطر فرصتهای خدمات اطلاعاتی، دیگر برای دستیابی به توسعه لازم نیست از مرحله تولید عبور کنیم. یکی از نمونههای بارز هند است. بخش خدمات اطلاعاتی هند مهمترین صادرات این کشور است. اگر دقیق نگاه کنیم، میبینیم آنها در خدمات اطلاعاتی بسیار موفق بودند و توانستند دو میلیون شغل به صورت مستقیم ایجاد کنند چراکه درآمد مردم در این بخشها به مراتب بیشتر بوده. پس بیشتر مصرف میکنند و به طور غیرمستقیم هم پنج میلیون شغل ایجاد کرده یعنی در کل هفت میلیون. اما چین، در بخش تولید فعال است و فکر میکنید چه تعداد شغل در بخش تولید ایجاد کرده است؟ 124 میلیون شغل. جمعیت چین و هند نیز تقریباً برابر است. در دهه 70 که چین تازه گذار اقتصادی را شروع کرده بود، تولید ناخالص داخلی هند 25 درصد بیشتر از چین بود در حالی که اکنون تنها 20 درصد تولید ناخالص داخلی چین است. بخش تولید فقط به منظور تولید محصول نیست بلکه این محصولات در بازارهای داخلی و جهانی خریداری و استفاده میشوند. همچنین میخواهم درباره صادرات چین صحبت کنم.
یوه آلا: میخواهم به نکتهای اشاره کنم. در حال حاضر همه به خاطر بازگشت رشد به اقتصاد جهانی آسودهخاطر هستند و وضع بازار جهانی و بازارهای نوظهور هم بهتر است و من میترسم که باز هم از این دوران درس نگیریم. میخواهم توجهتان را به سهم هر بازار در این رشد و اینکه کدام بازارها موفقتر هستند، جلب کنم. موفقترین اقتصادها آنهایی بودهاند که منافع رشد اقتصادی را بین کارگران و سرمایهگذاران تقسیم کردهاند. حقوق کارگرها دو برابر شده، درآمد شرکت بالا رفته و در نتیجه دولت درآمد مالیاتی بهتری دارد و ذخایر مالیاتی بالا رفته. در نتیجه فکر میکنم فقط بحث رشد و نوآوری نیست بلکه کیفیت رشد و سیاستهای توزیع مجدد که بسیاری از کشورها در آن ناموفق بودهاند نیز مهم هستند.
بان: کاملاً درست است. جاستین، از شما میخواهم در این رابطه نظر دهید. این نظریه درباره تقویت کیفیت رشد که در ابتدای صحبتهایتان مطرح کردید، چالشی است که بیشتر اقتصادهای نوظهور با آن مواجه شده یا خواهند شد. نکات الزامی که سیاستگذاران باید در نظر داشته باشند، چیست؟
جاستین لین: فکر میکنم داستان به دهههای 80 و 90 بازمیگردد. آن زمان تصور این بود که اگر بازار وجود داشته باشد، همه چیز در یک زمان واحد اتفاق میافتد و همه اتفاقات هم خوب است. هرچند برای داشتن رشد باکیفیت و فراگیر باید از یکسو انگیزه کارآفرینی و سرمایهگذاری را در بازار ایجاد کنیم و از سوی دیگر باید در عین حال دولتی داشته باشیم که رشد را به سمتی معطوف کند که بتواند فراگیر باشد و نه فقط در حال توسعه رشد بلکه ارتقای کیفیت آن هم باشد.
بان: امیدوار هستیم مسائلی که امروز در اینجا مطرح کردیم از قبیل همکاری، فراگیری، نوآوری، تداوم، پیشبینیپذیری سیاستها و البته اصلاحات سختی که هر یک از شما تصمیم دارید در بازارهای کشورتان اجرا کنید، با موفقیت پیش برود و رشد مثبت ادامه یابد. به خاطر شرکت در این میزگرد از همه شما خانمها و آقایان تشکر میکنم.