این درد مشترک
بازسازی کشورهای جهان پس از زلزله از چه کانالهایی بوده است؟
هر از چندگاهی خبر زلزلهزدگی یکی از کشورهای جهان در خبرها به چشم و گوش میخورد و این خبر، فارغ از اینکه کشور زلزلهزده، ثروتمند باشد یا فقیر، شرقی باشد یا غربی، پرجمعیت باشد یا کمجمعیت، بسیار دلخراش است.
مرتضی مرادی: هر از چندگاهی خبر زلزلهزدگی یکی از کشورهای جهان در خبرها به چشم و گوش میخورد و این خبر، فارغ از اینکه کشور زلزلهزده، ثروتمند باشد یا فقیر، شرقی باشد یا غربی، پرجمعیت باشد یا کمجمعیت، بسیار دلخراش است. در بعضی از کشورها مثل ژاپن، از آن جهت که زیرساختها بسیار قوی هستند و طی دههها وقوع زلزله، مردم و دولتهای این کشور یاد گرفتهاند پس از آن چه کار کنند، دستپاچگی کمتر است. اگرچه در همان ژاپن هم گاه زلزلههایی رخ داده است که نه دولت و نه هیچ نهادی نتوانسته به خوبی از پس آن برآید و ناچاراً هزینههای گزافی پرداخت شده است. در بعضی از کشورها هم مانند پاکستان، به دلیل نامناسب بودن زیرساختها، یک زلزله به نسبت قوی توانسته ساختمانهای بسیاری را تخریب کند و در نتیجه عده زیادی از مردم را زیر آوار جای بگذارد.
کمک به زلزلهزدگان و برنامهریزی برای احیای منطقه زلزلهزده از هر کشور به کشور دیگر متفاوت است و بنابراین نمیتوان نسخهای کلی برای این کار پیچید و انتظار داشت که کمک به منطقه زلزلهزده در هر منطقه و با هر اندازهای، از طریق یک مدل بهخصوص بهترین نتیجه را بدهد. زیرا با توجه به فرهنگ مردم یک کشور و اینکه تا چه حدی به زلزلهزدگان کمک میکنند، مدل مورد نظر میتواند تغییر کند. همچنین این موضوع که مردم یک جامعه خاص، بیشتر به صورت مالی به زلزلهزدگان کمک میکنند یا به صورت غیرمالی، روی طرح پیشنهادی برای احیای منطقه مورد نظر تاثیر خواهد داشت. از طرف دیگر، رابطه یک کشور با کشورهای همسایه و سازمانهای جهانی در نحوه برخورد با فاجعهای که در اینجا زلزله باشد موثر خواهد بود. به علاوه دو مورد مذکور، مولفههای بسیار دیگری را میتوان نام برد که روی پاسخ به زلزله تاثیرگذارند. از اینرو توجه به تجربه کشورهای مختلف میتواند بسیار برای ما آموزنده باشد. بررسی شهرهای مختلف جهان که زلزله آنها را نابود کرده، اما طی چند سال تقریباً احیا شدهاند نشان میدهد که به طور کلی پاسخ به زلزله را میتوان به سه دسته کلی تقسیم کرد که این دستهبندی به منبع اصلی پاسخ به زلزله میپردازد. در بعضی از کشورها دولتها نقش اصلی را در احیای منطقه زلزلهزده داشتهاند؛ اگرچه نمیتوان نقش کمکهای مردمی و خارجی و سازمانهای مردمنهاد را در این کشورها نادیده گرفت. در بعضی از کشورها نیز دولتها با شناسایی پتانسیلهای عمومی و مدیریت کمکهای سازمانهای غیردولتی توانستهاند پاسخ مناسبی به زلزله بدهند و منطقه زلزلهزده را طی چند سال بازسازی کنند. در تعدادی از کشورها نیز بدون کمکهای مردمی و سازمانهای غیردولتی، احیای منطقه زلزلهزده ممکن نبوده است و NGOها در مواردی، حداکثر نقش را ایفا کردهاند.
در این پرونده ابتدا سعی کردهایم به نقش کمکهای خارجی و مردمی به زلزلهزدگان و همچنین نحوه تامین مالی کشوری همچون پاکستان برای احیای پس از زلزله بپردازیم و سپس در گزارشی جداگانه، تجربه سه کشور مختلف چین، ژاپن و هند را در این رابطه شرح دادهایم. در واقع اینکه در هر یک از سه کشور مذکور، چه اتفاقی افتاده که توانستهاند در جنگ با آثار زلزلههای مخرب، پیروزمندانه از میدان بیرون آیند، به طور خلاصه توضیح داده شده است.