همه برای یکی
تجربه سایر کشورها در تامین بودجه و کمکهای خارجی و مردمی
دولتهای بسیاری از کشورها آمادگی این را ندارند که بهتنهایی از پس فجایع به بار آمده در نتیجه زلزلههای ویرانگر برآیند. آواربرداری، تغذیه زلزلهزدگان و تامین مسکن یا حداقل جای خواب برای آنها، ارائه خدمات بهداشتی و درمانی و بازسازی زیرساختهایی همچون زیرساختهای آموزشی، آنقدر مشکل است که حتی ثروتمندترین دولتها نیز نیازمند کمکهای مردمی، سازمانهای غیردولتی و همچنین کمکهای خارجی باشند.
دولتهای بسیاری از کشورها آمادگی این را ندارند که بهتنهایی از پس فجایع به بار آمده در نتیجه زلزلههای ویرانگر برآیند. آواربرداری، تغذیه زلزلهزدگان و تامین مسکن یا حداقل جای خواب برای آنها، ارائه خدمات بهداشتی و درمانی و بازسازی زیرساختهایی همچون زیرساختهای آموزشی، آنقدر مشکل است که حتی ثروتمندترین دولتها نیز نیازمند کمکهای مردمی، سازمانهای غیردولتی و همچنین کمکهای خارجی باشند. تجربه کشورها از زلزله نشان میدهد در بسیاری از موارد، مردم داخلی و خارجی به صورت داوطلبانه به کمک زلزلهزدگان شتافتهاند. نقش سازمانهای غیردولتی و مردمنهاد در یاریرسانی در بعضی از کشورها، همچون NGOهای هند پس از زلزله سال 2001 ایالت گجرات به قدری بوده است که در واقع این سازمانهای غیردولتی و مردمنهاد را عامل احیای گجرات پس از زلزله دانستهاند.
به علاوه کمکهای مردمی، کمک دولتهای خارجی نیز در بسیاری از موارد از مهمترین عاملهای احیای مجدد یک کشور پس از زلزله بوده است. به عنوان مثال میتوان به کمکهای خارجی به پاکستان بعد از زلزله سال 2005 به بزرگی 6 /7 ریشتر و کشته شدن حدود 73 هزار نفر، کمکهای خارجی به نپال بعد از زلزله سال 2015 به بزرگی 8 /7 ریشتر و کشته شدن بیش از 9 هزار نفر و کمکهای خارجی به هائیتی بعد از زلزله سال 2010 به بزرگی 0 /7 ریشتر و کشته شدن نزدیک به 230 هزار نفر اشاره کرد.
زلزله پاکستان و تامین مالی بازسازی
در 8 اکتبر سال 2005، زلزلهای به بزرگی 6 /7 ریشتر، پاکستان را لرزاند. طبق گزارشهای دولت پاکستان، نزدیک به 73 هزار نفر در اثر این زلزله جان خود را از دست دادند و بیش از 70 هزار نفر نیز بهشدت مصدوم یا دچار معلولیت شدند. همچنین بیش از 8 /2 میلیون نفر از مردم این کشور بیخانمان شدند و بیش از 3 /2 میلیون نفر نیز غذای کافی برای سیر کردن خود نداشتند. هزینه کلی بازسازی پاکستان و رهایی این کشور از خرابیها و مشکلات پس از زلزله چیزی حدود 2 /5 میلیارد دلار برآورد شده است. همچنین در اثر این زلزله، 324 هزار شغل از بین رفتند و در نتیجه آن، 29 درصد از جمعیتی که در منطقه زلزلهزده سکونت داشتند یا در آنجا کار میکردند، شغل خود را از دست دادند. در 14 نوامبر 2005، یعنی کمتر از 40 روز پس از زلزله، بانک توسعه آسیایی (ADB) ارائه بخشی از منابع مالی مورد نیاز برای بازسازی پاکستان را در دستور کار قرار داد و بر آن شد که بخشی از بودجه مورد نیاز دولت پاکستان پس از زلزله را از طریق ایجاد صندوق زلزله پاکستان یا PEF (Pakistan Earthquake Fund) تامین کند. کمک اولیه این صندوق به پاکستان 80 میلیون دلار بود. به مرور زمان، کمکهای PEF نیز افزایش پیدا کرد و در مجموع کل کمکها به 5 /137 میلیون دلار رسید. در این راستا دولت استرالیا معادل 5 /59 میلیون دلار، دولت بلژیک معادل 9 /9 میلیون یورو، دولت فنلاند معادل 10 میلیون یورو و دولت نروژ نیز معادل 20 میلیون دلار به پاکستان کمک کردند. در دسامبر سال 2005، بانک توسعه آسیایی پروژه کمکهای فوری به زلزلهزدگان پاکستان را آغاز کرد و با استفاده از 80 میلیون دلار اولیه که از PEF تامین شده بود و همچنین وامی به مبلغ 220 میلیون دلار از منابع تامینکننده بانک توسعه آسیایی، کمکهای فوری این بانک به پاکستان آغاز شد. پس از آن نیز مقیاس این پروژه از طریق سه تاییدیه جدید برای کمک به پاکستان افزایش یافت. به طوری که در دسامبر سال 2006، مارس سال 2007 و سپتامبر سال 2007، بانک توسعه آسیایی برای بازسازی پاکستان پس از زلزله به این کشور کمک میکرد. هدف PEF این بود که کمکهای مالی خود را به صورت کارا به پاکستان برساند، به طوری که این کمکها منجر به بازسازی و احیای منطقه زلزلهزده شود و سرمایهگذاریهایی به منظور حمایت از بازسازی این منطقه از طریق منابع مالی اهداشده به پاکستان صورت گیرد. همچنین اولویت PEF انجام اقداماتی بود که الزامات اولیه و مورد نیاز منطقه زلزلهزده را مورد شناسایی قرار دهد.
همانطور که گفته شد کل بودجه PEF برای کمک به پاکستان 5 /137 میلیون دلار بود. قرار بود که این پول در سه بخش و با اجرای سه پروژه مجزا هزینه شود:
1- هزینه برای تامین مالی واردات مورد نیاز منطقه زلزلهزده (65 میلیون دلار)؛
2- اجرای پروژهای که سلامت را در منطقه زلزلهزده مورد هدف قرار میداد (35 /7 میلیون دلار) و همچنین به آموزش و بازسازی مدارس و آموزشگاهها اختصاص داشت (54 /32 میلیون دلار)؛
3- و در آخر نیز پروژهای که قرار بود هزینه آن صرف کمکهای اجرایی به دولت پاکستان برای بازسازی شود (46 /31 میلیون دلار).
نقش کمکهای مردمی پس از زلزله
در کنار وظایف دولتها برای کمکرسانی به زلزلهزدگان و همچنین کمکهای خارجیان، نقش مردم نیز در اقدامات اولیه پس از زلزله بسیار پررنگ است. به طوری که در بسیاری از مواردی که افراد زیر آوار ماندهاند، این مردم عادی بودهاند که حتی قبل از دولتها به یاری زلزلهزدگان رسیدهاند. در سال 1974 و پس از زلزله تانگشان در چین، حدود 300 هزار نفر از زیر آوار بیرون آورده شدند که این امر بدون کمکهای مردمی ممکن نبود. همچنین کمکهای خودجوش مردمی بعد از زلزله سال 1985 مکزیک نمونهای دیگر از نقش مردم است. به طوری که در سال 1985 و بعد از زلزله مکزیکوسیتی، تعداد زیادی از جوانان این شهر کمپینی را برای جستوجو و نجات افرادی که زیر آوار ماندهاند تشکیل دادند. همچنین حدود یک میلیون داوطلب از مردم ژاپن و همچنین مردم سایر کشورها برای کمک به زلزلهزدگان شهر کوبه ژاپن در سال 1995 داوطلب شدند.
اگرچه باید توجه داشت که با اینکه انتظار میرود همواره کمکهای مردمی پس از زلزله و حوادث دیگر وجود داشته باشد و در نتیجه باید برای بهرهوری حداکثری از آن به صورت کارا برنامهریزی کرد، اما نباید به آن تکیه کرد. زیرا در مواردی نیز حوادثی در نقاطی از جهان وجود داشته که مردم به دلایل فرهنگی اقدامی برای کمکرسانی به مردم آسیبدیده نداشتهاند و همه چیز را به نهادهای مسوول واگذار کردهاند.