اسکناس پشتسبز برای محیط زیست
بازگشت سرمایهداران خطرپذیر حامی اقلیم
ماتیو جارامیلو یکی از بنیانگذاران بنگاه فورم انرژی (Form Energy) میگوید تا حدی این ما هستیم که تلاش میکنیم سرمایهگذاران را بترسانیم. بنگاه نوپای او قصد دارد یکی از گرههای کور در زمینه انرژیهای تجدیدپذیر را باز کند. انرژیهای خورشیدی و بادی همیشه در اختیار نیستند بنابراین بنگاههای انرژی سبز باید انرژی مازاد را ذخیره سازند و در زمانی که خورشید نمیتابد و بادی نمیوزد آن را بهکار گیرند. باتریهای بزرگ لیتیمی میتوانند به مدت چهار ساعت انرژی فراهم کنند. شرکت فورم انرژی که در سال 2017 پایهگذاری شد بنا دارد این زمان را با استفاده از یک فناوری متفاوت باتری به چند روز برساند. شرکت در ماه می اعلام کرد پروژهای آزمایشی را برای شرکت برق «انرژی رودخانه سبز» در مینهسوتا اجرا میکند. تیم بنیانگذاران فورم انرژی همگی سابقهای بسیار درخشان دارند اما آقای جارامیلو انتظار ندارد که شرکت قبل از سال 2025 به اوج خود برسد.
ترکیب زمان دراز انتظار و فناوری ثابتنشده باعث نگرانی سرمایهگذاران خطرپذیر (VC) میشود. اکثر آنها خواستار آناند که ظرف پنج تا هفت سال شاهد برگشت سرمایه باشند. پشتیبانان فورم انرژی شکیبایی بیشتری دارند. این گروه شامل BEV، صندوقی که بیل گیتس تاسیس کرد و دیگر میلیاردرها از آن حمایت میکنند، انی نکست (Eni Next) بازوی سرمایهگذاری خطرپذیر بنگاه نفتی انی ایتالیا، و انجین (Engine) صندوق موسسه فناوری ماساچوست میشود. آنها بیانگر دگردیسی در محیط سرمایهگذاری سبز هستند که پس از سالها خوابآلودگی دوباره به تکاپو افتاده است.
طبق گزارش بنگاه گروه فناوری پاک، در سال 2015 سرمایهگذاران 17 میلیارد دلار در فناوریهای مرتبط با اقلیم سرمایهگذاری کردند و در سال 2019 آن را به 36 میلیارد دلار افزایش دادند. نیمی از این پول به بنگاههای نوپای آمریکای شمالی رسید. سهم چین با توجه به تعریف فناوری سبز بین 15 تا 30 درصد و سهم اروپا 15 درصد بود. این اقدام باید به اوجگیری نوآوری و کاهش بهای نسبی فناوریهای اقلیمدوست منجر شود حتی اگر مقررات پرهزینهسازی تولید کربن در برخی مکانها اعمال نشوند. همچنین این اقدام باید در حوزه وسیعتری صورت گیرد و صرفاً به انرژی و حملونقل اکتفا نکند. آقای گیتس میگوید وقتی از حذف کربن حرف میزنیم باید به خاطر داشته باشیم که این فرآیند کل اقتصاد صنعتی را دربر میگیرد.
آژانس بینالملل انرژی پیشبینی میکند که فناوریهای کاملشدهای مانند برقآبی یکچهارم کاهش تصاعد گلخانهای لازم را برای آن که آب و هوا تا سال 2070 در مسیری پایدار قرار گیرد باعث خواهند شد. فناوریهای نسبتاً جدید عامل 41 درصد دیگر خواهند بود که کمتر از یک درصد آن به بازارهای تثبیتشدهای مانند تولید برقبادی در دریا تعلق میگیرد. فناوریهای در مرحله نمایش (مانند کشتی دارای باتری) یا در مرحله نمونهسازی (مانند هواپیمای دارای باتری) هر کدام عامل 17 درصد کاهش تصاعد خواهند بود. این چشمانداز فرصت بسیار بزرگی را در اختیار سرمایهگذاران قرار میدهد البته به شرط آنکه دل و جرات کافی داشته باشند.
سرمایهگذاری خطرپذیر سبز گذشتهای پرفرازونشیب دارد. در اواخر دهه 2000 این فرآیند چرخه اوج و فرود را در آمریکا و با شدت کمتری در اروپا تجربه کرد. صندوقهای سرمایه خطرپذیر از الگوهای تامین مالی که برای بنگاههای نرمافزاری طراحی شده بودند برای شرکتهای تولیدکننده کالاهای فیزیکی مانند پنلهای خورشیدی و سوختهای زیستی استفاده کردند. این قبیل شرکتها به پول و زمان زیادی نیاز دارند تا به مرحله درآمدزایی برسند. اکثر آنها ورشکسته شدند و پشتیبانان خطرپذیرشان نیمی از 25 میلیارد دلار سرمایه خود را از دست دادند و در نتیجه سرمایهها خشکیدند.
اکنون سرمایه دوباره به جریان افتاده است. اینبار سرمایهگذاران به دامنه وسیعتری از فناوری پاک مینگرند. موفقیت چشمگیر تسلا باعث شد نیمی از قراردادها (از لحاظ ارزش) به سمت حملونقل با کربن اندک سوق پیدا کند. ایلان ماسک 14 درصد از سهام خودروساز برقی به ارزش 5 /6 میلیون دلار را در سال 2004 خریداری کرد. شش سال بعد شرکت عرضه عمومی شد و اکنون ارزش آن 385 میلیارد دلار و بالاتر از ارزش هر خودروساز دیگر است. فقط سهام آقای ماسک 72 میلیارد دلار میارزد که اندکی کمتر از ارزش مجموع سهام جنرالموتورز و فورد است.
این نوع سرمایهگذاری به خانواده تسلا محدود نمیشود. بنگاه چهارمیلیارددلاری پروتئین گیاهی «غذای غیرممکن» (Impossible Food) که تحت حمایت بیل گیتس و گوگل قرار دارد به همراه شرکت رقیب آن «فراتر از گوشت» (Beyond Meat) با ارزش 10 میلیارد دلار اشتهای سرمایهگذاران را برای سرمایهگذاری در فناوری کشاورزی تحریک کردند. سهام فورم انرژی و دیگر سازندگان فناوری ذخیرهسازی انرژی در مقیاس شبکهای نیز متقاضیان زیادی دارند.
همین تحول را میتوان در نرمافزارها مشاهده کرد. بنگاه مشاورتی PwC برآورد میکند که در میان پنج درصد بزرگترین قراردادهای اولیه سرمایه خطرپذیر که در سالهای 2013 تا 2019 بسته شدند یکی از هر 10 مورد صرفاً به بنگاههای نرمافزاری مربوط میشد. شش مورد از هر 10 قرارداد نیز به بنگاههای نوپایی تعلق میگرفت که الگوریتمهای هوشمند را با سختافزارهای پاک تلفیق میکنند. کاهش هزینهها و تجاریسازی کالاهایی مانند صفحات خورشیدی و باتریها که در سالهای 2010 تا 2019 قیمت آنها به ترتیب 82 و 87 درصد پایین آمد به اینگونه بنگاهها امکان میدهد که کالاها و خدمات جانبی ارائه دهند. نوآوریهای نرمافزاری استفاده از این سختافزار ارزانتر را امکانپذیر میسازند و آن را به کاربردهایی فراتر از مرزهای گذشته میبرند. به عنوان مثال، برخی از بنگاههای نوپا تلاش میکنند از برنامهریزیهای هوشمند برای تجمیع منابع پراکنده انرژی استفاده کنند. صفحات خورشیدی پشتبامها و باتریها را میتوان همانند یک نیروگاه مجازی برای عرضه برق به شبکه بهکار برد. سرمایهگذاران نیز متنوعتر شدهاند. بنگاههای سرمایه خطرپذیر به سرعت خود را به دولتها، شرکتهای بزرگ، میلیاردرهای حامی اقلیم و بنگاههای سرمایه خصوصی نزدیک میکنند. در سال 2014، 24 کشور از جمله آمریکا، چین و آلمان و اتحادیه اروپا متعهد شدند ظرف پنج سال بودجه تحقیق و توسعه در زمینه انرژی پاک را دو برابر سازند. بسیاری از این هدف عقب میمانند اما به نظر میرسد روند کاهش بودجه در اواسط دهه 2010 معکوس شده است. طبق گزارش آژانس بینالمللی انرژی، سال گذشته منابع حاصل از مالیات که در سراسر جهان به تحقیق و توسعه انرژی سبز اختصاص یافت برای سه سال متوالی افزایش یافت و به رکورد 4 /25 میلیارد دلار رسید. علاوه بر این دولتها تلاش میکنند در مرحله بعدی شکاف منابع را پر سازند. به گفته امیلی رایشرت از «آزمایشگاه شهر سبز» این مرحله زمانی است که بانکها تمایلی به تخصیص 50 میلیون دلار برای پروژههایی به بزرگی یک کارخانه ندارند و بنگاههای سرمایه خطرپذیر نیز فاقد توانایی مالی لازم هستند. برنامههای نوآورانهای مانند صندوق نوآوری درازمدت اتحادیه اروپا و صندوق بزرگی که در درون برنامه آمریکا برای فناوری پیشرفته انرژی (ARPA-E) قرار دارد با این هدف تدوین شدهاند که به بنگاههای نوپا در عبور از این دره مرگ کمک کنند.
شرکتهای بزرگ نیز به نوبه خود در جستوجوی فناوریهای جدیدی هستند که در کربنزدایی یا کاهش هزینههای انرژی سودمند باشند. آنها یا مستقیماً به سرمایهگذاری میپردازند یا از طریق بازوهای سرمایهگذاری خطرپذیر خود وارد عمل میشوند. غولهای نفتی مانند اگزونموبیل صندوق سرمایهگذاری پاک خود را تاسیس کردهاند (هر چند در مقایسه با هزینهکرد سرمایهای آنها در بخش نفت اصلاً به حساب نمیآید). بنگاه شرکای انرژی اثربخش تلاش میکند به نیابت از 24 شرکت برق از جمله شرکت جنوب در آمریکا و شبکه ملی برق بریتانیا صندوق مشابهی تاسیس کند. امسال بنگاههای غیرانرژی اعلام کردند پنج میلیارد دلار سرمایه خطرپذیر را به اقلیم اختصاص میدهند. آمازون امپراتور تجارت الکترونیکی از پنج بنگاه از جمله بنگاه تولید ون برقی ریویان (Rivian) و بنگاه بازیافت باتری ردوود (Redwood) حمایت میکند. غول نرمافزاری مایکروسافت، غول کالاهای مصرفی یونی لور (Uni Lever) و شرکت مبلمانسازی ایکیا (IKEA) نیز سر کیسه را شل کردهاند.
ارزش بالای صفر خالص
ثروتمندان نیز همین کار را کردهاند، به ویژه آن کسانی که همانند صندوقهای خطرپذیر شرکتهای بزرگ علاقهمندند سرمایه صبور را ارائه دهند. میزان مشارکت دفاتر خانوادگی در قراردادها از چهار درصد در سال 2010 به 8 تا 10 درصد رسیده است. بسیاری همانند بنگاه BEV آقای گیتس به شکل گروهی کار میکنند. این بنگاه یک میلیارددلاری فقط در شرکتهای نوپایی سرمایهگذاری میکند که این قابلیت بالقوه را دارند تا تصاعد سالانه گازهای گلخانهای را حداقل معادل نیمگیگاتن دیاکسید کربن (حدود یک درصد از کل تصاعد جهانی) پایین آورند. آقای گیتس فهرستی از 20 همتای ثروتمند خود فراهم کرده است که افرادی مانند جف بزوس (ثروتمندترین مرد آمریکا)، جک ما (چین) و موکش آمبانی (هند) را دربر دارد. صندوق آنها از 40 بنگاه پشتیبانی میکند و این پشتیبانی 20 سال ادامه خواهد داشت.
رژین کلمنت رئیس «فرصتهای پاک، تجدیدپذیر و زیستمحیطی» (CREO) شبکهای متشکل از 200 (یا همین حدود) دفتر خانوادگی میگوید که بسیاری از خانوادهها مایلاند نقش کاتالیزور داشته باشند. آنها از پروژههای پرمخاطره حمایت میکنند و وقتی محصول آن به ثبات رسید (مانند پروتئینهای کمکربن) سرمایه خود را خارج میکنند و به بازار امیدبخش بعدی انتقال میدهند. بنیاد «همه امرسونها» که لارن پاول جابز همسر سابق استیو جابز رئیس فقید اپل آن را تاسیس کرده است تاکنون از این روش در دهها بنگاه نوپای فناوری اقلیمی سرمایهگذاری کرده است. آقای گیتس بهطور جداگانه شرکت تراپاور توسعهدهنده رآکتورهای پیشرفته هستهای را بنیانگذاری و از طریق آن در بنگاه «مهندسی کربن» سرمایهگذاری کرد. این بنگاه دستگاههایی را تولید میکند که دیاکسید کربن را از هوا میمکند.
نوآوران سبز روشهای نوآورانه تامین مالی را به خود جذب میکنند. بنگاههای سهام خصوصی از مدلهای تامین مالی جدیدی برای کمک به بنگاههای نوپا در اجتناب از دره مرگ کمک میکنند. شرکت «تولید سرمایه» در سال 2019 مبلغ 100 میلیون دلار به پلاگپاور وام داد تا لیفتراکهای هیدروژنسوز خود را در انبارهای آمازون و والمارت مستقر سازد. خردهفروشان هزینه خدمات پلاگ پاور را میپردازند و شرکت از درآمدش برای بازپرداخت وام بهره میبرد. بنگاههای بیمه تخصصی مانند بیمه خطر انرژی جدید که به AXA غول بیمه جهان وابسته است به تامینکنندگان مالی کمک میکنند تا ریسکها را مدیریت کنند.
بنگاه نوپای کوانتوم اسکیپ تولیدکننده باتری که آقای گیتس و فولکس واگن از جمله سرمایهگذاران آن هستند در ماه سپتامبر اعلام کرد قصد دارد با یک شرکت تملیک با هدف خاص (SPAC) و از طریق ادغام معکوس وارد بورس شود. SPACها امسال در والاستریت رشد زیادی داشتند. آنها به بنگاههای نوپا کمک میکنند که مستقیماً در مورد بهای خرید سهام مذاکره کنند. قراردادها سریعتر و قابل پیشبینیتر هستند. فرآیند خروج از قراردادها نیز آسانتر میشود از اینرو سرمایهگذاران خطرپذیر حامی اقلیم انگیزه بهتر و خیال آسودهتری در پشتیبانی از بنگاههای نوپا خواهند داشت. بسیاری دیگر نیز از رشد سریع ارزش سهام سبز قوت قلب گرفتهاند. در سال گذشته، شاخص S&P انرژی پاک که حدود 30 بنگاه را دنبال میکند از شاخص S&P500 شرکتهای بزرگ آمریکایی سبقت گرفت. لیکیان ما (Liqian Ma) از بنگاه مشاورتی انجمن کمبریج اشاره میکند که بین سالهای 2014 و 2018 سرمایهگذاران خطرپذیر سبز در سراسر جهان 20 درصد بازگشت سرمایه سالانه داشتند. این بازگشت دو برابر آن چیزی است که یک سرمایهگذار خطرپذیر عادی بهدست میآورد و در مقایسه با اواسط دهه 2000 که میانگین سرمایه خطرپذیر ضررده بود پیشرفتی چشمگیر به حساب میآید.
آقای سیوارام از کلمبیا میگوید کربنزدایی عمیق تحول در صنایع سنگین را به همراه دارد. بنابراین شما باید فردی با جیبهای پرپول باشید تا به این هدف برسید. شرکت ویونکس انرژی تولیدکننده باتریهای بسیار بزرگ در تامین مالی ساخت چهارمین نیروگاه خود با مشکل مواجه شد و اکنون وارد فرآیند تجدید ساختار شده است. مدیر فناوری شرکت میگوید این سرمایهگذاری جدید از روی ضعف نیست. آنگونه که آقای گیتس توضیح میدهد بخشی از مشکلات ناشی از آن است که طرف تقاضا برای نوآوری وجود ندارد. این امر به ویژه در مورد محصولاتی مانند سیمان و فولاد مصداق پیدا میکند که تصاعد کربن بالایی دارند. این دو محصول به ترتیب عامل حدود 8 و بین 7 تا 9 درصد از تصاعد جهانی گازهای گلخانهای هستند. آقای گیتس میگوید «برخلاف نرمافزار که به راحتی از رقبا متمایز میشود فولاد سبز مزیتی بر فولاد عادی ندارد بنابراین بازاری هم برای نوآوریهای اولیه نخواهد بود».
حمایتهای دولتی میتواند به تقویت محصولات سبز منجر شود درست مانند زمانی که پنتاگون سیلیکونولی را مسوول ساخت کامپیوتر کرد. در بخش خصوصی، آقای گیتس قصد دارد صندوقی به راه اندازد که با استفاده از حراجیها فناوریهای پاک را با کمترین قیمت خریداری کند. به استدلال او این کار تقاضا را تحریک میکند و هزینهها را پایین میآورد. ایدههایی از این دست باعث میشوند سرمایههای خطرپذیر از کره زمین محافظت و از خطر ورشکستگی بنگاههای سبز جلوگیری کنند.