شناسه خبر : 36471 لینک کوتاه

جهان سفید هموار

شتاب نوع جدید جهانی‌سازی

آرایشگاه هیرپورت (Hairport) می‌تواند در هر جایی باشد. لوگوی هوشمندانه روی درب ورودی تصویر یک دزد دریایی را در قایقی نشان می‌دهد که پرچم آن نقش قیچی باز ساخته‌شده از استخوان است. تصاویر بزرگی از نمادهای نوگرایی با تتو و ریش دیوارها را پوشانده‌اند. دو آرایشگر مدل‌ساز ریش مشتریان جین‌پوش را آرایش می‌کنند. احمد ضیا مالک 31ساله آرایشگاه که در سال 2018 آن را افتتاح کرد درباره لوگوی طراحی خودش توضیح می‌دهد: «من طرفدار دزدان دریایی کارائیب بودم و از ایده تیمی متشکل از دزدان دریایی خوشم می‌آید. به همین دلیل تم استخوان‌های ضربدری را در قیچی به‌کار بردم.» انتخاب نام هیرپورت نیز به خاطر هم‌آوایی آن با ایرپورت (فرودگاه) است که دروازه‌ای به سایر نقاط جهان به‌شمار می‌رود.

آنچه هیرپورت را برجسته می‌سازد مکان آن شهر کابل پایتخت جنگ‌زده افغانستان است. این شهر با ریش مردان غریبه نیست. دو دهه قبل ریش گذاشتن اجباری بود و طالبان به ضرب شلاق این قانون را اعمال می‌کردند. اما در گذشته کسی این‌قدر خوب به ریش نمی‌رسید و علاوه بر آن، ریش گذاشتن با تتو یا گوشواره منظره‌ای نایاب بود.

اما امروزه هیرپورت یکی از چندین آرایشگاه‌ این سبکی است که در کابل به راه افتاده‌اند. اگر در محله شهر نو در مرکز کابل قدم بزنید پنج، شش آرایشگاه می‌بینید که اسامی «آرایشگاه نیویورک» یا «آرایشگاه سبک غربی» بر روی تابلوی آنها خودنمایی می‌کند. برخی خدمات تتو نیز ارائه می‌دهند. آقای ضیا در حالی که به دقت خط ریش را مرتب می‌کند می‌گوید بازار کاملاً تغییر کرده است. جوانان امروز به شدت به سبک‌های جدید علاقه‌مندند. آنها ایده‌ها را از اینستاگرام می‌گیرند و با رضایت 200 افغانی (60 /2 دلار) برای اصلاح می‌پردازند. پوشاندن پوست با رنگ در دین ما مجاز نیست اما نوجوانان اهمیتی نمی‌دهند.

در دو دهه گذشته جهانی‌سازی به مفهوم سنتی خود رو به کندی گذاشت و حتی قبل از شیوع کووید 19 تجارت جهانی یک دهه در رکود بود. تا سال گذشته میزان سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی به عنوان سهمی از تولید ناخالص داخلی دوسوم به نسبت اوج آن در سال 2007 سقوط کرده بود. جهانی‌سازی برندهایی که زمانی هیچ چیزی جلودارشان نبود رو به آهستگی گذاشت. از دهه 1970 تا اواسط دهه 2000 شمار کشورهایی که در آنها مک‌دونالد فعالیت می‌کرد از دو به صد کشور رسید. اما در چهار سال گذشته هیچ کشور جدیدی میزبان این شرکت نبوده است. در واقع طاق طلایی آن در مکان‌هایی مانند بولیوی و ایسلند فروریخت. توسعه گسترده دیگر برندها ناکام ماند. وال‌مارت فروشگاه خرده‌فروشی آمریکایی در ماه ژانویه نیروهای خود را در هند کاهش داد و کسب‌وکارش را کوچک‌تر کرد.

با وجود این،‌ در سال‌های اخیر گونه متفاوتی از جهانی‌سازی سرعت گرفته است. سبک جدید زیبایی‌شناسی نه از طریق برندها یا سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی بلکه از طریق رسانه‌های اجتماعی و اینترنت جهان را درمی‌نوردد. همزمان با کند شدن تجارت رسمی، جهانی‌سازی سلیقه‌ها شدت گرفته است. شاید استارباکس نتوانسته باشد به بخش‌های زیادی از جهان برسد اما اکنون در اکثر شهرهای بزرگ دنیا یک گردشگر می‌تواند یک لاته با کف و حباب روی آن سفارش دهد. مک دونالد در کابل حضور ندارد اما شما می‌توانید یک برگر مناسب و سیب‌زمینی سرخ‌شده را در رستوران «خانه‌برگر» میل کنید. مشابه این رستوران را می‌توان در سانفرانسیسکو دید.

شرکت کشتیرانی بین‌المللی موو هاب (Move Hub) در ماه فوریه شاخص جهانی نوطلبی (Hipster Index) را معرفی کرد اما این شاخص در محاسبات خود از 446 ابرشهر جهان که در آنها لاته به وفور دیده می‌شود کابل را لحاظ نکرد. این شرکت شهرها را بر اساس کافه‌ها، فروشگاه‌های موسیقی، سالن‌های تتو، رستوران‌های گیاه‌خواران و بوتیک‌های عجیب رتبه‌بندی کرد. نقاطی مانند برایتون در انگلیس و پورتلند در ساحل غربی آمریکا در صدر فهرست قرار دارند. اما نفوذ و گسترش نوطلبی بسیار بیشتر از این می‌رود.

در کافه لاین (Lion) در غرب کابل جوانان مدگرا در زیر تابلوهای نقاشی هنرمندان داخلی به نوشیدن قهوه مشغول هستند. کریم کریمی دانشجوی 22ساله رشته حقوق می‌گوید گاهی اوقات لازم است از فرهنگ خودت جدا شوی. او که لپ‌تاپش را برای انجام کارها به کافه می‌برد ادامه می‌دهد لذت این کار در آن است که شما آن را در داخل کشور خودت انجام می‌دهی. حتی شهر گوما در کشور آشوب‌زده کنگو رستورانی دارد که کاسه‌های پروتئین کینوا (Quinoa) و لاته ماشیاتو سرو می‌کند.

 

نوطلبی و زبان‌سوزی

سبک «میزهایی با چوب خام، آجرهای نمایان و لامپ‌های ادیسونی آویزان» در نوشتار کایل چایکا نویسنده آمریکایی فضای هوا (Air Space) نامیده می‌شود. سانجیت پای سرمایه‌گذار خطرپذیر دهلی آن را فرزند نامشروع ایکیا، استارباکس و اپل می‌خواند. هدف این سبک آن است که به مشتریان بالقوه بگوید که سطح مشخصی از کیفیت رعایت خواهد شد. اینکه قهوه یا آرایش مو با سطحی از استانداردهای جهانی ارائه می‌شود. شما می‌توانید آن را طراحی اطمینان‌بخش بنامید. آقای پای می‌گوید ثروتمندان هند برای تزئین خانه‌هایشان به جای آجرهای سبک اسپارتی و چوب‌های روکش‌شده از مبلمان قدیمی، فرش‌های دستبافت و این قبیل چیزها استفاده می‌کنند. اما طراحی نوطلبانه را در کافه‌ها و میکده‌های شهرهایی مانند دهلی و بمبئی جست‌وجو می‌کنند چراکه حضور در این مکان‌ها نشانه عضویت در طبقه نخبگان است. آقای پای عقیده دارد که مشتریان این سبک ابرثروتمندان نیستند بلکه طبقه درست زیر آنها یعنی طبقه بالاتر از متوسط هستند. کسانی که توانایی مالی خرید اتومبیل بنتلی و هواپیمای خصوصی را ندارند اما می‌توانند بلیت هواپیما و قهوه‌های تجملی بخرند.

هر دو طبقه ثروتمند و متوسط در حال بزرگ شدن هستند. طبق گزارش بانک جهانی سهم افرادی که درآمدی بیش از 10 دلار در روز (با برابری قدرت خرید سال 2011) دارند از کل جمعیت جهان از کمتر از یک‌چهارم در دو دهه قبل به بیش از دوپنجم در 2017 رسید. درآمد 10 دلار در روز پولی است که با آن می‌توان چیزهایی علاوه بر مسکن و غذا تهیه کرد. بیشترین رشد این طبقات در آسیای شرقی مشاهده می‌شود. اما این رشد را می‌توان در تمام مناطق دید. اندیشکده موسسه بروکینز در سال 2018 برآورد کرد که شمار ثروتمندان (افرادی با درآمد بیش از 110 دلار در روز) تا سال 2030 به میزان 50 درصد یا به تعداد 100 میلیون نفر افزایش می‌یابد. طبقه متوسط جهان (با همان معیار درآمدی بیش از 10 دلار در روز) حدود دوسوم از کل جمعیت جهان را تشکیل خواهند داد.

احتمالاً اکثر این افراد شهرنشین خواهند بود. طبق گزارش بانک جهانی بیش از نیمی از جمعیت جهان در شهرها زندگی می‌کنند. البته همه ساکنان شهرهای کشورهای فقیر (و حتی برخی کشورهای ثروتمند) توانایی این را ندارند که مرتب قهوه تجملی بنوشند یا به کافه بروند. اما شهرها مشاغل تخصصی با درآمد بالا ارائه می‌دهند بنابراین برخی ساکنان این توانایی را خواهند داشت. به‌تبع آن سلیقه‌های تخصصی نیز رشد می‌کنند. ایون فلین مدیرعامل ایرلندی شرکت تخمیر 254 در کنیا که نام شرکت را از پیش‌شماره تلفن کنیا گرفته است می‌گوید بنگاه او نوشیدنی‌هایی با طعم‌های متنوع از مزه ترش آناناس مکزیکی گرفته تا غلیظ نیتراتی را امتحان کرده است. مشتریان کنیایی‌های طبقه متوسط هستند که از نوشیدنی غیراستاندارد که تا همین اواخر تنها گزینه موجود بود خسته شده‌اند.

این طبقه از مردم پراکندگی جهانی بیشتری نیز دارند. طبق گزارش سازمان بین‌المللی مهاجرت در سراسر جهان 272 میلیون مهاجر وجود دارند. این رقم فقط 5 /3 درصد جمعیت جهان است اما به بالاترین میزان خود نسبت به گذشته رسیده است. همچنین از رقم پیش‌بینی سازمان بین‌المللی مهاجرت که در 2003 برای 2050 برآورد کرده بود فراتر می‌رود. برخی از آنها پناهنده هستند و بسیاری دیگر (حدود دوسوم) مهاجران اقتصادی به‌شمار می‌روند. هر دو گروه به جهانی‌سازی نوطلبی‌گرایی کمک می‌کنند. آنها هنگامی که در خارج هستند با سلیقه‌های جدید آشنا می‌شوند و پولی به‌دست می‌آورند که با خود به وطن می‌آورند. در افغانستان، بیشتر کسب‌وکارهای داغ مانند کافه لاین از سوی افغانستانی‌هایی راه‌اندازی شده‌اند که قبلاً کشور را ترک کرده بودند. همین امر در مورد کشور 15 میلیون‌نفری سومالی مصداق دارد. شمار مهاجران از این کشور به خارج دو میلیون نفر است. در گذشته نمی‌شد به راحتی در موگادیشو قهوه پیدا کرد اما به لطف مهاجران بازگشته به وطن این کار ساده شده است.

تحصیل نیز همانند مهاجرت و سفر افراد را در معرض فرهنگ جهانی نوطلبی قرار می‌دهد. بین سال‌های 1975 تا 2017 شمار دانشجویانی که خارج از وطن خود تحصیل می‌کردند از 800 هزار به پنج میلیون رسید. این رقم در هزاره اخیر اوج گرفت و فقط در سال‌های 2012 تا 2016 به میزان یک‌پنجم افزایش یافت.

اما صرفاً سفر با هدف تحصیل افزایش نیافته است. گزینه‌های تحصیل جهانی در داخل کشور نیز زیاد شده‌اند. دانشگاه آمریکایی افغانستان با الهام از دانشگاه آمریکایی بیروت در سال 2004 در کابل تاسیس شد. استادان آن را خارجیان و افغانستانی‌های تحصیل‌کرده در خارج تشکیل می‌دهند و درس‌ها به جای زبان‌های رسمی دری یا پشتو به زبان انگلیسی ارائه می‌شوند. با همه این احوال، مطمئناً اینترنت بزرگ‌ترین عامل است. اینترنت مدسازان بالقوه را قادر می‌سازد بدون پرداخت هیچ هزینه‌ای به تازه‌ترین اطلاعات جهان مد دسترسی پیدا کنند. این دسترسی حداقل به توانایی خواندن متون انگلیسی و داده‌های موبایل نیاز دارد. از سال 2010 تاکنون در سراسر جهان تعداد افراد مشترک اینترنت و پهنای وسیع تقریباً دو برابر شده است. فقط در چند کشور از جمله ارتیره و کره شمالی اینترنت سریع در شهرهای بزرگ ارائه نمی‌شود. طراحان رستوران و آرایشگران از کابل تا بانگی (پایتخت جمهوری آفریقای مرکزی) می‌توانند همانند مشتریانشان از اینستاگرام الهام گیرند. بخش تجارت الکترونیکی در افغانستان به سرعت رشد می‌کند و خرده‌فروشان اکثراً کالاهای چینی را مستقیماً از کارخانه سفارش می‌دهند و در فیس‌بوک عرضه می‌کنند. هرجا تجارت گسترش یابد فرهنگ نیز گسترده می‌شود.

اما پیدایش این طبقه چه معنایی دارد؟ افرادی که مبلمان سبک 50 سال قبل را می‌خرند و از هنر مبتذل معاصر طرفداری می‌کنند خود را تافته جدابافته از هموطنان می‌دانند. حتی در کشورهای ثروتمند این طبقه در شهرهایی گردهم می‌آیند که به احزاب چپ یا لیبرال‌گرا علاقه دارند. و حتی در آن مکان‌ها نیز به لذت‌طلبی متهم می‌شوند و استقبال خوبی از آنها نمی‌شود. پیدایش این سبک نشانه‌ای از شکاف جهانی و رو به رشد بین جوامع شهری و روستایی است.

 

نوشیدن قهوه قبل از سرد شدن

این روزها در جهان ثروتمند نوطلبی دیگر طغیان محسوب نمی‌شود. این فرهنگ آنچنان در شهرهای بزرگ ریشه دوانده است که خود عامل اتحاد و یک‌شکلی می‌شود. مطالعه ریاضیاتی سال گذشته دانشگاه براندیس (Brandeis) نتیجه می‌گیرد که حتی افرادی که کاملاً ضد هم‌شکل بودن (anti-Conformist) هستند و تصمیمات خود را به گونه‌ای اتخاذ می‌کنند که مخالف رای اکثریت باشد در نهایت همان تصمیماتی را می‌گیرند که دیگران اتخاذ می‌کنند. این روزها راه‌اندازی کسب‌وکاری در نیویورک یا کپنهاگ با میزهای پلاستیکی و کارمندانی که جین و تی‌شرت می‌پوشند اقدامی شجاعانه قلمداد می‌شود. البته این اقدام در بسیاری از کشورهای فقیر و به ویژه در کابل جایی که دانشگاه‌ها و مدارس مرتب مورد حمله قرار می‌گیرند شجاعانه نیست. تازه‌ترین حمله در دوم نوامبر اتفاق افتاد. آقای ضیا در آرایشگاه هیرپورت در کابل می‌گوید که بزرگ‌ترین ترسش آن است که طالبان به قدرت بازگردند. او قبل از این شغل در پاکستان انگلیسی خوانده و با ارتش آمریکا همکاری کرده بود. او به دیدگاه‌های دیگر نقاط جهان علاقه‌مند است. اما می‌گوید من عاشق کشورم هستم و قصد ترک آن را ندارم. آینده افغانستان مشخص نیست. اگر طالبان بازگردند من فرار می‌کنم. هر کسی که ریش داشته باشد لزوماً فردی خیرخواه نیست.

منبع: اکونومیست

دراین پرونده بخوانید ...