چگونگی پایان همهگیری
وظایف دشوار پیشرو
تمام همهگیریها روزی به پایان میرسند. کووید 19 در سرازیری افتاده اما هنوز ریشهکن نشده است. در عوض این همهگیری به یک بیماری واگیردار بومی تبدیل میشود. در این حالت ویروس کرونا هر سال به گردش درمیآید و جهش پیدا میکند و تهدیدی برای کهنسالان و بیماران خواهد بود. اما پس از آرام گرفتن دیگر خطر از دست رفتن جانها در مقیاس وسیع، آنگونه که در 20 ماه گذشته اتفاق افتاد وجود ندارد. کووید همانند آنفلوآنزا یک دشمن آشنا و قابل مدیریت خواهد بود.
مقصد یعنی تبدیل شدن به یک واگیری بومی مشخص است اما مسیر معلوم نیست. تفاوت بین سفر برنامهریزیشده و سفر فاجعهبار با مرگ میلیونها انسان بیان میشود. بنابراین دوران پایان همهگیری آخرین فرصت دولتهاست تا ثابت کنند از اشتباهاتی که در آغاز مرتکب شدند درس گرفتهاند.
با ضعیف شدن کووید 19، از پایان ماه آگوست آمار ابتلا و مرگومیر در سراسر جهان از جمله آمریکا رو به کاهش گذاشت. بریتانیا یکی از کشورهایی است که در آنها آمار ابتلا زیاد و همچنان فزاینده است اما واکسیناسیون در آنجا موفق بوده است و از آنجا که 93 درصد از بریتانیاییها آنتیبادی دارند با وجود 250 هزار مورد ابتلا در هفته، شمار مرگومیر به جای هزاران نفر به چندصد نفر تقلیل پیدا کرد. این همان مسیر حرکت به سمت واگیری بومی است. هیچکس نمیداند چند نفر در جهان مصونیت پیدا کردهاند اما میتوان حدس زد. حدود 8 /3 میلیارد نفر حداقل یک دوز واکسن دریافت کردهاند. نشریه اکونومیست برآورد میکند که در دوران همهگیری آمار مرگهای مازاد (بیشتر از حالت عادی) بین 10 تا 19 و با میانگین 2 /16 میلیون بود. اگر با استفاده از مفروضات مربوط به بیماریهای کشنده به گذشته بنگریم میتوانیم با این آمار نتیجه بگیریم که 4 /1 تا 6 /3 میلیارد نفر به این بیماری مبتلا شدهاند که 6 تا 15 برابر آمار رسمی است. البته همپوشانیهایی هم وجود دارد چراکه بسیاری از افراد هم واکسن زده و هم مبتلا شدهاند. هرچه تعداد افراد مصونیتیافته بالاتر برود از شدت خطرات کووید 19 کاسته میشود اما در مسیر همهگیری تا واگیری بومی جهان با چند آزمون روبهرو خواهد شد. اولین آزمون به بیماریهای زمستانی در نیمکره شمالی مربوط میشود. وقتی افراد در فضاهای بسته با یکدیگر ارتباط دارند شیوع کووید بیشتر میشود. اگر موارد ابتلا از ظرفیت بیمارستانها فراتر رود دولتها مجبور به مداخله خواهند شد. درمان یکی از خطوط دفاعی است. داروهای جدید ضدویروس از قبیل مالنو پیراویر در راه هستند که در صورت استفاده بهموقع شدت بیماری را نصف میکنند اما این دارو هنوز در صف انتظار است. خط دفاعی دیگر اقداماتی مانند زدن ماسک، محافظت از سرای سالمندان و بستن نقاط شیوع از جمله باشگاهها و قهوهخانهها را دربر میگیرد. پرسش اینجاست که آیا دولتها یاد گرفتهاند که به سرعت و متناسب با شرایط اقدام کنند؟ آزمون دوم به جهش ویروس مربوط میشود. نمونهگیریهای ژنتیکی از عفونتها میتواند هشداری اولیه بدهد که آیا سویه دلتا جای خود را به سویه دیگری خواهد داد یا خیر. متاسفانه بخشهای فقیر و واکسینهنشده جهان پایش نمیشوند. پیدایش یک سویه جدید ممکن است بازطراحی واکسنها را الزامی کند. البته این کار به سختی شروع از نقطه صفر نیست اما تولید و تایید واکسنهای جدید و شاید امحای ذخایر واکسنهای قدیمی را دربر دارد. ممکن است مناقشههای مربوط به عرضه واکسن شبیه آنچه در آغاز سال 2021 اتفاق افتاد یکبار دیگر تکرار شوند. بزرگترین آزمون آن است که چگونه میتوان از بیش از یک میلیاردنفری که مصونیت پیدا نکردهاند محافظت کرد. چین در پاسخ به این آزمون تلاش میکند با اعمال قرنطینهها و تعطیلیهای پرهزینه ویروس را محدود سازد. این اقدام زمان لازم برای واکسیناسیون و تهیه داروها را فراهم میکند. حزب کمونیست چین تعداد اندک مبتلایان در کشور را دلیلی برای برتری عملکرد خود در مقایسه با نظامهای دموکراسی میداند بنابراین کنار گذاشتن راهبرد کووید صفر از نظر سیاسی برایش امکانپذیر نیست. اما همانگونه که کشورهایی مانند نیوزیلند پذیرفتهاند کووید 19 جایی نمیرود بنابراین چین هم روزی تسلیم خواهد شد.
در نهایت، افراد یا به خاطر ابتلا یا با واکسیناسیون مصونیت پیدا میکنند. از آنجا که واکسیناسیون ایمنتر است دولتها باید تا جایی که میتوانند واکسن تزریق کنند. طبق گزارش بنگاه دادههای ایرفینیتی (Air finity)، تا پایان سال 3 /11 میلیارد دوز و تا ژوئن 2022، 25 میلیارد دوز مرحله تولید را میگذرانند. در این صورت عرضه جهانی یک مشکل و محدودیت نخواهد بود و باید دید تقاضا برای دوز تقویتی تا چه اندازه بالا میرود. اثربخشی همه واکسنها یکسان نیست اما تمامی آنها بهتر از ابتلا هستند.
رسیدن به نقطه فراوانی واکسن بدان معناست که صادرکنندگان از هماکنون باید انتقال محمولههای کلی را آغاز کنند اما آنها در عوض به احتکار واکسن برای دوزهای تقویتی و کودکان پرداختهاند در حالی که کودکان به ندرت بر اثر کووید میمیرند. برای سال آینده وعدههایی داده شدهاند اما جهان هماکنون به دوزهای واکسن نیاز دارد. آخرین مانع بر سر راه واکسیناسیون تردید مردم و ظرفیت نظام سلامت کشورهاست. سازمان بهداشت جهانی هدفی را تعیین کرد که طبق آن تا پایان سال 40 درصد از جمعیت تمام کشورها باید واکسن بزنند. اجلاس جهانی واکسن هدف 70درصدی را برای سپتامبر 2022 معرفی کرد. اما کشورهای مختلف با توجه به شکل جمعیت، توانایی در اجرای واکسیناسیون و تهدید کووید در مقایسه با دیگر بیماریهایی مانند مالاریا و سرخک نیازهای متفاوتی به واکسن دارند. تعیین یک هدف برای همه این خطر را پیش میآورد که اولویتهای اصلی نادیده گرفته شوند.
فهرست کارها به اراده جسورانه نیاز دارد. آیا دولتها برای مقابله با این چالش به پا میخیزند؟ اینجاست که پای آخرین آزمون پیش میآید. با عقبنشینی کووید ممکن است کشورهای ثروتمند کمتر به ویروس کرونا توجه کنند، در این حالت کووید به یک بیماری قاتل فقرا تبدیل خواهد شد. امری که در مورد بیماریهای زیادی اتفاق افتاده است.