پیدا کردن بازارهای جدید مصرف، دغدغه دائمی تمام تولیدکنندگان و در مقیاس بزرگتر، صادرکنندگان کالاهاست و مسلماً بازار کشاورزی نیز نمیتواند از این موضوع مستثنی محسوب شود.
ایما موسیزاده
پیدا کردن بازارهای جدید مصرف، دغدغه دائمی تمام تولیدکنندگان و در مقیاس بزرگتر، صادرکنندگان کالاهاست و مسلماً بازار کشاورزی نیز نمیتواند از این موضوع مستثنی محسوب شود. قهوه از دیرباز نوشیدنی سنتی در بخش اعظمی از اروپا و آمریکای شمالی محسوب میشده است و در مقابل نوشیدن انواع چای، سنت اغلب کشورهای آسیایی است. در دهههای اخیر، تولیدکنندگان و صادرکنندگان عمده قهوه، سعی دارند بازار جدیدی برای محصول خود در کشورهای آسیایی و اقتصادهای نوظهور بیابند. این امر در دهههای 1960 .و 1970 میلادی در مورد ژاپن اجرا شد. ژاپن که کشوری با سنت چای نوشیدن محسوب میشد و در دهه 1950 تنها 667 کیسه واردات قهوه داشت، طی تنها دو دهه و قبل از پایان دهه 1960، واردکننده نزدیک به دو میلیون کیسه قهوه در سال شد و در حال حاضر نیز سالانه تقریباً هفت میلیون کیسه قهوه وارد میکند و پس از آمریکا، برزیل و آلمان، بزرگترین واردکننده قهوه محسوب میشود. موفقیت در مورد ژاپن، باعث شد صادرکنندگان عمده این محصول، به دنبال بازارهای جدیدتر بگردند. در سالهای اخیر، رشد اقتصادی اعجاب انگیز چین، شهرنشین شدن مردم این کشور، افزایش شدید درآمد سرانه،
تغییر شدید و سریع فرهنگ و... این کشور را تبدیل به بازار با امکانات بالقوه بالا و جذابیت فراوان، برای تولیدکنندگان و صادرکنندگان عمده قهوه در بازارهای جهانی کرده است. البته چین از سالها پیش (اولین بار در قرن نوزدهم) زمینهایی را به صورت محدود زیر کشت قهوه داشته است و حتی قهوه خود را به بعضی از کشورهای جهان صادر میکند که در ادامه به آن خواهیم پرداخت اما میزان تولید و برداشت این کشور آنقدر در مقیاس جمعیت اندک است که این کشور واردکننده قهوه محسوب میشود. البته به دلیل عدم وجود تقاضا، عملاً تا اواخر دهه 1980، چین اصلاً مشتری قهوه در بازارهای جهانی محسوب نمیشده است. طی سالهای 1998 تا 2012 میزان متوسط واردات چین، سالیانه 533 هزار کیسه بوده است. شاید این رقم، با توجه به جمعیت این کشور هنوز بسیار اندک باشد اما رشد خوبی داشته است و از 232 هزار کیسه در سال 1998 به 1/1 میلیون کیسه در سال 2011 و 4/1 میلیون کیسه در سال 2012 رسیده است. بخش اعظم این واردات قهوه سبز است که سالیانه به مقدار 369 هزار کیسه وارد این کشور شده و نزدیک به 70 درصد کل واردات چین را تشکیل میدهد.واردات این نوع قهوه از 140 هزار کیسه در سال 1998
به 985 هزار کیسه در سال 2012 رسیده است؛ و در مورد قهوه آماده برای استفاده اوضاع برعکس است و میزان واردات این نوع قهوه بین سالهای 1998 تا 2012 کاهش داشته است و از 22 درصد به 1/19 درصد رسیده است. علت عمده این موضوع سرمایهگذاری سنگین شرکتهایی مانند نستله است تا بتوانند سود حاصل از بازار قهوه آماده برای مصرف را از آن خود کنند و عمل فرآوری قهوه سبز وارد یا کشت شده در چین را در داخل همین کشور و با استفاده از مزیتهای اقتصادی آن انجام دهند. در بازه سالهای بین 1998 تا 2012، چین بخش عمدهای از واردات قهوه خود را از ویتنام انجام داده است. در واقع ویتنام در سال 1998 تامینکننده هشت درصد از کل واردات قهوه چین بوده است و این رقم در سال 2012 به 5/50 درصد رسیده است. صادرکنندگان بعدی به چین عبارتند از: اندونزی با 4/12، ایالات متحده 7/7، برزیل 3/6، مالزی 1/4 و کلمبیا 8/3 درصد از کل واردات. اولین بار قهوه در سال 1887، توسط راهبان فرانسوی و احتمالاً برای مصرف شخصی در چین کشت شد. اما میزان این کشت تا قبل از دهه 1960، عملاً قابل صرفنظر کردن بود. طی این دهه دولت چهار هزار هکتار زمین را برای کشت قهوه Arabica در نظر گرفت ولی
تا پایان دهه 1980، عملاً فقط هفت درصد زمینهای اختصاص داده شده به کشت این محصول، واقعاً زیر کشت رفته بود. در واقع از پایان دهه 1980 به بعد، برنامه مشترک دولت چین و برنامه توسعه سازمان ملل، به کشت قهوه در این کشور رونق داد. بین سالهای 1998 تا 2012 چین به طور متوسط سالیانه 369 هزار کیسه قهوه صادر کرده است. این رقم از صادرات 137 هزار کیسه در سال 1998 آغاز شده و تا سال 2012 به 1/1 میلیون کیسه رسیده است. در سال 2012، تقریباً تمام قهوه صادراتی چین را نوع سبز آن تشکیل میداده است. مهمترین مشتریان قهوه چین، کشورهای آلمان، ایالات متحده، بلژیک، ژاپن و عربستان سعودی بودهاند. تقریباً 40 درصد از صادرات قهوه سبز چین، به مقصد آلمان ارسال شده است. میزان مصرف قهوه در چین، به دلیل در دسترس نبودن آمار روشن نیست. آمار، خصوصاً در بخش میزان تولید و ذخایر قهوه بسیار نامعتبر و غیرقابل استناد است اما تخمین زده میشود میزان مصرف در این کشور از 199 هزار کیسه در سال 1998 به 1/1 میلیون کیسه در سال 2012 رسیده باشد که به معنی رشد سالیانه 8/12 درصدی در سال است. با توجه به جمعیت 3/1 میلیارد نفری این کشور، این رقم به معنی افزایش سرانه
مصرف از 5/9 گرم به 25 گرم است. کاملاً واضح است که چنین بازاری، جای رشد بسیار زیادی دارد. بیش از 80 درصد جمعیت چین، کمتر از 30 سال قبل فقیر محسوب میشدند و درآمد روزانهای کمتر از یک دلار در روز داشتند. نیمی از مردم توان خواندن و نوشتن نداشتند و اکثریت، ساکن روستاها بودند، به مدد بیش از یک دهه رشد اقتصادی بالای 10 درصد، حالا اکثریت جمعیت چین ساکن شهر هستند و بین 10 تا 100 دلار در روز درآمد دارند که این به معنای قدرت خرید چند برابر مردمی است که نشان دادهاند به شدت و از همه جهت، مشتاق پیروی از روش زندگی غرب هستند و یکی از عمدهترین این جنبهها که میتواند به چین صادر شود، سنت نوشیدن قهوه است. چین، به صورت بالقوه بازاری با ظرفیت استفادهای چندین برابر ژاپن است. فقط سعی و تلاش بیشتر شرکتها و کشورهای صادرکننده قهوه لازم است تا این بازار بالقوه، تبدیل به بالفعل شود.
دیدگاه تان را بنویسید