تاریخ انتشار:
وجهه فلز گرانبها در خارج و داخل حفظ میشود
وقت خداحافظی با طلا؟
بازار جهانی طلا در روزهای گذشته کاهش که نه، بهتر است بگوییم ریزشهایی را تجربه کرده
شبه جزیره کره نیز نتوانست آثار کاهشی ناشی از وقایع اقتصادی را پوشش دهد و در نتیجه قیمتها هر روز بیش از دیروز فرو میریزند. اما در این بین مهمترین موضوعی که از نگاه سرمایهگذاران جهانی دور نمیماند، فشارهایی است که فدرالرزرو آمریکا در راستای کاهش سیاستهای انبساط پولی با آنها مواجه است و در نتیجه با استناد به اینکه سیاستهای تسهیل پولی در این کشور در سالهای پس از بحران توانسته بود بازار طلا را به دلیل آثار نقدینگی و تورمی ناشی از سیاست بالا نگه دارد، ممکن است تا پایان سال و به تدریج کنار گذاشته شود که نتیجه این امر کاهش نقدینگی و کاهش تورم خواهد بود. سرمایهگذاران بینالمللی طلا با استناد به این امر از زیان بیشتر در بازار طلا خودداری میکنند و در نتیجه فشارهای فروش طلا از دو ناحیه آغاز میشود. ناحیه اول، اجبار برخی از اقتصادهای جهان به فروش ذخایر طلای خود که با آن بتوانند بدهیهای خود را بازپرداخت کرده و از ورشکستگی دوری کنند و ناحیه دوم، فشار فروش سرمایهگذاران از ترس کال مارجین شدن است که این موضوع نیز بر بازار طلای جهانی فشاری مضاعف وارد کرده است. اما در این میان یک تهدید دیگر وجود دارد و آن احتمال فروش طلا توسط صندوقهای بزرگ جهانی است که اگر این اتفاق بیفتد باید انتظار سقوط سریعتر و جدیتر اونس جهانی را داشت، مخصوصاً اینکه ذخایر طلای این صندوقها از ذخایر بانک مرکزی کشوری مانند قبرس بیشتر است. به این مساله باید یک نکته را ضمیمه کرد و آن اینکه بازارهای جهانی به خصوص بازارهایی مانند فلزات گرانبها بسیار بیش از آنکه به اخبار مثبت واکنش نشان بدهند نسبت به اخبار منفی حساس هستند و در نتیجه خدا نکند بازار به شرایط روانی منفی مبتلا شود. دقیقاً همینجاست که افت قیمتها به صورت یک دومینوی دنبالهدار در بازار اتفاق میافتد و این موضوع به نظر میرسد در شرایط کنونی از پتانسیل بالایی برخوردار است. علاوه بر این، اگر پیرو فروش ذخایر طلای قبرس، کشورهای دیگر نیز به این عمل اقدام کنند باید ریزشهای بیشتری را به دلیل افزایش عرضه طلا در بازارهای جهانی شاهد باشیم. در مورد قسمت دوم سوال که تا چه میزان میتوان شاهد کاهش قیمت طلا بود باید گفت هزینه تولید طلا در کشورهای مختلف متفاوت است و همچنین تعیین قیمتهای محلی بر اساس عرضهها و تقاضاهای صورتگرفته است، اما نکتهای که نباید فراموش کنیم آن است که آنچه قیمت جهانی اونس طلا را در بازارهای معتبر و مطرح دنیا تعیین میکند، بیش از آنکه فیزیکی باشد، تقاضای سفتهبازی است. با این اوصاف و با ذکر این نکته که قیمت طلا کشش بالایی در برابر تصمیمات سفتهبازانه دارد، باید گفت هنوز قیمت طلا در برابر شکست سفتهبازی بازار و کاهش سهم این عملیات از کل قیمت طلا انعطافپذیر است و به عبارتی هنوز انتظار میرود طلا بتواند کاهشهای بیشتری را تجربه کند تا جایی که قیمت بنا بر پیشبینیهای معتبر موجود میتواند به کانال 1200 دلار نیز وارد شود که در این صورت ریزشهای بیشتر طلا در بازارهای داخلی نیز متصور است. اما کاهش بیشتر قیمت طلا جای تردید دارد، چرا که بسیاری از کشورهای تولیدکننده طلا در قیمتهای پایینتر تولید را به صرفه ندیده و از جرگه تولیدکنندگان طلا خارج میشوند که نتیجه این امر، کاهش عرضه در بازارهای جهانی و افزایش دوباره قیمتهاست، بنابراین شاید بتوان قیمت 1200 تا 1300 دلار را کف قیمت طلا دانست که البته یک قدم بیشتر با آن فاصله نداریم. اما به هر حال قیمت طلا در این وضعیت راه طولانی خود را در مدت زمانی کوتاه پیموده است.
حال پس از توضیحی که در رابطه با بازارهای جهانی طلا ارائه شد، لازم است گریزی به بازار داخلی طلا و سکه در دو بازار نقدی و آتی بزنیم. با نگاهی به نمودارهای همراه (نمودارهای 1 و 2) مشاهده میشود با اینکه بازارهای داخلی و جهانی تقریباً - البته با کمی تاخیر زمانی در بازارهای داخلی نسبت به بازارهای جهانی - با هم شکل یکسانی داشته و روند نسبتاً مشابهی را طی کردهاند، اما تناسبی در میزان کاهش قیمتها وجود ندارد به طوری که به گفته کارشناسان این بازار، حباب بازار بالاست. با یک حساب سرانگشتی میتوان حباب بازار نقدی را در مقایسه با بازارهای جهانی محاسبه کرد. بر این اساس با در اختیار داشتن قیمتهای نقدی و اونس جهانی نتایج مندرج در جدول شماره یک حاصل میشود. برای محاسبه ارقام حباب بازار سکه باید به این نکته اشاره کرد که اصولاً قیمت سکه در بازارهای داخلی به دو عامل مستقیم و اصلی بستگی دارد که این دو عامل عبارتند از قیمت اونس جهانی و بهای دلار در بازار آزاد، به طوری که کاهش و یا افزایش هر یک از این دو عامل اثرات مشابهی را بر بازار بر جای خواهد گذاشت. اما این اثرات با ضریبی مشخص و ثابت صورت میگیرد و اگر کاهش اونس جهانی با شدتهایی که در روزهای اخیر شاهد آن بودهایم نتوانسته بازار داخل را مجاب کند که به همان شدت کاهش یابد، باید گفت حباب موجود مانع از تحقق این هدف شده است و اینجاست که بانک مرکزی لازم است وارد میدان شود و بازار را از طریق تزریق سکه به تعادل برگرداند و حباب را کاهش دهد. در مقدمه باید گفت برای محاسبه قیمت سکه در بازار از آنجا که طلای اونس جهانی طلای 24 عیار است و در حالی که طلای داخلی 22 عیار محسوب میشود، لذا ابتدا به ساکن نسبت 900 به 999 برای تبدیل دو عیار به هم محاسبه میشود و این رقم در وزن سکه (133/8) ضرب شده و حاصل نهایی این عملیات بر وزن یک اونس طلا بر حسب گرم (1/31) تقسیم میشود که این عملیات ضریبی را به میزان 2355/0 به عنوان ضریب ثابت تمام محاسبات نرخ سکه با توجه به دلار و اونس جهانی در اختیار معاملهگران قرار میدهد. بر این اساس با نگاهی به نمودار 3 مشاهده میشود که روند قیمت ارز نیز تقریباً مایل به کاهش بوده (البته تغییرات قیمت دلار تقریباً باثبات است) و این روند وقتی در کنار کاهش شدید اونس جهانی قرار میگیرد، باید طبعاً به کاهش بیشتر و با شیبی تندتر در بازارهای داخلی منجر شود، اما با نگاهی به آمار و ارقام موجود باید گفت نهتنها این اتفاق نیفتاده بلکه حتی نمودار شماره 4 نشان میدهد حباب بازار افزایش بیشتری را به خصوص با شروع اوجگیری روند کاهشی قیمت اونس جهانی تجربه کرده است. به این ترتیب بر اساس قواعد بازار و با توجه به نقش منفی حباب موجود در شرایط پیچیده و زیانهای احتمالی آینده لازم است بانک مرکزی به عنوان تنها نهادی که متاسفانه حق ضرب سکه را در کشور بر عهده دارد از تعلل بیش از این خودداری کرده و وارد گود شود، چرا که به طور قطع به زودی این حباب خواهد شکست و این موضوع موجب ضرر و زیان بسیاری از معاملهگران و کسانی خواهد شد که خریداران گذشته سکه بودهاند. پیش از این بانک مرکزی از این ابزار استفاده کرده و با تزریق به موقع سکه مانع از بروز حباب بیشتر در بازار شده است، اما این بار گویا چنین نقشی در برنامهریزیهای این نهاد پولی نیست و این مساله نگرانکننده است. البته همانطور که سابقه این اقدام بانک مرکزی نشان داده که ممکن است از آن طرف بام بیفتد و با تزریق بیش از میزان نیاز خود بازار را منفی کند و قیمتها را به پایینتر از قیمتهای تمام شده برساند، تجربهای که در حراجهای بانک کارگشایی در سال 90 کسب کرد و باعث شد حباب بازار به منفی 10 درصد برسد. به هر حال در حال حاضر میزان کاهش اونس جهانی حدود 20 درصد است در حالی که کاهش قیمتهای داخلی سکه در بازار نقدی بیش از 7 درصد تخمین زده نمیشود و این به معنای آن است که بازار با 13 درصد حباب مثبت مواجه است. در اینجا سوالی که در مورد ظرفیت بازارهای جهانی برای ریزش قیمت مطرح شد، در مورد بازارهای داخلی نیز قابل طرح است. بر این اساس و در پاسخ به این سوال باید اشاره کنیم که کاهش قیمت سکه و طلا در بازارهای داخل نیازمند دو رویه مشخص ثبات اقتصادی و سیاسی است تا در سایه آن بتوان قیمتها را کنترل کرد. البته در این بین باید نکته مهمی را ذکر کرد و آن اینکه با فرض ثبات سایر عوامل -که ثبات وضعیت کنونی تولید، بهرههای بانکی، بازارهای کالایی و مسکن را شامل میشود - و با این فرض که سرمایهگذاران بازار سکه و طلا را به عنوان تنها مکان امن فرود سرمایه در نظر میگیرند (این فروض برای بررسی وضعیت سکه و طلا به صورت صرف در نظر گرفته میشود و به معنای آن نیست که بازار سکه در برابر تولید و یا مسکن قرار دارد)، در ماههای آتی باید شاهد کاهش بیشتر قیمت طلا و سکه در بازار داخل باشیم، چرا که قیمت اونس جهانی به کف خود میرسد و دلار نیز به دلیل عدم انتظار اخبار منفی از موضوعات سیاسی اگر کاهش بیشتری را ثبت نکند، افزایش هم نخواهد یافت. به علاوه انتظار میرود بانک مرکزی به زودی دست به کار شود و بازار را به تعادل برساند.
اما در کنار این موضوعات دو مساله قابل ذکر است؛ نخست آنکه اگر نرخ سود سپردههای بانکی افزایش یابد، نقدینگیهای سرگردان بازار ارز و سکه به بانکها انتقال مییابند و در نتیجه فشار تقاضا از روی دوش این بازارها برداشته میشود. از طرفی ثبات سیاسی در داخل نیز در آستانه انتخابات میتواند اثر بیشتری را بر روند کاهشی قیمتهای داخلی بر جای بگذارد. در نتیجه با استناد به این موضوعات باید گفت قیمتها در بازار داخلی نیز در روزهای پیش رو کاهش خواهد یافت مگر آنکه خبر خاصی در حوزه سیاسی منتشر شود. برخی تحلیلهای کارشناسان حتی از بهبود اوضاع دلار پس از انتخابات ریاستجمهوری و کاهش تحریمهای بینالمللی خبر میدهند که در این صورت باید منتظر ثبت رکوردهای جالبی برای سکه و طلا در یک سال آینده بود. البته نباید فراموش کرد که وضعیت فعلی بازار طلا تا این لحظه این پیشبینیها را تایید میکند، اما اینکه فضای اقتصادی و سیاسی دنیا همواره آبستن حوادث پیشبینی نشده است، میتواند تمام تحلیلهای کارشناسان را معکوس کرده و ناگهان ورق برگردد. اما حقیقت آن است که بر اساس شواهد موجود این احتمالات درست به نظر میرسند. البته ذکر این نکته ضروری است که بازارهای موازی و جایگزین در کشور ما بیش از آنچه در دنیا شاهد آنیم جای خود را باز کرده که مهمترین دلیل آن عدم اعتماد صاحبان سرمایه به بخشهای مولد اقتصاد از جمله صنعت است. جایگاه بازار سرمایه نیز میتواند بهتر از چیزی باشد که هست، در نتیجه باید کم کم به سمت و سویی حرکت کنیم که در آن بتوان تولید را جایگاه سفتهبازی و بازار سهام را - به خصوص بازارهای اولیه را که تامین سرمایه مورد نیاز بنگاهها را تضمین میکنند - جانشین بازارهای ارز و سکه کرد.
بازار آتی سکه منطقیتر از نقدی
با روندهای کنونی که در بازار جهانی اونس طلا و بازار نقدی سکه در کشورمان شاهدیم، بررسی جایگاه بازار قراردادهای آتی سکه خالی از لطف نیست. بر این اساس باید گفت در کنار مشکلات ساختاری بورس کالا از جمله کاهش اهرم بازار از رقم 10 به 2 و قوانین عجیب و غریبی که در این بازار شاهد آنها هستیم، ارزش معاملات نیز در مقایسه با گذشته کاهش بیشتری یافته است، به طوری که اگر زمانی در گذشتههای نهچندان دور، ارزش بازار قراردادهای آتی با بازار سهام برابری میکرد، اما این مشکلات به دلیل اثرات منفی که بر حجم بازار گذاشته به کاهش اندازه این بازار منجر شده است. اما در این مقال قصد بر آن است که بازار آتی سکه را در مواجهه با شرایط پیشآمده مورد بررسی قرار دهیم. بر این اساس، با نگاهی به تاریخ معاملات این بازار باید بگوییم اولاً هر صعودی که در فاصله سالهای گذشته در این بازار تجربه شده، به دنبال آن شاهد یک روند نزولی متناظر بودهایم. این در حالی است که این تغییرات صعودی به دلیل افزایش قیمت دلار در بازار بوده است و همچنین با سیاستهای بانک مرکزی، روند برگشته و قیمتهای ارز دوباره کاهش یافته که این موضوع بازار را به روال سابق برگردانده است. اولین افزایش بازار آتی همزمان با اولین افزایش قیمت ارز که در آن تاریخ بهای دلار از هزار تومان ناگهان با 50 درصد تغییر به 1500 تومان رسید برمیگردد که این امر قیمتهای میانگین سکه را افزایش داد اما با تزریق بانک مرکزی قیمت ارز به 1100 تومان برگشت و بازار تعدیل شد. همچنین در دی و بهمن 90 دومین فاز صعودی بازار آتی را با افزایش قیمت دلار از 1200 به دو هزار تومان شاهد هستیم که در نتیجه این اتفاق خیلی از مشتریان و کارگزاریها زیان دیدند و در نهایت سومین دوره افزایش قیمت ارز در سال گذشته و با مشکلاتی که از ناحیه تحریمها رخ داد اتفاق افتاد که در نتیجه آن باز هم قیمتها در بازار آتی با افزایشهای عجیبی روبهرو شدند و در نهایت این بار بورس کالا با تجربهای که از دوره دوم افزایش قیمت و زیانهای ناشی از افزایش بهای دلار و سکه کسب کرده بود، موقعیتهای خرید را مسدود کرد و معاملات تنها بر مبنای فروش صورت گرفت که این امر اندکی در بهبود ریسک معاملات نقش داشت. همچنین دومین اقدام در این راستا افزایش وجه تضمینها در بازار بود که بورس کالا با اتخاذ این روش البته اهرم بازار را کاهش داد که این اقدام اگرچه برای این نهاد گریزناپذیر بود، اما اثرات آن را در خمودگی بازار قراردادهای آتی و کاهش حجم معاملات شاهد هستیم به طوری که در حال حاضر حجم معاملات به 10 هزار معامله در روز هم در سه سررسید نمیرسد. در حال حاضر نیز برای اولین بار است که بهای اونس جهانی ظرف کمتر از یک هفته 200 دلار ریزش را تجربه کرده و این موضوع باید بانک مرکزی را در موقعیت عکسالعمل قرار دهد تا اقدامات درستی را در دست اجرا قرار دهد؛ اقداماتی البته نه به شکل و شمایل پیشفروش سکه که پیش از عید به راه انداخت و نتیجهای دربر نداشت، چرا که پیشفروش سکه برای آینده است و عطش الان بازار را برطرف نمیکند و در موعد تحویل نیز به جای آنکه بازار را به تعادل برگرداند، به دلیل زیادهروی در حجم سکههای فروختهشده، عرضه آنقدر افزایش مییابد که بازار را منفی کرده و این بار خیلیها ضرر میکنند. نمونه این اقدام همان است که سال گذشته دیدیم؛ با اقدام به پیشفروش سکه پنج میلیون قطعه سکه به بازار تزریق شد که این میزان 40 تن طلای بانک مرکزی است که از کل داراییهای بانک مرکزی قبرس که این روزها این همه سر و صدا به راه انداخته بیشتر است و در نتیجه قیمتها به زیر قیمت تمامشده رسید و بازار به سمت قاچاق سکه رفت. البته حباب بازار آتی کمتر از حباب بازار نقدی است چرا که رفتار بازار آتی منطقیتر از نقدی است. هر چند آتی دنبالهرو بازار نقدی است و در نتیجه مادامی که رفتار بازار نقدی منطقی نشود، آتی نیز از خود رفتاری صد در صد منطقی نشان نمیدهد. اما به هر حال پریمیومی که آتی برای سررسیدهای مختلف تعیین میکند باعث میشود تغییرات احتمالی قیمتها برای آینده منجر به زیان معاملهگران نشود، حتی در روزهای گذشته قرارداد فروردین بازار آتی به زیر قیمتهای نقدی رسیده بود و این موضوع تاثیرپذیری بازار را از روندهایی نشان میدهد که طلا در کل بازار اعم از جهانی و داخلی تجربه میکند. اما در اینجا لازم است به سه اشکال اساسی بازار آتی به صورت گذرا اشاره کنیم؛ سه اشکالی که این بازار را از استانداردهای جهانی قراردادهای آتی بازار دور کرده و جذابیت آن را محدود میکند. اول آنکه در گذشته تعداد سررسیدهای بازار قراردادهای آتی چهار سررسید با فاصلههای زمانی دوماهه بود که این موضوع به دلیل فرصت کافی (هشت ماه برای سررسید آخر) انگیزههای لازم را برای خرید تقویت میکرد، چرا که بازار آتی، بازاری برای پوشش ریسکهای بازار است و لذا هرچه رسیدها دورتر باشد اطمینان معاملهگران به بازار بیشتر است اما در حال حاضر حداکثر تضمینی که از این بازار به دست میآید مربوط به سه ماه آینده است که چندان فرقی با بازار نقدی ندارد. این موضوع به ریزش معاملات در این بازار منجر شد و در کنار اشکال دوم این بازار که همان افزایش وجه تضمینها بود باعث شد معاملهگرانی که زمانی برای خرید از آتی سر و دست میشکستند، بازار را ترک کرده و به بازار نقدی روی بیاورند و در نتیجه فشارها در بازار نقدی افزایش یافته و وظیفه اصلی این قبیل قراردادها که اصلاً فلسفه بازار آتی همان بود که بتواند بازار نقدی را کنترل کند زیر سوال برود. عیب بعدی یک ایراد ذاتی برای بازار آتی است و آن این است که هر سرمایهگذار در بازار آتی میتواند 50 موقعیت فروش در هر روز اتخاذ کند، در حالی که تنها قادر به ایجاد 10 موقعیت خرید است. این مساله به خودی خود نشاندهنده آن است که منطق ناظر بازار آن است که باید قیمتها روند کاهشی داشته باشند و در نتیجه این موضوع به خودی خود معاملهگران را در برابر ابهام زیان ذاتی بازار قرار میدهد. در نتیجه با رفع این سه ابهام و اشکال در بازار آتی، بسیاری از مشکلات که در حال حاضر دامنگیر بازار سکه شده قابل رفع است اما به نظر نمیرسد ارادهای در راستای برطرف کردن این اشکالات وجود داشته باشد. به هر روی در حال حاضر و با روندی که دلار و اونس جهانی در پیش گرفته است جذابیت سکه و طلا کاهشی است و در نتیجه زمان مناسبی است که آتی دست به کار شده و اصلاحات ساختاری را ایجاد کند و فاصله خود را از استانداردهای جهانی کاهش دهد؛ مخصوصاً آنکه در حال حاضر وضعیت بورس اوراق قابل قبول است و میتواند پذیرای سرمایههای خرد و کلان بازار باشد. اما با آغاز تقاضای صنعتی برای دلار بدون شک قیمت دلار در بازار افزایش خواهد یافت و دوباره جذابیت سکه از اواسط اردیبهشت آغاز خواهد شد و بازار قراردادهای آتی دوباره جان تازهای خواهد گرفت. در نهایت با نگاهی به ارقام قیمت تسویه و ارزش بازار باید گفت برخلاف بازار نقدی، وضعیت بازار آتی در شرایط کنونی بهتر بوده به طوری که ارزش معاملات بازار حتی افزایش یافته است که نشان از حضور تعداد بیشتری معاملهگر در روزهای اخیر در بازار دارد که توانسته کاهش قیمت تسویه را پوشش دهد. این موضوع نشاندهنده امیدواری سرمایهگذاران بازار آتی به دورنمای اقتصادی این بازار است؛ هرچند ممکن است با تغییر شکل بازار و اخبار آن، وضعیت متفاوتی را شاهد باشیم. بازار سکه کشور در وضعیت پرنوسانی است و برای خروج از نوسانات موجود لازم است تولید به عنوان مهمترین عامل ثبات اقتصادی کشور مورد بازبینی قرار گیرد و مقدمات هدایت سرمایههای سرگردان به سمت تولید فراهم شود، در غیر این صورت با از بین رفتن وجهه طلا به عنوان یک کالای جانشین در بازارهای جهانی و به تبع آن در بازار داخل، سرمایهها به سمت سایر بخشها در قالب معاملات سفتهبازانه هجوم خواهند برد و این امر به تشنج بازار خواهد انجامید؛ هرچند اگر همین الان هم دولت و بانک مرکزی دست به کار شوند باز هم دیر است!
دیدگاه تان را بنویسید