شناسه خبر : 45619 لینک کوتاه

سکته شاخص

بازار سهام چه زمانی تعطیل می‌شود؟

 

محمد علی‌نژاد / نویسنده نشریه 

پنجم فروردین 1399، اولین روز معاملاتی سال، نماگر شاخص کل بورس تهران عدد 508 هزار و 661واحدی را نشان می‌داد. در پایان همان بهار شاخص کل روی سطح یک میلیون و 270 هزارواحدی قرار گرفت تا بازدهی حدود 150درصدی در کمتر از سه ماه برای نقدپذیرترین بازار دارایی کشور به ثبت برسد. رونقی که در بهار 99 در بازار سهام ایجاد شده بود موجب آن شد تا این بازار در سرخط خبرهای حوزه سرمایه‌گذاری قرار گرفته و سیل مخاطبان خرد و کلان روانه این بازار شوند. هجوم سرمایه‌گذاران خرد به حدی بود که در آن زمان عرضه اولیه‌های انجام‌شده با مشارکتی بالای چهار میلیون نفر انجام می‌شد و البته که تقریباً تمامی نمادهای بورس حکم عرضه اولیه را داشتند. چرا که صف‌های خرید سنگین، فرصت ورود به سرمایه‌گذار جدید نمی‌داد. اما این رونق دوام چندانی نداشت، میانه‌های مرداد بود که اولین شوک بر پیکره بورس واقع شد. شاخصی که در 19 مرداد 1399 از مرز دو میلیون واحد عبور کرده بود در پایان سال به سطح یک میلیون و 307 هزارواحدی رسید تا بازدهی بازار سهام در کمتر از هفت ماه به حدود منفی 40 درصد برسد. بسیاری ایجاد حباب در بسیاری از سهام، لغو عرضه صندوق دارا دوم و آزادسازی 30 درصد دوم سهام عدالت را علل اصلی سقوط بورس در سال 99 می‌دانند. اینکه دلیل آن ریزش چه بود چندان مورد بحث ما نیست ولی هر چه بود، موجب شد اعتمادی که ذره‌ذره و طی چند سال نسبت به بورس ایجاد شده بود به یکباره از بین برود.

 16 اردیبهشت 1402. شاخص کل بورس تهران به بالاترین سطح خود در قله دو میلیون و 535 هزارواحدی رسیده بود و بسیاری چشم به کانال سه میلیون‌واحدی دوخته بودند. برخی هم انتظار آن را می‌کشیدند که ضرر سال 99 آنها کم‌کم به‌طور کامل از بین برود. اما یک اتفاق همه معادلات را بر هم ریخت. فردای آن روز شاخص کل سقوطی 75 /3درصدی را تجربه کرد و هجدهم اردیبهشت بورس شاهد ریزشی 16 /5درصدی بود. ریزشی بی‌سابقه که موجب شد بسیاری خواستار تعطیلی موقت معاملات بورس شوند چرا که شاخص بیش از پنج درصد افت داشته است!

اگرچه در آن زمان علت این ریزش سنگین دوروزه مشخص نبود اما 50 روز بعد مشخص شد نشت اطلاعاتی در مورد نرخ خوراک گاز پتروشیمی‌ها و رانت اطلاعاتی در این مورد موجب شده بود بسیاری از حقوقی‌ها با علم به این موضوع اقدام به فروش سهام خود کنند و بقیه سهامداران نیز با ترس ایجادشده در بازار، سفارش‌های فروش خود را در سیستم معاملاتی درج کنند. به این ترتیب یکی از بزرگ‌ترین روندهای خروج پول از بازار سرمایه آغاز شد و قهر سرمایه‌گذاران از بازار شدت گرفت. خروج پولی که هنوز هم ادامه دارد و رکود حاکم بر بازار نتوانسته با وجود ارزندگی بازار از نظر بنیادی، موجب رونق معاملات بورس شود.

آیا بورس کارکرد اصلی خودش را دارد؟

 بسیاری از تحلیلگران معتقدند بورس آن‌طور که در اقتصادهای دیگر عمل می‌کند در کشور ما کارایی ندارد و وظیفه اصلی خود را فراموش کرده است. داود سوری در گفت‌وگو با هفته‌نامه تجارت فردا در این زمینه می‌گوید: «بورس بر مبنای یکسری از بنگاه‌های اقتصادی بنا نهاده شده که در یک فضای رقابتی به تولید و سودآوری می‌پردازند و سود حاصل از تولید یا سرمایه‌گذاری خود را می‌توانند بین سهامداران تقسیم کنند. در چنین فضایی است که سهامداران با رصد شرایط و عملکرد شرکت‌ها تصمیم می‌گیرند روی کدام بنگاه سرمایه‌گذاری کنند. در واقع در یک اقتصاد سالم، بورس محل سرمایه‌گذاری بلندمدت است. کارکرد و هدف بورس در یک اقتصاد این است و معامله‌گری و خرید و فروش سهام هدف تشکیل بورس نیست.»

برخی دیگر هم معتقدند بورس تنها به محلی برای تامین کسری بودجه دولت تبدیل شده که هر زمان بخواهد رونق را به صورت مصنوعی به آن تزریق می‌کند و وقتی سرمایه لازم جذب شد، فیتیله‌اش را پایین می‌کشد و آنجا که باید حمایت صورت بگیرد، سیاستگذاران کنار کشیده و تنها شاخص‌سازی می‌کنند. و چنین بورسی اصلاً چرا باید وجود داشته باشد؟

تعطیلی بورس در ایران

با این حال بورس تهران طی چند وقت اخیر چندباری تعطیل شد که البته نه به دلیل جنگ بوده، نه انقلاب و نه بحران‌های مالی. سال ۹۸ سه روز بعد از ترور سردار سلیمانی، به دلیل برگزاری مراسم بزرگداشت او بورس تهران یک روز تعطیل شد. در سال ۱۴۰۰ و همزمان با اوج‌گیری شیوع کرونا در کشور بورس به مدت سه روز و از تاریخ ۲۵ تا ۳۰ مرداد معاملات خود را متوقف کرد. بعد از آن هم یک روز (25 دی 1401) به دلیل سرمای هوا و کمبود گاز بورس تعطیل شد! پس از آن دیگر خبری از تعطیلی حتی یک‌ساعته بازار نبوده است.

57

توقف در معاملات بورس چه زمانی رخ می‌دهد؟

بر اساس بند ۳ ماده ۴ دستورالعمل اجرایی شرایط اضطراری موضوع ماده ۳۲ قانون بازار و اوراق بهادار، در صورتی که ارزش بازار بورس یا بازار خارج از بورس (فرابورس) طی مدت حداکثر یک روز کاری به میزان پنج درصد کاهش یا افزایش داشته باشد، سازمان بورس و اوراق بهادار مجاز است در راستای حمایت از حقوق و منافع سرمایه‌گذاران و حفظ شفاف، منصفانه و کارا، دستور تعطیل یا توقف تمام یا بخشی از معاملات هر یک از بورس‌ها یا بازارهای خارج از بورس را حداکثر به مدت سه روز کاری صادر کند.

بر اساس این ماده، سازمان بورس تکلیفی در خصوص توقف یا تعطیلی بازار ندارد بلکه صرفاً این اختیار را دارد که بر اساس صلاحدید خودش بازار را متوقف یا تعطیل کند آن هم در صورت وقوع شرایط اضطراری و در راستای حمایت از حقوق و منافع سرمایه‌گذاران و حفظ بازار شفاف، منصفانه و کارا!

به عقیده بسیاری از تحلیلگران و آن‌طور که از شواهد برمی‌آید به نظر می‌رسد در این چند سال بارها بسیاری از این موارد نقض شده ولی بازار بدون وقفه به معاملات خود ادامه داده است و تنها چند روز در همان سال 1399 سیاستگذار اقدام به اجرایی کردن قانون خلق‌الساعه کاهش دامنه نوسان کرده است که حتی آن قانون هم در نهایت در جهتی عکس با منافع سهامدار عمل کرد و باعث شد روند نزولی و شوک منفی بازار که می‌توانست در چند روز تخلیه شود برای مدتی طولانی در بازار ماندگار شود.

آن‌طور که از مفاد قانون پیداست، کلیدواژه‌های دلایل تعطیلی موقت معاملات بازار «وقوع شرایط اضطراری»، «حمایت از حقوق و منافع سرمایه‌گذاران» و «حفظ بازار شفاف، منصفانه و کارا»ست. حالا بیایید نگاهی مصداقی به این کلیدواژه‌ها داشته باشیم.

این روزها جنگ غزه مهم‌ترین اخبار خبرگزاری‌های جهان است. ارتش اسرائیل در آخرین تحولات به صورت زمینی خاک غزه را مورد تهاجم قرار داده و علاوه بر آن به‌صورت هوایی نیز این منطقه را مورد حمله قرار می‌دهد. با ورود انصارالله به میدان جنگ به نظر می‌رسد این جنگ وارد فاز جدیدی شده است و هر لحظه امکان دارد کشورهای بیشتری درگیر جنگ شوند. در چنین شرایطی است که برخی رسانه‌های غربی ادعای حمایت همه‌جانبه ایران از حماس را دارند و اگرچه این ادعای دخالت در جنگ بارها از سوی مقامات جمهوری اسلامی ایران رد شده اما هر لحظه امکان دارد با بهانه‌ای پای ایران و البته کشورهای دیگر منطقه به جنگ باز شود. در چنین شرایطی بورس تهران هم نسبت به تحولات جنگ واکنش جدی نشان می‌دهد و هربار که شوک را تخلیه می‌کند اتفاقی جدید بازار را به هم می‌ریزد به‌طوری که در چند هفته‌ای که از جنگ غزه می‌گذرد شاخص بورس کانال دو میلیون‌واحدی را از دست داده و یک روز هم افتی 50هزارواحدی را تجربه کرد. اتفاقاً در همان روز هم صحبت‌هایی در خصوص تعطیلی موقت بورس به دلیل شرایط جنگی در فضای مجازی شکل گرفت که البته با مثبت روزهای بعد منتفی شد. اما این تنها روزی نبوده که وضعیت کشور در «شرایط اضطراری» قرار داشته است.

13 دی‌ماه 98 بود که به دستور دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور وقت آمریکا، نیروهای ارتش این کشور قاسم سلیمانی را در عملیاتی ترور کردند. اتفاقی که فضای حاکم بر کشور را بسیار امنیتی کرد. فردای آن روز و با بازگشایی بازار، شاخص کل در سرخی کامل فرو رفت و در حالی که روز چهارشنبه را در کانال 384 هزارواحدی به پایان رسانده بود، شنبه در سطح 367 هزار و 334واحدی بسته شد. این حادثه و در پی آن افت 36 /4درصدی در یک روز اگر مصداق شرایط اضطراری نبود، پس چه بود؟

10 تیر 1402 نامه‌ای در فضای مجازی منتشر شد که تاریخ آن به 50 روز قبل بازمی‌گشت و موضوع آن افزایش نرخ خوراک گاز شرکت‌های پتروپالایشی و سایر صنایع بود. انتشار این نامه مشخص کرد که مهم‌ترین دلیل افت سنگین شاخص بورس در روزهای 17 و 18 اردیبهشت امسال ناشی از این اطلاعات نهانی بوده است. البته پس از انتشار این نامه سازمان بورس اعلام کرد تمام معاملات ۱۷ اردیبهشت را بررسی و اسامی متخلفان را اعلام خواهد کرد که البته از این موضوع هم تا به امروز خبری نشده است.

۱۷ اردیبهشت امسال و در شرایطی که شاخص‌های بورس به سرعت در حال رشد بودند ناگهان روند صعودی متوقف و شاخص بورس با نزول‌های سنگینی مواجه شد. شدت نزول به حدی بود که یک روز بعد یعنی در روز ۱۸ اردیبهشت شاخص بورس سومین نزول کل تاریخ بازار سرمایه را ثبت کرد و ظرف چند ساعت بیش از ۵۵۰ هزار میلیارد تومان از ارزش کل سهام شرکت‌های بورس کاسته شد. این روند نزولی از آن زمان تاکنون ادامه یافته و در این مدت شاخص بورس نتوانسته بار دیگر وارد یک روند صعودی شود.

اطلاعات موجود نشان می‌دهد در همان روز تصویب نرخ‌های جدید برخی از این مصوبه اطلاع داشته‌اند و با فروش گسترده سهام خود در بورس به نزول سنگین شاخص بورس دامن زده‌اند.

طبق قانون و آیین‌نامه افشای اطلاعات، استفاده از اطلاعات نهانی جرم تلقی می‌شود و سهامدارانی که برای خرید و فروش سهام از اطلاعات نهانی استفاده می‌کنند تخلف کرده‌اند. نکته مهم‌تر اما این است که سازمان بورس و وزارت اقتصاد از تصویب نرخ‌نامه جدید اظهار بی‌اطلاعی می‌کرد. حتی احسان خاندوزی، وزیر اقتصاد، این نامه را در قالب یک طرح ارزیابی کرد اما آن‌طور که در متن نامه آمده است وزارت اقتصاد خود از پیشنهاددهنده‌های افزایش نرخ بوده است. آمارها نشان می‌دهد در این 50 روز بیش از ۱۸۰۰ هزار میلیارد تومان از ارزش بازار سهام کاسته شده و ۲۴ هزار میلیارد تومان نقدینگی سهامداران خرد از بازار سهام خارج شده و راهی صندوق‌های با درآمد ثابت شده است. 

این روند نزول همچنین به افت ۱۵درصدی بازده منجر شد که در این میان میزان نزول قیمت سهام برخی شرکت‌ها تا ۳۵ درصد بوده است. معنای بورس شفافیت است و این اتفاق مصداق بارز «عدم شفافیت». حال اینکه چرا نهاد ناظر تا زمان مشخص شدن دلایل این اتفاق، معاملات بورس را متوقف نکرده باز هم سوالی است که پاسخی نمی‌توان برای آن یافت.

«حمایت از حقوق و منافع سرمایه‌گذاران» هم موردی است که در قانون آمده که سیاستگذار به منظور حفظ آن می‌تواند دستور به تعطیلی موقت بورس دهد. آن‌طور که از قراین و آمارها برمی‌آید، تنها چیزی که در این بازار مورد حمایت قرار نگرفته حقوق و منافع سرمایه‌گذاران به‌خصوص سهامداران خرد است. آمارها نشان می‌دهد در مدت نزول بازار و از همان مرداد 99 با وجود اینکه شاخص بورس به کانال 5 /2 میلیون‌واحدی هم رسیده، اما برخی از سهام از سقف قیمتی خود بیش از 40 درصد افت داشته‌اند. از آن طرف تعداد نمادهایی که هنوز به سقف تاریخی مرداد خود نرسیده‌اند بسیار بیشتر از نمادهای با بازدهی مثبت در این مدت بوده‌اند. همه اینها در حالی است که اصول حضور در بورس، سرمایه‌گذاری بلندمدت است و وظیفه ناظر هم حمایت از سرمایه‌گذاران در راستای کارایی بازار. البته منظور نگارنده از حمایت به این معنا نیست که بازار باید همواره مثبت باشد یا به زور مثبت نگه داشته شود که اتفاقاً دستکاری خلاف ماهیت بازار است. اما انتظار می‌رود سیاستگذاری که ادعای حمایت دارد اتفاقاً با قوانین شبانه و ناگهانی و بدون منطق، طبیعت بازار را بر هم نزند و کاری نکند که اعتماد از بازاری که شفافیت ماهیت اصلی آن است، رخت بربندد. 

دراین پرونده بخوانید ...