بازارهای روبه موت
کدام بازارها از رونق میافتند؟
معاهده برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) در سال 2015 و احیای احتمالی آن در سال 2022 بهطور حتم ریسک اقتصادی ایران را بهطور کلی کاهش میدهد؛ رتبه اقتصادی ایران در شرایط فعلی، CCC به معنای بدترین رتبه اعتباری است که در صورت احیای برجام به BBB میرسید و در صورت تداوم آن، به سطح BB میرسد و در یک معنا معادل ریسک پنج از هفت میشود. این بدان معناست که ریسک سرمایهگذاری برای اقتصاد ایران کمتر میشود. با این اوصاف حتی در صورت احیای برجام، اقتصاد ایران همچنان در زیررده عدم سرمایهگذاری قرار دارد. نکته بعدی این است که اگر برجام با مختصاتی (نه خیلی ایدهآلیستی) اجرایی شود و بانکهای اروپایی، چینی و... خطوط اعتباری خود را اجرایی کنند، ایران میتواند شاهد فاینانس از نوع اعتبار خریدار و اعتبار فروشنده باشد که این موضوع ورود تجهیزات، ماشینآلات و مواد مصرفی را در اقتصاد میتواند تسهیل و تسریع کند.
رفتار بازارها در دوران رفع تحریمها
در هر صورت زمانی که ما از دوران پسابرجام با فرض احیای برجام صحبت به میان میآوریم درواقع ما در خصوص اقتصاد ایران با ریسک کمتر به بحث میپردازیم. در صورت احیای برجام نخستین اتفاقی که رخ میدهد کاهش ریسک است. نکته بعدی این است که وقتی ریسکهای سیاسی و بینالمللی کاهش مییابد، تاثیر آن روی بازارها متفاوت است. در این میان، بازار مسکن همواره بازاری بوده که در شرایط ریسکهای کلان همچون تورم، تحریمهای انرژی هستهای و سایر تحریمها مأمن و جذبکننده پول بوده است. از لحاظ تاریخی و حتی رفتاری همواره بر اساس ذهنیت و رفتار سرمایهگذاران ایرانی (DNA ایرانیها) بازار مسکن بازاری بوده که ریسک از روی آن برداشته میشود.
سناریوهای خوشبینانه و بدبینانه از بازارها
بازار سرمایه و بازار سهام به دلیل حضور شرکتها و صنایع مختلف حاضر در آن متفاوت عمل میکند. در صورت احیای برجام و رفع تحریمها، رشد اقتصادی بیشتر میشود. با رفع تحریم شرکتها در حوزه پتروشیمی، صنایع معدنی، فلزی، صنایع صادراتمحور و بانکها بهطور ناخودآگاه وضعیت آمادهتر و بنیادیتری خواهد داشت. پس اگرچه برخلاف برخی تصورات مبنی بر اینکه بازار سرمایه به سمت پایین حرکت میکند، در صورت احیای برجام بازار سهام میتواند با حرکت روبهجلو، مسیر رشدی را طی کند و بخشی از مسیر روبهجلو به دلیل رشد تولید ناخالص داخلی در اقتصاد است.
در صورت احیای برجام یا سناریوی بدبینانه شکست در مذاکرات احیای برجام، در حوزه ریسک با تغییر شیفت روبهروییم. بازارهای املاک و مستغلات، طلا و دلار در نقطه ریسک بالای اقتصاد ایران بیشترین منفعت را میبرند. بازار سرمایه شرایط نسبی دارد؛ اگر ریسک به اوج برسد و به معنای این باشد که مذاکرات با شکست مواجه شود، بسیاری از افراد نگران نقدینگی و نقدشوندگی و اتفاقات بدتر هستند. در این وضعیت، بازار سهام بهطور ناخودآگاه ضعیفتر عمل میکند و حرکت نقدینگی چه در داخل و چه در خارج به سمت املاک و مستغلات، دلار و طلا خواهد رفت.
نرخ تعادلی دلار تا پایان دولت
برعکس زمانی که برجام امضا شود، به لحاظ بنیادی، متوسط نرخ تعادلی دلار متفاوت خواهد بود. بر اساس پیشبینیای که ما انجام دادهایم و اگر اتفاق خاصی نیفتد و سیاستگذار تا حدودی همین محدوده نرخ تورم را کنترل کند، نقطه تعادلی نرخ دلار در سال 1401 در محدوده 32 هزار تومان باقی میماند و در سال 1402 به محدوده 38 تا 40 هزار تومان، در سال 1403 به محدوده 48 هزار تومان و در سال 1404 (پایان دولت ابراهیم رئیسی) هم به محدوده 60 هزار تومان میرسد. نکتهای که سرمایهگذاران در این خصوص باید به آن دقت کنند، این است که اگر دولت با ارزپاشی و با این رویکرد پیش رو که پولهایی را در بازار تزریق کنیم و دلار بالا نرود، در شرایطی که نرخ تورم کاهش پیدا کند، باید احتیاط کرد. در واقع سرمایهگذار در این وضعیت باید نسبت به دلار حساسیت به خرج دهد.
بازارهایی که در پیوند با حوزههایی هستند که رشد اقتصاد دارند، میتوانند حرکت روبهجلو داشته باشند. افزایش سرمایهگذاری در بخش واقعی اقتصاد در حوزه توریسم، گردشگری، رستورانداری و حوزههایی که میتوانند از درآمد ناشی از رفع تحریمها در حوزه خرد و کلان و در هر حوزه در تجارت بینالملل سود ببرند، ممکن است. البته باید سیاست صنعت، معدن و تجارت که کجدار و مریز حرکت میکند، رویه متعادلی را در صادرات دنبال کند، در آن صورت، شرکتهای وارداتی و صادراتی هم با آزادی عمل بیشتری میتوانند در این خصوص کمک کنند.
ریسک بزرگ بازارها کدماند
نکته بعدی این است که وقتی تحریمها رفع شود، سیاستگذار در سمت عرضه فرصتهای انتخاب بیشتری دارد؛ این در مورد بازارهای موازی همچون خودرو میتواند اثر سریعتری بگذارد. بدین معنا که اگر سیاستگذار درست ریلگذاری کند، میتواند با تغییر ناوگان حملونقل و ورود خودروهای جدید، تغییرات مهمی پیش روی خود داشته باشد.
البته ریسک بزرگ، بازگشت تحریمها، ادامهدار نشدن برجام، به قدرت رسیدن دوباره جمهوریخواهان در کاخ سفید است. اینها ریسکهایی است که باید آزمون شود که معلوم شود چقدر پایدار میماند. در آن صورت برای فعالان اقتصادی و عوام مشخص خواهد شد که بازگشتپذیری تحریمها ممکن هست یا نیست. این را همه فعالان میدانند و نسبت به آن دقت نظر دارند.
البته عوامل بنیادینی هم میتواند در صورت احیای برجام در اقتصاد ایران اثرگذار باشد و روی بازارها اثر بگذارد. یکی اینکه، معاهده برجام و فروش نفت ایران پایدار باشد و شوکهای تازهای به اقتصاد ایران وارد نشود. چون ممکن است تحریمهایی با عناوین جدید اعمال شود که این امر ریسک را در اقتصاد ایران بالا میبرد. نکته بعدی، بحث FATF است که باید در مسیر حلوفصل شدن قرار گیرد تا اقتصاد ایران بتواند بعد از احیای برجام دستاوردهای برآمده از آن را برداشت کند و البته میتواند روی بازارها اثر محسوسی داشته باشد.
در هر صورت باید منتظر نشست و دید برجام به کدام سمت خواهد رفت؟