تعطیلات مخصوص
آیا صنعت خودرو ایران میتواند تغییر کند؟
محمدحسین شاوردی: مثل هر حوزه دیگری از اقتصاد ایران، صنعت خودرو نیز نسبتی با ترندهای جهانی ندارد و نه از بعد بهرهوری، نه از نظر تابآوری و نه حتی در زمینه فروش و ابداعات مالی شباهتی به رقیبانش در خارج از کشور ندارد. تحریم چنان رشتههای این صنعت را پنبه کرده که تیراژ این بخش نصف شده و در همه سه سال گذشته به سطح تولید قبلی خود در سال 96 با 6 /1 میلیون دستگاه نرسیده است. استناد به یک تحقیق نسبتاً قدیمی اما جامع نشان میدهد صنعت خودرو ایران بسیار دورتر از آنچه سیاستگذاران فکر میکنند، در حال فعالیت است. در تحقیق نیلی، درگاهی و فاطمیاردستانی بخش خودرو ایران یکی از کمترین سطوح بهرهوری را در بین همه صنایع کشور دارد. خطی که قد و قواره بنگاههای حاضر در صنعت را برای روبهرو شدن با رقبای خارجی نشان میدهد. تصور سیاستگذاران ایرانی از خودروسازان کشور دو بنگاه بایسته اما درگیر تحریم است که با اتصال به شرکای خارجی قادر خواهند بود محصولات بهروزی را برای صادرات و نیز مصرفکنندگان داخلی تولید کنند. واقعیت اما چیزی دیگر را میگوید. بهرهوری جایی در صنعت خودرو ایران ندارد و نه سایپا و نه ایرانخودرو رمقی برای روبهرو شدن با سازندگان درجه دو صنعت خودرو برقی ندارند. با اینکه این دو برای رشد بالا، هم پتانسیل مناسب فروش داخلی و هم رانت مواد اولیه و انرژی ارزان در دسترس را دارند اما آنچه نیست عامل اساسی عقبگرد این صنعت است. آنچه نیست، اقتصاد و نگاه اقتصادی به صنعت است. اگر خودروسازی یک کارگاه و جامعه تنها یک نفر بود شاید میشد قبول کرد که این صنعت را با 70 هزار میلیارد تومان بدهی ادامه دهیم. اما در شرایط کنونی این کار هیچ نسبتی با سیاستگذاری معقول و خردمندانه ندارد، تداوم حیات صنعت خودرو چیزی در حد نمردن و زجر کشیدن است. در چنین شرایطی انتظار تولید محصولاتی بالاتر از قد جهانی تولید خودرو از سایپا یا ایرانخودرو اشتباه است. بدون رمق، خبری از فکر و ایده نیست. وقتی خرد نباشد، آینده معنایی نخواهد داشت در نتیجه هر آنچه در اطراف ما برای آینده ابداع میشود، به هیچ بدل خواهد شد. در فقدان یک نظام نوآوری مدرن و اقتصادی پایدار که خودروسازی را چون صدف در بر گیرد، صنعت خودرو از هرگونه ایده خالی شده است. کسانی که اندکی با این بخش آشنایی دارند، به روزمرگی این بخش، ناشی از فشار بالای متغیرهای کلان نظیر تورم و بیثباتی، و اثر مسائل سیاسی و سیاست خارجی بر جهتگیریهای آن واقفاند. این وضعیت ریسک سرمایهگذاری در خودروسازی را به شدت افزایش داده است. ذینفعان سیاست کنونی خودرو به خوبی از نگرشهای اجتماعی نسبت به صنعت خودرو آگاهی دارند و کاهش شدید تقاضای واقعی، آسیبپذیری این بخش را افزایش داده است. غمانگیز است اما در تعطیلات به سر میبریم. آنچه به نام تحقیق و توسعه در صنعت خودرو کشور رقم میخورد، پشتیبانی اقتصادی روشنی که بتواند تداوم تولید نوآور را تضمین کند، ندارد. بنابراین تولید و فروش خودرو شاید برقرار باشد اما صنعت خودرو در ایران تا اطلاع ثانوی مرده است!