کامودیتیها و مواجهه با دو ویروس
کیوان جعفری طهرانی از تاثیر شیوع کرونا و انتخابات آمریکا بر بازارهای جهانی میگوید
راضیه احقاقی: موج دوم شیوع ویروس کرونا هنوز بر بازارهای کالایی در جهان اثرگذاری مورد انتظار را نداشته که شاید اوضاع بهتر چین در مقابله با این ویروس یکی از دلایل آن باشد. اما انتخابات آمریکا از شیوع یک ویروس در بازارهای کالایی چیزی کم ندارد آن هم در شرایطی که کالاییها با محوریت بازار نفت خام به انتخاب مجدد ترامپ گویی هنوز خوشبین هستند. این در حالی است که موفقیت بایدن در انتخابات شاید به معنی فروکش کردن شعلههای جنگ تجاری بین چین و آمریکا باشد که میتواند بر بازار فلزات پایه همچون مس و آلومینیوم اثرگذار باشد. شاید رشد شتابان یا همان رنج مثبت در بازار این دو فلز پایه بتواند با خوشبینی به موفقیت بایدن در انتخابات همراستا ارزیابی شود. اما هیچ بعید نیست که رشد تعداد کشتههای ناشی از شیوع ویروس کرونا در اروپا و آمریکا بتواند بر جریان غالب قیمتی در بازارهای کالایی اثرگذار شود. در هر حال باید این دو ریسک اصلی یعنی شیوع ویروس کرونا و انتخابات آمریکا را برای بازارهای کالایی دو رخداد مهم بهشمار آورد که شاید آینده پیچیدهای را ترسیم کند. در هفتههای اخیر چشمانداز انتخابات آمریکا برای تحلیلگران بازارهای کالایی در جهان اهمیت بیشتری داشته است و شیوع ویروس کرونا اولویت دوم بوده بنابراین چشمانداز کوتاهمدت تا میانمدت این بازارها را بهتر است با همین توالی اولویتها مورد ارزیابی قرار دهیم. موفقیت ترامپ به معنی حمایت از بازارهای کالایی و بازار سرمایه در اقصی نقاط جهان با محوریت آمریکاست ولی با روی کار آمدن بایدن شرایط متفاوت خواهد بود. در همین خصوص در گفتوگو با کیوان جعفریطهرانی، تحلیلگر ارشد بینالمللی بازارهای کالایی، به بررسی این موارد پرداختیم.
♦♦♦
وضعیت عمومی بازارهای کالایی در جهان چگونه است و دادههای اثرگذار بر آن را چگونه ارزیابی میکنید؟
کشورهای مختلف دنیا در اثر شیوع ویروس کرونا ظرف ماههای گذشته وضعیت اقتصادی متفاوت و متغیری را تجربه کردهاند. در کشورهای اروپایی موج دوم کرونا با تاخیر طولانی شروع شده است. انگلیس از جمله کشورهای اروپایی است که نسبت به سایر کشورهای این قاره وضعیت ناپایدارتری را سپری میکند. با وجود این در همین زمان انگلیس مجدد مساله برگزیت را مطرح کرده که البته شیوع کرونا و تبعات آن میتواند بر این موضوع نیز اثرگذار شود. شیوع کرونا در این کشور بهمیزانی جدی شده که بسیاری از مشاغل این کشور بهصورت غیرحضوری شدهاند.
وضعیت شیوع ویروس کرونا و اثرات آن در اقصی نقاط جهان چه اثری بر بازارهای کالایی بر جای میگذارد؟
ویروس کرونا در سایر کشورهای اروپایی نیز در حال شدت گرفتن است که این موضوع میتواند باعث شود تا مجدد این کشورها محدودیتهای قرنطینه سراسری را برای مدتی برقرار کنند. بنابراین کشورهای اروپایی دیرتر از سایر نقاط دنیا اثرات اقتصادی شیوع موج دوم کرونا را تجربه خواهند کرد.
در این میان وضعیت کشورهای آسیایی متفاوت است. وضعیت چین بهلحاظ شیوع ویروس کرونا بهعنوان دومین اقتصاد دنیا و بزرگترین بازار تولید و مصرف کامودیتیها در شرایط این بازار بسیار تاثیرگذار است. همانگونه که مستحضرید چین بزرگترین تولیدکننده بسیاری از کامودیتیها در دنیاست. این کشور بزرگترین بازار مصرف نفت خام دنیا نیز بهشمار میرود؛ میزان مصرف روزانه نفت خام این کشور در روزهای تابستان 10 میلیون بشکه و در روزهای زمستان به 12 میلیون بشکه نفت میرسد که این میزان از طریق واردات تامین میشود.
در حالی میزان واردات روزانه نفت در چین به رقمی حدود 10 تا 12 میلیون بشکه میرسد که عربستان سعودی بهعنوان بزرگترین تولیدکننده نفت عضو اوپک روزانه 10 تا 12 میلیون تن نفت تولید میکند و روسیه نیز بهعنوان بزرگترین کشور تولیدکننده نفت خارج از اوپک (نوپک) تولیدی در محدوده 10 تا 12 میلیون تن دارد. بنابراین اخذ هرگونه سیاستی چه انقباضی چه توسعهای تحت تاثیر هر عامل داخلی یا خارجی میتواند در بازارهای کالایی دنیا اثرگذار شود.
با توجه به اهمیت بازار چین، اوضاع در این کشور چگونه است؟
باوجودی که کرونا در چین تقریباً کنترل شده است اما گمانهزنیهایی مبنی بر موج جدید شیوع این ویروس در این کشور نیز وجود دارد. حدود یک ماه قبل و در واقع دو هفته قبل از تعطیلات هفته طلایی چین در روزهای ابتدایی اکتبر، جشن برداشتن ماسک در پکن و در ادامه در شانگهای و سایر شهرهای بزرگ این کشور برگزار شد. در ادامه در تعطیلات ماه اکتبر که اولین تعطیلات طولانی این کشور پس از شیوع کرونا بود حدود دوسوم مردم این کشور به سفر رفتند.
البته با وجود اعلام دولت چین مبنی بر وجود ایمنی کامل در این کشور همچنان 10 تا 15 درصد مردم چین به علت ترس از کرونا به زدن ماسک ادامه میدهند، اما بخش قابل توجهی از مردم استفاده از ماسک را کنار گذاشتهاند. با توجه به این موضوع و تعطیلات طلایی این کشور نگرانی مبنی بر ازسرگیری موج جدید کرونا در چین از روزهای ابتدایی ماه نوامبر وجود دارد. در صورتی که این ترس به واقعیت تبدیل شود اقتصاد چین بهشدت متاثر شده و این موضوع میتواند بهشدت بر بازارهای کالایی دنیا اثرگذار شود و تجربهای مشابه قبل را در این بازارها به وجود آورد.
اوضاع سایر کشورهای اثرگذار و مناطق جغرافیایی مختلف هماکنون چگونه است؟
کشورهای منطقه منا که شامل کشورهای حاشیه خلیجفارس و شمال آفریقا میشوند پس از درگیری اولیه با شیوع کرونا وضعیت نسبتاً مطلوبی دارند و بازارها در این مناطق حالت عادی دارد. اغلب کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس به استثنای عمان توانستهاند شیوع کرونا را کنترل کنند. کشورهای شمال آفریقا نیز با وجودی که انتظار میرفت در مدیریت این بیماری چندان موفق نباشند اما وضعیت بحرانی ندارند و حتی باید اذعان کرد که این کشورها نیز از شرایط مطلوبتری نسبت به ایران برخوردارند. به این ترتیب بازار تولید و مصرف کامودیتیها در این منطقه تحتالشعاع قرار نگرفته است.
هندوستان یکی دیگر از کشورهای آسیایی است که در بازار تولید و مصرف کامودیتیها نقش مهمی ایفا میکند. با وجودی که این کشور نیز بهشدت با شیوع کرونا روبهرو شد و همچنان نیز بحران درگیری با کرونا در آن ادامه دارد اما از حدود دو ماه قبل (نسبت به 20 اکتبر) فعالیتهای اقتصادی در این کشور آغاز شد و شاهد توسعه این فعالیتها در هند هستیم. در واقع هند با وجود درگیری با بیماری کرونا توانست مدیریت مناسبی بر اقتصاد خود داشته باشد که این موضوع نیز سیگنالی مثبت برای بازار کامودیتیها بود.
ترکیه، کشور دیگر آسیایی است که در شیوع ویروس کرونا شرایطی مشابه اروپا را تجربه میکند؛ موج دوم کرونا تقریباً همزمان با اروپا در این کشور آغاز شده که به نظر میرسد در وضعیت اقتصادی این کشور و تولید و مصرف کالاها در آن تاثیر خواهد گذاشت.
کشورهای آمریکای جنوبی و بهخصوص برزیل از دیگر مناطق دنیا بودند که از ابتدا درگیری شدیدی با این بیماری داشتند. برزیل ظرف ماههای اخیر همواره جزو سه کشور اول بهلحاظ مبتلایان به کرونا قرار داشت. سایر کشورهای آمریکای جنوبی نیز کموبیش با کرونا دستوپنجه نرم کرده و با بحران تولید کالاها ازجمله کامودیتی روبهرو هستند. همانگونه که مستحضرید برزیل دومین تولیدکننده سنگآهن و هشتمین تولیدکننده فولاد دنیاست. درگیری این کشور با این ویروس ظرف ماههای اخیر در فعالیتهای تولیدی این کشور و بالطبع در بازار کامودیتیها اثرگذار شده است.
در نهایت باید اذعان کرد که در سه ماه چهارم سال 2020 میلادی که دو ماه و 10 روز از آن باقی مانده است، با توجه به آغاز فصل سرما در بخش قابل توجهی از دنیا و احتمال شدت گرفتن شیوع کرونا، احتمال درگیری بیشتر اقتصاد دنیا با تبعات این ویروس وجود دارد.
اثر انتخابات و نتایج آن را بر بازارهای کالایی چگونه ارزیابی میکنید؟
با وجودی که در خصوص تاثیر کرونا بر بازار کامودیتیها صحبت میشود اما واقعیت آن است که انتخابات آمریکا میتواند تاثیری بهمراتب جدیتر بر بازارهای کامودیتی در دنیا داشته باشد. ایالات متحده آمریکا اقتصاد اول دنیا و یکی از بزرگترین تولیدکنندگان و مصرفکنندگان کامودیتیها در دنیاست. بنابراین نتیجه انتخابات این کشور بر بازار سرمایه و بورسهای کالایی در دنیا اثرگذار خواهد بود. برای هرگونه اظهارنظری در خصوص نتیجه انتخابات آمریکا به دو سناریو نیاز داریم.
در سناریوی اول به بررسی انتخاب ترامپ بهعنوان ریاستجمهوری آمریکا پرداخته میشود. ترامپ با وعده کاهش بیکاری بهعنوان ریاستجمهوری آمریکا روی کار آمد اما نتوانست این وعده را عملی کند. در دوران ریاستجمهوری وی آمریکا با بیشترین موج بیکاری در 50 سال اخیر روبهرو شده است. وی حتی نتوانست به وعدههای خود در خصوص به اوج رساندن صنعت فولاد آمریکا عمل کند. البته وی توانست تا حدی وعدههایش مبنی بر احیای معادن زغالسنگ را جامه عمل بپوشاند اما انتظاراتی را که برای بهبود صنعت فولاد این کشور وجود داشت برآورده نکرد و شاید این موفقیت هم مقطعی بود.
با وجود این نقطه مثبت کارنامه ترامپ را باید در برخی موارد جانبی اقتصادی جستوجو کرد. البته این کارنامه ضرر ایران را به دنبال داشت اما این عملکرد میتواند دلیلی برای انتخاب مجدد وی برای دور جدید ریاستجمهوری آمریکا بین رایدهندگان متعصب آمریکایی باشد. همانگونه که مستحضرید ایالات متحده آمریکا ارتباط نزدیکی با رژیم اشغالگر قدس دارد. ترامپ در دوران ریاست جمهوری خود توانست با استفاده از نفوذ خود در کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس ارتباط این کشورها با این رژیم (منحوس) را برقرار کند. این ارتباط از امارات آغاز شد و به سرعت نیز پیش رفت به گونهای که دو کشور ظرف هفتههای گذشته روابط اقتصادی خود را آغاز کردند. در ابتدا پرواز هوایی میان دو کشور برقرار شد و حتی اولین محموله کالا از امارات به مقصد رژیم اشغالگر قدس نیز ارسال شده و به این ترتیب ارتباط دریایی میان دو کشور آغاز شده است. بحرین دومین کشوری است که ارتباط با این رژیم را آغاز کرده و عمان یا کویت نیز درصدد برقراری ارتباط برآمدهاند.
با فوت رهبر کویت و روی کار آمدن شیخ نواف به عنوان امیر کویت از 29 سپتامبر و با توجه به اینکه شیخ نواف دنبالهرو سیاست امارات است، این احتمال وجود دارد که کویت نیز به زودی ارتباط با این رژیم اشغالگر را آغاز کند.
برقراری ارتباط میان رژیم اشغالگر صهیونیستی با کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس، موفقیت بزرگ ترامپ در دوران ریاست جمهوری خود بود. با توجه به تاثیر زیاد و غیرقابل کتمان یهودیان در اقتصاد آمریکا این پیروزی میتواند عامل موفقیت ترامپ در انتخابات آمریکا شود و حتی با وجودی که در حال حاضر که حدوداً دو هفته به انتخابات آمریکا باقی مانده و ترامپ از رقیب خود عقب است، این امکان وجود دارد که در لحظه آخر ترامپ برنده جلو آمده و برنده شود.
فارغ از مثبت یا منفی بودن شخص ترامپ، بورسهای جهانی از قاعده کلی تبعیت میکنند و همواره با تغییر سیاسی در ایالات متحده آمریکا دچار ترس شده و عقبنشینی میکنند. بنابراین اگر در این دوره جمهوریخواهان شکست بخورند و دموکراتها بر مسند قدرت قرار گیرند، این تغییر سیاسی، باعث میشود تا بورسهای دنیا با افت روبهرو شده و بازارهای کالایی دنیا از بورس لندن تا شانگهای و... عقبنشینی کرده و با افت قیمت روبهرو شوند.
اما با انتخاب ترامپ این بازارها به روال طبیعی خود که در حال حاضر مسیر صعود است، ادامه میدهند. این موضوع نیز مربوط به عملکرد ترامپ نبوده و خاصیت بازارهای دنیاست که با جابهجایی رئیسجمهور و حتی حزب حاکم آمریکا بهعنوان اقتصاد برتر دنیا با کاهش قیمت روبهرو میشوند.
تنش بین چین و آمریکا در کنار وضعیت مبهم انتخابات چگونه بر بازارهای کالایی اثرگذار خواهد شد؟
نتیجه انتخابات آمریکا برای چین بهعنوان دومین اقتصاد دنیا و بزرگترین بازیگر بازار کالایی بسیار مهم است. این کشور به دنبال تبدیل شدن به اقتصاد اول دنیاست و نتیجه این انتخابات تاثیری بسزا در زمان تحقق این هدف دارد. معتقدم اگر ترامپ مجدد بهعنوان رئیسجمهور انتخاب شود این امر تا سال 2024 محقق میشود اما با انتخاب جو بایدن این موضوع تا سال 2028 به تعویق خواهد افتاد.
طرح جاده ابریشم یکی از مهمترین پروژههای چین است که از سوی رئیسجمهور فعلی چین ارائه شد و در حال حاضر نیز رو به اتمام است. این طرح شامل چند راه زمینی و یک راه دریایی میشود و با اجرای آن حضور چین در تمامی اقتصادهای دنیا، کل آسیا و خاورمیانه و شمال آفریقا و اروپا پررنگ خواهد شد. این راه؛ شرق چین را به شمال آفریقا وصل میکند. بیش از 60 کشور جهان در این پروژه درگیر هستند و با نهایی شدن آن حضور چین به عنوان یک اقتصاد مطرح جهان در اولویت قرار میگیرد و در نهایت نیز این کشور بهتر میتواند اقتصاد دنیا را رهبری کند.
اگرچه ترامپ جنگ تجاری آمریکا علیه چین را آغاز کرد، اما واقعیت آن است که چین پیروز اصلی این جنگ بوده است. در حال حاضر دولت چین به این سیاستها عادت کرده و قدرتنماییای که چین داشت به خوبی نشان داد که میتواند در مقابل آمریکا عمل کند. بنابراین اگر ترامپ بر سر کار بیاید و با همین سیاستها پیش برود، چین بهتر میتواند شرایط را مدیریت کند. همانگونه که دیدیم چین توانست در کنترل کرونا موفق عمل کند. فارغ از اینکه خود این کشور مقصر بود یا نه، اما چین نشان داده که در زمان بحران مدیریت مناسبی دارد.
در این شرایط چین از استمرار حضور ترامپ در مسند ریاستجمهوری سود میبرد چراکه تصمیمات ناشیانه ترامپ و عملکرد صفر و صدی وی به سود چین است و زمینهای را ایجاد میکند که چین تا سال 2024 اقتصاد اول دنیا شود.
شاید در نگاه اول تنشهای تجاری بین چین و آمریکا که در سالهای قبل در برابر رشد اقتصادی چین مانعتراشی کرد به زیان هیات حاکمه فعلی این کشور باشد ولی ذات همین تنشها در کنار افزایش توانمندیهای روزشمار چین در رقابت با آمریکا و آمارهای مثبت اقتصادی این کشور در حوزه تولید و صادرات، نشان میدهد که چینیها چندان هم از پیروزی ترامپ نگران نخواهند شد. شایعات و شنیدههای مختلف از اثرگذاری روسیه بر انتخابات آمریکا هم مطلب جدیدی نیست که میتواند بسیاری از موارد جانبی را شفافسازی کند.
تجمیع دادههای فوق در کنار گامهای قدرتمند چین در مسیر حضور در اقتصاد سایر کشورها با سرمایهگذاریهای صورتگرفته در ابرپروژه جاده ابریشم جدید به معنی این است که چین فضایی آرام برای توسعه اقتصادی بیشتر خود میطلبد که تنشهای جانبی را برنتافته و شاید استمرار روند سیاسی فعلی در آمریکا با احتساب تجربه سالهای اخیر بتواند برای چینیها جذاب باشد ولی امکان تبعیت اقتصاد چین از تغییرات سیاسی و محیطی احتمالی هم به نسبت بالاست. البته همانگونه که اشاره شد رویکرد صفر و صدی ترامپ با تغییر موضعهای بعضاً صریح و سریع برای چینیها فضای بهتری را برای قدرتنمایی ایجاد میکند که هم به سود چین خواهد بود و هم برای بازارهای کالایی انتفاع قیمتی ایجاد خواهد کرد.