به نحو نامطلوب
آیا امکان حذف ریسک تقلب در صورتهای مالی شرکتها وجود دارد؟
تقلب در صورتهای مالی عبارت است از ارائه نادرست وضعیت مالی یک واحد تجاری از طریق ارائه نادرست و عامدانه مبالغ یا افشا برخی اطلاعات به منظور فریب دادن استفادهکنندگان؛ که این تقلب در شرکتها ممکن است توسط یک کارمند یا یک شخص بیرون از شرکت صورت گیرد. گزارشهای متقلبانه با هدف فریب دادن سرمایهگذاران و بستانکاران، افزایش قیمت سهام یک شرکت، تامین نقدینگی مورد نیاز و پنهان کردن زیانها و مشکلات مالی شرکت تهیه و ارائه میشود.
مجید اسکندری: تقلب در صورتهای مالی عبارت است از ارائه نادرست وضعیت مالی یک واحد تجاری از طریق ارائه نادرست و عامدانه مبالغ یا افشا برخی اطلاعات به منظور فریب دادن استفادهکنندگان؛ که این تقلب در شرکتها ممکن است توسط یک کارمند یا یک شخص بیرون از شرکت صورت گیرد. گزارشهای متقلبانه با هدف فریب دادن سرمایهگذاران و بستانکاران، افزایش قیمت سهام یک شرکت، تامین نقدینگی مورد نیاز و پنهان کردن زیانها و مشکلات مالی شرکت تهیه و ارائه میشود.
فقدان کنترلهای داخلی، قصور در اعمال کنترلها، اعتماد بیش از حد به کارمندان کلیدی، پرسنل سرپرستی بیصلاحیت، بیتوجهی به جزئیات و تعداد ناکافی کارمندان فرصتهایی است که تقلب در یک سازمان را ممکن میسازد. نبود رویههای تفویض اختیار مناسب، نبود سیستمهای حفاظت داراییها، تراکنشهای بزرگ، غیرعادی و پیچیده، تغییرات سریع حسابرسان، فعالیت در شرایط بحرانی، قصور در آموزش و عدم تاکید بر صداقت سازمانی در بروز تقلب تاثیر بسزایی دارند.
ذبیحالله رضایی, عضو انجمن بازرسان تقلب آمریکا بر این باور است که وجدان، بیطرف بودن، مستقل بودن، صلاحیت داشتن، قضاوت بجا و پاسخگویی تاثیر بسزایی در روند فعالیت شرکتها دارد و باید همواره سعی کرد که اخلاق بر روابط تاثیر بگذارد. بررسیها و تحقیقات نشان میدهد از هر یک دلار درآمد، شش سنت تقلب صورت میگیرد، یعنی شش درصد درآمدها در آمریکا و اروپا را تقلب تشکیل میدهد که این رقم در کشورهای در حال توسعه دو برابر است و حدود 13 درصد درآمد ناخالص ملی این کشورها را تقلب تشکیل میدهد. بروز تقلب، اظهار تقلب و گزارش آن در جامعه، باعث بیاعتمادی به گزارشها و ناامنی اقتصادی میشود و کاهش سرمایهگذاری و تولید را دربر دارد که این منجر به کاهش اشتغال، کاهش تولید ناخالص ملی و تضعیف اقتصاد کشور خواهد شد. رفتارهای کلان یک دولت به شکل فراقانونی، تغییرات پیدرپی مدیریت در بخش دولتی، نگاه کوتاهمدت مدیران دولتی، سایز و اندازه مبادلات و معاملات بخش دولتی، قدیمی بودن سیستمهای مالی و کنترلهای داخلی و نبود شیوههای مناسب تشویق کارمندان از مهمترین عوامل بروز تقلب در بخش دولتی به شمار میروند. برای انجام یک تقلب هنگفت، مشارکت اشخاص ثالث از نهادهای دیگر مانند بانکها، سازمانهای دولتی و... لازم است و هرچه میزان مشارکت بیشتر باشد ضرر به جامعه بیشتر وارد میشود. فرصت و امکان ارتکاب به تقلب زمانی افزایش مییابد که کنترلهای داخلی واحدها ضعیف، ارکان مدیریتی آن کماثر و کیفیت کار حسابرسی آنها پایین باشد. بیشترین تقلبها در زمینه تقلب سود و درآمد و کمترین تقلبها در زمینه حسابهای پرداختنی رخ داده است. تقلب صورتهای مالی ممکن است در ارائه بیش از واقع درآمدها و داراییها تا ارائه کمتر از واقع بدهیها و هزینهها انجام شود. این تقلبها اغلب در صورتهای مالی میاندورهای شروع شده و تا صورتهای مالی سالانه ادامه دارند. بیشترین حجم تقلبهای انجامشده مربوط به تقلب به صورت ایجاد معاملات صوری و جعلی است و از اینرو حسابرسان باید بیشترین توجه خود را به این موضوع معطوف کنند. مدیریت سود عمومیترین روش تقلب صورتهای مالی است.