«لیبرا» چیست؟
قهرمان دنیای رمزارزها یا گرگی در لباس میش؟
بر اساس گزارشهای بانک جهانی حدود 7 /1 میلیارد نفر از مردم سراسر جهان، در سال ۲۰۱۷ هیچ حساب بانکیای نداشتند. در میان کشورهای جهان چین با ۲۲۴ و هند با ۱۹۱ میلیون نفر بزرگترین جمعیت افراد بدون حساب در جهان را داشتند با این حال وضعیت کشورهایی مثل سودان جنوبی، آفریقای مرکزی و افغانستان که بیش از 80 درصد بزرگسالانشان به سیستمهای مالی دسترسی ندارند بسیار وخیمتر است.
این خلاف قانون اساسیه، تو نمیتونی پول خودت رو داشته باشی، انتشار پول وظیفه بانک مرکزیه.
جک! به من نگاه کن! مشکل من نیستم! مشکل اینه که پول کاغذی داره از بین میره، با سرعت زیاد! و بیتکوین در حال گسترشه! و اون همه مارو به جهنم میفرسته! تو برای بیتکوین نمیتونی قانون بذاری! حجم تراکنشهاش به بالاترین حد رسیده و تا حدی توسط ماینرهای چینی کنترل میشه! با E-Coin ما میتونیم دوباره کنترل رو در اختیار بگیریم! این ماییم که حاکمیت داریم! من بهت اطمینان میدم به تکتک کیف پولها دسترسی خواهی داشت. به تمام وامها، تمام تراکنشها. این یعنی ما میتونیم داراییهای جدید بسازیم [پول چاپ کنیم]! یعنی میتونیم دوباره بخش بانکی رو بازسازی کنیم بدون اینکه لازم باشه حتی منابعی از بخش دولتی با اون همه تبعات سیاسی بهشون تزریق کنیم!
رئیس جمهور بهم میخنده!
اما بالاخره میفهمه این درستترین کاریه که باید انجام بشه! این کار باید توسط یه شرکت خوب آمریکایی انجام بشه! میخوای روش مقررات بذاری؟ من بهت دسترسی مخفی میدم! هر چی که بخوای! فقط جلوی این کارو نگیر... شکستها، هنوز میتونن سودآور باشن!
این بخشی از دیالوگ «فیلیپ پرایس» (مدیرعامل E-Corp) و «جک لو» (وزیر خزانهداری آمریکا) در فصل دوم سریال «آقای روبات» است. فیلیپ برای مقابله با بیتکوین و حفظ قدرت و ثروتش قصد ایجاد یک پول الکترونیکی متصل به دلار آمریکا را دارد و حاضر است هر امتیازی را که لازم باشد، در اختیار دولت آمریکا قرار دهد. این بخش از سریال در سال 2016 پخش شده است. تقریباً سه سال پیش! اگر E-Coin شما را یاد لیبرا میاندازد تنها نیستید. خیلیهای دیگر در سراسر جهان همین نظر را دارند. اما آیا واقعاً این دو به هم شبیهاند؟ در این یادداشت سعی شده است بدون پیشداوری (که ممکن نیست!) به بررسی رمزارز لیبرا بپردازیم و ببینیم فیسبوک و دوستانش چطور قصد دارند سلطه خود را به بازارهای مالی تسری دهند. برای شروع ببینیم لیبرا چیست؟ در سادهترین تعریف، لیبرا یک ارز دیجیتالی رمزنگاریشده با پشتوانه دارایی است که مدعی است به صورت غیرمتمرکز اداره میشود. در این مورد بیشتر خواهیم گفت اما قبل از آن، پاسخ به این سوال ضروری است که اصلاً چرا به چنین ارزی نیاز داریم؟ در واقع لیبرا قرار است چه مشکلی را حل کند که تا امروز لاینحل باقی مانده است.
مساله چیست؟
بر اساس گزارشهای بانک جهانی حدود 7 /1 میلیارد نفر از مردم سراسر جهان، در سال ۲۰۱۷ هیچ حساب بانکیای نداشتند. در میان کشورهای جهان چین با ۲۲۴ و هند با ۱۹۱ میلیون نفر بزرگترین جمعیت افراد بدون حساب در جهان را داشتند با این حال وضعیت کشورهایی مثل سودان جنوبی، آفریقای مرکزی و افغانستان که بیش از 80 درصد بزرگسالانشان به سیستمهای مالی دسترسی ندارند بسیار وخیمتر است. نکته امیدوارکننده اینجاست که حدود یک میلیارد نفر از این جمعیت، تلفن همراه دارند و نیمی از آنها به اینترنت هم دسترسی دارند. بنابراین اگر تکنولوژیای وجود داشته باشد که به راحتی ارسال یک پیامک، بتواند «تراکنش مالی خرد» با هزینه تراکنش ناچیز ارسال کند، بخش زیادی از مردم جهان را میتوان به نظام مالی بینالمللی وصل کرد، و این اتفاق، فوقالعاده است! لیبرا مدعی است، به این منظور، یعنی ایجاد یک ارز و زیرساخت مالی جهانی به منظور توانمند کردن میلیاردها نفر از مردم جهان ایجاد شده است. اما چرا سایر کریپتوکارنسیهای دیگر نظیر بیتکوین نمیتوانند این کار را انجام دهند؟ به دو دلیل، اول، نوسان زیاد قیمت و دوم، هزینه تراکنش بالا برای پرداختهای خرد. در واقع رمزارزهایی شبیه بیتکوین از سه ویژگی یک پول مطلوب، یعنی «واسطه مبادله بودن»، «وسیله ذخیره ارزش بودن» و «وسیله محاسبه ارزش بودن»، در دو مورد اول ضعف اساسی دارند. اما لیبرا برای حل این دو مشکل راهحلهایی دارد که در ادامه در مورد آنها بحث خواهیم کرد.
لیبرا دقیقاً چیست؟
لیبرا یک رمزارز با پشتوانه دارایی است که توسط شبکهای غیرمتمرکز مدیریت و کنترل میشود و طبق برنامه زمانبندی قرار است در نیمه اول سال 2020 عملیاتی شود. اما این جمله بهتنهایی گویای همه واقعیت لیبرا نیست و توضیحات بیشتری در خصوص دو عبارت «پشتوانه دارایی» و «شبکه غیرمتمرکز» ضروری است. پشتوانه دارایی: هر لیبرا به عنوان واحد پول این شبکه، دارای پشتوانه سبدی از چند ارز معتبر جهانی و اوراق بهادار کوتاهمدت دولتهای معتبر است. همینجا باید به این نکته توجه کنیم که تمام پشتوانه لیبرا، داراییهای رایج سنتیای است که تماماً تحت کنترل و مدیریت بانکهای مرکزی (دولتها به معنی عام) قرار دارند.شبکه غیرمتمرکز: لیبرا توسط شبکهای غیرمتمرکز از شرکتها (نودها) اداره میشود. اما در ابتدا همه نمیتوانند جزو این شبکه باشند و برای عضویت در این شبکه علاوه بر سرمایهگذاری ده میلیوندلاری، تایید انجمن لیبرا متشکل از سرمایهگذاران اولیه ضروری است. در واقع برای تایید لازم است متقاضیان شاخصها و ویژگیهای حداقلیای داشته باشند. برای مثال نهادهایی که در حوزه کسبوکار، درخواست عضویت در انجمن لیبرا را دارند باید حداقل دو ویژگی از موارد زیر را داشته باشند:
ارزش بازاری به میزان بیش از یک میلیارد دلار یا موجود مشتری به میزان بیش از 500 میلیون دلار. بیش از 20 میلیون مشتری در سال در مقیاس بینالمللی. بودن در لیست صد برند برتر در صنعت خود بر اساس ارزیابی موسسات رتبهبندی معتبر.
بنابراین با توجه به نکات فوق، بلاکچین لیبرا را میتوان یک «بلاکچین عمومی مجوزدار» دانست، برخلاف بلاکچین بیتکوین، که یک «بلاکچین عمومی بدون مجوز» است. یعنی هر شخصی بدون هیچ مجوزی میتواند به شبکه بیتکوین وصل و در مدیریت آن مشارکت کند اما این امکان «حداقل در سالهای ابتدایی» برای شبکه لیبرا وجود ندارد. گرچه در بلندمدت هدف این است که بلاکچین لیبرا به سمت یک بلاکچین عمومی بدون مجوز بر اساس الگوریتم اجماع اثبات سهام حرکت کند.
بنابراین بهطور خلاصه و بر اساس ادعای شفافنامه لیبرا، این رمزارز دارای سه ویژگی کلیدی است: اول، بر بستر یک بلاکچین قابل اعتماد، مقیاسپذیر و امن بنا نهاده شده است. دوم، پشتوانهای از داراییها برای آن وجود دارد، یعنی هر لیبرا یک ارزش ذاتی! دارد. سوم، تحت کنترل انجمن مستقل! لیبرا اداره میشود. بلاکچین لیبرا، برای جلب اعتماد عمومی متن باز است و امکان مشارکت جمعی، برای توسعه خود بلاکچین و اپلیکیشنهای مرتبط با آن وجود دارد. در شفافنامه لیبرا عنوان شده است که این رمزارز برخلاف اغلب رمزارزها دارای پشتوانه دارایی واقعی! است. اما آیا واقعاً اینگونه است؟ برای توضیح بد نیست کمی در خصوص این پشتوانه بحث کنیم.
«ذخیره لیبرا» ؛ نهاد مدیریت دارایی لیبرا
همانطور که پیشتر گفته شد، پشتوانه لیبرا سبدی از اسکناسهای رایج و اوراق قرضه کوتاهمدت دولتی دولتهای معتبر جهانی است. بنابراین این ادعا که لیبرا دارای ارزش ذاتی است محل تردید است. چراکه اساساً هیچ اسکناس دولتیای پس از قطع رابطه دلار و طلا توسط نیکسون، رئیسجمهوری وقت آمریکا، در سال 1971 دارای ارزش ذاتی نیست و لیبرا هم صرفاً دارای ارزش اعتباری است. به هر حال پشتوانههای لیبرا، که در ابتدا منابع سرمایهگذاری شرکتهای پایهگذار آن است توسط نهادی به نام «ذخیره لیبرا» نگهداری و مدیریت میشوند. وظیفه این نهاد مدیریت منابع و کسب سود از این منابع است. متناسب با تزریق نقدینگی به اقتصاد جهانی، رقم اسمی ذخیره لیبرا نیز افزایش مییابد و بر اساس آن لیبرای جدید منتشر میشود. در مقابل هر زمان به هر دلیلی منابعی از این سبد خارج شد، متناسب با آن لیبرا از گردش خارج خواهد شد. بنابراین میزان عرضه لیبرا محدودیت ندارد و متناسب با بزرگ و کوچکی اکوسیستم لیبرا تغییر خواهد کرد. برای تبادل لیبرا با ارزهای دولتی نیز اکسچنجهایی وجود خواهد داشت. با توجه به متنوع بودن این سبد ریسک نوسانات این ارز نسبت به ارزهای دولتی کمتر است. در واقع یکی از ارزشهای پیشنهادی لیبرا نیز همین است. ذکر این نکته ضروری است که با توجه به پشتوانه لیبرا، ارزش لیبرا به سبدی از داراییها متصل است و بنابراین قیمت آن در مقابل ارزهای مختلف نوسان خواهد داشت. با این حال سیاست کلی، تلاش برای کاهش نوسانات ذخایر لیبرا است. چارچوب فعالیت این نهاد از طریق یک برنامه سیاستی که توسط اعضای انجمن تصویب شده است تعیین شده و این چارچوب تنها توسط انجمن قابل تغییر است. سیاست کلی «ذخیره لیبرا» این است که منابع خود را در داراییهای کمریسک با نقدشوندگی بالا سرمایهگذاری کند. منابع هم از لحاظ نوع و هم از لحاظ مکان جغرافیایی نگهداری، متنوع و توزیعشده هستند. به ادعای شفافنامه لیبرا، شفافیت، ایجاد امکان حسابرسی و امنیت از ویژگیهای نگهداری داراییهای لیبرا است. با توجه به وجود اوراق قرضه دولتی در سبد دارایی، به ذخایر لیبرا سود تعلق میگیرد. سوال بعدی این است که این سود متعلق به چه کسانی است؟ بر اساس شفافنامه سود داراییهای لیبرا برای پوشش هزینههای توسعه و نگهداری سیستم، تحقیق و توسعه، پایین نگه داشتن هزینه تراکنش و اگر منابعی باقی ماند توزیع سود به سرمایهگذاران اولیه که منابع لازم برای ایجاد این سیستم را ایجاد کردهاند استفاده خواهد شد. به هر حال چیزی که قطعی است این است که هیچ سودی به کاربران پرداخت نمیشود.
بلاکچین لیبرا: لیبرا بر بستر یک بلاکچین اختصاصی با قابلیت نوشتن قراردادهای هوشمند ساخته شده است. سه ویژگی کلیدی این بلاکچین به شرح زیر است:
1- طراحی و استفاده از یک زبان برنامهنویسی جدید به نام Move برای نوشتن قراردادهای هوشمند در بستر لیبرا
2- استفاده از رویکرد اجماع تحمل خطای بیزانس یا BFT. با توجه به اینکه در لیبرا استخراج وجود ندارد، نودها تنها تراکنشها را پردازش و صحتسنجی میکنند. پروتکل اجماع BFT این اطمینان را ایجاد میکند که حتی در صورت رفتار نامطلوب یکسوم نودها باز هم کل پلتفورم درست عمل کند. یکی از مهمترین ویژگیهای این سیستم اجماع، سرعت بالای پردازش و مصرف پایین انرژی برای دستیابی به اجماع در مقایسه با روش کمسرعت و پرمصرف «اثبات کار» است که در بیتکوین مورد استفاده قرار میگیرد. هرچند در بلندمدت لیبرا قصد دارد سیستم اجماع خود را به «اثبات سهام» تغییر و بلاکچین را از حالت مجوزدار به بدونمجوز تغییر دهد.
3- استفاده از ساختار داده بلاکچینی. ساختار ذخیره دادهها در لیبرا به صورت بلاک خواهد بود و سیستم کنترل حسابها شبیه به اتریوم و بر اساس موجودی حساب است. بلاکچین لیبرا برای عموم قابل مشاهده است و این مساله امکان تحلیل و بررسی مواردی نظیر تخلف و کلاهبرداری در سیستم را برای مجموعههای جانبی فراهم میکند.
چه کسی لیبرا را مدیریت میکند؟
پلتفورم لیبرا به صورت اشتراکی توسط اعضای انجمن لیبرا مدیریت میشود. این انجمن به عنوان انجمنی مستقل و غیرانتفاعی، وظیفه راهبری و حکمرانی پلتفورم را بر عهده دارد. دفتر مرکزی انجمن در ژنو سوئیس مستقر خواهد بود. اعضای انجمن در نقاط مختلف جغرافیایی توزیع شدهاند و دارای کسبوکارهای متنوعی در حوزههای پرداخت، تکنولوژی و فروشگاه، ارتباطات مخابراتی، بلاکچین، سرمایهگذاری خطرپذیر، موسسات غیرانتفاعی، سازمانهای چندملیتی و موسسات علمی و تحقیقاتی هستند. هدفگذاری اولیه برای سال 2020 این است که تعداد این موسسات به حدود 100 موسسه برسد. به نمایندگی از این مجمع، شورایی به نام شورای انجمن لیبرا وظیفه مدیریت انجمن و سیاستگذاری در لیبرا را برعهده دارد. بهطور کلی پس از راهاندازی لیبرا، تمام اعضا تعهدات، امتیازات و التزامات مالی یکسانی دارند. در این شورا سیاستهای کلیدی و تصمیمات فنی، به دوسوم رای اعضا برای تصویب نیاز دارد. در این میان، در بدو امر فیسبوک به عنوان محور اصلی توسعه لیبرا، شرکتی به نام کالیبرا ایجاد کرده است که به نمایندگی از شبکه لیبرا اقدامات فنی و غیرفنی توسعه لیبرا را انجام خواهد داد. در سالهای بعد، تیم مدیریتی لیبرا توسط اعضا انتخاب خواهد شد. نحوه تصمیمگیری یکی از مهمترین سازوکارهای حاکمیتی لیبراست. اگرچه شورای انجمن لیبرا بخش زیادی از اختیارات خود را به تیم مدیریتی واگذار کرده است اما همیشه امکان سلب اختیار و اعمال تغییرات و نظرات خود را دارد. فارغ از اینکه اعضا جزو سرمایهگذاران اولیه باشند که توکن خریداری کردهاند یا بعد از راهاندازی لیبرا خریداری و سپرده کردهاند، حق رای دارند. اگرچه وزن رای اعضا بسته به میزان سرمایهگذاری آن عضو در لیبرا است اما یک عضو انجمن میتواند حداکثر یک حق رای یا یک درصد از وزن رای شورا را داشته باشد (هر کدام که بزرگتر بود)، این سازوکار برای جلوگیری از تمرکز قدرت طراحی شده است. با این حال این سقف ربطی به میزان سود سرمایهگذاری اعضا ندارد و میزان سود دقیقاً مطابق با نسبت سرمایهگذاری اعضا توزیع خواهد شد.
منابع تامین مالی لیبرا
منابع مالی لیبرا از دو طریق تامین خواهد شد، سرمایهگذاران (اعضای انجمن) و کاربران. انجمن به سرمایهگذاران بابت تامین منابع، توکن لیبرا واگذار میکند تا برای ترویج و توسعه کاربردپذیری لیبرا، در شبکههای خود از آن استفاده کنند. همین مساله یکی از دلایل کلیدی تعیین معیارهای سختگیرانه و سطح بالا برای عضویت در انجمن لیبرا است که عملاً اعضا را محدود به شرکتهای بزرگی میکند که بازار مناسبی برای بازاریابی و توسعه لیبرا داشته باشند. از طرف دیگر کاربران نیز با پرداخت پول رایج میتوانند لیبرا تهیه کنند. بنابراین تعداد لیبراها با افزایش تعداد کاربران به مرور بیشتر خواهد شد. منابع دریافتی نیز تبدیل به داراییهای سبد موجود در ذخیره لیبرا میشود.
چه کسانی میتوانند عضو انجمن لیبرا شوند؟
بر اساس شفافنامه منتشرشده، اعضای اولیه شورا که بنیانگذاران لیبرا هستند به عنوان نودهای اولیه فعالیت خواهند کرد. برای اینکه نهادی در ابتدای کار عضو شورا شود باید حداقل 10 میلیون دلار از طریق خرید توکن لیبرا در پروژه سرمایهگذاری کند. توکن لیبرا در زمان راهندازی شبکه به لیبرای با پشتوانه تبدیل خواهد شد. هر 10 میلیون دلار سرمایهگذاری یک حق رای خواهد داشت ولی این حق رای دارای سقف است. همچنین سرمایهگذاران الزاماً برای داشتن حق رای باید به عنوان نود تاییدکننده تراکنشها نیز فعالیت کنند. به مرور با ورود اعضای جدید، یعنی کسانیکه حداقل حجم سرمایهگذاری را انجام داده و به عنوان نود تاییدکننده فعالیت میکنند، شبکه با طی کردن مراحل مشخص توسعه فنی و غیرفنی، از یک پلتفورم عمومی مجوزدار به یک پلتفورم عمومی بدون مجوز تبدیل خواهد شد. بنابراین پروتکل لیبرا برای چند سال اول دارای محدودیت در تعداد نودهای تاییدکننده و اعضای شوراست. هدفگذاری اولیه این است که در سال پنجم حداقل 20 درصد از قدرت رایدهی در شورا به نودهای جدیدی تخصیص پیدا کند که از طریق خرید و سپردهگذاری لیبرا در انجمن عضو شدهاند و جزو سرمایهگذاران اولیه نبودهاند.
حریم خصوصی و مقرراتگذاری
در شفافنامه لیبرا، صریحاً قید شده است که بنیانگذاران لیبرا تنها راه ایجاد یک سیستم پایدار، امن و قابل اعتماد را همکاری و تعامل تمام بازیگران مالی و غیرمالی در چارچوب قوانین ضدپولشویی و مبارزه با تامین مالی تروریسم میدانند و بدیهی است این مساله بدون ارتباط تنگاتنگ با نهادهای حاکمیتی و دولتی میسر نخواهد بود. در واقع تمامی افراد برای استفاده از این سرویس باید مراحل احراز هویت (KYC) را طی کنند. این مساله یکی از نقدهای جدی طرفداران حفظ حریم خصوصی و اکوسیستم ضددولتی رمزارزهاست که لیبرا را رمزارزی حاکمیتی میدانند که همواره امکان نقض حریم خصوصی کاربران خود را در سطح بالایی دارد. بهطوری که چانگپنگ ژاو، بنیانگذار و مدیرعامل اکسچنچ معروف بایننس در توئیتی در نقد لیبرا نوشته است: «لیبرا نیازی به KYC ندارد، آنها اطلاعات بیش از دو میلیارد نفر را دارند، نهفقط نامشان را، شماره شناسایی، آدرس، تلفن، دوستان و آشنایان، محل زندگی، حتی موقعیت جغرافیایی لحظهای کاربران خود را! آنها شما را بهتر از خود شما میشناسند و حالا میخواهند به کیف پول شما هم دسترسی داشته باشند!» گرچه با توجه به اخبار منتشرشده در خصوص مذاکرات بایننس برای لیست کردن لیبرا در این اکسچنج و حتی حضور بایننس به عنوان یکی از اعضای انجمن لیبرا و فعالیت به عنوان یک نود! تردیدهای جدیای در صداقت آقای ژاو وجود دارد، اصل توئیت قابل تامل است. از دیگر افراد تاثیرگذار در جامعه بلاکچینی که به شدت از لیبرا انتقاد کرده است ژوزف لوبین بنیانگذار پلتفورم معروف اترویم است. لوبین در اظهار نظری گفته است: «لیبرا گرگی متمرکز در لباس گوسفندی غیرمتمرکز است.» «در حالی که به اذعان شفافنامه لیبرا، هر روز اعتماد مردم به سیستمهای غیرمتمرکز بیشتر میشود، لیبرا افراد را از مسیری دیگر باز هم به سمت ارزهای متمرکز و دولتهایی هدایت میکند که قرار بود ارزهای غیرمتمرکز جایگزین آنها شوند.» بنابراین اعتماد به لیبرا فرقی با اعتماد به دلار و یورو و یوآن و بانکهای مرکزی منتشرکننده این ارزها ندارد و این بنیادیترین ایرادی است که به لیبرا وارد است. با این حال بسیاری معتقدند ورود فیسبوک و مشارکت گسترده بسیاری از شرکتهای بزرگ در این پروژه، با توجه به جامعه کاربران چندمیلیاردیشان، فرصت بینظیری برای آشنایی مردم با مفاهیم مرتبط با دنیای بلاکچین و رمزارزها و اعتماد به سیستمهای غیرمتمرکز فراهم خواهد کرد و از این زاویه این مساله به نفع جامعه جهانی رمزارزهاست. به علاوه به نظر میرسد توان فنی بالای تیم لیبرا، نهایتاً محصولی طراز اول از لحاظ فنی و کاربردی به مخاطبان هدف خود ارائه دهد و شاید نوآوریهای این محصول بتواند حتی به دیگر محصولات بلاکچینی غیرمتمرکز و توسعه دانش این حوزه کمک کند. در واقع جامعه بلاکچینی جهانی خصوصاً اکسچنجها و شرکتهای ارائهدهنده خدمات بلاکچینی بزرگترین منفعت را از لیبرا خواهند برد. در مجموع میتوان گفت بهرغم نقدهای فلسفی و بنیادینی که به لیبرا وارد است، از لحاظ کسبوکاری احتمال موفقیت این پروژه بسیار بالاست و مدل کسبوکاری این رمزارز شانس بسیار زیادی برای فراگیری در سطح جهانی دارد. هرچند نمیتوان لیبرا را رقیبی جدی برای بیتکوین و رمزارزهای غیرمتمرکز مشابه دانست، اما رقابت این رمزارز با ارزهایی نظیر ریپل، سرویسهای تسویه حساب و جابهجایی بینالمللی پول، پلتفورمهای با قابلیت قراردادهای هوشمند نظیر اتریوم و رمزارزهای باثبات بسیار جدی است.در پایان باید تاکید کرد به دلیل الزامی بودن احراز هویت افراد و تبعیت این رمزارز از قوانین ایالاتمتحده، امکان استفاده از این رمزارز در صورت عدم رفع تحریمهای آمریکا برای کاربران ایرانی وجود ندارد.