شناسه خبر : 31301 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

چارچوب‌های حکمرانی کارآمد

بابک حیدری از آثار اقتصادی و اجتماعی توسعه پلت‌فورم‌های دیجیتالی می‌گوید

چارچوب‌های حکمرانی کارآمد

در یک‌سال اخیر با توجه به شرایط حاکم بر اقتصاد ایران، اپلیکیشن‌های نیازمندی اینترنتی با رشد و اقبال عمومی مواجه شده‌اند. رشد این استارت‌آپ‌ها در بازار دست دوم به نظر می‌رسد با آثار مثبت اقتصادی، زیست‌محیطی، اجتماعی و فرهنگی با توجه به خدماتی که ارائه می‌کنند، همراه بوده اما در این میان با رشد این تکنولوژی چالش‌هایی هم به وجود آمده که برخی از آنها موانعی بر سر راه فعالیت آنها به وجود آورده است. به این بهانه با بابک حیدری دانشیار کالج مهندسی و مدرسه سیاستگذاری عمومی دانشگاه نورث‌ایسترن در بوستون آمریکا درباره مکانیسم فعالیت و چالش‌های پیش‌روی کسب‌وکارهای نوین مبتنی بر پلت‌فورم به گفت‌وگو پرداختیم.

♦♦♦

اپلیکیشن‌های نیازمندی اینترنتی مانند؛ دیوار که بیشتر حجم فعالیت‌شان در بازار کالاهای دست دوم است، اخیراً با رونق قابل توجهی در ایران مواجه شده‌اند. با توجه به این امر ارزیابی شما از کارکرد این نوع استارت‌آپ‌ها  از بعد تکنولوژی و اقتصادی چیست؟

البته حوزه فعالیت اپلیکیشن‌هایی مانند دیوار و شیپور فراتر از بازار کالاهای دست دو است، چراکه علاوه بر کالا حوزه خدماتی مانند کاریابی و استخدام و رویدادها را هم دربر می‌گیرد و همین‌طور در مبادلات کالا بستری برای مبادله بی‌واسطه کالاهای نو هم هست. اما از اینکه بگذریم، پلت‌فورم‌های دیجیتالی از این قبیل هزینه‌های تراکنش مانند هزینه‌های جست‌وجو و ارتباط بین طرفین مبادله و به تبع آن اصطکاک موجود در بازار را کاهش می‌دهد. این از یک‌سو باعث انتقال بخشی از آگهی‌ها و مبادلات موجود از پلت‌فورم‌های سنتی‌تری مانند آگهی‌های روزنامه یا بنگاه‌های واسطه به این پلت‌فورم‌ها می‌شود که نمونه آن به‌خصوص در بازار املاک و خودرو و خدمات استخدام و کاریابی دیده می‌شود. اما این همه مساله نیست. کاهش هزینه‌های تراکنش می‌تواند اصولاً حوزه‌های جدیدی از مبادلات را که پیش از این ناممکن یا دشوار بود به وجود بیاورد. این به‌خصوص برای کالاهایی که به دلیل ناهمگون بودن عرضه یا محدود بودن تقاضا بازار استاندارد دست‌دویی برایشان موجود نیست صدق می‌کند. نمونه‌هایی مانند سازهای موسیقی، ابزار هنری، کتاب‌های قدیمی و نایاب و وسایل بچه از این دست‌ هستند که پلت‌فورم‌های دیجیتالی در آنها نقش میسرسازی را دارد. اپلیکیشن‌های بازارهای چندسویه مثال خوبی از سیستم‌های پیچیده فنی-اجتماعی هستند و به تبع آن از بعد تکنولوژی هم پتانسیل بالایی برای نوآوری و تاثیرگذاری، به‌خصوص در زمینه طراحی همزمان فنی و چارچوب‌های مدیریت و حکمرانی پلت‌فورم دارند که فکر می‌کنم در ادامه گفت‌وگو به آنها بیشتر می‌پردازیم.

 گفته می‌شود تعداد آگهی‌های اپلیکیشن دیوار از سال گذشته با توجه به شرایط حاکم بر اقتصاد ایران با رشد چشمگیری مواجه شده است. با توجه به اینکه فرهنگ استفاده از کالاهای دست دوم در جامعه ایرانی چندان رواج نداشته، ارزیابی شما از این مساله چیست؟ چقدر شرایط فعلی اقتصاد ایران در این زمینه اثرگذار بوده است؟

 اجازه بدهید کمی روی فرضیات این سوال تامل کنیم. اول اینکه نبودن بازار گسترده خرید و فروش کالاهای دست دو لزوماً به معنی نبود فرهنگ استفاده از این کالاها نیست، چون‌ پیش از گسترش بازارهای دیجیتال موجود هم حجم قابل توجهی استفاده از بعضی کالاهای دست دو وجود داشت که بیشتر مبادلاتش خارج از بازار و بین فامیل و دوستان بود. طبعاً سرویسی مثل دیوار حجم و گستره این مبادلات را افزایش داده، اما اظهار نظر در مورد میزان تاثیرش بر تغییر فرهنگ نیاز به مطالعه دقیق‌تر دارد. طبعاً می‌توان انتظار داشت که به موازات کم شدن توان خرید جامعه، بازارهایی مانند خدمات تعمیر کالاهای قدیمی یا همین بازارهای دست دو رونق بیشتری بگیرد. اما در مورد اینکه چقدر از افزایش اقبال به اپلیکیشنی مثل دیوار را باید به حساب شرایط بحران اقتصادی و رونق استفاده از کالاهای دست دو گذاشت هم باید با احتیاط بیشتر نظر داد. چراکه از یک طرف بخش بزرگی از آگهی‌های دیوار مربوط به املاک و خودرو است که شرایط متفاوتی از بازار‌هایی  مانند بازار دست‌دوم لوازم خانه دارد. از طرف دیگر شرایط اقتصادی دو سال اخیر همزمان شد با افزایش ضریب نفوذ اپلیکیشن‌های مختلف بازارهای آنلاین و معلوم نیست که چه سهمی از افزایش استفاده از اپلیکیشن‌های بازار دست دو به خاطر شرایط اقتصادی باشد. آیا فرضاً سرعت رشد آگهی‌های لوازم منزل دست دو از سرعت رشد آگهی‌های خرید و فروش خودرو و املاک بیشتر بوده؟ با یک مطالعه آماری دقیق که تغییرات زمانی و تفاوت‌های منطقه‌ای استفاده از هر کدام از بخش‌های این بازارها را دربر داشته باشد می‌توان جواب این سوال و میزان سهم هر یک از این عواملی را که نام بردیم دقیق‌تر داد. فکر می‌کنم سعی در پاسخ دقیق‌تر دادن به این سوال پروژه می‌تواند پژوهش جالب و مفیدی باشد و می‌تواند زمینه‌های ارتباطات بیشتری بین شرکت‌های پلت‌فورمی با دانشگاهیان را به وجود بیاورد.

با توجه به وضعیت اقتصاد ایران توسعه خدمات‌رسانی استارت‌آپ‌های نیازمندی اینترنتی چقدر در بهبود سطح رفاه مردم اثرگذار است؟ از طرف دیگر رشد این استارت‌آپ‌ها در بازار دست دوم در مجموع چه مزایای اقتصادی مانند ایجاد اشتغال و کاهش هزینه‌ها، خروج ارز و... . در اقتصاد ایران دارند؟

این قبیل شرکت‌ها از یک طرف باعث کاهش ورود و مشارکت در بازار در سمت عرضه، و از طرف دیگر باعث کم شدن هزینه‌های جست‌وجو در سمت تقاضا می‌شود. اثر مستقیم این مساله به وجود آمدن امکان یکپارچه‌ای برای مبادله بین تعداد زیادی خریدار و فروشنده است که پیش از این پراکنده و بخش‌بخش بوده‌اند. از طرف دیگر در اقتصاد مرکزمحور ایران این قبیل پلت‌فورم‌ها پتانسیل این را دارند که با میسر کردن ارتباط مستقیم بین فروشنده و خریدار اهمیت فاصله جغرافیایی و به تبع آن اهمیت زندگی و فعالیت اقتصادی در شهرهای بزرگ را تا حدی کاهش دهند. علاوه بر این، پلت‌فورم‌های مبادلات مستقیم به شرط طراحی چارچوب‌های حکمرانی کارآمد و تعبیه سازوکارهای اعتمادسازی می‌توانند به گسترش عرضه مستقیم خدمات، به تبع آن گسترش اشتغال و حتی تحول مفهوم اشتغال بینجامند. چیزی که نمونه‌هایی از آن را در استارت‌آپ‌های ایرانی هم می‌توان دید و حوزه‌های فعالیت آن می‌تواند بسیار گسترده‌تر هم شود. البته در کنار مزایای این قبیل سرویس‌ها، بحث‌های زیادی هم در مورد جنبه‌ها و طبعات منفی فردی-اجتماعی آنها مطرح است که خیلی‌هایشان به طبیعت تراکنشی، کوتاه‌مدت و بعضاً ناشناس ارتباطات شکل‌گرفته در این پلت‌فورم‌ها مربوط می‌شود و جزئیاتش در چارچوب گفت‌وگوی امروز ما قرار نمی‌گیرد. من فکر می‌کنم تحول مفهوم اشتغال در یکی‌دو دهه آینده تا حد زیادی اجتناب‌ناپذیر است.

فراگیری این نوع استارت‌آپ‌ها در عرصه اجتماعی، زیست‌محیطی و فرهنگی چه اثرگذاری دارند؟

اگر تمرکز را روی تاثیر گسترش بازار کالاهای دست‌دو بگذاریم، بیشترین بحث روی اثرگذاری زیست‌محیطی این بازار صورت گرفته و بعضاً حتی استفاده از کالای دست دو به عنوان یکی از پایه‌های مصرف پایدار (در کنار تولید پایدار) نام برده شده است. البته این نظر منتقدانی هم دارد که معتقدند توسعه بازار کالاهای دست دو لزوماً اثر مثبت زیست‌محیطی ندارد و بعضاً قیمت کم این کالاها ممکن است به خرید کالاهایی که نیاز چندانی هم به آن نیست منجر شود -هر کس که یک‌بار به حراج‌های خانگی سر زده احتمالاً این مساله را تجربه کرده. از طرف دیگر در محاسبات زیست‌محیطی باید آن کالای دیگری را که با بودجه پس‌انداز‌شده از خرید کالای ارزان‌قیمت دست دو تهیه می‌شود هم در نظر گرفت. در هر صورت اینکه برآیند این اثرات به کدام سمت است سوالی است که مطالعات میدانی دقیق می‌طلبد. در چند موردی که این مطالعات انجام شده عموماً نتیجه به نفع استدلال اول بوده و فرضاً نشان داده شده که افزایش نفوذ Craigslist  در بعضی ایالت‌های آمریکا باعث کم شدن ضایعات مصرفی روزانه در حد ۱۵۰ گرم در روز شده است.

 چالش‌های بر سر راه توسعه این قبیل اپلیکیشن‌ها چیست و با چه مخاطراتی به ویژه در ایران مواجه‌اند؟

شاید بتوانیم این چالش‌ها را در سه سطح طبقه‌بندی کنیم که هر سه سطح هم کمابیش به صورتی از اعتماد و اطمینان مربوط می‌شوند. سطح اول نتیجه مستقیم عدم تقارن اطلاعات بین فروشنده و خریدار در مورد کالای مورد معامله است که باعث کاهش اطمینان به کیفیت کالاها یا خدمات ارائه‌شده در این پلت‌فورم‌ها می‌شود. اتفاقاً مثال مقاله معروف عدم تقارن اطلاعات جورج آکرلوف در همین زمینه خودرو دست دو بود. سطح دوم امکانی است که این قبیل سرویس‌ها به‌طور ناخواسته برای کلاهبرداری فراهم می‌کنند و سطح سوم چالش‌هایی است که در زمینه تعیین و ارزیابی قیمت‌ها، به‌خصوص برای کالاهای غیراستاندارد وجود دارد. این چالش‌ها همه ذی‌نفعان این سرویس‌ها را تحت تاثیر قرار می‌دهد، یعنی هم به واسطه اثر مستقیم روی اعتماد و اطمینان طرفین مبادلات روی دو سوی بازار تاثیر می‌گذارد، هم مدیریت پلت‌فورم را با چالش مواجه می‌کند و هم کار قانونگذار را دشوار می‌کند که این آخری می‌تواند با تصمیمات تک‌بعدی و نداشتن اشراف به جنبه‌های مختلف مساله، خودش به چالش جدی دیگری برای این اپلیکیشن‌ها تبدیل شود. البته برای همه این چالش‌ها راه حل فنی وجود دارد و سایت‌های ایرانی هم اخیراً این راه حل‌ها  را ارائه کرده‌اند.

شما به چالش کلاهبرداری اشاره کردید. با توجه به اینکه کارکرد کسب‌وکارهای نوین مبتنی بر پلت‌فورم‌هاست که به عنوان واسطه عمل می‌کنند و خریداران و فروشندگان را به هم وصل می‌کنند این امکان وجود دارد که برخی افراد از این مساله سوءاستفاده کنند. با توجه به این امر در دنیا برای حل و فصل این مسائل و تخلفاتی که در این بستر رخ دهد، چه تدابیری اتخاذ می‌شود؟

به دلیل همان سطوح مختلفی از چالش‌های پیش‌روی این خدمات که در سوال قبلی بحث کردیم، امکان تخلف و کلاهبرداری وجود دارد و این کلا‌هبرداری‌ها نه‌تنها تاثیر منفی روی طرف مغبون‌شده می‌گذارد، بلکه اگر تواتر و احتمال آن زیاد بشود کلیت کارایی این پلت‌فورم‌ها را هدف می‌گیرد. بخش قابل توجهی از تلاش برای رفع این چالش‌ها به‌طور کلی و کاهش ریسک تخلف و کلاهبرداری به‌طور خاص از طریق مکانیسم‌های حکمرانی (governance) خود پلت‌فورم‌ها حاصل می‌شود که طی آنها چارچوب‌هایی برای کسب اعتماد، حل اختلاف، ردیابی مبادلات، صحت‌سنجی ادعاها و مواردی از این قبیل طراحی و اعمال می‌شود. در واقع مقدار زیادی از موفقیت این کسب‌وکارها در کنار بیشینه کردن اثرات مثبت اجتماعی آنها به تعیین نقش نسبت حکمرانی درونی به قانونگذاری بیرونی مربوط می‌شود. راه‌هایی مانند احراز هویت کاربران می‌تواند کمک زیادی به حل مشکل کند.

 در کشورمان شاهدیم به‌جای حل مشکل و توجه به ویژگی‌های تکنولوژی برای استفاده بهتر از آنها، صورت مساله پاک می‌شود و عده‌ای خواستار ورود نهادهای انتظامی و تعطیل کردن استارت‌آپ می‌شوند. این نوع برخورد و نگاه به تکنولوژی چه هزینه‌ای ایجاد می‌کند و تکلیف قانونگذار چیست؟

حقیقتش هنوز درک دقیق و اتفاق نظری نه در دانشگاهیان و نه در سیاستگذاران در مورد شدت و شیوه قانونگذاری بازارهای چندسویه دیجیتالی وجود ندارد و نمی‌توان از یک فرمول واحد و پذیرفته‌شده در دنیا نام برد. در بعضی موارد قانونگذار با استناد به پیامدهای منفی بیرونی (تاثیر منفی روی ذی‌نفعانی به جز طرفین مبادله) بعضی از جنبه‌های این بازارها را محدود می‌کند که می‌شود مثال‌های زیادی به‌خصوص در مورد فعالیت سرویس‌هایی مثل Uber یا Airbnb ذکر کرد. اما این محدودسازی‌ها، صرف‌نظر از میزان بهینه آن تنها بخشی از وظیفه قانونگذار است. بسیاری از این مکانیسم‌های حکمرانی که اشاره کردم، به حمایت جدی و هوشمندانه قانونگذار و تهیه چارچوب‌هایی مثل تضمین حریم و اطلاعات خصوصی یا حقوق معنوی بستگی دارد و در برخوردهای واکنشی و کوتاه‌مدت، این دومی که خیلی مهم‌تر هم هست مغفول می‌ماند. در مورد شکل برخوردهایی که گفتید هم پاسخ مشخص است؛ در زبان انگلیسی ضرب‌المثلی هست که می‌گوید نوزاد را با آب تشت بیرون ننداز. طبعاً مثل خیلی موارد دیگر برخوردهای شتاب‌زده حذفی و پلیسی به بهانه جلوگیری از آثار منفی، امکان شکل‌گیری و رشد شرکت‌ها یا نهادهای نوپایی را که نیاز به یادگیری و آزمون و خطا دارند تا به حداکثر اثربخشی خود برسند سلب می‌کند.

سازوکار قیمت‌گذاری کالاها در این نوع اپلیکیشن‌ها بر چه اساسی است؟ نمونه‌های خارجی در این زمینه چگونه عمل می‌کنند؟ با توجه به مشکلاتی که در مورد قیمت‌گذاری با توجه به شرایط اقتصادی در اپلیکیشن‌های ایرانی وجود دارد در این زمینه چه باید کرد؟

اجازه بدهید که پاسخ این سوال شما را با یک چارچوب نظری ساده شروع کنم. یکی از تصمیمات مهمی که پلت‌فورم‌ها در طراحی ساختاری و حکمرانی‌شان باید بگیرند میزان کنترلی است که قصد دارند بر فرم قراردادی-مالی مبادلات روی پلت‌فورم‌شان اعمال کنند. به‌طور کلی می‌شود گفت هرچقدر کالا یا خدمات مبادله‌شده روی پلت‌فورم همگون‌تر و استانداردتر باشد، انگیزه و امکان بیشتری در جهت کنترل بیشتر برای پلت‌فورم‌ها به وجود می‌آورد. تصمیم بهینه پلت‌فورم‌ها در مورد قیمت‌گذاری و میزان دخالتشان در این زمینه هم یکی از همین موارد کنترلی است و بسته به همگونی مورد مبادله می‌تواند طیفی از رویکردها را دربر بگیرد. مثلاً تفاوت رویکرد دو شرکت Uber و Airbnb را در زمینه قیمت‌گذاری در نظر بگیرید. خدماتی که بر روی شرکت‌هایی مثل اوبر عرضه می‌شود تا حد زیادی همگون و استاندارد است بنابراین امکان دخالت حداکثری بر روی قیمت را به پلت‌فورم می‌دهد. اما این مساله در مورد Airbnb که اسکان موقت توریستی عرضه می‌کند و طیف متنوع‌تری از گزینه‌ها و سلایق را دربر می‌گیرد صادق نیست و به همین خاطر شرکت از دخالت مستقیم در قیمت‌گذاری خودداری می‌کند. این مساله حتی به شکل پررنگ‌تری در بازار کالاهای دست دویی مانند آثار و ابزار هنری و مبلمان و...  وجود دارد و هر تلاشی برای قیمت‌گذاری مستقیم به کاهش کارایی بازار منجر می‌شود.

همان‌طور که گفتید، مشکلات متعددی در مورد قیمت‌گذاری مطرح است و بعضی از این مشکلات در ایران شدیدتر هم هست. اما توجه کنیم که قیمت‌گذاری مستقیم تنها سازوکاری نیست که پلت‌فورم‌ها می‌توانند با مشکلات تعیین قیمت‌ مقابله کنند. آنها همچنین می‌توانند با استفاده از حجم وسیع اطلاعاتی که از خریداران، فروشندگان و معاملات انجام شده در دست دارند مکانیسم‌هایی برای تعیین قیمت کالا و خدمات طراحی کنند.  البته باید توجه داشت که یک بده‌بستان بنیادی بین استخراج و استفاده از این اطلاعات و هزینه‌های تراکنش وجود دارد. به همین دلیل است که شکل‌های مزایده‌ای که وزن را به سمت استخراج بهینه اطلاعات بازار و قیمت‌گذاری بهینه می‌گذاشت و در نسل اول مبادلات بی‌واسطه اینترنتی بسیار متداول بود، به دلیل همین بالا بودن هزینه ذهنی و زمانی شرکت در آنها در بسیاری موارد محبوبیت سابق را ندارد. البته راه‌های میانه‌ای هم در این بده‌بستان وجود دارد. یک راه موثر برای بازار ایران این است که چنین پلت‌فورم‌هایی، با استفاده از داده‌های خصوصیات کالا یا خدمات مورد مبادله و اطلاعات معاملات انجام شده و طبعاً با استفاده از الگوریتم‌های یادگیری ماشین، بازه‌ای از قیمت‌های پیشنهادی را تعیین کنند. این قیمت‌های پیشنهادی قرار نیست آزادی قیمت‌گذاری توسط فروشنده را سلب کند و قیمت کالا در نهایت توسط او تعیین می‌شود. اما این مکانیسم هم در زمان ارسال آگهی برای فروشنده می‌تواند به قیمت‌گذاری کمک کند و هم اختلاف قیمت فروشنده با قیمت تعیین‌شده توسط پلت‌فورم می‌تواند به شکل یک سیگنال مفید در متن آگهی پست‌شده قرار بگیرد. مشابه این سازوکار در اپلیکیشن‌های معاملات املاک در آمریکا، مانند Zillow، یا پایگاه‌های خرید و فروش خودرو مانند KBB  بسیار رایج است و هرچند دقیق نیست، نقش موثری در اعتمادسازی و تعیین قیمت‌ها ایفا می‌کند.

دراین پرونده بخوانید ...

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها