شناسه خبر : 14196 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

در سایه کاهش واردات

امپراتورها به اوج بازگشتند

با توقف واردات در یکی دو سال اخیر، صنایعی که ظرف سال‌های گذشته در سایه واردات پرحجم، مجالی برای حرکت نداشتند، مورد توجه قرار گرفتند و توانستند در غیبت محصولات وارداتی، بازار را در اختیار خود بگیرند.

امپراتورها به اوج بازگشتند

با توقف واردات در یکی دو سال اخیر، صنایعی که ظرف سال‌های گذشته در سایه واردات پرحجم، مجالی برای حرکت نداشتند، مورد توجه قرار گرفتند و توانستند در غیبت محصولات وارداتی، بازار را در اختیار خود بگیرند. اصطلاحی که یکی از فعالان قدیمی بازار برای این روزهای این صنایع به کار می‌برد بازگشت امپراتوری‌ها به اوج است. علیرضا عسگری‌مارانی مدیر عامل شرکت سرمایه‌گذاری ملی و کارشناس بازار سرمایه در گفت‌و‌گوی زیر، رونق صنایع کوچک را بازگشت امپراتورها به اوج خواند و درباره دلایل این رونق توضیح داد.

***

با نگاهی به روند بازدهی گروه‌های مختلف بازار می‌بینیم که صنایعی مثل صنعت کاغذ و لاستیک و پلاستیک با بازدهی‌های عجیب مواجه شده‌اند. به نظر شما آیا رشدهای اخیر این صنایع دلیل منطقی و موجهی دارد؟
به طور کلی بعد از توقف واردات بی‌رویه، صنایع در کشور مورد توجه قرار گرفتند و این موضوع به همه صنایع برمی‌گردد و مختص یک یا چند صنعت خاص نیست. اصطلاحی که من برای این موضوع به کار می‌برم بازگشت امپراتورها به اوج است. چراکه این صنایع در گذشته واقعاً برای خود امپراتوری بودند. به عنوان مثال کارخانه ایران تایر یا کاغذ‌سازی پارس برای خود بنگاه‌های تولیدی قدرتمندی بودند که واردات بی‌رویه در سال‌های اخیر آنها را بدبخت کرد. همچنین شرکت‌‌هایی مثل کاشی ایرانا، مارگارین و صنعتی بهشهر واقعاً در دوره‌های گذشته امپراتوری‌هایی بی‌رقیب بودند. در سایر صنایع هم می‌توان به شرکت‌‌هایی مثل نفت پارس و نفت بهران اشاره کرد. پس این روند را می‌توان تحت عنوان بازگشت امپراتورها به اوج دانست. دلیل این اتفاق هم توقف واردات بی‌رویه است. با از بین رفتن واردات بی‌رویه صنایع توانستند نفسی تازه کنند. هرچند که صنایع هنوز به جایگاه واقعی خود نرسیده‌اند و هنوز برای رشد جا دارند. در سال‌های گذشته در صنایعی مثل لاستیک و پلاستیک یا کاغذ با تعرفه‌های پایین واردات پرحجمی انجام می‌شد. بر همین اساس واردات هزینه‌ای نداشت و ارزان بود. اما در شرایط امروز هزینه‌های واردات بالا رفته و این اتفاق باعث شده است تولید داخلی و صنایع معنا بگیرد.

به نظر شما این روند سودآوری در آینده هم ادامه‌دار خواهد بود؟
اگر نگاهی به عملکرد دولت‌های گذشته داشته باشیم می‌بینیم که هیچ دولتی در گذشته و به طور قطع حتی در آینده به اندازه دولت‌ نهم و دهم واردات بی‌رویه نداشته و نخواهد داشت. به همین دلیل به نظر می‌رسد چنین افقی دیگر در اقتصاد ما اتفاق نخواهد افتاد. در دولت آینده به طور قطع کاهش واردات خواهیم داشت به همین دلیل پیش‌بینی می‌شود از این به بعد صنایع دوران پررونقی را آغاز کنند که قطعاً با افزایش سودآوری همراه خواهد بود.

با توجه به افزایش نرخ ارز و حذف ارز مرجع، بنگاه‌های تولیدی با معضل جدیدی که افزایش هزینه‌های تولید و رشد بهای تمام‌شده است، رو به رو شده‌اند. این مشکل به نظر شما تا چه میزان قابل حل است و آیا افزایش هزینه‌ها، تولید‌کنندگان را با چالش در سودآوری مواجه نمی‌کند؟
اگر سیاست‌های قیمت‌گذاری منطبق با قیمت‌های تمام‌شده و بر اساس سود عادلانه باشد، افزایش قیمت تمام‌شده مشکلی برای تولید‌کننده ایجاد نخواهد کرد. بر همین اساس پیش‌بینی می‌شود در صورت سیاستگذاری عادلانه در قیمت‌گذاری، حاشیه سود بنگاه‌ها نه تنها کاهش پیدا ‌نکند بلکه با رشد هم مواجه شود اما در صورتی که تولیدکنندگان با مشکلاتی از جنس مشکلاتی که خودروسازان در سال گذشته با آن درگیر بودند، مواجه شود، قطعاً با خطر ورشکستگی مواجه خواهند شد.

وضعیت حال حاضر صنایع و بنگاه‌های اقتصادی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ با توجه به اینکه شرکت‌‌ها سودهای مناسبی را برای سال جاری پیش‌بینی کرده‌اند و در سال مالی گذشته نیز سودهای قابل توجهی را شناسایی کردند، به نظر شما این سودها منطبق با فعالیت اقتصادی مطلوب و تولید بوده است و اتفاق مثبتی در روند تولید و فروش شرکت‌ها رخ داده است و سودها عملیاتی و واقعی است؟
از اواخر سال گذشته سختگیری‌ها و کنترل‌های قیمتی کمتر شده است و این موضوع در روند شناسایی سود بنگاه‌های اقتصادی تاثیر قابل توجهی داشته است. مدتی است که قیمت‌ها را رها کرده‌اند و اکثر کالاهای مصرفی مثل مواد خوراکی و شوینده‌ها با افزایش نرخ فروش مواجه شده‌اند که این اتفاق باعث افزایش سودآوری این شرکت‌ها شده است و اکثر آنها سودهای سال جاری خود را در دوره‌های سه‌ماهه با تعدیل‌های مثبت مواجه کرده است. اما هنوز برخی کالاها مثل سیمان و خودرو با کنترل‌های قیمتی مواجهند که این کنترل‌ها باعث ایجاد مشکلاتی برای تولیدکنندگان شده است. اما برای رفع مشکل تولید در این صنایع هم باید قیمت‌ها را رها کرد تا در فضایی رقابتی قیمت‌گذاری در بستر بازار شکل بگیرد. اگر بیش از این کنترل قیمتی در بنگاه‌های اقتصادی وجود داشته باشد خطر ورشکستگی همه شرکت‌ها و کارخانه‌ها را تهدید می‌کند.

پس شما به بازار رقابتی و کشف قیمت در جریان یک اقتصاد آزاد معتقدید؟
در هر صورت چاره‌ای جز پذیرفتن قیمت‌گذاری آزاد در فضای رقابتی نداریم. با توجه به حرکت اقتصاد کشورمان به سمت خصوصی شدن باید رهاسازی قیمت‌ها را پذیرفت چراکه کنترل دولتی قیمت‌ها با اقتصاد آزاد و خصوصی‌سازی مغایرت دارد. در زمانی که کشور با اقتصاد دولتی مواجه بود کنترل‌های دولتی در بنگاه‌های اقتصادی و قیمت‌گذاری دولتی نیز امری گریز‌ناپذیر بود اما شرایط امروز متفاوت است. اگر امروز هم بخواهند قیمت‌گذاری در بنگاه‌های اقتصادی را کنترل کنند سهامداران ورشکست می‌شوند و سرنوشتی که امروز خودروسازان را درگیر کرده است برای سایر کارخانه‌ها و بنگاه‌های اقتصادی نیز رقم می‌خورد. دولت‌ها مجبورند برای واقعی شدن اقتصاد در هر کشوری قیمت‌ها را آزاد کنند.

به عنوان آخرین سوال می‌خواستم از شما خواهش کنم که دلیل رشد سود و بازدهی سهام شرکت‌های کوچک را به صورت موردی و جداگانه ذکر کنید.
به عنوان اولین دلیل باید گفت تغییر نرخ ارز و افزایش قیمت آن در سهام شرکت‌های کوچک و وضعیت سودآوری آنها اهرمی‌تر است و سهام این گروه بیشتر از گروه‌های بزرگ از این موضوع تاثیرپذیری دارند. دومین دلیل هم افزایش حاشیه سود شرکت‌ها با افزایش نرخ ارز است. در چند سال گذشته واردات ارزان و انبوه کالا اجازه نفس کشیدن به صنایع را نمی‌داد و صنایع در میان حجم بالای واردات ارزان‌قیمت، جایی برای جولان نداشتند اما با افزایش نرخ ارز، ممنوعیت و رشد هزینه واردات، تولید نفس تازه‌ای کشیده و صنایع دوباره وارد گود شده‌اند. در این میان صنایعی مثل لاستیک و پلاستیک، شوینده‌ها و مواد غذایی بیشترین رونق و تاثیر مثبت را از کاهش واردات داشته‌اند. علاوه بر دو دلیل بالا که جزو عمده‌ترین دلایل رونق صنایع کوچک بودند، نباید فراموش کرد در جریان تغییر دولت فعالیت هلدینگ‌ها و حقوقی‌های بزرگ کم و تا حدودی متوقف شد. در این شرایط سهامداران حقیقی سهم بیشتری از معاملات بازار را به خود اختصاص دادند. این گروه از سهامداران هم بیشتر تمایل به سرمایه‌گذاری در سهام کوچک را دارند تا توان مدیریت آن را داشته باشند و این موضوع هم عامل دیگری برای رشد صنایع کوچک بازار است.
علاوه بر همه اینها، نباید فراموش کرد که بخش عمده تمرکز بازار در سال گذشته، بر روی صنایع پتروشیمی و پالایشگاهی بود به همین دلیل صنایع کوچک با تاخیر بیشتری نسبت به صنایع بزرگ با رشد مواجه شدند. مهم‌ترین دلیل این موضوع هم محافظه‌کاری صنایع کوچک در مقایسه با صنایع بزرگ است، علاوه بر این شرکت‌های صنایع کوچک به اندازه صنایع بزرگ مورد تحلیل بازار نیستند.

دراین پرونده بخوانید ...

دیدگاه تان را بنویسید

 

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها