صنایع غذایی از چه ابزارهایی برای تامین مالی استفاده میکند؟
چالش نقدینگی
با توجه به تئوری نیازهای مازلو نیاز به مواد غذایی همراه جزو ضروریترین نیازهای جوامع بشری بوده از همین رو شرکتهایی که در این حوزه تامین مواد غذایی فعال هستند در اکثر مواقع در صورت نبود کالای جانشین و نوسانات قیمتی به دور از انتظار، با تقاضا مواجه هستند.
با توجه به تئوری نیازهای مازلو نیاز به مواد غذایی همراه جزو ضروریترین نیازهای جوامع بشری بوده از همین رو شرکتهایی که در این حوزه تامین مواد غذایی فعال هستند در اکثر مواقع در صورت نبود کالای جانشین و نوسانات قیمتی به دور از انتظار، با تقاضا مواجه هستند. در بورس اوراق بهادار تهران شرکتهای بسیاری در این حوزه فعال هستند، به طوری که این صنعت سهمی حدود 9 /1درصدی از ارزش بازار را به خود اختصاص داده است. شرکتهای فعال در صنعت غذایی، به طبقههای تولید روغن، مواد آشامیدنی، شکلات، محصولات کشاورزی، خوراک دام و طیور، لبنیات و تولید سایر مواد غذایی تقسیمبندی شده است. طبقههای فعال حوزه صنایع غذایی در بازار سرمایه به شرح جدول است: حضور صنایع غذایی در بازار سرمایه شرکتها را تشویق به ارتقای کیفیت محصولات و حفظ ثبات کیفی تولید در حد استاندارد کرده است. همچنین شفافیت فعالیتهای اقتصادی و دسترسی بیشتر به اطلاعات شرکتها سبب شناخت بهتر مشتریان از آنها و بالا رفتن حس اعتماد در سرمایهگذاریها خواهد شد. همانطور که در بالا به آن اشاره شد، صنعت محصولات غذایی از صنایع غیرادواری هستند به این معنا که در همه فصول سال و در وضعیتهای اقتصادی مختلف، تقاضا برای محصولات این صنعت به طور دائم وجود دارد اما برخی شرکتها در سالهای گذشته به دلیل سودآوری پایین یا بعضاً زیانآوری، معاملات کمحجم و وضعیت نامساعد مالی، مورد اقبال سرمایهگذاران بازار سهام واقع نشده بودند. در یکی دو سال گذشته صنعت محصولات غذایی به یکی از پرطرفدارترین صنایع بورس تبدیل شده است که سودآوری بالایی را برای سهامداران خود به ارمغان آورد. یکی دیگر از دلایل اقبال سهامداران به سهام شرکتهای فعال در این حوزه، سرمایه اندک آنها در مقایسه با سایر شرکتهاست بنابراین این شرکتها به طور متوسط با نسبت قیمت به سود هر سهم بیشتری مواجه هستند.
جایگاه صنعت غذایی در بورس
همانطور که در بالا به طور خلاصه اشاره شد، ارزش جاری بازار شرکتهای فعال در صنعت غذایی حدود 65 هزار میلیارد ریال است که کمتر از دو درصد از ارزش بازار را به خود اختصاص داده است. همچنین در یک سال گذشته ارزش معاملات این صنعت در بازار سرمایه حدود 32 میلیارد ریال بوده که سهمی پنجدرصدی از کل ارزش معاملات را به خود اختصاص داده است. این صنعت از اردیبهشتماه سال 1391 تا اردیبهشتماه سال 1396 بدون احتساب آورده نقدی بیش از 250 درصد بازدهی برای سرمایهگذاران خود به ارمغان آورده که این عدد با در نظر گرفتن آورده نقدی حدود 280 درصد بوده است. نمودار زیر بیانگر نحوه تغییرات شاخص صنعت غذا طی پنج سال گذشته بوده است:
بررسی روند نسبت قیمت به سود هر سهم
در حال حاضر میانگین نسبت P /E سهام شرکتهای فعال در این حوزه برابر 3 /11 است که این عدد در اردیبهشتماه سال 1391 برابر 4 /7 بوده است که نشان از اقبال خوب سرمایهگذاران در بازه زمانی مورد بررسی دارد. از سوی دیگر میانگین حدود 5 /7 واحدی P /E بازار، مهر تاییدی بر صحبتهای مطرحشده در مورد شرایط بازار شرکتهای فعال در این صنعت است.
پارامترهای تاثیرگذار صورتهای مالی
نکتهای که در بیشتر شرکتهای فعال در این صنعت، مورد توجه نگارنده است، کاهش قابل توجه بازدهی داراییها در بازه زمانی پنجساله مورد بررسی است. این مهم از یکسو میتواند نشاندهنده کاهش سود عملیاتی شرکتها بوده و از سوی دیگر نشانگر افزایش قابل ملاحظه داراییهای غیرعملیاتی است. این داراییها در مواردی با توجه به برنامه فروش شرکتها و شناسایی سود غیرعملیاتی در آنها در برخی اوقات موجبات افزایش قابل ملاحظه و شارپ قیمت سهام را فراهم آورده ولیکن بر عملیات اصلی شرکت تاثیر چندانی نداشتهاند. متوسط حاشیه سود خالص در بازه مورد بررسی در شرکتهای تولیدکننده مواد غذایی در بورس اوراق بهادار در بازه پنجساله مورد بررسی حدود هفت تا هشت درصد بوده است که این مهم بالا بودن سطح هزینههاست. با توجه به رشد هزینه مالی در بسیاری از شرکتها در پنج سال گذشته بخش قابل توجهی از درآمد ایجادشده، صرف بازپرداخت اصل و فرع تسهیلات اخذشده از سوی آنها شده است. از سوی دیگر رشد قابل ملاحظه هزینههای عمومی و اداری نیز با توجه به تورم ایجادشده در دوره مورد بررسی فشار مضاعفی بر شرکتها وارد ساخته است. البته لازم به ذکر است که طی سال گذشته با توجه به اجرای سیاستهای مهار تورم از سوی تصمیمسازان اقتصادی، روند سودآوری شرکتها اندکی بهبود یافته و در صورت ثبات شرایط به نظر میرسد در آیندهای نزدیک شاهد بهبود وضعیت مالی شرکتهای فعال در این صنعت باشیم. در جدول زیر خلاصهای از مهمترین نسبتهای مالی در سه گروه محصولات تولید روغن، مواد لبنی و سایر محصولات غذایی قابل مشاهده است.
ریسکهای عمده صنعت
♦ ریسک نوسانات نرخ ارز: از آنجا که بخشی از مواد اولیه مورد نیاز شرکتهای فعال در این صنعت، از طریق واردات تامین میشود، بهای تمامشده محصولات به ارزش دلار آزاد و در بسیاری از موارد دلار مبادلهای وابستگی زیادی دارد. از همین رو تکنرخی شدن ارز یا تغییرات قیمت دلار در بازار آزاد میتواند باعث کاهش یا افزایش قابل ملاحظه در سودآوری شرکتهای مواد غذایی شود.
♦ ریسک تامین مواد اولیه: همان طور که در سطور بالا به آن اشاره شد، بسیاری از شرکتهای فعال در این صنعت مواد اولیه خود را از خارج از کشور تامین میکنند از همین رو مناقشات سیاسی نظیر تحریمها تاثیر زیادی بر سودآوری شرکتها داشته است.
♦ ریسک قیمتگذاری: قیمتگذاری بسیاری از محصولات غذایی توسط سازمان حمایت از مصرفکنندگان انجام میشود که این مهم انعطافپذیری قیمتی را از شرکتها سلب کرده و در مواردی که بهای تمامشده نوسانات غیرعادی را تجربه میکند، این عامل برخی از شرکتها را تا مرز ورشکستگی پیش برده است.
♦ ریسک نرخ بهره: از آنجا که تامین مالی شرکتهای فعال در صنعت غذا، از طریق بانکها صورت میگیرد، بالا رفتن نرخ بهره بانکی هزینه مالی بسیار زیادی بر شرکتها تحمیل و عملیات آنها را دچار مشکلات عدیدهای کرده است.
بررسی فضای صنعت
یکی از عمده متغیرهایی که بر فضای صنعت غذا در کشور تاثیر بسزایی دارد رشد جمعیت و همچنین هرم سنی جمعیت است، با توجه به اینکه بخش قابل توجهی از جمعیت کشور را افراد جوان تشکیل دادهاند به نظر میرسد این بازار همچنان بازاری جذاب برای سرمایهگذاری بیشتر شرکتها باشد. با مقایسه تنوع محصولات تولیدی شرکتهای داخلی و خارجی مهمترین نکتهای که ذهن هر تحلیلگری را به خود مشغول میکند تنوع بسیار پایین محصولات تولیدی در داخل کشور است، شاید همین عامل سبب شده پس از برچیده شدن تحریمها، شرکتهای بینالمللی فعال در این حوزه رغبت بسیار زیادی برای به دست آوردن سهمی از بازار در ایران از خود نشان دهند. البته گفتنی است در حال حاضر نیز فضای این صنعت بسیار چالشبرانگیز است چرا که تعدد بالای مراکز غیررسمی و همچنین واردات قانونی و غیرقانونی سبب شده سودآوری شرکتها در این صنعت همواره با عدم اطمینان همراه باشد.
کشور ایران با داشتن خاک وسیع و طبیعت چهارفصل خود و نیروی کار مناسب همواره در این صنعت از پتانسیلهای بالقوهای برخوردار بوده و شاید تنها عاملی که باعث بروز خطراتی که در بالا گفته شد، میشود ضعف در بهرهگیری از تکنولوژی روز دنیاست. با این همه تا به حال شاهد نوعی پیشرفت غیرهمگون در زیر بخشهای این صنعت بودهایم به طوری که بسیاری از بخشهایی که دارای ارزش افزوده قابل توجهی بودهاند به همان صورت دستنخورده و بکر باقیمانده و در بخشهایی نظیر تولید روغن، رب و تنقلاتی نظیر چیپس و پفک و امثال آنها با انبوهی از تولیدات مواجه هستیم. به همین خاطر به دلیل نبود عرضه کافی در بسیاری از زمینههای تولید مواد غذایی، واردات پاسخگوی نیاز داخلی بوده است.
از سوی دیگر فضای صنعت مواد غذایی تنها به تولید مواد غذایی محدود نشده و طیف گستردهای از سایر فعالیتها را دربر میگیرد، فعالیتهایی نظیر کشاورزی، بستهبندی، توزیع، بازاریابی و خردهفروشی. این تنوع موجب میشود زمینه بسیاری برای سرمایهگذاری در این صنعت مورد توجه بخش خصوصی و دولتی قرار گیرد. با توجه به اینکه تصمیمسازان اقتصادی در سالهای اخیر توجه ویژهای به اشتغالزایی داشتهاند، میتوانند با سرمایهگذاری در این بخشها متخصصان زیادی را در این حوزه جذب کنند. به عنوان مثال در کشور انگلستان سالانه 500 هزار شغل در این صنعت غذایی ایجاد میشود که این عدد معادل 15 درصد از مشاغل ایجادشده در کل اقتصاد آن کشور است.