شناسه خبر : 49176 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

هراس از جنگ

واکاوی مواضع اعراب نسبت به تنش میان ایران و آمریکا در گفت‌وگو با محمد خواجوئی

هراس از جنگ

مسعود پزشکیان بعد از پاسخ ایران به نامه ترامپ در اقدامی بی‌سابقه با اغلب سران کشورهای عربی منطقه گفت‌وگو کرد و ضمن تشریح مواضع ایران، به صراحت گفت که ایران به هیچ کشوری اجازه تجاوز به خاکش را نمی‌دهد. به نظر می‌رسد کشورهای عربی منطقه به‌درستی درک کرده‌اند که هزینه‌های ورود به تنش میان ایران و آمریکا، فراتر از ظرفیت تحمل ملی و منطقه‌ای آنان است و در این میان، عقلانیت راهبردی حکم می‌کند که به جای تنش‌آفرینی، نقش تسهیلگر و میانجیگر در مسیر ثبات ایفا کنند. نقشی که آینده‌ای امن‌تر و باثبات‌تر را برای کل منطقه رقم خواهد زد. در همین زمینه محمد خواجوئی،‌ تحلیلگر مسائل خاورمیانه، معتقد است که بسیاری از مقام‌های کشورهای عربی در هفته‌های اخیر نسبت به هرگونه تنش و درگیری نظامی آمریکا با ایران هشدار داده و بر ضرورت حل‌وفصل دیپلماتیک تنش‌های اخیر تاکید کرده‌اند.

♦♦♦

 مسعود پزشکیان در گفت‌وگوهای اخیر خود با سران کشورهای عربی چه نکات کلیدی را درباره مواضع ایران مطرح کرده است و این مواضع چگونه می‌تواند بر روابط ایران و کشورهای عربی تاثیر بگذارد؟

برای فهم و تحلیل بهتر تعاملات و تماس‌های اخیر میان ایران و کشورهای عربی باید شرایط و وضعیت اضطراری و حساسی را که ایران در آن قرار گرفته، درست فهمید و نگاهی کلان به تحولات 19 ماه اخیر (پس از عملیات هفتم اکتبر 2023) و تاثیرات آن بر نظم امنیتی منطقه و نقش منطقه‌ای ایران داشت. تقابل آمریکا و اسرائیل و محور مقاومت (شامل ایران، حزب‌الله لبنان، گروه‌های فلسطینی مانند حماس و جهاد اسلامی و متحدان منطقه‌ای مانند سوریه در دوران بشار اسد و حشد الشعبی عراق و انصارالله یمن) به یک رویارویی تمام‌عیار و سرنوشت‌ساز تبدیل شده و بسیاری از نشانه‌ها حاکی از آن است که محور مقاومت ضربات سختی را به‌ویژه در یک سال اخیر متحمل شده و به‌تبع آن نفوذ و قدرت منطقه‌ای ایران نیز کاهش یافته است. آمریکا و اسرائیل بعد از عملیات هفتم اکتبر تلاش کرده‌اند که با تحمیل ضربات سنگین به محور مقاومت، به سمت تغییر نظم امنیتی در منطقه خاورمیانه حرکت کنند.

بر اثر حملات گسترده اسرائیل به غزه، بخش زیادی از توان عملیاتی گروه حماس تضعیف شده است و آمریکا و اسرائیل به دنبال تحمیل یک معادله امنیتی و سیاسی و دموگرافیک جدید به غزه هستند. حزب‌الله لبنان که طی دو دهه اخیر قوی‌ترین و سازمان‌یافته‌ترین گروه مقاومت در منطقه بود، به‌شدت تضعیف شده و معادله بازدارندگی که حزب‌الله برای لبنان خلق کرده بود، عملاً از بین رفته و نقش سیاسی حزب‌الله نیز به‌شدت کاهش یافته است. اسرائیل بعد از سال‌ها بار دیگر بخش‌هایی از جنوب لبنان را در اشغال خود قرار داده و بدون هیچ مانع امنیتی و تحت پوشش حمایت آمریکا، دارای آزادی عمل برای هدف قرار دادن اهداف مورد نظر خود در لبنان است. این نبرد و تقابل هنوز پایان نیافته است. دولت ترامپ با باز گذاشتن دست اسرائیل و تحت فشار قرار دادن دولت لبنان، به دنبال تضعیف بیشتر حزب‌الله و تحقق هدف نهایی یعنی خلع سلاح حزب‌الله است. سوریه که در دوران بشار اسد، نقش ستون فقرات را برای محور مقاومت داشت و پشتیبانی‌های لجستیک ایران از گروه‌های مقاومت فلسطین و لبنان از طریق سوریه انجام می‌شد، با سقوط بشار اسد عملاً از این محور جدا شده و پیوستگی جغرافیایی محور مقاومت (از ایران و عراق تا سوریه و لبنان و فلسطین) از بین رفته است. گروه‌های مقاومت عراق نیز تحت تاثیر تحولات اخیر در منطقه و تهدیدها و فشارهای آمریکا، فعالیت خود را متوقف کرده‌اند و دولت ترامپ در حال فشار به دولت عراق است تا این گروه‌ها را منحل یا در نهادهای نظامی رسمی این کشور ادغام کند. در حال حاضر، انصارالله یمن در کانون هدف‌های نظامی آمریکاست. انصارالله با داشتن موشک‌های بالستیک حملات متعددی را به اسرائیل انجام داده و نقش مهمی در مانع‌تراشی در مسیر کشتیرانی در منطقه داشته است. به دلیل فاصله زیاد اسرائیل با یمن، بار اصلی حملات علیه انصارالله بر دوش آمریکا قرار گرفته است. هدف آمریکا این است که به توان عملیاتی انصارالله چنان ضربه بزند که همچون حماس و حزب‌الله لبنان و گروه‌های مقاومت عراقی، توان ضربه زدن به منافع آمریکا و اسرائیل را نداشته باشد. از دیدگاه آمریکا و اسرائیل، اصلی‌ترین بخش پروژه تقابل با محور مقاومت، ایران است. آمریکا و اسرائیل، بعد از ضربه زدن به بدنه محور مقاومت، اکنون معتقد هستند که نوبت ایران رسیده است. از این‌رو در هفته‌های اخیر صحبت از یک تصفیه حساب نهایی با ایران در میان است. تحولات ماه‌های اخیر، ضربه بزرگی به ایران زده است. طی سالیان گذشته راهبرد بازدارندگی ایران مبتنی بر دو ستون بوده است: 1- برنامه موشکی 2- شبکه متحدان منطقه‌ای (گروه‌های مقاومت). با تحولات اخیر یکی از این دو ستون عملاً از بین رفته است. این به معنای از بین رفتن گروه‌های مقاومت نیست، بلکه به این معناست که این گروه‌ها فعلاً توان عملیاتی چندانی برای رویارویی با آمریکا و اسرائیل ندارند. بر همین اساس است که آمریکا و اسرائیل شرایط کنونی را بهترین زمان برای تضعیف ایران می‌دانند، چرا که ادعا می‌کنند ایران به دلیل تضعیف نقش منطقه‌ای، ابزار فشارش در مقایسه با گذشته کمتر شده است. ترجیح آمریکا این است که به یک توافق با ایران دست یابد که در چهارچوب آن خواسته‌های حداکثری خود را به ایران تحمیل کند: 1- تعطیلی برنامه اتمی، 2- محدود کردن برنامه موشکی و 3- پایان دادن به حمایت ایران از گروه‌های مقاومت. ترامپ امیدوار است که با تشدید فشار حداکثری (صفر کردن درآمدهای نفتی ایران) و تهدید به استفاده از گزینه نظامی، ایران را به قبول خواسته‌های آمریکا وا دارد. در غیر این صورت این امکان وجود دارد که آمریکا و اسرائیل به سمت اقدامات امنیتی و نظامی علیه ایران بروند که ممکن است شامل اقداماتی از جمله حمله نظامی به تاسیسات هسته‌ای و نظامی و زیرساختی، خرابکاری، ترور مقام‌های ارشد سیاسی و نظامی یا ایجاد شورش در داخل ایران باشد. هرچند این اقدامات نیز تبعات فراوانی برای آمریکا و اسرائیل خواهد داشت و مشخص نیست که از این طریق آنها بتوانند به اهداف خود برسند.

در شرایط کنونی ایران برای مذاکره جهت محدود کردن برنامه اتمی خود اعلام آمادگی کرده است، اما مشخص نیست که آیا آمریکا و اسرائیل به این حد راضی باشند. سیاست ایران این است که از طریق ورود به مذاکرات، زمان بخرد به این امید که طرف مقابل از خواسته‌های حداکثری خود فاصله بگیرد. ایران در شرایط بسیار دشواری قرار گرفته است. از یک‌سو، تشدید تحریم‌های آمریکا چالش‌های اقتصادی و اجتماعی زیادی را برای این کشور ایجاد کرده است و عدم توافق نیز می‌تواند احتمال حمله نظامی آمریکا و اسرائیل را افزایش دهد. از سوی دیگر پذیرش خواسته‌های آمریکا نیز از نظر ایران، به معنای خلع سلاح کامل آن است و می‌تواند باعث تضعیف سیاسی و امنیتی آن شود. در چنین شرایطی که ایران خود را تحت فشار می‌بیند، با بیم و امید به کشورهای عربی منطقه می‌نگرد. ایران از یک‌سو به دنبال پیشبرد سیاست همسایگی خود و ارتقای روابط با این کشورهاست و امیدوار است این کشورها به عاملی برای فشار به آمریکا تبدیل شوند که دست به اقدامی علیه ایران نزند و از سوی دیگر نیز نگران است که این کشورها زیر فشار آمریکا در هرگونه اقدام احتمالی علیه ایران، مشارکت کنند و خاک یا حریم هوایی خود را در اختیار آمریکا یا اسرائیل قرار دهند. در خبرهای رسمی که منتشر شده، پزشکیان در تماس اخیر خود با رهبران برخی کشورهای مهم عربی از جمله امارات متحده عربی، عربستان سعودی، قطر، بحرین و مصر و... هم بر توسعه مناسبات دوجانبه تاکید کرده و هم در عین حال بر آمادگی ایران برای حل‌وفصل دیپلماتیک تنش‌های اخیر و صلح‌آمیز بودن برنامه هسته‌ای تاکید کرده است. اما به نظر می‌رسد آنچه در این خبرهای رسمی نیامده، اما در لابه‌لای رسانه‌ها به نقل از منابع مطلع منتشر شده، هشدار ایران به این کشورها نسبت به همکاری با آمریکا در حمله احتمالی به ایران بوده است. اخیراً هم رویترز خبر داد که ایران به کشورهای همسایه هشدار داده هرگونه حمایت از حمله آمریکا به ایران را اقدامی خصمانه تلقی خواهد کرد و ممکن است در خط آتش نیروهای ایرانی قرار گیرند.

 واکنش کشورهای عربی به سخنان مسعود پزشکیان و مواضع ایران چه بوده است و آیا این واکنش‌ها نشان‌دهنده تغییر در رویکرد آنها نسبت به تنش‌های منطقه‌ای است؟

بسیاری از مقام‌های کشورهای عربی طی روزهای اخیر نسبت به هرگونه تنش و درگیری نظامی آمریکا با ایران هشدار داده‌اند و بر ضرورت حل‌وفصل دیپلماتیک تنش‌های اخیر تاکید کرده‌اند. به نظر می‌رسد مخالفت‌ها و نگرانی‌ها در کشورهای منطقه نسبت به افزایش تنش جدی است. محمد بن‌سلمان، ولیعهد عربستان در گفت‌وگوی تلفنی اخیرش با پزشکیان بار دیگر بر آمادگی ریاض برای نقش‌آفرینی در زمینه کمک به رفع هرگونه تنش و ناامنی در منطقه تاکید کرد. شیخ محمد بن عبدالرحمن بن جاسم آل‌ثانی، نخست‌وزیر و وزیر امور خارجه قطر نیز به تازگی هشدار داد که هرگونه حمله به تاسیسات هسته‌ای ایران در سواحل خلیج فارس، کشورهای منطقه را بدون آب خواهد گذاشت و خطری بزرگ برای امنیت و ایمنی این کشورهاست. از این دست صحبت‌ها طی روزهای اخیر بسیار شنیده می‌شود.

 برخلاف دوره اول ترامپ که برخی همسایگان عربی با ترامپ در سیاست فشار بر ایران همراهی کردند، این‌بار اما دولت‌های عربی به‌ویژه در خلیج‌فارس به ترامپ اطلاع داده‌اند که از هرگونه قرار دادن پایگاه و نیرو در اختیار آمریکا برای هرگونه اقدام علیه ایران خودداری خواهند کرد؛ و حتی اخیراً شیخ‌نشین‌های خلیج‌فارس اعلام کرده‌اند که در منازعه آمریکا با ایران بی‌طرف خواهند بود. دلیل تغییر موضع این کشورها چیست؟

این تغییر رویکرد جدی است و نمایشی نیست و چند دلیل دارد. دلیل نخست این است که این کشورها با توجه به تجربیات گذشته، به این نتیجه رسیده‌اند که تقابل با ایران به دلیل نزدیکی جغرافیایی، برای این کشورها بسیار هزینه‌زا و بی‌فایده است. عربستان سعودی و امارات متحده عربی در جریان جنگ یمن، با تهدیدات جدی امنیتی روبه‌رو شدند و همین امر آنها را به سمت تنش‌زدایی با ایران سوق داد. دلیل دوم تجربه ناخوشایند این کشورها در کسب حمایت امنیتی از آمریکا بود. در جریان حمله به تاسیسات نفتی آرامکوی عربستان دیدیم که چطور آمریکا هیچ حمایتی از متحد دیرین خود در منطقه نکرد و این مسئله در ذهنیت سعودی‌ها بسیار موثر بود که نمی‌توان در بزنگاه‌ها روی آمریکا حساب باز کرد پس باید خود به سمت حل‌وفصل چالش‌های امنیتی حرکت کنند که همین مسئله در سوق دادن این کشور به سمت پایان دادن به اختلافات با ایران و عادی‌سازی روابط بسیار موثر بود. دلیل سوم به تغییر اولویت‌های بسیاری از کشورهای مهم عربی برمی‌گردد. به‌عنوان مثال عربستان سعودی در سال‌های اخیر طرح‌های توسعه‌ای بلندپروازانه‌ای را پیش‌روی خود قرار داده که لازمه آن ثبات و امنیت و تنش‌زدایی با کشورهای منطقه از جمله ایران است.

 در هفته‌های اخیر شاهد این بودیم که همسایگان جنوبی ایران حتی پا را فراتر گذاشتند و درصدد میانجیگری برآمدند. این‌بار نه‌تنها عمان و قطر، بلکه عربستان هم اعلام کرده آماده میانجیگری میان دولت ترامپ و ایران است. به نظر شما، چه عواملی باعث شده است که کشورهای عربی به هزینه‌های ورود به تنش با ایران و آمریکا توجه بیشتری داشته باشند؟

عربستان سعودی که در سال‌های اخیر سیاست خارجی متوازن را سرلوحه خود قرار داده، از طریق میزبانی مذاکرات آمریکا و روسیه بر سر اوکراین یا اعلام آمادگی برای نقش‌آفرینی در کاهش تنش میان ایران و آمریکا، درصدد بالا بردن جایگاه و پرستیژ خود در عرصه منطقه‌ای و بین‌المللی است. این را باید در کنار تلاش‌های حاکمان سعودی برای تبدیل این کشور به گرانیگاه تجارت و ترانزیت و توریسم در منطقه و اقداماتی از جمله میزبانی نشست بین‌المللی طرح دودولتی برای حل مسئله فلسطین و اسرائیل تحلیل کرد. مسئله البته به اینجا ختم نمی‌شود. کشورهای عربی منطقه از جمله عربستان سعودی از تحولات اخیر در منطقه و تغییرات در نظم امنیتی منطقه نگران‌اند. واقعیت این است که سعودی‌ها از تضعیف گروه‌های مقاومت متحد ایران خرسند هستند، اما از اینکه تحولات اخیر موجب پیشتازی اسرائیل در نظم‌سازی در منطقه شود، نگران‌اند. مقام‌های اسرائیل از جمله بنیامین نتانیاهو بارها از «نظم جدید» در منطقه سخن گفته‌اند. اسرائیل حتی حوزه قلمرو تحت تسلط خود را با اشغال مناطقی جدید در سوریه و لبنان افزایش داده و با حمایت آمریکا به دنبال تغییرات بزرگ در مناطق فلسطینی‌نشین در کرانه باختری و غزه است. اینکه دست اسرائیل باز شود که به سمت تغییرات کلان امنیتی در منطقه حرکت کند، چیزی نیست که خوشایند بسیاری از کشورهای عربی باشد. اخیراً نتانیاهو گفته بود که اگر عربستان به دنبال تشکیل کشور فلسطین است، بخشی از خاک خود را در اختیار فلسطینیان قرار دهد که این سخنان با واکنش تند سعودی‌ها روبه‌رو شد، چون از این سخنان، نوعی تهدید به تمامیت ارضی خود را حس کردند. در چنین فضایی اگر آمریکا و اسرائیل ضربه بزرگی به ایران بزنند، این می‌تواند بیشتر مایه نگرانی کشورهای عربی شود. چون به‌شدت نظم منطقه‌ای را دستخوش تغییرات بنیادین به نفع اسرائیل خواهد کرد که این کشورها آمادگی چنین وضعیتی را ندارند. مضاف بر اینکه این کشورها نگران‌اند که تنش و جنگ با ایران باعث دامنه‌دار شدن آن خواهد شد و همین وضعیت باعث آسیب به آنها و طرح‌های توسعه‌گرایانه آنها خواهد شد.

 نقش عقلانیت راهبردی در روابط ایران و کشورهای عربی چیست و چگونه می‌تواند به ایجاد ثبات در منطقه کمک کند؟

به نظرم مسیری که ایران در سال‌های اخیر در پیش گرفته که به سمت تنش‌زدایی با کشورهای منطقه حرکت کرده، سیاست سازنده‌ای است که باید استمرار پیدا کند. آنچه این سیاست را پایدار می‌کند، خروج تدریجی ایران از الگوهای رفتاری ناکام گذشته است. اتکای ایران به گروه‌های شبه‌نظامی و غیردولتی در منطقه و نقش‌آفرینی‌های صرفاً امنیتی و نظامی، در تضاد با جایگاه ایران به‌عنوان یک ملت-دولت است که قاعدتاً باید دغدغه‌اش توسعه باشد. ایران باید بپذیرد که مثل یک کشور و نه یک جنبش عمل کند. بر این اساس ایران باید با استفاده از نفوذ خود در جوامع کشورهای منطقه، از این نفوذ برای ارتقای روابط رسمی با دولت‌های منطقه استفاده کند که در نهایت ثمرات آن به توسعه ایران کمک می‌کند. ایران باید خود را از بازیگر سلبی به یک بازیگر ایجابی تغییر دهد که البته لازمه چنین نقشی بازنگری در سیاست خارجی ایران به‌ویژه نسبت به غرب و آمریکاست.  

دراین پرونده بخوانید ...