اینفوگرافیک
فرصت آخر
آیا دولت دوازدهم آخرین مهلت برای حل ابرچالشهای اقتصاد است؟
بهره بردن از سیاستهای نادرست یا اجرای غلط سیاستهای درست، اقتصاد ایران را در سالهای آخر دهه چهارم پس از انقلاب با مشکلات عمدهای مواجه کرده است که دیگر راه گریزی از آن نیست.
بهره بردن از سیاستهای نادرست یا اجرای غلط سیاستهای درست، اقتصاد ایران را در سالهای آخر دهه چهارم پس از انقلاب با مشکلات عمدهای مواجه کرده است که دیگر راه گریزی از آن نیست. در کنار تمام مشکلات ریز و درشتی که اکنون پیش پای لنگ اقتصاد ایران قرار دارد، شش مشکل بزرگتر و حیاتیتر به نظر میرسد که مسعود نیلی، مشاور اقتصادی رئیسجمهور، از آنها با ابر چالش یاد میکند. مساله بیکاری با ورود تعداد بالایی از فارغالتحصیلان دانشگاهی انباشت شده، افزوده شدن متولدین دهه 70 و رکودی که مانع از ایجاد شغل شده، طی سالهای اخیر به شدت تشدید شده است. نظام بانکی اگرچه در دولت یازدهم توانست از زیر فشار تحریم خلاص شود اما این خروج ضعفهای مفرط آن را آشکار ساخت؛ چه مشکلاتی که ناشی از ضعف نهاد ناظر در سالهای گذشته بوده و چه حضور بانکها در فعالیتهای سوداگرانه و خارج از محدوده بانکها. نظام بازنشستگی نیز با سوءمدیریت مشابهی مواجه شده و هزینه کردن از صندوقها برای تامین منابع فعالیتهای اقتصادی امروز باعث شده است صندوقها ناتوان از ایفای تعهدات خود در برابر بستانکاران، یعنی بازنشستهها باشند. مساله آب و محیطزیست ناشی از فقدان نظام مدیریتی و هم سوءاستفاده گسترده به دلیل ارزان بودن منابع است؛ به طوری که در اقلیمهای خشک آنقدر اضافه برداشت آبهای زیرزمینی صورت گرفته که کمتر امیدی به بازیابی آنها وجود دارد. با این حال هنوز هم مدیریت منسجم و فکرشدهای برای رهایی از این وضع وجود ندارد. مشکلات وجود ریزگردها و آلودگی هوای کلانشهرها را نیز میتوان در جمله مسائل جدی زیستمحیطی دید که زیست مردم را به مخاطره انداختهاند. در عین حال و با وجود تمام این مشکلات، کمتر شدن رفاه مردم در سایه سوءمدیریتهای شدید در اقتصاد، نرخ تورم بالا و کاهش ارزش درآمد مردم باعث شده است تا آنها نسبت به هرگونه تصمیمی که وضعیت رفاهی آنها را با مشکل، ولو برای کوتاهمدت، مواجه کند به دیده تردید بنگرند. و آنچه به تمام این مشکلات بُعد وخیمتری میبخشد بودجه دولت است که در بهترین حالت میتواند به زحمت از پس مخارج جاری بر بیاید و شاید اندکی هم برای هزینههای عمرانی بماند. در حالی که تمام چالشهایی که گفته شد برای بهبود یافتن نیاز به هزینههای بالا دارد. فارغ از هر آنچه در گذشته رخ داده، همه مسوولان، سیاستگذاران و تصمیمگیران، دانشگاهیان و شهروندان در قبال آنچه پیشآمده مسوول هستند. این وضعیت نه قابل تداوم است و نه میشود آن را به آینده موکول کرد؛ آنطور که مسعود نیلی میگوید احتمالاً قریب به یقین آخرین فرصت برای حل اقتصادی این مسائل همین چهارساله پیش روست؛ وگرنه این مسائل از حوزه اقتصاد خارج شده و به آسیبهای اجتماعی، سیاسی و حتی امنیتی تبدیل میشوند و شاید دیگر نتوان آنها را حل کرد.