زنگ خطر
چگونه تورم همه بنیانهای اقتصاد را خراب میکند؟
عادت کردن اقتصاد ایران به تورم مزمن و بالا، به قیمت استهلاک تدریجی بسیاری از زیرساختها، از بین رفتن انگیزهها و بیاثر شدن و حتی معکوس شدن سازوکارهای متعارف اقتصاد تمام شده است. چند دهه تداوم تورم دو رقمی با نوسانهای گاه و بیگاه، اصلیترین مشخصه اقتصاد ایران است؛ تورمی که قدرت خرید مردم را کاهش داده، فقر را گستردهتر و نابرابری را بیشتر کرده و ضربات مهلکی بر تولید و رشد و در نهایت رفاه خانوار وارد آورده است.
حالا هم چند سالی است که نرخ تورم دوبرابر شده و در این شرایط ناپایدار یا روند فزاینده خود را حفظ خواهد کرد و به رقمهای بالاتری خواهد رسید که آغاز فروپاشی است یا سیاستگذار خواهد توانست بر این اسب سرکش مهاری بزند و از سرعتش بکاهد. شاید برای شرایط کنونی اقتصاد ایران دیگر زنگ خطر بیش از اندازه لطیف باشد که گویی در صور هشدار دمیده شده است. هر یک اشتباه کوچک در این شرایط هزینهها سنگینی برای اقتصاد خواهد داشت که جبرانش نزدیک به ناممکن است. در این وضعیت سیاستگذار باید هشیارتر از همیشه باشد که منتفعان این اقتصاد تورمی که ارزش داراییهایشان همگام یا جلوتر از تورم بالا میرود، هیچ علاقهای به اصلاح وضع موجود ندارد، وضعی که در آن باید برای کاهش هرچه بیشتر تولید و رکود و خروج از چرخه تجارت جهانی و بحران اقتصادی آماده باشیم.
تورم در حال از بین بردن اصلیترین پایههای اقتصاد است و اگر در برنامه بودجه سال آینده و برنامه هفتم، سیاستی درخور این شرایط تدوین نشود و همچنان راه بر همین سبیل باشد، از فروریختنش گریزی نیست.