جوانان در محدوده خطر
مهمترین سرمایه کشور چگونه در معرض خطر قرار گرفته است؟
در علم اقتصاد از «موجودی سرمایه» که لازمه رشد اقتصادی پایدار است، زیاد سخن گفته میشود. به مجموع کالاهای سرمایهای فیزیکی کشور که در فرآیند تولید کالا و خدمات نقش دارند، موجودی سرمایه گفته میشود. در واقع، موجودی سرمایه را میتوان مجموع ارزش ساختمان و تاسیسات و ماشینآلات و تجهیزاتی دانست که در فرآیند تولید نقش داشته و مورد استفاده قرار میگیرند. بنابراین پایداری و ثبات یک کشور و تداوم رشد اقتصادی آن، مستلزم سرمایهگذاریهای جدید و خروج تجهیزات فرسوده از چرخه اقتصادی است. کشوری که مستهلک شدن موجودی سرمایهاش، سرعت بیشتری از سرمایهگذاریهای جدید دارد، به سوی فقر بیشتر گام برمیدارد. در دنیای کسبوکار مدرن که محیطی پویا و رقابتی است، داشتن نیروی انسانی توانمند، یکی از بزرگترین مزیتها محسوب میشود. سرمایه انسانی فقط برای شخص و شرکتی که در آن کار میکند، سودمند نیست، بلکه کشورها نیز از این متاع به سود خود خواهند رسید. مجمع جهانی اقتصاد در گزارش سالانه خود درباره سرمایه انسانی میگوید که نیروی کار خلاق و مولد بیشتر از هر منبع دیگری به موفقیت اقتصادی بلندمدت یک کشور کمک میکند. جوانان سرمایههای اصلی کشور ما هستند که میتوانند برای سالهای طولانی سوخت مناسب برای اداره کشور را فراهم کنند. در اعتراضهای اخیر بخش قابل توجهی از ارزشمندترین سرمایههای کشور به اشکال مختلف درگیر اعتراضهای اجتماعی شدهاند. این وضعیت برای همه طیفها نگرانکننده است و همه بابت آن هزینه سنگینی میپردازند. سوال این است که آیا نظام حکمرانی ظرفیت پاسخگویی مناسب به اعتراضات را دارد؟ چگونه میتواند جوانان را اقناع کرده و زمینههایی را فراهم کند که آنها امیدوارانه جهت اعتلای خود و کشورشان بکوشند؟ آیا اساساً توان و اراده اتخاذ کردن چنین رویکردی را دارد؟