تحریم خودی
چرا تصویب FATF مهم است؟
وقتی کشوری بخواهد با دنیا تعامل داشته باشد، قاعدتاً باید بتواند ضوابطی را هم که در دنیا حاکم است رعایت کند. از جمله این ضوابط، ضوابط مربوط به نقل و انتقالات مالی و حواشی مربوط به آن است. FATF هم به عنوان چهار ضابطه یا معیار یا قاعده یا هرچه اسمش را بگذاریم، امری است که سیستم بانکی دنیا در آن چارچوب عمل میکند. تنها جمهوری اسلامی ایران و کره شمالی در لیست سیاه FATF قرار دارند. بقیه کشورهای دنیا یا به آن پیوستهاند یا در حال پیوستن هستند. در نتیجه تنها اگر کشوری عضو مجموعه FATF باشد میتواند با سایر کشورها مراوده کند. در مورد ایران غیر از بحث تحریمهای ظالمانه ترامپ باید فرض کرد اگر تحت هیچ تحریمی هم نباشیم وقتی بخواهیم نقل و انتقال مالی انجام دهیم بانکهای دنیا وقتی ببینند طبق ضوابط FATF کشوری جزو مجموعه آنها نیست، به آن کشور سرویس و خدمات ارائه نمیکنند.
FATF شامل الحاق ایران به کنوانسیون مقابله با تامین مالی تروریسم (CFT)، الحاق ایران به کنوانسیون سازمان ملل متحد برای مبارزه با جرائم سازمانیافته فراملی (پالرمو)، لایحه اصلاح قانون مبارزه با پولشویی و لایحه اصلاح قانون مبارزه با تامین مالی تروریسم است که دو لایحه آخر تبدیل به قانون شده و دو لایحه پالرمو و CFT به دلیل اختلاف نظر بین مجلس و شورای نگهبان در مرحله بررسی در مجمع تشخیص است. لازمه امکان تبادل مالی ایران با سایر کشورها این است که این دو لایحه هم در کنار دو مورد مصوب، تصویب شود تا بتوان مجموعه FATF را مجموعاً اجرا کرد که در نتیجه آن ایران از لیست سیاه سازمان ناظر بر اجرای این مقررات خارج شود. روشن است این نقل و انتقالات بسیار مهم است. ما الان به صورت غیرمستقیم پولهای خود را در حسابهای اجارهای میبریم که در این نقل و انتقالات غیرشفاف احتمال ضرر و زیان برای ما وجود دارد.
این در حالی است که این نقل و انتقالات وقتی از کانال بانکی یا سوئیفت انجام شود به راحتی صورت میگیرد. در کنار این سیستم جهانی ممکن است گزینه داخلی هم وجود داشته باشد ولی به هیچ عنوان جای آن را نمیگیرد. ممکن است گاهی کشوری قدرتمند باشد و توان این را داشته باشد که به جای سوئیفت یا سیستم بانکی جهانی که برقرار است برای خود هم یک سیستم بانکی دیگر برقرار کند. اما آیا الان در مورد ایران چنین چیزی ممکن است؟ مساله اینترنت داخلی را نگاه کنید. مسوولان تصمیم گرفتند اینترنت ملی تاسیس کنند یا به جای اپلیکیشنهایی که به صورت جهانی وجود دارد، برنامههای داخلی ارائه کنند که به جای واتساپ و تلگرام استفاده شود. آیا چنین چیزی ممکن شد؟ خیر این برنامه عملاً موفق نبود و اپلیکیشن داخلی با وجود هزینهکرد، جایگزین نمونه خارجی نشد. چیزی که در سیستم داخلی ارائه دادیم به دلیل وسعت کار و سیستم ارتباطات پیچیده امروز موفق نبود. باید توجه کنیم ارتباطات بانکی هم همین است. اگر بخواهید به همه جای دنیا پول منتقل کنید و به همه پولهایی که دارید دسترسی داشته باشید، باید به سیستم بانکی جهانی بپیوندید و نمیتوان سیستم داخلی را جایگزین آن کرد. در حال حاضر خانوادهای که بخواهد مبلغی جزئی هم برای فرزندش که در خارج زندگی میکند بفرستد، نمیتواند. انتقال پول جزئی که برای خرید بینالمللی لازم است به راحتی نمیتواند انجام شود. برای این کار باید از طریق صرافیها و به صورت غیرمستقیم اقدام کرد. پول را باید اینجا به صورت غیرمستقیم به فردی منتقل کنیم و فردی دیگر آن را تحویل بگیرد که در این فرآیند مشخص نیست انتقال به راحتی انجام شود و پول به مقصد برسد یا خیر. اینها خطراتی است که تا الان با آن مواجه بودیم. هزینههای زیادی را که برای این نقل و انتقالات صورت میگیرد هم به این فهرست اضافه کنید. همه این موارد بر اقتصاد کشور تاثیر منفی دارد.
مخالفان چه میگویند؟
آقایان خیلی مطرح میکنند که ما ولایی هستیم و تحت فرمان رهبر هستیم اما حالا که رهبری تاکید کردند لوایح بررسی شود، اجرا نمیکنند. معنای حرف رهبری این است که ایشان خواستهاند به سمت تصویب لوایح گامی برداشته شود برای اینکه مشکلات موجود کاهش یابد. طبیعتاً باید مسوولان به این سمت حرکت کرده و آن را اجرایی کنند. البته بررسی کردن به معنی تصویب کامل و قطعی نیست بلکه یعنی اگر نکتهای در آن وجود دارد واقعاً بررسی کنید و ببینید چگونه میتوان ضمن اینکه زیانهای عضویت در FATF را از آن برداشت، از مواهب و خواصش برخوردار شد. از عمده مصاحبهها و اظهارات مخالفان چنین برمیآید که میگویند اگر نقل و انتقالات مالی ایران شفاف شود و مبنای پولهایی که ما میخواهیم جابهجا کنیم لو برود، کاری را که میخواهیم بکنیم، نمیتوانیم انجام دهیم. اگر حرفشان این است باید پرسید کجا پولهایی که به نهضتهای آزادیبخش و به دوستان خود انتقال میدهیم از طریق بانکی بوده است؟ چه کسی این را میگوید؟ اصلاً اینطور نیست. پولها از طرق دیگری انتقال مییابد. اما نقل و انتقالات بینالمللی پولهایی که تجار، خانوادهها، افراد حقیقی و... بابت فعالیتهای مختلف در سرتاسر دنیا انجام میدهند، از این طریق است و بهمحض اینکه بحث ایران و ایرانی در مبادلات میآید، از طرفی ذیل تحریم قرار میگیرد و از طرف دیگر چون عضو FATF نیستیم از خدمات بانکی مربوط نمیتوانیم استفاده کنیم و دچار مشکلات زیادی میشویم. اگر عضو FATF شویم همین مشکلات با فرض اینکه تحریمهای ترامپ برداشته شود قابل حل است. چند روز دیگر ترامپ میرود و بایدنی که اعلام کرده به برجام برمیگردد روی کار میآید. معنای این مساله این است که قرار است تحریمها برداشته شود. فرض کنیم همه چیز به خوبی پیش برود و هیچ مانعی نباشد (هرچند برخی از دوستان موانعی ایجاد میکنند)، اگر تحریمها برداشته شود بازهم خودمان به دست خودمان نمیتوانیم پولهایمان را جابهجا کنیم. در این زمینه در سرتاسر دنیا دچار مشکل هستیم. برای حل این مشکل باید FATF را تصویب کنیم و در سیستم مالی دنیا قرار بگیریم. ولی الان خودمان را از سوی خودمان تحریم کردهایم. به نظر میرسد دلیل این امر این است که اطلاعات غلطی به مسوولان داده میشود. کسانی که ذهنیت منفی ایجاد میکنند یا واقعاً خودشان در محیطهای خارجی نبودهاند یا خیلی در جریان مسائل مالی نیستند و اطلاع ندارند. دقیقاً نمیدانم علت چیست ولی ذهنیت منفی در مورد FATF ایجاد شده است.
از طرفی قرار بود بحث را سیاسی نکنیم ولی ظاهراً این بحث سیاسی بوده و هست و برخی میخواهند با این دولت مخالفت کنند و دستش را ببندند که نتواند کاری کند و دولت را بدنام کنند تا بگویند اینها توان و لیاقت نداشتند و اقتصاد را به هم ریختند؛ در حالی که همه اینها به ضرر منافع ملی است. ما در بحث ملی و منافعی که مربوط به مردم میشود باید یک حرف داشته باشیم. در بحث جناحی و مسائل داخلی در برخی موارد خاص اگر حرفی داریم باید به شکلی کلنجار رفت ولی واقعاً بر سر منافع مردم و منافع عمومی که مربوط به کشور میشود نباید اینهمه دعوا کرد؛ مگر اینکه بخواهیم منافع مردم دچار مشکل شود! الان اگر شخصی در نقطهای از دنیا بخواهد پولی را برای شخص دیگری در نقطه دیگری بفرستد، بهمحض اینکه اسم ایران و ایرانی در مبادله مطرح شود دچار مشکل میشود. هم پولهایی که باید برای خود کشور بیاید و در اختیار دولت قرار بگیرد و هم پولهایی که باید توسط مردم یا تجار و کسانی که نقل و انتقالات مالی ضروری دارند، منتقل شود، با مشکل مواجه است و عملاً مراودات متوقف است. زیان این مساله به چه کسی میرسد؟ دولت و افراد حقیقی باید برای نقل و انتقال پول بیشتری بپردازند و از کانالهای دیگری با هزینه بالا آن را انجام دهند یا کلاً نمیتوانند کاری انجام دهند. اینها همه به زیان کل مردم است.