پیشرانی برای علم
چرا انتشار یافتههای علمی در مجلات معتبر اهمیت دارد؟
ما بدین سبب که «میخواهیم»، نمینویسیم؛ مینویسیم زیرا «موظف» هستیم!
این جمله معروف از سامرست موآم نویسنده شهیر انگلیسی به سادگی نشان میدهد نوشتن فراتر از ارضای نیاز فرد، مسوولیت اجتماعی اوست. مسوولیتی که در حوزه علم بر گرده عالمان، سنگینی و وزن بیشتری دارد. در میان بسیاری از مسوولیتهای محققان و پژوهشگران، وظیفه نگارش یکی از مهمترینهاست که آنان را به نوشتن و انتشار یافتههای علمیشان ملزم میکند. پژوهش در هر زمینهای، تا زمانی که منتشر نشود کامل نمیشود. برخی تا آنجا پیش میروند که میگویند پژوهشی که منتشر نشود مانند این است که اصلاً انجام نگرفته و محققان به همان اندازه که باید مشتاقانه به دنبال یافتن پاسخ سوالات باشند، موظفاند برای انتشار یافتههای تحقیق نیز خود اهتمام و اشتیاق به خرج دهند. انتشار مقاله علمی به محقق کمک میکند تا یافتههای کلیدی، استدلالها، دستاوردهای حرفهای و نیز تغییرات پیشنهادی در استانداردهای علم را با جامعه حرفهای خود به اشتراک بگذارد. شوق انتشار همچنین تضمین میکند که پژوهشگر خود را با آخرین تحقیقات حوزه تخصصیاش هماهنگ میکند و به روز نگه میدارد. این نه فقط به توسعه علم و پیشرفت آن کمک میکند که سبب میشود لینک ارتباطی قدرتمندی بین متخصصان هر حوزه برقرار شود، سازمانهای مرتبط شناسایی و نوآوری در حرفهها و مشاغل و ترویج علم تسهیل پذیرد. به علاوه اطمینان حاصل میشود که یافتههای محققان به صورت میراثی از مدارک و مستندات حفظ خواهد شد و به دست نسل آینده خواهد رسید.
این همه گرچه انگیزه زایدالوصفی برای پژوهشگران فراهم میکند تا حاصل تلاشها و تحقیقات خود را منتشر کنند اما گاهی به دلایل دیگر، ره به ناکجا میبرد. رسوایی علمی ایران در سال 2016 را حتماً به خاطر دارید. ۵۸ مقاله نوشتهشده توسط ۲۵۸ محقق ایرانی به دلیل جعل علمی و سوءاستفاده از متون علمی دیگر محققان، توسط ناشر سایت معتبر علمی نیچر به حال تعلیق درآمد. بخش پزشکی این نهاد معتبر جهانی نیز ۲۸ مقاله دیگر را به حال تعلیق درآورد.
تمامی مقالاتی که از سوی اسپرینگر حذف شدند شواهدی از دستکاری علمی و بازنویسی را در خود داشتند و در ۷۰ درصد آنها نیز سرقت علمی به چشم میخورد. در مقالاتی که به BMC ارائه شده بود در تمامی موارد دستکاری در تالیف اولیه به وضوح به چشم میخورد که ۵۷ درصد آنها بازنویسی محض و ۹۳ درصد آنها نیز درگیر سرقت علمی بودند. مجله ساینس پیش از آن در مقالهای با عنوان «ایجاد اصول اخلاق علمی در ایران» به مساله سوءاستفادههای علمی برخی از نویسندگان ایرانی واکنش نشان داده و نوشته بود: «جایگاه علمی ایران از نظر تولید مقاله در رتبه 22 جهان قرار دارد ولی از نظر تعداد مقالاتی که بهدلیل سرقت ادبی در ژورنالها از درجه اعتبار ساقط میشود پس از چین رتبه دوم را داراست.» تاسفبار آنکه، تنها دو سال بعد یعنی در سال 2018 مقام ایران از نظر مقالات بازگشت دادهشده یا ریترکت، در صدر جدول جهانی قرار گرفت.
دشوار نیست که دریابیم چرا به کارخانه تولید مقالات علمی غیرمعتبر تبدیل شدیم. موسسه نیچر علت این امر را تخلفات موسسات واسط در پذیرش مقالات معرفی کرد اما تحلیلگران داخلی معتقدند سیاست نادرستی که تولید علم را معادل تولید مقاله میداند در کنار آسیبهایی چون اصرار برخی مسوولان در اجباری کردن انتشار مقاله ISI برای کسب رتبه علمی یا دریافت نمره پایاننامه، سبب افت شدید اعتبار مقالات و فساد و بیاخلاقی شده و در کنار مراجعه دانشجویان تحصیلات تکمیلی به آژانسهای فروش پایاننامه و مقاله، اعتبار علمی ایران را خدشهدار کرده است.
داستان هرچه بود اما، انتشار مقالات علمی در عرصه بینالملل روی دیگری دارد. در جهان، پژوهش همچنان مهمترین ابزار دانشمندان برای تولید علم است و نشر نتایج تحقیقات، بهترین روش برای پیشرفت و توسعه علوم. شاید به همین دلیل است که بسیاری از پژوهشگران داخلی انتشار مقاله در نشریات خارجی را به نشریات علمی داخلی ترجیح میدهند. پدیدهای که دکتر محمد فاضلی آن را ناشی از تولید علم بیتقاضا در داخل میداند. از نظر او «جزیره تولید علم» جایی است که آنچه علم پنداشته میشود بدون ارتباط معنادار با سایر عرصهها، تولید و منتشر میشود اما اثر معنادار بیرونی بر توسعه باقی نمیگذارد و از آنجا که از اثرگذاری بر عرصههای دیگر باز میماند به تدریج خودش به هدف بدل میشود.
کافی است بدانید تعداد مقالات ثبتشده ایران در پایگاه Scimago نشان میدهد رتبه ایران از سال 1996 تا 2019 از 52 به 21 ارتقا پیدا کرده است اما بیش از دوسوم این دوره همزمان با رشد اقتصادی اندک، بیکاری فزاینده، تخریب گسترده محیط زیست، افزایش آسیبهای اجتماعی و کاهش سرمایه اجتماعی و ترویج ناامیدی بوده است. اگر نوشتن مقاله را بتوان معادل «تولید علم» دانست به نظر میرسد نسبت درستی میان این علم و جامعه ما وجود ندارد.
آسیبشناسی این پدیده البته از هدف این نوشتار خارج است. ضمن آن که کسب افتخاراتی مانند انتشار مقالات پژوهشگران موفق داخلی در مجلات معتبر خارجی همچنان نشان میدهد روزنه امیدی برای تولید علم و نشر آن، آن هم در جایی که دیده میشود، اجر نهاده میشود و به کار گرفته میشود، وجود دارد.
نشر یافتههای علمی در مجلات علمی-پژوهشی اما چه منافع و کارکردهایی دارد؟ در ادبیات این حوزه کارکردهای سادهای برای انتشارات علمی برشمرده میشود. نوشتن مقالات از مهمترین ابزارها و راههای ارتباطی میان اعضای مختلف جامعه علمی است. مزایای مادی که نوشتن برای بازیگران مختلف حوزه علم به ارمغان میآورد نیز بسیار زیاد است. مثلاً دانشجویانی که قصد ادامه تحصیل در مقاطع بالاتری مانند دکترا دارند با نشر و ارائه مقالات معتبر، صلاحیت و شایستگیهای خود را به اثبات میرسانند. به طور کلی، چاپ مقاله در ژورنالهای مختلف علمی میتواند نشانگر صلاحیتهای نویسندگان آن باشد. این صلاحیت در بخشهای مختلف دنیای حرفهای مانند یافتن شغل، پیداکردن سرمایهگذار برای پیشبرد پروژه و دریافت رای مثبت استادان و پذیرش در دانشگاههای داخلی و خارجی برای مقاطع بالاتر تحصیلی مفید خواهد بود.
نکته دیگری که بر اهمیت انتشار تحقیقات میافزاید ضرورت آن به عنوان معیار سنجش توانمندی علمی استادان و مدرسان است. برای مثال در بسیاری از کشورها تنها شاخص ارزیابی کیفیت تدریس در حوزه پزشکی صلاحیت علمی مدرسان و سنوات تدریس بود. اما جامعه پزشکی با افزودن معیار انتشار مقالات، باب دیگری در سنجش استادان علوم پزشکی باز کرد.
سنت انتشارات علمی
ریشه انتشارات علمی دانشگاهی را میتوانید در سال 1665 بیابید؛ زمانی که هنری اولدنبرگ از انجمن پادشاهی بریتانیا، «Philosophical Transactions of the Royal Society» را بنیان گذاشت. هدف از انتشار این مجله آن بود که گزارشی عمومی از آثار اصلی حوزه فلسفه ارائه دهد و دانشمندان را به صحبت مستقیم با یکدیگر تشویق کند. این مجله با تامین اعتبار فکری برای ادعاهای نوآورانه افراد در حوزه فلسفه، دانشمندان را ترغیب کرد تا دانش خود را افشا و منتشر کنند؛ دانشی که تا پیش از آن، آن را مخفی نگه میداشتند.
مجله «گزارشهای فلسفی جامعه سلطنتی» حس رقابتی بین دانشمندان ایجاد کرد تا اولین کسی باشند که یافته علمی جدیدی را منتشر میکنند؛ انگیزهای که در مجلات علمی مدرن نیز ادامه یافت. اگر ژورنال مربوطه یکی از مجلات برجسته باشد انتشار مقاله، اعتبار و پرستیژ بیشتری برای نویسنده به همراه میآورد. به علاوه، آنگونه که برخی سردبیران مجلات علمی میگویند انتشارات علمی پاداشهای غیرمستقیمی هم دارند. برای مثال بر آینده شغلی و توانایی ارتقا یا تصدی پستهای ارشد توسط محققان تاثیر میگذارند. همچنین میتوانند منجر به همکاریهای علمی موثر از جمله توافقهای سودآور برای نویسندگان دانشگاهی شوند؛ بخش تجارت پیشنهادهای ارزندهای برای همکاری یا دریافت مشاوره از آنان خواهد داشت!
البته انتشار مقالات علمی میتواند منشأ خطراتی هم باشد. رقبا ممکن است برای پیشبرد تحقیقات خود از نتایج ارائهشده در مقاله استفاده کنند و نویسنده یا محقق اصلی را در انتشارات بعدی خود نادیده بگیرند! موقعیت دانشمندان جوان هم ممکن است آسیبپذیر شود. برای مثال اگر یک محقق قصد انتشار نتایج پژوهش خود را نداشته باشد یا تصمیم بگیرد انتشار آن را به تاخیر بیندازد ممکن است دیگران همان یافتهها را منتشر کنند و اعتبار پژوهش را به نام خود رقم بزنند. خطر دیگر مرتبط با انتشار مقالات علمی آن است که سایر محققان ممکن است از اطلاعات ارائهشده در مقاله برای بیاعتبارکردن یا زیر سوال بردن یافتههای نویسنده استفاده یا نتایج متناقضی را مطرح کنند.
در جهان اما تنها دانشگاهیان نیستند که به انتشار مقالات علمی دست میزنند. پژوهشگران شرکتها و موسسات هم حجم عظیمی از انتشارات علمی را به خود اختصاص دادهاند. اما آیا مزایا و خطرات انتشارات علمی برای شرکتها متفاوت از یافتههای دانشگاهیان است؟
پژوهشگرانی که از سوی شرکتها یافتههای خود را منتشر میکنند معمولاً از اعتبار علمی و فکری، فرصت شناختهشدن و پرستیژ زیادی برخوردار میشوند. چنین منافع غیرمادیای به افزایش تبلیغات و ارزش ادراکشده یک شرکت برای سرمایهگذاران بالقوه و شرکای تجاری منجر میشود. همچنین اعتبار علمی شرکتها را در نظر همکاران بالقوه آنها تقویت میکند. شرکتها میتوانند با تشویق دیگران به استفاده از روشها و مواد خود، شبکهای از محققان را ایجاد کنند که به تقویت و گسترش ارزش علمی شرکت کمک خواهند کرد. به علاوه شرکتهایی که محققان خود را به انتشار مقالات علمی تشویق میکنند برای کارکنان یا کارمندان بالقوه که مایل به تولید و نگهداری سوابق علمی خود هستند یا در انتظار بازگشت به دانشگاهاند جذاب هستند زیرا میدانند چنین شرکتهایی واسطهای کلیدی برای رسیدن به شهرت و شناسایی توسط همتایانشان هستند. البته در دنیای تجارت افشای نتایج پژوهش خالی از خطر نیست. برای یک نهاد غیرانتفاعی افشای دادههای انحصاری یا اسرار شرکت میتواند به رقابت آن در بازار صدمه بزند و بدینترتیب منافع سرمایهگذاران را به خطر بیندازد. رقبا ممکن است از اطلاعات منتشرشده در یک مقاله علمی برای تولید یک محصول رقابتی یا کسب مزیت تجاری یا بیاعتبار کردن دعاوی شرکت اصلی استفاده کنند.
ژورنالها، حافظ استانداردهای نشر علم
آنگونه که تاریخ نشان میدهد مجله «معاملات فلسفی» با تسهیل ارتباط بین کسانی که جدا از هم کار میکردند به توسعه یک جامعه علمی در حوزه فلسفه کمک کرد. در نتیجه مجلات علمی مدرن نیز کاری فراتر از ثبت موفقیتهای فکری دانشمندان مجزا انجام میدهند؛ آنها مجموعهای مشترک از دانش را ثبت میکنند و یک جامعه فکری به وجود میآورند. ژورنالها یکی از محورهای اصلی سرمایه و تشکل علمی جامعه هستند و به عنوان نقطه کانونی برای توصیف نتایج علمی پژوهشها عمل میکنند. ژورنالهای علمی مجموعه اطلاعاتی را عرضه میکنند که به دانشمندان کمک میکند تا فرضیات جدید بسازند و زیربنایی میسازند که اکتشافات و اختراعات علمی روی آن بنا میشود.
بد نیست یادآوری کنیم که علم -چه پزشکی باشد، چه فلسفه یا اقتصاد- یک کار جمعی است. هر اکتشاف جدید، نقش یک آجر را در یک ساختمان بازی میکند. نویسندگان با استناد به مقالاتی که قبلاً منتشر شده، نتیجهگیری خود را که بر اساس ترکیبی از شواهد علمی مستند قبلی و یافتههای جدید خودشان است ارائه میدهند. ژورنالهای علمی -که اغلب توسط انجمنهای علمی راهاندازی میشوند- زمینهای برای گفتوگوی مداوم بین پژوهشگران فراهم میکنند زیرا نویسندگان در مورد یافتههایی بحث میکنند که قطعات جدیدی را به نتایج قبلی منتشرشده اضافه میکند یا نتایج جایگزینی را برای دیگر نویسندگان پیشنهاد میدهد یا حتی با آنها اعلام مغایرت میکند. علم اینگونه پیش میرود.
از آنجا که نشریات در فعالیت جامعه علمی و در نتیجه پیشرفت علم، نقشی اساسی دارند، اصول و استانداردهای حاکم بر مسوولیتهای نویسندگان هم همواره از اهمیت بالایی برخوردارند. قرنهاست که دانشمندان برای محافظت از یکپارچگی فرآیند پژوهش به مکانیسمهای خوداصلاحکنندهای که در ذات علم نهفته است و سنتهای جوامع علمی، تکیه کردهاند. این رویکرد عمدتاً به دلیل این باور عمیق که علم در غیر این صورت نمیتواند کار کند و همچنین به دلیل اینکه استاندارد بالا و شهرت برای دانشمندان اهمیت دارد، موفق بوده است.
از آنجا که استانداردهای انتشار مقالات برای عملکرد جامعه علمی بسیار مهم است، برآورده کردن الزامات انتشار برای دانشمندانی که در شرایط مختلف کار میکنند آسان نیست. به طور کلی استانداردهای جامعه علمی در حوزه نشر نسبت به منافع اجتماعی مهم نظیر حفاظت از هویت محققان حساس است. از اینرو ژورنالهای علمی به دنبال آن هستند تا راههایی را برای به حداکثر رساندن دسترسی به دادهها بدون به خطر انداختن حق مالکیت و حریم خصوصی محققان پیدا کنند.
ناشران ژورنالها شامل شرکتهای انتفاعی و موسسات غیرانتفاعی مانند انتشارات دانشگاهی، انجمنهای علمی و سایرین هستند. سردبیران ژورنالهای علمی بر سر انتشار مقالههایی که تاثیر و جایگاه آنها را در جامعه علمی و پوشش رسانههای جمعی افزایش میدهد با یکدیگر رقابت میکنند. آنها در عین حال، سیاستهای خاص خود را دارند که مسوولیتهای نویسنده را در رابطه با انتشار و به اشتراکگذاری دادهها و سایر مسائل مربوط به انتشار مشخص میکند.
در نهایت میتوان گفت اکثر جامعه علمی عقیده و ارزشهای مشترکی در قبال انتشار مقالات و نقشی که در علم ایفا میکنند دارند و این ایدهها در نهایت استانداردی ایجاد کرده که استفاده از اطلاعات علنی را تسهیل و کیفیت تولیدات پژوهشی را تضمین میکند.
منتشر کن یا نابود شو!
ارسال تحقیقات علمی برای انتشار، روشی اساسی برای تایید اعتبار نویسندگان و محققان است و در سطح وسیعتر ابزاری برای یافتن راهحلهای جدید برای مشکلات پیچیده از طریق گفتوگو با دیگر محققان. سالانه نزدیک به دو میلیون مقاله علمی در سطح جهان منتشر میشود که بسیاری از آنها در اینترنت پراکندهاند و ژورنالهای علمی راهی برای جمعآوری این منابع مختلف و ایجاد چشماندازی در پژوهش هستند. گرچه همه این یافتههای علمی ارزش یکسانی ندارند اما انتشار نتایج -کوچک یا بزرگ- بسیار مهم است. آنچه ممکن است برای فرد، گروه یا حتی کشوری بیاهمیت به نظر برسد میتواند در پژوهش محقق دیگری عنصری کلیدی و حیاتی باشد.
بیشک انتشار موفقیتآمیز نتایج تحقیقات علمی مرکز توجه محققان و موسسات علمی است. دانشمندان هر کشور برای نوشتن مقالات بسیار تحت فشارند. هر دانشگاهی به شکلی منحصر به فرد میکوشد دانشجویان مقاطع مختلف را به انجام پژوهش و نوشتن مقاله تشویق کند. اما همه این افراد در یک نکته مشترک هستند: تردید میان نشر یا نابودی! این عبارت «publish or perish» که نخستینبار توسط کولیج در سال 1932 ابداع شد اکنون به یک واقعیت جدی تبدیل شده است. رقابت بر سر جایگاههای آکادمیک بسیار شدید است و از انتشارات برای انتخاب دانشجویانی که برجسته هستند و تفکیک آنها از سایرین استفاده میشود. از آنجا که فرآیند نشر بسیار رقابتی است و هر محقق برای انتشار مقاله خود در ژورنالهای باکیفیت و معتبر نیاز به رقابت با کسانی دارد که بسیار با تجربهتر از او هستند پذیرش و انتشار مقاله نشان میدهد که محقق به واقع کار ارزشمندی انجام داده و پتانسیل خوبی برای پیشرفت دارد. بنابراین قویترینها و بهترینها هستند که موفق به نشر مقالات خود میشوند. از سوی دیگر انتشار مقاله نشانهای از توانایی رهبری فکری است؛ کیفیتی که سازمانها و شرکتها دوست دارند در متخصصان و محققان خود مشاهده کنند.
اما جز اینها، چه انگیزههایی سبب میشود نویسندگان قلم به دست بگیرند، فرآیند دشوار داوری را پشت سر بگذارند تا مقاله خود را منتشر کنند؟ متخصصان امر میگویند دو نوع انگیزه وجود دارد: نوعدوستی و منفعت شخصی. و اغلب نویسندگان ترکیبی از این دو انگیزه را دارند.
انتشارات علمی که مورد داوری قرار میگیرند روش غالب برای انتشار و بایگانی پیشرفتهای علمی هستند. علم از طریق مجموعه دانش مشترکی که دائماً مورد چالش، تجدید نظر و گسترش قرار میگیرد رشد و پیشرفت میکند. اکثر دانشمندان تمایل زیادی به مشارکت در پیشرفت علم دارند و این دلیل اصلی آنها برای دانشمند شدن است. انتشار علم، معمولاً سادهترین راه برای چنین مشارکتی است و از اینرو برای اکثر پژوهشگران انگیزاننده و راضیکننده است.
انگیزه دوم یا منافع شخصی در واقع مزایای ملموسی است که انتشار مقالات برای نویسنده به ارمغان میآورد. این مزایا ممکن است برای پیشرفت شغلی مورد نیاز باشد یا با پاداش پولی مستقیم یا غیرمستقیم همراه باشد. الگوی آشنای «منتشر کن یا نابود شو»! در دانشگاه انگیزه دیگری است که به «هویجِ» مشوق پیشرفتهای تحصیلی اضافه میشود. اما حتی بدون وجود انگیزههای آشکار حرفهای تقریباً همه انسانها در ازای تلاشهای خود، خواهان شهرت و شناختهشدن هستند!
فارغ از انگیزههای پژوهشگران، هدف غایی ژورنالهای علمی آن است که پیشرفت علم را تضمین کنند. در این راستا مسوولیت نویسندگان تنها نشر اطلاعاتی نیست که بتواند امکان انجام مجدد پژوهش را برای سایرین فراهم سازد؛ آنها مسوولاند که نتایج پژوهش خود را به نحوی منتشر کنند که زمینهساز تحقیقات آتی باشد. این رویکردی است که سبب پیشرفت علم میشود و نیازمند تشویق و ترویج است.