آقازاده خوب آقازاده بد
چرا اقتصاد و جامعه ایران درگیر پدیده «آقازاده» شده است؟
در دوران بحران اقتصادی، هر پدیده مرتبط با فسادی که به نوعی منتسب به نهاد دولت و حاکمیت باشد، در چشم مردم گرفتار در فشار اقتصادی بزرگتر و عظیمتر جلوه میکند. حتی در مفاسدی که در بخش خصوصی هم رخ میدهد، علاوه بر حلقه خطاکاران، به درستی، به دنبال خط و ربطشان با زدوبندهای دولتی و حاکمیتی میچرخند. در چند سال اخیر آقازادهها به پدیده تازهای در اقتصاد و جامعه ایران تبدیل شدهاند. مساله این نیست که آقازاده خوب نداریم و بسیاری از آقازادهها هرگز به دنبال استفاده از رانت موقعیت خانوادگی خود نبودهاند اما پررنگ شدن مصادیقی از مفاسد آقازادهها و منتسبان نزدیک به مقامات مسوول دولتی و حاکمیتی و لشکری و کشوری، باعث تقویت ظن مردم نسبت به هر آقازادهای شده است.
با برملا شدن برخی مفاسد آقازادهها که البته با برخورد دستگاه قضایی هم مواجه شده، ذهنیت جامعه ایرانی نسبت به آقازادهها حساس شده و آنها را کانون توزیع رانت و سوءاستفاده از قدرت و ثروت و حتی دستاندازی به بیتالمال میداند. متاسفانه ساختار بوروکراسی کشور و سیاستگذاریها همواره این بستر و امکان و حتی انگیزه را برای آقازادهها فراهم میکند که از آنچه در دسترسشان قرار گرفته، بهره ببرند و سوءاستفاده کنند.
باید توجه داشته باشیم که این آقازادهها نیستند که در معرض اتهاماند که پولی برده یا مقامی گرفته یا از اطلاعات نهانی استفاده کردهاند، این سیاستگذاری است که زمینه همه این بهرهبرداریهای ناصواب را فراهم میکند. این سیاستگذاری است که باعث شده در چند سال اخیر نسبت آقازادههای بد به آقازادههای خوب رشد داشته باشد و مردم را نسبت به شیوع این پدیده ظنین کند.