تبعیض در تحصیل آنلاین
آیا آموزش آنلاین، نابرابری آموزشی را تشدید میکند؟
400 هزار دانشآموز سیستانوبلوچستان به آموزش مجازی دسترسی ندارند. وضعیت مدارس دولتی جنوب تهران نامناسب است و این مدارس در تامین امکانات دسترسی دانشآموزان به تبلت و کامپیوتر مشکلاتی دارند. بچههای یک دبیرستان در خراسان شمالی باید هر روز با گوشیهایشان بالای یک تپه بروند تا به اینترنت متصل شوند و بتوانند تکالیفشان را در فضای مجازی دانلود کنند؛ و هفت درصد از دانشآموزان کل کشور به اینترنت دسترسی ندارند! این همه، تنها بخشی از گزارشهایی است که میکوشند نشان دهند اوضاع آموزش مجازی در روزهای کرونا مساعد نیست. اگر این تصویر را در کنار مدارس کپری و کانکسی مناطق محروم بگذاریم دشوار نیست که دریابیم کرونا هم حالا به مجموع عواملی پیوسته که سببساز نابرابری آموزشیاند. تغییر مسیر آموزش به سمت فضای آنلاین در روزگاری که فاصلهگذاری اجتماعی و رعایت پروتکلهای بهداشتی برای حفظ جان دانشآموزان ضروری است میرود تا جان بیرمق تحصیل در خانوادههای کمبضاعت و ساکنان مناطق محروم را بگیرد.
مسوولان هم البته از این بحران بیخبر نیستند. وزیر آموزش و پرورش میگوید: یک نگرانی خانوادهها در آموزش مجازی عدم دسترسی به گوشی مناسب و تبلت است که تلاش میکنیم با تبلت مناسب، ارزان و منحصر به استفاده برای آموزش، دغدغهها را مرتفع کنیم. استاندار خوزستان از تامین سه هزار تبلت برای دانشآموزان نقاط محروم استان خبر میدهد و کمیته امداد اعلام میکند 50 هزار تبلت و دستگاه کمکآموزشی تا اواسط مهرماه بین دانشآموزان نیازمند کشور توزیع خواهد کرد. برخی نهادها و موسسات خیریه هم با هدف کمک به دانشآموزان مستعد اما نیازمند، پویشهای مردمی به راه انداختهاند و مردم را به اهدا یا امانتدادن گوشیهای هوشمند و تبلت تشویق میکنند؛ کمپینهای «گوشیتو نیمکت کن» یا «مدرسه آنلاین بساز» از این جملهاند.
بهرغم همه تلاشها، توزیع تجهیزات آموزش آنلاین هنوز ناکافی است، و در بهترین حالت دردی از خانوادههای محروم دارای چند فرزند، یا ساکن مناطق محروم از اینترنت حل نمیکند. این تازه آغاز بحران است؛ بحرانی که به پیشبینی سازمانها و مجامع بینالمللی با تشدید نابرابری و تعمیق شکاف آموزش، پاییننشینان نردبان اقتصادی اجتماعی را از آخرین پلهها نیز خواهد راند.
داستان نابرابری ناشی از کرونا اما منحصر به ایران نیست. گزارشی که یونسکو در ماه ژوئن سال جاری منتشر کرد نشان میدهد که پاندمیک به میزان محرومیت از آموزش دامن خواهد زد. گزارش پایش جهانی آموزشوپرورش (GEM) 2020 نیز نشان میدهد که در مدت پاندمیک نابرابریها بیشتر شده است؛ 40 درصد از کشورهای جهان نتوانستهاند از دانشآموزان در معرض خطر در مدت بحران حمایت کنند. در سال 2018، 258 میلیون کودک در سن دبستان و متوسطه خارج از مدرسه بودند. اکنون، به دلیل بیماری همهگیر کووید 19، 2 /1 میلیارد کودک حداقل از نظر فیزیکی خود را خارج از مدرسه میبینند.
مطالعات قبلی نشان میداد کودکان خانوادهای کمدرآمد حتی قبل از پاندمیک، در تعطیلات تابستانی با افت نمره ریاضی مواجه میشوند. تعطیلی مدارس در برخی کشورها بیش از چهار ماه ادامه داشته -بیش از تعطیلات تابستانی- و این غیبت طولانی قطعاً تاثیری منفی بر سطح آموزش خواهد داشت. بانک جهانی تخمین میزند اگر سیاست موثری از طرف دولتها اتخاذ نشود تعطیلی مدارس به مدت پنج ماه، درآمد زندگی این کودکان را در مجموع، 10 تریلیون دلار کاهش خواهد داد.
تعطیلی مدارس، مساله نابرابری به ویژه در اقتصادهای نوظهور را هم برجسته کرده است. اگر شرایط کنونی ادامه پیدا کند 10 میلیون کودک در کشورهای در حال توسعه قادر به بازگشت به مدارس نخواهند بود. این مساله پیامدهای مهمی از جمله افزایش کار و ازدواج کودکان خواهد داشت زیرا با ادامه پاندمیک و عواقب اقتصادی ناشی از آن، برای کار و کسب درآمد در مقایسه با آموزش، انگیزههای بیشتری به وجود خواهد آمد.
حوزه دیگری که بهشدت دچار نابرابری خواهد شد، آموزش آنلاین است. تحلیلها نشان میدهد 91 درصد از کشورهای با درآمد بالا مدارس را به صورت آنلاین برگزار میکنند که در واقع جایگزینی برای یادگیری در مدرسه است. در کشورهای کمدرآمد این میزان تنها 54 درصد است. نبود زیرساختهای لازم، ناآمادگی مدارس و معلمان برای شیفت به آموزش از راه دور و مهمتر، ناتوانی خانوادهها برای تامین تجهیزات لازم برای آموزش آنلاین همگی دست به دست هم دادهاند تا بر شکاف آموزشی در کشورها و مناطق محروم بیفزایند. در حالی که خانوادههای برخوردار، این امکان را دارند که وسایل و شرایط لازم برای این شیوه آموزشی را فراهم کنند، هزاران خانواده که نه توان خرید تبلت و کامپیوتر دارند و نه امکان نظارت بر کودکان، احتمالاً با چالش جدیدی روبهرو خواهند شد؛ چالش سقوط به شکاف نابرابری آموزشی!
آموزش زیر سایه کرونا
در هر دو جهان توسعهیافته و در حال توسعه، مدارس همواره چیزی فراتر از مکانهای یادگیری بودهاند؛ سیاستهای آموزشی آنها را به شبکههای ایمنی برای کودکان و نوجوانان تبدیل کرده است. حالا اما، پاندمیک آن ساختارها را از هم پاشانده و نابرابریهای شکافزا را تشدید کرده است. با ضرورت یافتن حفظ فاصله فیزیکی، مدارس در بیش از 140 کشور تعطیل هستند و برای بسیاری از کودکان، این شبکه ایمنی حیاتی از بین رفته است.
مجمع جهانی اقتصاد از آغازین روزهای تعطیلی مدارس نسبت به پیامدهای آموزش آنلاین هشدار داد. از منظر کارشناسان این مجمع تعطیلی مدارس دستکم به شیوههای زیر بر کیفیت آموزش و تعمیق شکاف آموزشی تاثیر میگذارد:
افت آموزش
بارزترین تاثیر تعطیلی مدارس بر یادگیری دانشآموزان بوده است. حتی قبل از پاندمیک کرونا نیز، کشورهای در حال توسعه درگیر بحران یادگیری بودند. 53 درصد از کودکان در کشورهای کمدرآمد و متوسط در سن 10سالگی نمیتوانند یک متن ابتدایی را بخوانند و درک کنند. و حالا، با چرخش یادگیری به سیستم عاملهای از راه دور، این بحران فاصله بین دارا و ندار را نه فقط تشدید، که تعمیق میکند.
حدود 65 درصد از کشورهای با درآمد متوسط و کمتر از 25 درصد از کشورهای با درآمد پایین، توانستهاند سیستمعاملهای یادگیری از راه دور را راهاندازی کنند. به علاوه تنها 36 درصد از ساکنان کشورهای با درآمد متوسط و پایین به اینترنت دسترسی دارند که نگرانیهای بیشتری در مورد دستیابی به آموزش از راه دور ایجاد میکند. حتی در میان کسانی که میتوانند به این سیستمها دسترسی پیدا کنند، درباره کارایی یا توانایی آنها در تامین نیازهای دانشآموزان با تواناییهای متفاوت، به ویژه در این دوران خاص، اطلاعات کمی وجود دارد.
وعدههای غذایی ازدسترفته
در سال 2019، برنامه جهانی غذا تخمین زد که حداقل 310 میلیون کودک در کشورهای با درآمد کم و متوسط در مدرسه تغذیه میشوند. وعدههای غذایی در روزهای مدرسه، باعث افزایش ثبتنام (به ویژه در میان دختران)، بهبود شرایط تغذیهای کودکان و کاهش فشار مالی خانوادههای فقیر شده است. با تعطیلی مدارس و افزایش خطر محرومیت از غذا و ایجاد اختلال در زنجیره تامین در کشورهای در حال توسعه، این کودکان اکنون با احتمال سوءتغذیه و گرسنگی بیشتری روبهرو هستند. علاوه بر غذا، بچهها دوستان خود را که برای سلامت روانیشان ضروری هستند از دست دادهاند.
فشار فرزندپروری
تا پیش از کرونا، والدین همیشه پاسخگوی اصلی نیازهای فرزندان خود بودهاند. اما با کرونایی که علاوه بر بیماری، معضلات اقتصادی بسیاری با خود آورده است دغدغه اصلی خانوادههای محروم به تامین معاش محدود شده است. سهم بزرگی از جمعیت در کشورهای کمدرآمد و متوسط در بخش غیررسمی مشغول به کارند و تخمین زده میشود که در ماه اول بحران، 82 درصد کاهش درآمد داشتهاند. نبود شبکههای امن بسیاری از آنها را واداشته تا به حاشیه شهرها یا روستاها مهاجرت کنند تا از هزینههای زندگی خود بکاهند. و این آغاز بحران دسترسی به آموزش برای فرزندان خانوارهای بیبضاعت است. از سوی دیگر، دانشآموزان در کشورهای در حال توسعه مستعد ترک تحصیل هستند و تعطیلی طولانیمدت مدارس و ناتوانی خانوادهها برای همراهی با آموزشهای آنلاین، دانشآموزان بیشتری را در معرض خطر جاماندگی از تحصیل قرار میدهد. به همین دلیل مجمع جهانی اقتصاد میگوید علاوه بر تدابیر دیجیتال، حمایت اجتماعی از اقشار آسیبپذیر باید گسترش یابد تا راهی برای جلوگیری از تعمیق نابرابریهای آموزشی باشد.
آموزش پرچالش در فقر
مدارس درهای خود را بستهاند تا به کاهش سرعت شیوع کرونا کمک کنند، اما معضلات بسیاری برای خانوادهها خلق کردهاند. از آغاز تعطیلی مدارس تاکنون، والدین بسیاری با یک، دو یا چند فرزند در خانهها به قرنطینه تن دادهاند. در مناطق محروم و در حاشیه شهرها این خانوادهها در محلههای شلوغ، خانههای کوچک و با دیگر اعضای خانواده (مادربزرگ یا پدربزرگ) زندگی میکنند. علاوه بر بچهمدرسهایها، تعطیلی مهدکودکها هم کودکان زیر سن مدرسه را خانهنشین کرده و بر شلوغی خانوادههای پرجمعیت افزوده است. برای خانوادهها این انتقال به آموزش آنلاین چالشبرانگیز بوده است زیرا اغلب آنها کامپیوتر و لپتاپ ندارند. در بهترین حالت گوشیهای هوشمند به ابزار آموزش آنلاین بچهها تبدیل شدهاند. بچهها میگویند گوشی برای آموزش کوچک است ضمن آنکه اتصال آن به برخی سامانهها اغلب به دشواری میسر میشود.
به علاوه، آموزش آنلاین مستلزم دسترسی دانشآموزان به اینترنت یا همان دسترسی آنلاین است که برای برخی دیگر از خانوادهها امکانپذیر نیست. اگر شما در یک جامعه ثروتمندتر زندگی کنید اینترنت بخش جداییناپذیر زندگی شماست اما مناطق شهری و روستایی بسیاری وجود دارند که دسترسی به اینترنت در آنها اساساً امکانپذیر نیست یا خانوادهها توانایی پرداخت هزینههای آن را ندارند. در عین حال اگر دستگاهی وجود ندارد که کودک بتواند برای کارهای مدرسه از آن استفاده کند دسترسی به اینترنت بیفایده است.
به ویژه در خانوادههای کمدرآمد، ممکن است در خانه یک کامپیوتر یا تبلت وجود داشته باشد اما این امکانات به تعداد بچهها نباشد. این سبب میشود دانشآموزان در سنین مختلف در یک خانواده ناچار به استفاده اشتراکی از یک دستگاه روی بیاورند. این، در حالی که ساعات آموزش آنلاین مدارس غالباً یکسان است روش ایدهآلی برای حل مساله نیست.
مساله فضای فیزیکی درس خواندن هم معضل دیگری است. گرچه فرزندان خانوادههای مرفهتر ممکن است هرکدام اتاق مخصوص خود را داشته باشند که در آن میتوانند تکالیف خود را انجام دهند یا به تماشای تدریس معلمان بپردازند، اما این برای بسیاری از دانش آموزان کمدرآمد صدق نمیکند. در شهرها و روستاهای محروم، خانه ممکن است به معنای یک اتاق واحد برای خانوادهای باشد که دارای چند بچهمدرسهای است. در این سناریوی تلخ، آموزش از راه دور چگونه پیش میرود و در بلندمدت تا چه اندازه کارایی دارد؟ این پرسشی است که نمیتوان به آن پاسخ روشنی داد.
در عین حال، یادگیری از راه دور نیاز زیادی به حضور والدین دارد. والدین باید اطمینان حاصل کنند که بچهها ابزار مورد نیاز خود را دارند، به درستی از آنها استفاده میکنند و سپس به آنها کمک کنند در شرایطی که تماس رودررو با معلمان امکانپذیر نیست، با تمرکز روی درس، تکالیف خود را انجام دهند. در واقع آموزش آنلاین، به ویژه در آغاز کار، به پشتیبانی و نظارت بیشتری نیاز دارد. همه والدین اما قادر به ارائه این پشتیبانی نیستند. کارمندان و قشر برخوردار میتوانند دورکاری کنند یا در خانه بمانند و بر آموزش فرزندان خود نظارت داشته باشند اما دیگران مجبورند برای کار از خانه بیرون بروند. به علاوه آنگونه که تحلیلگران میگویند تفاوتهای اجتماعی اقتصادی در امکان بهرهمندی از آموزشهای اضافه یا کلاسهای تقویتی بسیار تعیینکننده است.
شکاف دیجیتال تنها آغاز کار است. از کمبود کامپیوتر و تبلت گرفته تا فضای فیزیکی، دانشآموزان خانوادههای کمدرآمد در برابر آموزش آنلاین آسیبپذیرند اما به تمام این واقعیتها، واقعیت تلخ دیگری را باید افزود. علاوه بر فشارهای اقتصادی که از پیش وجود داشت و حالا کرونا نیز به آنها افزوده است، نسل در حال تحصیل با یک بحران بیسابقه دیگر نیز روبهروست. از نرخ بالای مرگومیر ناشی از کرونا در مناطق و استانها گرفته تا میزان بالای تعدیل و اخراج کارگران با دستمزد پایین. کرونا فراتر از شکاف آموزش تمام جنبههای زندگی دانشآموزان محروم را هدف قرار داده است. پیامدهای این معضلات شاید یک دهه بعد خود را نشان دهد.
پویشهایی برای پرکردن شکاف آموزش
کارشناسان میگویند نابرابری در آموزش آنلاین بسیار مهم است زیرا این نابرابری میتواند تبعیضهای موجود را تشدید و بدخیم کند. در دنیا تلاشهای بسیاری صورت گرفته تا شکاف آموزشی به حداقل برسد. در نیویورک برای دانشآموزانی که کامپیوتر ندارند آیپد ارسال میشود اما بسیاری هنوز این امکان را دریافت نکردهاند. اداره آموزشوپرورش این شهر میگوید توزیع آیپدها بر مبنای اولویتها خواهد بود؛ ابتدا دانشآموزان ساکن در یتیمخانهها، سپس دبیرستانیهای پانسیونشده و بعد دانشآموزان معلول و دانشآموزان چندزبانه آنها را دریافت خواهند کرد.
عدم دسترسی به اینترنت احتمالاً مشکل بزرگتری است، اما مناطق مختلف همچنان برای رفع آن تلاش میکنند. برای مثال چهار هزار نفر از 50 هزار دانشآموز کارولینای جنوبی، اینترنت ندارند. این منطقه با تقویت سیگنالهای وایفای در مدارس برای خانوادههایی که در نزدیکی مدرسه زندگی میکنند و همچنین استقرار اتوبوسهای مجهز به وایفای در محلههایی که دانشآموزان فقیر بیشتری دارند، کوشیده است تا به مشکل پاسخ دهد. لسآنجلس، برای دسترسی دانشآموزان به اینترنت با کمپانی Verizon همکاری میکند و در آتلانتا T-Mobile به توزیع هاتاسپات موبایل در نقاط مختلف کمک کرده است.
برخی دیگر از کشورها هم برای جلوگیری از، از دسترفتن فرصتهای آموزشی، اقدامات جدیدی در پیش گرفتهاند. برای مثال انگلستان برای آموزش کودکان در مناطق کمدرآمد، از فارغالتحصیلان دانشگاهی به عنوان مربی استفاده میکند. این مربیان سالانه 19 هزار پوند دستمزد میگیرند که به تامین هزینههای زندگیشان کمک میکند.
کشورهای در حال توسعه هم در تلاشاند تا راههای جدیدی برای مقابله با بحران پیدا کنند. در بنگلادش معلمان در حال تولید برنامههای آموزشی هستند که از تلویزیون پخش شود. موزامبیک از رادیو برای دسترسی به کودکان محصل استفاده میکند. با این حال این روشها تعاملی نیستند و دانشآموزان نمیتوانند دستهای خود را برای طرح سوال از معلم بلند کنند! هند برای حل این مشکل سعی دارد با استفاده از برنامههای آموزشی موبایل، عقب ماندن بچهها را جبران کند.
در دیگر مناطق جهان نیز گروههای مردمی ابتکار عمل را به دست گرفتهاند تا امکان دسترسی خانوادههای فقیر به آموزش آنلاین را فراهم کنند. یکی از این گروهها «وارتاوان لینتاس مدیا» در اندونزی است که توسط خبرنگاران رسانههای مختلف جاکارتا تاسیس شده است. آخرین پروژه این گروه، مردم را به اهدای گوشیهای هوشمند قدیمی اما فعال ترغیب میکند تا بدین ترتیب به دانشآموزان بدون دسترسی به فناوری در مدت پاندمیک کمک کنند. این گروه همچنین در حال جمعآوری کمکهای مالی برای برنامههای دیتای موبایل است.
در بخش دیگری از اندونزی گروهی به نام BisaBelajar در حال جمعآوری کمک برای برنامههای دیتای موبایل برای دانشآموزان کمدرآمد است. این گروه دریافته که والدین اغلب این دانشآموزان کارگران کمدرآمد یا کارگران کممهارت بخش گردشگری هستند که بهویژه از پاندمیک آسیب جدی دیدهاند. گفته میشود کمکها تا زمان بازگشایی مدارس ادامه خواهد داشت. این خیرین معتقدند اگر به دولت اتکا کنند، به دلیل بوروکراسی اداری مدت زیادی طول میکشد تا کمکها به دست نیازمندان برسد، ضمن آن که برای این کار به اراده سیاسی نیاز است. ارادهای که در شرایط بحران احتمالاً متوجه دیگر معضلات و اولویتهاست.
تحلیلگران معتقدند نابرابری در آموزش دههها بعد، بر رقابتپذیری کشورها تاثیر میگذارد. در حالی که کشورها در تلاشاند تعادلی بین جلوگیری از موارد جدید ابتلا و بازگشاییهای اقتصادی برقرار کنند، ضروری است که مساله آموزش برای آینده نیز در نظر گرفته شود. یونسکو از کشورها خواسته است تا جوامع مقاومتر و مساعدتری را با تمرکز بر افراد جامانده از آموزش هنگام بازگشایی مدارس ایجاد کنند. مدیرکل یونسکو در این باره میگوید: برای مقابله با چالشهای این زمان، حرکت به سوی آموزش فراگیر ضروری است. به دنبال همهگیری کرونا که نابرابریها را تعمیق کرده و در کانون توجه قرار داده است، بازنگری در آینده آموزش از اهمیت زیادی برخوردار است. عدم اقدام، مانع از پیشرفت جوامع خواهد شد.
مجمع جهانی اقتصاد نیز مینویسد بحرانهایی از این دست میتواند شکافهای فرصت را افزایش دهد که به نوبه خود، سبب تداوم و تقویت چرخههای بیننسلی فقر و ایجاد سرمایه انسانی ضعیف میشود. نابرابری ناشی از این بحران همچنین بر نابرابری درآمدی تاثیر خواهد گذاشت. بنابراین ضروری است که کشورها ساختارهای آموزشی خود را به نحوی بازنگری و اصلاح کنند تا مقاومت و حساسیت بیشتری نسبت به نیازهای متنوع کودکان در مناطق مختلف داشته باشد.
این روزها به جای آن که فقط به درس بپردازیم، لازم است در آموزش از راه دور به مفاهیمی مانند «همدلی و اخلاق» هم بیندیشیم. این تهدید فرصتی است تا هرچه در این سالها مغفول واقع شده، بار دیگر در مرکز توجه قرار گیرد. آموزش انسانیت در روزهای سخت، شاید یکی از این مفاهیم باشد.