عدم قطعیت و هراس
منابع محدود و بحرانهای نامحدود و لزوم یادگیری از اشتباهات گذشته
اکنون که نوشتن این یادداشت را شروع کردهام بیش از 350 نفر بعد از آلوده شدن به ویروس کرونا از عوارض ناشی از این آلودگی درگذشتهاند. ویتنام و استرالیا هم به جمع کشورهایی پیوستهاند که سفر به چین را محدود کردهاند و به نظر میرسد ویروس کرونا یک اپیدمی ملی را رقم زده است که میتواند جهانی شود.
اکنون که نوشتن این یادداشت را شروع کردهام بیش از 350 نفر بعد از آلوده شدن به ویروس کرونا از عوارض ناشی از این آلودگی درگذشتهاند. ویتنام و استرالیا هم به جمع کشورهایی پیوستهاند که سفر به چین را محدود کردهاند و به نظر میرسد ویروس کرونا یک اپیدمی ملی را رقم زده است که میتواند جهانی شود. سازمان جهانی بهداشت، دولت چین و دولتهای مختلف در حال برنامهریزی برای مقابله با گسترش این ویروس هستند. سفرها به چین محدود شده است و در داخل چین قرنطینه در جریان است. واکنش دولت چین در برابر این ویروس از چند جهت درخور تامل است و درسهای فراوانی برای یادگیری دارد.
اول: ویروسها مستقل از قدرت سیاسی دولتها میآیند و میکشند. حالا اینکه این ویروس از بدن خفاش به انسان منتقل شده است یا خیر مهم نیست. این مهم است که دولت چین به عنوان یک ساختار اقتدارگرا پذیرفته است که همه چیز را نمیتواند کنترل کند. در نتیجه بعد از ظهور علائم ابتلا به بیماری ناشی از ویروس کرونا اطلاعرسانی درباره آن را آغاز کرده است و هدف را بر جلوگیری از گسترش و پیشگیری از ابتلای افراد بیشتری به این ویروس قرار داده است. این نشان میدهد که در فاصله یکصد سال بین بروز و اپیدمی آنفلوآنزای اسپانیایی و کرونای چینی درسهای بسیاری گرفته شده است و دولتها آن را بهکار میبندند.
دوم: یادگیری از اشتباهات گذشته. وقتی در سال ۲۰۰۲ ابتلا به ویروس سارس یک بیماری فراگیر شد، پاسخ دولت چین آمیختهای از رازداری، ناباوری و کندی بود. چهار ماه باید میگذشت تا دولت چین رسماً ظهور ویروس سارس را به سازمان جهانی بهداشت اطلاع بدهد. نتیجه این شد که ۷۷۴ نفر جان باختند، ویروس به ۳۷ کشور رسید و ظرف شش ماه ۴۰ میلیارد دلار زیان اقتصادی انباشته شد. در کمتر از دو دهه دولت چین نهتنها درسهای سارس را فراگرفته است بلکه هم در سیاستگذاری و هم در نهادسازی متفاوت عمل کرده است. خلاف اپیدمی سارس حالا دولت چین در همان روزهای اول ظهور ویروس کرونا را به جهان اعلام کرده است. مرکز کنترل بیماریهای کشور چین با اقتدار وارد صحنه شده است و ارتباط ۴۱ مورد اولیه بیماری را با یک بازار ماهی و جانداران دریایی در ووهان تایید کرده است. دولت بلافاصله این بازار را تعطیل کرده است. مهمترین نکته اینکه دولت چین بلافاصله از یک گروه از کارشناسان داخلی (چینی) و خارجی برای تحلیل شیوههای انتقال ویروس و الگوی گسترش آن دعوت کرد و گزارش این گروه را چند روز بعد از ظهور ویروس کرونا منتشر کرد. این توانایی محصول تغییر در چارچوب ذهنی دولت چین در مقابله با بیماریهای فراگیر و واگیردار بعد از تجربه ویروس سارس در سال ۲۰۰۲ است.
سوم: برای واکنش سریع و درست به سرمایهگذاری در زیرساختها نیاز است. اگر ویروس سارس یا همان آنفلوآنزای پرندگان نشان داد که مرکز کنترل و پیشگیری بیماریهای چین آمادگی لازم را نداشته است، دولت چین در سالهای بعد از تجربه ویروس سارس با سرمایهگذاری در تاسیس آزمایشگاهها، تقویت سیستمهای گردآوری اطلاعات و هشدار بهداشت عمومی و تربیت نیروی انسانی و کارشناسی لازم این مرکز را تقویت کرد و آن را از قید و بند دیوانسالاری حزبی رهانید. این باعث بهبود کیفیت و سرعت واکنش مرکز مذکور در مقابله با ویروس کرونا شده است. این بار ویروس کرونا در ۳۱ دسامبر مشاهده شد و تا ۱۲ ژانویه تحلیل ژنتیکی آن برای سازمان جهانی بهداشت ارسال شده بود. برخلاف شیوع آنفلوآنزای پرندگان، سارس، در سال ۲۰۰۲ سازمان جهانی بهداشت به واکنش دولت چین به شیوع ویروس کرونا اطمینان دارد.
اینها به معنای این نیست که کسی از ابتلا به ویروس کرونا نخواهد مرد. تا این لحظه این ویروس به اندازه یکسوم ویروس سارس تلفات جانی به همراه داشته است. ولی آنچه در چین شاهد آن هستیم واقعبینی حکومتی حزبی و انحصارطلب در مواجهه با بحرانها و برنامهریزی برای آنهاست. دولت چین هم به محدود بودن منابعش واقف است و هم از روی تجربه تلخ میداند که ویروسها فقط انسانها را نمیکشند. حتی اگر دولتها سفرهای هوایی را به چین محدود نمیکردند انسانهای کمتری این روزها میخواستند به کشوری بروند که تصویرش آدمهای ماسک به دهان ترسیدهای است که از خیابانها زود میگذرند یا همسایههای شجاعی که با فریاد از پنجرهها به یکدیگر قوت قلب میدهند. بیماریهای واگیردار و اپیدمیهای ویروسی با کاهش حجم مبادلات اقتصادی و مختل کردن زنجیره تامین مواد اولیه و قطعات به اقتصاد جهانی ضرباتی چندین دهمیلیارددلاری میزنند. اینکه دولتها بتوانند با آمادگی در برابر این چالشها از آسیبپذیری خود بکاهند و آماده واکنش مناسب باشند یک ضرورت است.
نکته مهم دیگر در رفتار دولت چین در واکنشش به ظهور ویروس کرونا تاکید این دولت بر بهرهوری و افزایش تاثیر سیاستهاست. اطلاعرسانی در اینباره فقط با هدف پیشگیری از بیماری صورت نمیگیرد بلکه با هدف افزایش میزان اثرگذاری سیاستهای اتخاذشده و کارایی منابع اختصاص دادهشده هم صورت میگیرد. در هر بحرانی و در مقابله با هر ویروسی مردم هستند که در نهایت موفقیت سیاستها را رقم میزنند. این روزها که بحث طب اسلامی در جامعه داغ شده است خوب است نگاهی به دورانی بیندازیم که ابرمردی مانند امیرکبیر کوشید با اجباری کردن آبلهکوبی به آن بیماری شوم و خانمانسوز پایان دهد. بهرغم جریمههای سنگین برای متخلفان باز بسیاری با انکار شیوههای علمی و درمانهای موجود خانوادهها و عزیزان خود را در معرض خطر آبله قرار دادند و تن به آبلهکوبی ندادند. حتی بهترین سیاستها در صورتی موفق هستند که مردم اعتماد لازم را به مرجع تصمیمگیری و اجرای آنها داشته باشند و با آنها موافق باشند. در این روزها دولت چین اگر در عرصه جهانی پرچمدار مبارزه با ویروس کرونا نباشد حداقل در عرصه ملی مرجع و تصمیمگیرنده اصلی است و با اطلاعرسانی از طریق رسانهها و شبکههای اجتماعی این اعتماد عمومی را به توانایی خودش در مهار این بحران افزایش داده است و در عمل آن را تایید کرده است.
شاید مقایسه عملکرد احتمالی دستگاههای دولتی در ایران با ادارات مشابه در کشور چین اشتباه باشد، ولی هر ناظر ایرانی اپیدمی اخیر خود را ناچار به مقایسه مییابد. اطلاعرسانی درباره هرگونه بیماری یا ویروسی هنوز در درجه اول یک امر سیاسی است تا یک اجبار مدیریت بهداشت عمومی. نهتنها افکار عمومی به مرجعیت و پیشگامی در مدیریت چنین بحرانهایی اعتماد ندارد، اطلاعرسانی گاهی آنقدر دیر صورت میگیرد که دیگر نمیتوان به همراهی مردم در مدیریت بحران امیدوار بود. سرمایهگذاریهای مشابه در پیشگیری از گسترش بیماریها در آن حجم و اندازه نسبی رخ نداده است و توانایی نهادهای دولتی بهجای بهبود و افزایش شاید حتی کاهش هم یافته است. به اینها باید اضافه کرد که بلکه نظر میرسد مرجعیت نهادهای علمی و ادارات دولتی هم مورد سوال است. هر روز گروه جدیدی با سوزاندن کتابها و انکار دانش موجود میکوشد دایره حاکمیت نهادهای دانشمحور را بر مدیریت بهداشت و درمان کشور کاهش دهد و در این میان به بازارگرمی برای شیوههای درمانی بپردازد که با تزیین آنها به نامهای مقدس امیدوار است آنها را از امتحان و سنجش علمی در امان دارد. تجربه دولت چین نشان میدهد مثلث سرمایهگذاری در زیرساختهای علمی، اتکا به دانش کارشناسان داخلی و خارجی و اطلاعرسانی به موقع میتواند از عدم قطعیت و هراس همراه با ویروسی مرگبار بکاهد. و البته دولت چین با درسآموزی از اشتباهات گذشته به این توانایی رسیده است. درسی که هنوز بر دیوار تاریخ ما حک شده است بیآنکه کسی بخواهد آن را فرا بگیرد.