شناسه خبر : 27859 لینک کوتاه
تاریخ انتشار:

خاموشی گزاف صنایع

کاوه زرگران از زیان قابل توجه قطع برق بر مشاغل می‌گوید

کاوه زرگران می‌گوید: هندی‌ها برای تامین انرژی صنایع و کاهش گازهای گلخانه‌ای به صرافت گسترش نیروگاه‌های خورشیدی افتاده‌اند و ما در اوج خشکسالی و بحران آب همچنان به نیروگاه‌های برق‌آبی چشم دوخته‌ایم در عین اینکه با اصرار به قیمت‌های غیرواقعی صنعت برق را از توجیه سرمایه‌گذاری انداخته‌ایم و صنعت برق از برنامه‌های توسعه‌ای عقب افتاده است.

خاموشی گزاف صنایع

وقتی تماس می‌گیرم تا وقت مصاحبه را هماهنگ کنم، می‌گوید همین الان برای بازدید از چند کارخانه مواد غذایی رفته که قطع برق گرفتار خسارت‌های سنگینشان کرده است و ادامه می‌دهد آنها نه‌تنها حجم قابل توجهی از تولیدشان را از دست داده‌اند که مواد اولیه‌شان هم دچار فساد شده و سرمایه زیادی هدر رفته است. کاوه زرگران، دبیرکل کانون انجمن‌های صنایع غذایی ایران برآورد خسارت کسب‌وکارها از قطعی برق را بسیار دشوار می‌داند و می‌گوید در مملکتی که به آمار و ارقام اهمیت چندانی نمی‌دهند فهم این اتفاق دشوار است اما خسارت بسیار سنگین بوده است. حالا با برگشت تحریم‌ها و سیاستگذاری‌های نادرست اقتصادی، کسب‌وکارها وضعیت چندان خوشایندی ندارند و قطع گاه و بیگاه برق قوزبالاقوز شده است. اینها را رئیس کمیسیون کشاورزی اتاق ایران به تجارت فردا می‌گوید و اعتقاد دارد که صنعت زیرساختی برق متناسب با رشد صنایع و اشتغال در ایران توسعه نیافته است و همین عامل یکی از مهم‌ترین دلایل خاموشی و زیان سنگین به مشاغل ایران است. در ادامه گفت‌وگوی مشروح با کاوه زرگران را می‌خوانید.

♦♦♦

‌ قطعی برق چه مشکلاتی برای صنایع و کسب‌وکارهای ما ایجاد کرده است؟

واقعیت این است که افزایش مصرف برق در روزهای گرم تابستان وزارت نیرو را با چالش کمبود برق مواجه کرده است و برای حل این مشکل در دسترس‌ترین راه‌حل یعنی قطع برق از سوی این سازمان در پیش گرفته شده است. قطعی برق در روزهای گرم تابستان نه‌تنها رفاه حال شهروندان در واحدهای مسکونی را کاهش داده بلکه صنایع بزرگ و کوچک کشور را هم با خسارات بعضاً هنگفتی مواجه کرده است. واحدهای صنعتی که از ابتدای سال جاری با مشکلات نوسانات ارزی و عدم ثبات اقتصادی دست و پنجه نرم می‌کنند و با افزایش ناگهانی هزینه‌های تولید روبه‌رو بوده‌اند، اکنون با مشکلی تازه روبه‌رو شده‌اند که به زیان انباشته آنها می‌افزاید و مانند ضرباتی بر جسم نیمه‌جان صنایع کشور وارد می‌شود.

بسیاری از صنایع و کسب‌وکارها در حوزه صنایع غذایی کشور وجود دارند که مواد اولیه مورد نیاز آنها را مواد فسادپذیر تشکیل می‌دهد و در صورتی که وقفه‌ای در پروسه تولید آنها رخ دهد تولیدکننده مواد اولیه تولیدی خود را از دست داده و با زیان بسیاری روبه‌رو می‌شود. ساده‌ترین نمونه آن واحدهای نانوایی سنتی هستند که در صورت قطع برق حین تهیه خمیر، ماده اولیه خود را از دست خواهند داد و متحمل زیان سنگینی خواهند شد. اعتراضات واحدهای نانوایی سنتی در روزهای گذشته در شهرهای مختلف کشور به خوبی گویای این مطلب است. دیگر واحدهای تولیدی صنایع غذایی چون نان صنعتی، کیک، بیسکویت و شیرینی و شکلات نیز از این قاعده مستثنی نیستند و قطع ناگهانی برق سبب ضایع شدن مواد اولیه تولیدی این صنایع شده و در جریان تولید آنها وقفه ایجاد می‌کند.

بخش بسته‌بندی و تولید بطری‌های مورد نیاز در صنایع غذایی کشور چون لبنیات، روغن نباتی و آب معدنی، نیز به گونه‌ای دیگر با این مشکل دست‌به‌گریبان هستند. به این صورت که کاهش عرضه مواد اولیه تولید بطری در بورس، بازار را با کسری و در نتیجه افزایش قیمت این محصولات مواجه ساخته ‌است. افزایش قیمت محصولات PET تا کیلویی 15 هزار تومان و کمبود این مواد در بازار، این کالا را به کالایی گرانبها و کمیاب برای صنایع غذایی مبدل ساخته است و در این بین قطع برق ناگهانی در حین تولید انواع بطری مورد نیاز صنایع، این محصولات را ضایع کرده و سبب نارسایی و تحمیل زیان بیشتر به صنایع شده است.

‌ کسب‌وکارها چه راهی برای کم کردن هزینه این عامل بیرونی دارند؟

واقعیتش را بخواهید کسب‌وکارهای ما کار چندان زیادی نمی‌توانند انجام دهند تا از هزینه‌های گزاف قطع برق نجات پیدا کنند.

اگر منظور از راه‌حل استفاده از ژنراتورهای برق است، نمی‌تواند به عنوان راه‌حل کلی برای تمامی صنایع و کسب‌وکارها مورد استفاده قرار گیرد، چراکه به دلیل نیاز صنایع بزرگ کشور به نیروی برق با ولتاژ بسیار بالا پاسخگوی نیازهای این گروه از صنایع کشور نیست. در مورد واحدهای کوچک نیز این‌روش به گونه‌ای دیگر کارایی لازم را ندارد، به عنوان نمونه نانوایی‌های سنتی بودجه کافی برای خرید موتوربرق را در اختیار ندارند و نیاز به کمک‌های دولتی دارند.

‌ فکر می‌کنید توانیر چگونه می‌تواند زیان واردشده به کسب‌وکار را به حداقل برساند؟

ساده‌ترین و در دسترس‌ترین راهکار آن بود که توانیر برنامه زمان‌بندی دقیق و درست قطع برق را در اختیار صنایع بگذارد. این کار در برخی از استان‌های کشور انجام شده است ولی بسیاری از صنایع مدعی هستند که قطع برق در واحدهای آنها به صورت اتفاقی روی می‌دهد و با برنامه زمان‌بندی ارائه‌شده از سوی توانیر مطابقت ندارد. اصولاً در کشور ما قطع برق صنایع جزو اولین اقداماتی است که در زمان افزایش مصرف برق در پیش گرفته می‌شود، این در حالی است که وزارت نیرو گزینه‌های زیادی برای کنترل میزان مصرف برق در اختیار دارد.

‌ با توجه به اینکه مشترکان خانگی سهم قابل توجهی در مصرف برق دارند، به نظر شما آیا قطع برق صنایع اقدام درستی است؟

مساله اصلی دقیقاً همین‌جاست. ابتدا باید روشن شود که بیشترین میزان مصرف برق در بخش صنعتی کشور اتفاق می‌افتد یا بخش مسکونی. متاسفانه در این بخش نیز مانند بسیاری دیگر از حوزه‌های تصمیم‌گیری در کشور، شیوه آزمون و خطا در پیش گرفته شده است و حتی با وجود تحقیقات و مطالعاتی که انجام می‌شود، ما باز هم نمی‌بینیم که سیاستمداران روش خود را اصلاح کنند.

داده‌های وزارت نیرو از نقش مولفه‌های مختلف بر اوج مصرف برق به روشنی نشان می‌دهد که مصرف برق خانگی سهمی بیش از 50درصدی در زمان اوج بار مصرف برق کشور ایفا می‌کند، در حالی که سهم صنعت در این بین تنها 18 درصد و کشاورزی هفت درصد است. بر اساس این آمار برخلاف بخش خانگی که اختلاف اوج مصرف آن در تابستان و زمستان بسیار بالا و به 15 هزار مگاوات نیز می‌رسد، بخش صنعت در طول سال تقریباً مصرف یکنواختی دارد. بنابراین می‌توان گفت که بخش صنعت در لحظه اوج بار در فصل تابستان نقشی بسیار کمرنگ‌تر از بخش مسکونی ایفا می‌کند. به همین دلیل وزارت نیرو باید برای مدیریت مصرف برق در زمان‌ها و ساعات اوج مصرف آن در فصل تابستان روی مشترکان خانگی پرمصرف متمرکز شود.

‌ اشاره کردید که وزارت نیرو گزینه‌های دیگری جز قطع برق دارد، آن گزینه‌ها چه هستند؟

مهم‌ترین راهکار وزارت نیرو واقعی شدن تعرفه‌هاست. قیمت‌های غیرواقعی زیان‌های سنگینی برای اقتصاد ما به دنبال داشته است اما نمی‌دانم چرا همچنان به آن اصرار داریم؟ یکی از راه‌حل‌هایی که در برخی از کشورهای جهان که با مشکل کمبود برق دست و پنجه نرم می‌کنند دنبال می‌شود، اصلاح تعرفه‌هاست. در حال حاضر در کشور ما تعرفه مشترکان پرمصرف و کم‌مصرف برق تفاوتی ندارد و طبیعی است که در این شرایط مشترکان پرمصرف انگیزه‌ای برای اصلاح الگوی مصرف خود ندارند. در صورتی که استفاده از روش‌های بازدارنده چون افزایش پلکانی تعرفه برق برای مشترکان پرمصرف که عمدتاً در میان دهک‌های بالای درآمدی جامعه نیز قرار دارند می‌تواند یکی از راهکارهای حل این مشکل باشد. با وجود این تاکنون دیده نشده است که راه‌حل بهینه‌ای برای مدیریت ساعات اوج بار برق در ایران در پیش گرفته باشیم. حداقل شواهد موجود که چنین چیزی را نشان نمی‌دهند.

‌ نظرتان درباره واقعی‌سازی قیمت برق برای صنایع و کسب‌وکارها چیست؟

همین الان هم صنایع نسبت به مشترکان خانگی پول بیشتری می‌دهند. در این شرایط که بیشترین بار مصرف را مشترکان خانگی به شبکه برق تحمیل می‌کنند و پول کمتری می‌دهند، اصلاح تعرفه‌ها برای این دسته از مصرف‌کنندگان ضرورت بیشتری دارد. درباره کسب‌وکارها و صنایع باید بگویم که در شرایط کنونی که افزایش هزینه‌های تولید از هر طرف صنایع کشور را در فشار قرار داده است، افزایش قیمت انرژی می‌تواند فشار مضاعفی را به صنایع وارد کند و با کاهش بیش از پیش حاشیه سود آنها واحدهای بیشتری را در معرض تعطیلی قرار دهد. در حال حاضر نیز تعرفه برق صنایع در تابستان با 20 درصد افزایش روبه‌روست، در حالی که این بخش مولد ارزش افزوده و اشتغال در کشور است و نباید با فشار هزینه‌ای روبه‌رو شود. اقتصاد کشور در شرف تحریم‌های ایالات متحده قرار گرفته است و تامین مواد اولیه و ماشین‌آلات صنایع را با چالش‌هایی روبه‌رو کرده و هزینه تامین نهاده‌های تولیدی صنایع کشور را افزایش داده است، در حالی که سیاست‌های کلان اقتصادی دولت در ارتباط با کنترل قیمت‌های فروش به صنایع اجازه تعدیل قیمت متناسب با افزایش هزینه‌های تولید را نمی‌دهد و با کاهش حاشیه سود، تولید را به فعالیتی غیراقتصادی مبدل ساخته است. بنابراین وزارت نیرو باید هوشمندانه عمل کند و ضمن اینکه اصلاح تعرفه‌ها را از بخش عمده مصرف‌کنندگان یعنی مشترکان خانگی شروع می‌کند، شرایط ویژه صنایع و کسب‌وکارها را هم در نظر بگیرد و بر روش‌هایی مبتنی بر هماهنگی با صنایع برای مصرف بهینه برق در زمان‌های اوج مصرف و اتخاذ سیاست‌های تشویقی برای صنایع همراه با این برنامه‌ها تکیه کند. به عنوان مثال وزارت نیرو می‌تواند از طریق هماهنگی با واحدهای تولید صنعتی از آنها بخواهد زمان استراحت و خاموشی ماشین‌آلات خود را به ساعت اوج مصرف برق منتقل کنند و در ازای آن تخفیفاتی نیز در محاسبه نرخ برق خود دریافت کنند.

‌ در کشورها و اقتصادهای دیگر نظیر هند که با مشکل کمبود برق مواجه‌اند از چه شیوه‌هایی استفاده می‌شود؟

شیوه‌های مختلفی از سوی کشورهایی که با مشکل کمبود نیروی برق روبه‌رو هستند دنبال می‌شود. هند با توجه به جمعیت حدود یک میلیارد و250 میلیون‌نفری خود قطعاً با چالش بزرگی برای تامین برق این‌چنین جمعیتی روبه‌رو است. هند کشوری در حال توسعه است و برای تبدیل شدن به کشوری توسعه‌یافته نیاز به مصرف انرژی بیشتری دارد. از آنجا که این کشور یکی از بزرگ‌ترین مصرف‌کنندگان زغال‌سنگ در جهان و یکی از عمده‌ترین متقاضیان نفت در دنیاست، از سوی آژانس‌های بین‌المللی که در زمینه کاهش تولید گازهای گلخانه‌ای در جهان فعالیت می‌کنند نیز تحت فشار قرار دارد. از این‌رو این کشور با سرعت در حال افزایش پنل‌های خورشیدی است تا تولید انرژی‌های پاک را افزایش دهد.

این راهکار علاوه بر اینکه می‌تواند بخشی از انرژی مورد نیاز هند را تامین کند، می‌تواند مصرف سوخت‌های فسیلی را در این کشور هم کاهش دهد.

‌ به نظر می‌رسد این اتفاق در ایران چندان جدی گرفته نشده است. به ویژه اینکه گفته می‌شود بخشی از کمبود برق ناشی از خشکسالی و اختلال در عملکرد نیروگاه‌های برق‌آبی است...

همین‌طور است. کشور ما در سال‌های اخیر متوسط بارش‌های کمتری را نسبت به سال‌های گذشته تجربه کرده است و دورانی از خشکسالی را پشت سر می‌گذارد و حجم آب جمع‌شده پشت سدها برای تولید برق نیز در سال جاری با کاهش روبه‌رو بوده است، به طوری که به گفته مدیرعامل شرکت توانیر سال گذشته تا 9500 مگاوات از ظرفیت نیروگاه‌های برق‌آبی کشور مورد استفاده قرار گرفته است در حالی که امسال ظرفیت استفاده آنها بیش از پنج هزار مگاوات کاهش داشته است که این موضوع لزوم حرکت به سمت استفاده گسترده‌تر از انرژی‌های جایگزین چون انرژی خورشیدی برای تولید برق را پررنگ‌تر کرده است. نقاط بسیاری در کشور ما وجود دارند که برای تولید این نوع از انرژی پاک دارای مزیت هستند و برنامه‌ریزی و سرمایه‌گذاری در آن می‌تواند اتکای ما به منابع آبی برای تولید برق را کاهش دهد.

‌ غیر از بالا بردن توان تولید برق و صرفه‌جویی، راه‌های دیگری برای مواجهه با این موضوع وجود دارد؟

صرفه‌جویی و در واقع مصرف درست و بهینه در واقع اصلاح ساختار است و حتماً باید این عمل انجام شود. ساختار معیوب قیمت‌های غیرواقعی باعث شده است که کسی مدیریت مصرف و بهینه‌سازی مصرف را جدی نگیرد. فرهنگ‌سازی مصرف بهینه برق یکی از راه‌های مهمی است که در کشورهای مختلف جهان بر آن تاکید می‌شود. در کشور ما نیز برنامه‌های تلویزیونی می‌توانند نقش موثری در آموزش مصرف بهینه برق و آگاه‌سازی مردم از عواقب استفاده بی‌رویه از برق داشته باشند اما در حال حاضر نوعی بی‌تفاوتی و عدم توجه به صرفه‌جویی در استفاده از منابع انرژی در جامعه به چشم می‌خورد به طوری که به نظر می‌رسد عموم مردم انگیزه‌ای برای حفاظت از منابع کشور ندارند که می‌تواند ریشه در عواملی چون قیمت نسبتاً ارزان حامل‌های انرژی، تعرفه‌ها و چگونگی برخورد و مدیریت دولتمردان با درآمدهای حاصل از فروش منابع کشور، داشته باشد.

یکی از روش‌های دیگری که در برخی کشورهای جهان که با مشکل کمبود نیروی برق مواجه هستند مورد استفاده قرار می‌گیرد، روش سهمیه‌بندی برق است که به صورت داوطلبانه یا اجباری در بخش‌های مختلف دولت، صنعت و عمومی مورد استفاده قرار می‌گیرد. همان‌طور که قبلاً هم گفتم روش اصلاح تعرفه برق به گونه‌ای که تعرفه مشترکان کم‌مصرف و پرمصرف با یکدیگر متفاوت باشد نیز از سوی برخی کشورها دنبال می‌شود.

‌ آیا برای حل چالش قطعی برق، تکنولوژی‌های تولید می‌تواند به کمک صاحبان کسب‌وکار بیاید؟

بهبود و به‌روزرسانی تکنولوژی‌های تولید قطعاً می‌تواند در بهینه‌سازی مصرف انرژی صنایع و کسب‌وکارها نقش موثری ایفا کند و میزان مصرف برق این واحدها را کاهش دهد. اما صنایع برای نوسازی و بهبود تکنولوژی تولید خود نیازمند تسهیلات ارزان‌قیمت بانکی و سیاست‌های تشویقی و حمایتی هستند و استفاده از روش‌هایی چون افزایش تعرفه برق صنایع در ایام تابستان نه‌تنها به مدیریت مصرف برق در این بخش کمکی نمی‌کند بلکه در شرایط اقتصادی حساس کنونی به صنایع فعال کشور زیان و آسیب مضاعف وارد می‌کند.

‌ صنایع ما در زمینه استفاده از انرژی پرمصرف هستند؟

خیر، همان‌طور که قبلاً گفتم آمارهای ارائه‌شده از سوی وزارت نیرو نشان می‌دهد که بخش خانگی بیشترین سهم را در زمان اوج بار دارد. اما اینکه صنایع ما نسبت به صنایع دیگر در جهان پرمصرف‌تر هستند بحث دیگری است.

‌ کشور ما در رده کشورهای صنعتی به حساب نمی‌آید اما برای تامین انرژی برق همین میزان صنایع موجود هم دچار مشکل هستیم. با توجه به اینکه ما مزیت تولید انرژی داریم، آیا سرعت توسعه زیرساخت‌هایی مثل برق مناسب بوده است؟

خیر، سرعت توسعه زیرساخت‌های صنعت برق در کشور در بازه زمانی ۱۰ سال گذشته آهنگ کاهشی به خود گرفته و مطابق برنامه‌های توسعه این بخش پیش نرفته است. عدم تخصیص منابع کافی برای توسعه این بخش از سوی دولت، صنعت برق کشور را با کمبود سرمایه‌گذاری مواجه کرده است. از طرفی ثبات نسبی قیمت برق و عدم تناسب آن با هزینه‌های تولید سبب شده بخش خصوصی نیز انگیزه‌ای برای سرمایه‌گذاری در این بخش نداشته باشد. مشکل عدم تامین منابع مالی کافی برای توسعه زیرساخت‌ها در کنار سرانه مصرف برق بسیار بالا در کشور، امروز ما را با بحران جدی در این صنعت مواجه کرده است. آژانس جهانی اطلاعات انرژی، میانگین مصرف برق خانگی در ایران را ۲۹۰۰ کیلووات ساعت اعلام کرده، در حالی که متوسط مصرف جهانی برق زیر هزار کیلووات ساعت است. به این ترتیب، ایرانی‌ها حدود سه برابر مردم جهان برق مصرف می‌کنند. مصرف بالای برق در کشور باعث شده است که ایران نوزدهمین مصرف‌کننده برق در جهان باشد. 

دراین پرونده بخوانید ...

پربیننده ترین اخبار این شماره

پربیننده ترین اخبار تمام شماره ها