اعتمادسازی
ارزهای دیجیتال در دوران تحریم به کدامسو میروند؟
دوران اقتصاد ارزمحور با ایجاد حواله آغاز شد و طی سه قرن اخیر گسترش یافت. قبل از این دوران، هیچ درکی از مفهوم ارز نبود و مبادلات با انواع پول مانند پولهای کالایی انجام میگرفت.
دوران اقتصاد ارزمحور با ایجاد حواله آغاز شد و طی سه قرن اخیر گسترش یافت. قبل از این دوران، هیچ درکی از مفهوم ارز نبود و مبادلات با انواع پول مانند پولهای کالایی انجام میگرفت. با رشد اقتصاد تقاضا برای مبادلات بین کشورها گسترش پیدا کرد و نیاز به ایجاد کانالهای مبادلاتی وسیعتر بیشتر شد. نظام تبادل مالی، به مرور با مشکلاتی که در ماهیت آن به وجود میآید؛ نیاز به جایگزین تازهتری را ایجاد میکند بهطوری که پس از فروپاشی سیستم برتون وودز، ارز فیات جایگزین ارزهای مبتنی بر طلا شد. پول فیات پشتوانه فیزیکی مانند طلا ندارد و ارزش آن وابسته به عواملی مانند قدرت اقتصادی کشور صادرکننده است. به نظر میرسد با ظهور تکنولوژی بلاکچین و عوامل فرهنگی تغییریافته، شرایط برای شروع دوران تازهای در مبادلات بینالمللی فرارسیده است، اما این شرایط احتمالاً بر اساس موقعیت سیاسی کشورهای مختلف متفاوت است.
با توجه به شرایط ویژهای که در اقتصاد و روابط بینالملل در کشور ما در حال شکلگیری است؛ تلاشهای زیادی در زمینه ایجاد ارز دیجیتال ملی از سوی نهادهای متولی در حال انجام است. شاید مهمترین دلیل برای روی آوردن به این ارز استفاده از فرصتهای تبادلات مالی و انجام تراکنشها در زمان تحریم است. حال سوال اصلی این است که آیا ایجاد ارز دیجیتال ملی در شرایط تحریم میتواند به مبادلات کشور کمک کند یا خیر؟
برای پاسخ به این پرسش، ابتدا به ساختار و مفهوم ارزهای دیجیتال، احتمال پذیرش و گسترش آن در انواع تراکنشهای خرد و کلان پرداخته میشود و سپس بر اساس توضیحات ارائهشده احتمال موفقیت ارزهای دیجیتال ملی در شرایطی که کشور با تحریمهای بالقوه مواجه است، بررسی میشود.
مفهوم و ساختار ارزهای دیجیتال
ارزهای دیجیتال و به طور خاص ارزهای رمزنگاریشده از سیستم بلاکچین و یک دفترکل توزیع شده (DLT) متولد میشوند. ارز رمزنگار نوعی ارز دیجیتال محسوب میشود که در سال 2011 در نظام اقتصادی دنیا شکل گرفت. با این تفاوت که این ارزها غیرمتمرکز هستند و مقررات از سوی اکثریت جامعه تعیین میشود به همین دلیل هیچ قدرت ناظر متمرکزی تمام فعالیتها را در شبکه کنترل نمیکند. تراکنشها در ارز رمزنگاری ناشناس نیست ولی به لحاظ ساختاری ارزهای دیجیتال متمرکز هستند و وضعیت معاملات در شبکه از طریق گروه از پیش تعیینشدهای که معمولاً تحت عنوان ناظر یا مرجع مرکزی شناخته میشود، انجام میشود و میتوانند معاملات را لغو یا متوقف کنند. در این ارزها نیازی به شناسایی هویت کاربر نیست از این جهت معاملات ردیابی نمیشود و محرمانگی بالایی دارند در نتیجه به همان میزان شفافیت پایین است. اکثر کشورها دارای مقررات قانونی برای ارزهای دیجیتال هستند. بین ارز دیجیتال و ارز رمزنگاریشده تفاوتهای مهمی وجود دارد. ارزهای دیجیتالی ارزهایی هستند که در ذات خود به تکنیکهای رمزنگاری وابسته نیستند، بلکه تنها در تراکنشهای خود برای امنیت بیشتر از تکنیکهای رمزنگاری استفاده میکنند.
البته باید دقت داشت که Visa یا PayPal تنها نمود غیرنقدی و الکترونیکی از ارزهای فیات نظیر دلار، یورو یا پوند هستند و نمیتوان آنها را به عنوان یک ارز دیجیتال پذیرفت زیرا در این موارد حسابها شفاف و تراکنشها قابل مشاهده و نیاز به تایید دیگران است اما در ارزهای دیجیتال، تراکنشها ناشناس باقی میمانند بنابراین بسیاری از دولتها و سازمانهای بینالمللی به دلیل مواردی مانند تامین مالی تروریسم یا پولشویی و عدم امکان پیگیری تراکنشها به دنبال ممنوع کردن در سطح پرداختهای بینالمللی هستند.
ریسک مهم این ارزها، ریسک سیستماتیک فراوان آن است. هک، سرقت یا اشکال در پایگاه داده نیز میتواند منجر به از دست دادن ارزهای دیجیتال مالکان شود همانطور که هنوز هم در ارزهای رمزنگاریشده اتفاق میافتد لذا این ارزها، ابزار پرریسک و غیرقابل کنترل هستند که سابقه دستکاری و تقلب دارند، از طرف دیگر با توجه به ویژگی ناشناس بودن، به راحتی میتواند به عنوان ابزاری برای مبادلات مجرمانه استفاده شود.
به نظر میرسد چیزی که از ارزهای رمزنگاریشده باقی بماند و گسترش یابد فناوری پشتیبان آن یعنی همان بلاکچین باشد. پیشبینی میشود تکنولوژی بلاکچین به طور فزایندهای توسط بانکها برای پردازش پرداختها و سایر معاملات استفاده خواهد شد و ارزهای معمولی غالب خواهند بود. با وجود این هنوز مسائل زیادی در این فضا وجود دارد، مانند پردازش حجم و چارچوب نظارتی که در آن معاملات انجام میشود که به ناچار مستلزم صرف زمان خواهد بود بهطوریکه فناوریهایی که بر پایه بلاکچین شکل خواهند گرفت در چند سال آینده تاثیر بزرگی نخواهند داشت. ارزهای دیجیتال به نوعی یک فناوری جدید هستند که هنوز راه زیادی برای پیمودن دارند و آگاهی مردم از مزایای این ارز میتواند اقتصاد فعلی جهان را متحول کند. مسائل زیادی مانند پردازش حجم و چارچوب نظارتی که در این فضا معاملات انجام میشود، وجود دارد.
آیا ارزهای دیجیتال مورد پذیرش عموم قرار میگیرند؟
عواملی که در ادامه بررسی شده است به مواردی اشاره دارد که نشان میدهد دنیا آماده پذیرش این ارزهاست:
1- تکنولوژی: تکنولوژی بلاکچین بیشترین تاثیر را بر صنعت پرداخت خواهد داشت؛ بیتکوین و اکوسیستم مرتبط با آن که شامل بلاکچین، ساید چین و زنجیرههای مرتبط با آن هستند به عنوان نیروی مخرب در بخش مالی در مخالفت با مدل متمرکز، قابل اعتماد و محافظتشده در مبادلات امروزی تعریف شدهاند. بلاکچین هنوز هم فناوری نابالغ است، اما همانطور که قبلاً تکنولوژیهای در همگسیخته مانند WWW و افزایش تلفنهای همراه، توان بالقوه ایجاد موج جدیدی از نوآوریها را به ارمغان آورد، بلاکچین هم میتواند با حل کردن مشکلاتی نظیر اعتمادسازی، عدم تقارن اطلاعات، اقتصادی کردن معاملات کوچک و بدون هزینههای زیرساخت و حذف واسطههای پیچیده، خوش بدرخشد. با وجود این سیستمهای مالی به دلیل حضور گسترده بلاکچین، هر چه بیشتر غیرمتمرکز خواهد شد، از اینرو برخی ریسکها کاهش و ریسکهای جدید ظهور خواهد کرد. تکنولوژی بلاکچین به طور فزایندهای توسط بانکها برای پردازش پرداختها و سایر معاملات استفاده خواهد شد و بر ارزهای معمولی غالب خواهند بود. با وجود این هنوز مسائل زیادی در این فضا وجود دارد، مانند پردازش حجم و چارچوب نظارتی که در آن معاملات انجام میشود که به ناچار مستلزم صرف زمان خواهد بود به طوری که فناوریهایی که بر پایه بلاکچین شکل خواهند گرفت در چند سال آینده تاثیر بزرگی نخواهند داشت. بلاکچین نوعی از پایگاه داده است که تعدادی سوابق را دریافت میکند و آنها را در یک بلاک قرار میدهد، به جای اینکه آنها را به یک برگ کاغذ متصل کند. سپس هر بلاک با استفاده از امضای رمزنگاریشده به بلوک بعدی زنجیر میشود. این اجازه داده میشود که زنجیرههای بلاک مانند یک دفترچه استفاده شود که میتواند از سوی هر کسی که دارای مجوز است تایید شود. در حقیقت، بلاکچین تنها یک پروتکل نیست بلکه یک پایگاه اطلاعاتی غیرمتمرکز و توزیعشده است که در آن صورت دارایی و معاملات روی شبکه Peer to peer ذخیره میشود. منظور از غیرمتمرکز بودن پایگاه داده این است که دادهها، اطلاعات حساب و تراکنشها بر روی بسیاری از کامپیوترهایی که داوطلبانه در حفظ و نگهداری دادهها مشارکت میکنند؛ توزیع شده است. بلاکچین وعده تغییر جهان را داده است، وعده بزرگتر آن دموکراتیک کردن سیستم مالی جهانی است به این معنی که دسترسی بهتری به سیستمهای مالی و پرداخت را به ارمغان میآورد. با وجود این یکی از مشکلات مهم بلاکچین مساله قانونگذاری روی این فناوری و پذیرش عموم است. مساله مهم دیگر مصرف بسیار بالای انرژی برق به دلیل محاسبات بسیار پیچیده رمزنگاری است و از طرف دیگر مشکلات امنیتی ناشی از کلاهبرداری، هک و دزدی که در بیتکوین به عنوان شناختهشدهترین تولیدی بلاکچین به وجود آمده است، حساسیتهای بالایی را برانگیخته است.
2- ضریب نفوذ بالای گوشیهای هوشمند: عامل مهم دیگری که بستر پذیرش ارزهای دیجیتال را فراهم کرده است، گسترش روزافزون استفاده از گوشیهای هوشمند است. افزایش ضریب نفوذ گوشیهای هوشمند بین مردم و سهولت نزدیک شدن به مشتری از این طریق تراکنشهای دیجیتال را به یکی از پراقبالترین محصولات تبدیل کرده است. بیش از پنج میلیارد نفر از تلفن همراه استفاده میکنند و این تعداد به سرعت در حال افزایش است. بنابراین سیستمهای بانکی میتوانند در شبکههای موبایل پیادهسازی شوند تا خدمات بیشتری را برای افراد بیشتری فراهم سازند.
3- تغییر فرهنگ از خردهفروشی به فروش آنلاین: زیرساختهای فرهنگی لازم برای پذیرش تراکنشهای حاصل از سیستمهای نوین پرداخت، روزبهروز در حال افزایش است، بهطوریکه در نمودار فرهنگ تغییر از خردهفروشی به فروش آنلاین در بین خریداران جمعه سیاه نشان داده شده است.
4- چشمانداز رشد تراکنشهای غیرنقدی: تراکنشهای مالی چه از لحاظ تبادلات بانکی و چه دیگر تراکنشهای مربوط به تبادل پول در حال حرکت به سمت الکترونیکی شدن هستند به گونهای که کاربرد پول نقد در حال کاهش است. اکنون استفاده از پول نقد در برخی کشورها حتی به دو درصد هم کاهش پیدا کرده است. روندهای اخیر حاکی از کاهش نقش وجه نقد در فضای پرداخت خواهد بود، اگرچه وجه نقد، نقش کمتری در بازارهای توسعهیافته بازی خواهد کرد، اما در مناطق در حال توسعه نقش قویتری ایفا خواهد کرد. استفاده از وجه نقد در برخی مناطق مانند اروپای غربی حذف خواهد شد اما همچنان در برخی مناطق دیگر، به دلایل فرهنگی ادامه خواهد داشت. نمودار چشمانداز صنعت پرداخت را تا سال 2025 در سطح جهان نشان میدهد، همانطور که ملاحظه میشود، حجم پرداختهای غیرنقدی افزایش قابل توجهی خواهد داشت.
پاسخ به پرسش اصلی
اما پرسش اصلی باقی مانده است که آیا در شرایط تحریمی امکان استفاده از ارزهای رمزنگاریشده وجود دارد یا خیر؟ در توضیح باید گفت پول جایگاه حقوقی دارد که این جایگاه را از پذیرش از سوی آحاد کشورها وام میگیرد لذا پول بودن ارزهای دیجتال منوط به پذیرش جایگاه حقوقی آن، از سوی دولتها و کشورهای بینالمللی طرف تجاری با کشور صادرکننده ارز دیجیتال است. در حال حاضر به دلیل کماهمیت بودن مبالغ مبادلات کالاها از طریق ارزهای دیجیتال، بسیاری از دولتها آن را به رسمیت نشناختهاند و موضعگیری نکردهاند ولی پیشبینی میشود در صورتی که مبادلات در مبالغ بالا و غیرقابل پیگیری باشد قطعاً دولتها و نهادهای بینالمللی ورود خواهند کرد. از این جهت همین مشکل میتواند برای ارزهای دیجیتال ملی نیز در شرایط تحریمی، پیش بیاید. برای مثال اتفاقی که برای ارز دیجیتال ملی ونزوئلا موسوم به «پترو» افتاد و پیگیری سرنوشت آن میتواند برای تصمیمسازی کشور ما بسیار حیاتی باشد. «پترو» ارز دیجیتال مبتنی بر قیمت نفت و به پشتوانه ذخایر نفتی کشور ونزوئلاست که در فوریه 2018 از سوی دولت ونزوئلا و با همکاری روسیه و بانکهای این کشور منتشر شد. هر «پترو» ارزشی برابر با یک بشکه نفت ونزوئلا دارد.
دولت ونزوئلا که با افت شدید ارزش پول ملی ناشی از تحریمهای آمریکا مواجه بوده است از راهکار نوین ارز دیجیتالی برای مقابله با تحریمها و تداوم بقای اقتصاد بهره گرفت. ارزش پول ملی ونزوئلا تحت تاثیر بحران اقتصادی و ابرتورم چند هزاردرصدی ظرف یک سال اخیر بهشدت تضعیف شده است بهطوریکه ارزش یک دلار آمریکا بین ۳۰۰ تا ۸۰۰ هزار بولیوار تخمین زده شده است. کنترلهای سختگیرانه دولت روی بازار ارز باعث شده است مردم به بازار سیاه روی آورند. طبق گفته دولت ونزوئلا، در دوره ICO این ارز در پیشفروش اولیه خود حدود پنج میلیارد دلار فروش داشته است با وجود این عمده این ارز از سوی روسیه خریداری شد زیرا از طرف آمریکا تحریم شد و تمامی صرافیهای فعال در کشور آمریکا از پشتیبانی از این ارز دیجیتال منع شدند. دولت ونزوئلا به هند پیشنهاد داد که در صورت استفاده از ارز دیجیتال «پترو» تخفیف ۳۰درصدی برای این کشور در نظر خواهد گرفت با وجود این بانک مرکزی هند دستوری صادر و اعلام کرده اجازه مبادلات با استفاده از ارزهای مجازی را نخواهد داد. بسیاری از مخالفان داخلی «پترو» میگویند «پترو» یک ارز دیجیتال نیست، بلکه بیشتر شبیه به یک کوپن است تا به وسیله آن بدهیهای عمومی پرداخت شود. بنابراین در شرایط تحریمی استفاده از ظرفیتهای این ارزها جای شک و شبهه بسیاری دارد و عملاً بیفایده میشود.
در شرایط تحریمی مبادلات بین کشورهای طرف تجاری عمدتاً از طریق سیستمهای مبادلاتی کالایی است و منافعی که کشورهای مقابل از این روش میبرند مانع از این میشود که از ارزهای دیجیتال ملی کشورِ دچار تحریم، استقبال کنند مگر اینکه بابت تسویه بدهیها همراه با تضامین و پشتوانه قوی عرضه شود.
دیگر محدودیتهایی که در شرایط تحریم میتواند برای منتشرکننده ارز دیجیتال پیش بیاید این است که استفاده از ارزهای دیجیتال، نیازمند ایجاد صرافی یا پایگاههایی در اقصی نقاط دنیا برای شکلگیری ارتباط و تبادل ارزهاست که این صرافیها نیز میتوانند آنلاین باشند. همانگونه که برای ارزهای بدون رمز نظیر بیتکوین و... صرافیهایی به منظور تبادل در اقصی نقاط جهان ایجاد شده است. موضوع مهم دیگر، اعتمادسازی است. اعتمادسازی در بهکارگیری ارز دیجیتال بسیار مشکل و زمانبر است بهطوریکه واکنشهای گاه متفاوتی از اقتصاددانان بزرگ و سرمایهگذاران حرفهای نسبت به ارزهای رمزنگاری به عنوان یکی از نمودهای اصلی ارزهای دیجیتال شنیده میشود که آنها را به عنوان یک حباب واقعی تعریف میکنند.