مجلس اخلاق مدار
ارتقای شأن مجلس و نمایندگان آن چگونه میسر میشود؟
انتشار گسترده جملاتی نامناسب و جنسیتزده از زبان یکی از نمایندگان حاضر در صحن علنی هنگام پخش مذاکرات جلسه هفته گذشته در رسانهها و شبکههای اجتماعی و بازتاب آن، نخستین باری نیست که به شأن مجلس در افکار عمومی آسیب میزند و آخرین واقعه از این دست هم نخواهد بود اگرچه نایب رئیس مجلس در جلسه علنی روز یکشنبه دوم اردیبشهتماه نیز در مورد این رویداد به نوعی توضیح داد اما این سوال هنوز در افکار عمومی و حتی در سطوح عالی سیاسی باقی مانده است که چرا رفتارها یا گفتارهایی دور از شأن مجلس هر از گاهی از این نهاد مردمسالار دیده میشود یا به گوش میرسد.
انتشار گسترده جملاتی نامناسب و جنسیتزده از زبان یکی از نمایندگان حاضر در صحن علنی هنگام پخش مذاکرات جلسه هفته گذشته در رسانهها و شبکههای اجتماعی و بازتاب آن، نخستین باری نیست که به شأن مجلس در افکار عمومی آسیب میزند و آخرین واقعه از این دست هم نخواهد بود اگرچه نایب رئیس مجلس در جلسه علنی روز یکشنبه دوم اردیبشهتماه نیز در مورد این رویداد به نوعی توضیح داد اما این سوال هنوز در افکار عمومی و حتی در سطوح عالی سیاسی باقی مانده است که چرا رفتارها یا گفتارهایی دور از شأن مجلس هر از گاهی از این نهاد مردمسالار دیده میشود یا به گوش میرسد.
چنین مشکلاتی البته تنها گریبانگیر مجلس کشورمان نیست. یکی از تحقیقات صورتگرفته از سوی اتحادیه بینالمجالس نشان میدهد بیش از 5 /65 درصد از نمایندگان زن مجالس سراسر دنیا پاسخدهنده به سوالات تایید کردهاند که بارها مورد تمسخر با انواع عبارات توهینآمیز جنسیتزده و اغلب از سوی نمایندگان مرد پارلمان چه از حزب مخالف و چه از همحزبی خود قرار گرفتهاند. تصویری که هر از گاهی از پارلمانهای سراسر دنیا در رسانهها پخش میشود نیز حاکی از آن است که بعضاً درگیریهای لفظی و حتی فیزیکی میان نمایندگان تا چه اندازه میتواند سبب مخدوش شدن شأن و جایگاه نمایندگان مردم و نهاد مجلس در افکار عمومی یک کشور و حتی جهان شود.
اکنون باید به این سوال پاسخ داد: چگونه میتوان بر شأن مجلس شورای اسلامی افزود و از آن حفاظت کرد؟
برای ارتقای شأن مجلس در چند محور میتوان راهکارهایی ارائه کرد که یا از بستر قانون عبور میکند یا از طریق فرهنگسازی. در بستر قانونی، البته آییننامه داخلی مجلس شورای اسلامی -درصورتی که نخواهیم به اصلاح قانون انتخابات بپردازیم که به نظر میآید تا زمان دریافت لایحه آن فاصله داریم- از چندین جهت در اولویت قرار میگیرد.
نخست آنکه به مرور زمان با تغییر آییننامه داخلی مجلس، نحوه انتخاب نمایندگان برای صحبت موافق و مخالف به سمت قرعهکشی رفته تا با این روش همه نمایندگان فرصت برابری برای اظهارنظر داشته باشند. حال آنکه به نظر میرسد داشتن تخصص و تجربه مرتبط (مثلاً عضویت در کمیسیون مرتبط در تعیین نوبت) میتواند در غنا بخشیدن به بحثها در مجلس تاثیرگذار باشد. هرچند اغلب نمایندگان با جابهجایی نوبت خود با فرد متخصصی که متقاضی وقت است موافقت میکنند اما بازنگری آییننامه داخلی مجلس بر این اساس میتواند در ارتقای سطح استدلالها در صحبت موافقان و مخالفان تاثیرگذار باشد.
علاوه بر این، تجارب گذشته به خوبی نشان داده است صندوقهای رای که هر چهار سال یکبار به آنها رجوع میشود نمیتوانند تضمینکننده پاسخگویی نمایندگان باشد. همچنین ابزارهایی که در آییننامه داخلی مجلس نیز جنبه بازدارنده دارند نظیر هیات نظارت بر رفتار نمایندگان نشان داده برخورد قاطع با مواردی همانند اظهارنظر نماینده ارومیه در خصوص زنان و... صورت نمیگیرد، از اینرو لازم است نسبت به کارایی این ابزارها نیز تجدیدنظر شود و سازوکار لازم در آن برای برخورد با هر نوع رفتاری نظیر موارد ذکرشده تعبیه شود و به ارتقای شأن و منزلت مجلس بینجامد. برای نمونه در سازوکار هیات نظارت بر رفتار نمایندگان باید حتماً فردی شکایتکننده باشد و ابزارهای پیشبینیشده برای برخورد بازدارندگی کافی را ندارد در حالی که میتوان محرومیت از نطق یا دیگر ابزارهای بازدارنده را تا چند ماه لحاظ کرد.
همچنین بهرغم آنکه نمایندگان عموماً از تجارب اجرایی بالا و تحصیلات عالی برخوردارند اما ضرورت ایفای وظایف نمایندگی ایجاب میکند، در بسیاری از زمینههای غیرمرتبط با حوزه تخصصیشان تصمیمگیری و اظهار نظر کنند. متاسفانه ظرفیتهای فعلی آییننامه داخلی مجلس و نیز مرکز پژوهشهای مجلس و همچنین کتابخانه، توان پاسخگویی به نیازهای اطلاعاتی، کارشناسی و با سرعت تغییر بالای نمایندگان را برای مشاوره در تنظیم متون حقوقی پیشنهادی نطقها، مصاحبهها و موافقتها و مخالفتها ندارند. این روزها مراجعات به کتابخانهها کمتر شده است. این در حالی است که داشتن اطلاعات و آگاهی کافی و به موقع از منظر ایفای وظیفه نمایندگی برای بررسی موضوعات، تدوین و توسعه راهکارها، و در نهایت تصمیمسازیهای دولتمردان موثر واقع میشود و برای نظارت بر اجرای قوانین و برنامههای در حال اجرا نیز از ضرورتهای جایگاه نمایندگی به شمار میرود. راهکارهای یادشده، جدا از قانونگذاری و نظارت نیست چراکه هم در اعمال ابزارهای نظارتی نظیر سوال، تذکر و... ادبیات، مستندات و ادله مهم است، و هم در دفاع و مخالفت و تدوین طرحها. از اینرو با تغییر و تحولات حوزه فناوری، تدوین استراتژی برای حمایت از تحول کتابخانهها و مراکز تحقیقات مجلس برای پاسخگویی به نیازهای دادهای پیشرفته و نیز تغییر نمایندگان ضروری به نظر میرسد.
برگزاری دورههای دانشافزایی برای نمایندگان در بدو ورود به مجلس شورای اسلامی، برای آشنایی بیشتر آنان با برخی حوزههایی که بعضاً در آن تخصص ندارند نظیر اقتصاد، لازم و ضروری است. در عین حال آموزش اخلاق و ادب سیاسی و رسانهای میتواند تاثیری هرچند اندک در بهبود فضای ادبی حاکم بر مباحثهها در مجلس شورای اسلامی داشته باشد. باید به خاطر داشته باشیم از آنجا که همه مذاکرات جلسات علنی صحن مجلس به صورت مستقیم از رسانهها پخش میشوند ادبیات بهکاررفته از سوی نمایندگان ضمن آنکه نشاندهنده شأنیت مجلس و نمایندگان مردم است، در گسترش آن در سطح جامعه تاثیرگذار است.
از سوی دیگر بر اساس بند ۱۱ ماده ۲۴ آییننامه داخلی مجلس حفظ شأن و منزلت و اقتدار مجلس و دفاع از حقوق و جایگاه حقوقی نمایندگان بر عهده هیاترئیسه مجلس شورای اسلامی است و نباید فراموش کرد فضای ادب و ادبیات سیاسی مسوولان ارشد نظام تاثیر بسزایی در فضای عمومی جامعه دارد، از اینرو نقش هیاترئیسه مجلس در اداره جلسات به نحوی که منجر به ارتقای شأن مجلس شود حائز اهمیت است.
نکته دیگری که باید به آن توجه کرد، فراتر از چارچوب مجلس، به فضای سیاسی کشور در سطح کلان و تعهد و التزام آن به رعایت اخلاق بازمیگردد. رقابتهای انتخاباتی یکی از فرصتهایی است که اخلاق و ادب سیاسی دولتمردان و سیاستمداران در آن به محک آزمون گذاشته میشود چراکه به دلیل افزایش حساسیت جامعه هر رویکرد، اظهار نظر، رفتار و برخوردی در سطوح بالای سیاسی، در جامعه منتشر و بازتاب گسترده پیدا میکند. انتخاب فردی که خود را مقید به ادب و اخلاق در رقابتهای سیاسی نمیداند به ریاست جمهوری، نمایندگی مجلس یا هر یک از ارکان دیگر میتواند در تمام جامعه تاثیر نامطلوب و منفی بگذارد و برخلاف آن، انتخاب فردی که حتی در شرایط رقابت نیز خود را ملتزم به اخلاق میداند، تاثیر بسزایی در غنیتر شدن ادبیات تعامل در جامعه دارد و منجر به ترویج آن در تمام سطوح جامعه خواهد شد.
نکته دیگر آنکه، مجلس شورای اسلامی به عنوان نماد مردمسالاری دینی که خانه آحاد ملت است همواره با این مساله مهم روبهروست که باید صدای ملت در همدلی با یکدیگر از آن شنیده شود. ضرورت دارد مجلس به عنوان نماد مردمسالاری دینی محل تقرب مذاهب، قومیتها، زبانها و دلهای ایرانیان باشد. سزاوار نیست که از آن صدایی غیر از همدلی شنیده شود یا در آن بخشهایی از جامعه با بیاحترامیای مورد خطاب قرار گیرند.
برای فرهنگسازی و ارتقای ادبیات سیاسی حاکم بر تمام نهادهای نظام نمیتوان از نقش موثر رسانهها نیز چشمپوشی کرد. در دورانی که به دلیل وجود شبکههای اجتماعی هرگونه خطا و اشتباهی از نمایندگان مردم به سرعت بازنشر میشود و میتواند دستمایه تخریب و تفرقهافکنی قرار گیرد و بحرانساز شود، رسانههای جریان اصلی به ویژه مطبوعات میتوانند با انعکاس صحیح خطاها -به دور از سوگیری و جانبداری- و نقد رفتارهای اشتباه، سبب اصلاح آن و کمک به بهبود وجهه و شأن و جایگاه مجلس در افکار عمومی شوند.
انتظار جامعه، پایبندی دولتمردان، سیاستگذاران، نخبگان و فرهیختگان و صدالبته رسانههای کشور به اخلاقمداری و تعهد و التزام آنان به رعایت اصول اولیه تعامل با یکدیگر و با جامعه است. امید آنکه با تدابیر قانونی و فرهنگسازی این مهم میسر شود.