سفارتخانهها رنگوبوی اقتصادی بگیرند
مسوولیتهای پیشروی معاونت اقتصادی وزارت خارجه در گفتوگو با محسن جلالپور
محسن جلالپور میگوید: من فکر میکنم وزارت امور خارجه ما باید مشخص کند که ما میخواهیم اقتصاد در خدمت وزارت امور خارجه باشد یا وزارت امور خارجه در خدمت اقتصاد باشد. تا به امروز که وزارت امور خارجه در خدمت اقتصاد نبوده است.
اقدام محمدجواد ظریف در تغییر ساختار وزارت امور خارجه و تعیین معاونت دیپلماسی اقتصادی با واکنشهای بسیاری همراه بود و بسیاری این اقدام وزیر امور خارجه را گامی بلند در جهت اصلاح ساختار و سیاستهای این وزارتخانه در وهله اول تغییر فضای سفارتخانههای ایران در خارج از کشور از فضای سیاسی به فضای اقتصادی و در وهله بعدی اولویت دادن به فعالیتهای اقتصادی در دیگر وزارتخانهها، نهادها و شرکتهای خصوصی میدانند. محسن جلالپور فعال اقتصادی و نایبرئیس دوره هفتم و رئیس سابق دوره هشتم اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران در گفتوگو با تجارت فردا میگوید متاسفم از این بابت که در طول مسوولیت 20 سالهام در اتاق کرمان و اتاق ایران به عنوان نایبرئیس و رئیس در سفارتخانههایمان رنگوبوی اقتصادی ندیدم. اکنون و پس از برجام اندکی در برخی از سفارتخانههایمان تغییر ایجاد شده و فضای اقتصادی شروع شده است بنابراین آقای ظریف به درستی عمل و کار درستی در جهت انتخاب معاون دیپلماسی اقتصادی کردند و بحث اقتصادی در وزارت امور خارجه بحثی لازم و کاملاً جدی است.
♦♦♦
وزیر امور خارجه با انتصاب معاون دیپلماسی اقتصادی به دنبال چه تغییراتی در وزارت امور خارجه است؟
میدانید که در ادوار گذشته به ویژه در چهار دهه بعد از انقلاب وزارت امور خارجه ما رنگوبوی سیاسی داشته است. این موضوع را تنها من نمیگویم و نقل قولی از سوی آقای ظریف، وزیر امور خارجه است که در جلسهای که من رئیس اتاق ایران بودم و همه سفرا هم دعوت شده بودند عنوان کرد که وزارت امور خارجه ما کار سیاسی را در دنیا به خوبی بلد است اما هیچ شناسایی، اطلاعات و هیچ دانشی در خصوص مسائل اقتصادی ندارد. از اینرو پس از عبور از برجام و شرایط بعد از آن میبینیم که فضا برای ارتباط با جهان باز شده است و گشایشی در عرصه بینالمللی برای کشورمان ایجاد شده است. بنابراین در وزارت امور خارجه باید درس اقتصادی بیاموزیم.
در آن جلسه عنوان کردم، الان هم میگویم که امروز دیگر وزارت امور خارجه در بسیاری از کشورهای دنیا جنبه و رسالت اقتصادیاش بیشتر از رسالت سیاسی است، امروز جنگ اقتصادی بالاتر از جنگ نظامی است و من همان جا هم عرض کردم که امروز دیگر وزارت امور خارجه در بسیاری از کشورهای دنیا به جای تجهیزات نظامی و پادگانها به کارخانهها، فضای اقتصادی و شرکتهای بزرگ چند ده میلیاردی اقتصادی روی آوردهاند و به وسیله آنها دنیا را کنترل میکنند. شما اتفاقاتی که در نت، فضای مجازی و بیزینس افتاده است را میبینید، همه اینها به معنای تسخیر دنیاست و بیانگر نفوذ در دنیا بدون حتی رد و بدل کردن یک فشنگ و هیچگونه درگیری نظامی و خرید و فروش حتی یک اسلحه است.
بنابراین باید گفت وزارت امور خارجه دیگر شرایط قدیم را ندارد و شرایط همانند گذشته نیست. با این حال وزارت امور خارجه همان ساختار قبل از انقلاب و سالهای قبل از آن را دارد. حتی در پایان دوره پهلوی دوم نیز در مقطعی شرایط بینالمللی برای وزارت امور خارجه به خاطر همین دلایلی که عنوان کردم مهیا بود و معاونتهای موجود به همین ترتیبی که آقای ظریف وزیر امور خارجه اکنون چیده است بوده یعنی وزارت امور خارجه دارای معاونت اقتصادی و معاونت سیاسی بوده و معاونتها کارها را دنبال میکردند. اما از ابتدای انقلاب اسلامی تمرکز بر مسائل سیاسی در عرصه بینالملل بوده و البته در این زمینه موفقیتهایی هم داشتیم و اگر از من سوال کنند و بپرسند که بالاترین موفقیت وزارت امور خارجه طی این سالها چه بوده خواهم گفت که تلاشها در عرصه بینالملل و حضور در کشورهای مختلف و خصوصاً بحث برجام بزرگترین دستاورد بوده است اما هیچ پرونده و کارنامهای از وزارت امور خارجه ندارم که ارائه کنم و متاسفم از این بابت که در طول مسوولیت 20 سالهام در اتاق کرمان و اتاق ایران به عنوان نایبرئیس و رئیس در سفارتخانههایمان رنگوبوی اقتصادی ندیدم. اکنون و پس از برجام اندکی در برخی از سفارتخانههایمان تغییر ایجاد و فضای اقتصادی شروع شده است بنابراین آقای ظریف به درستی عمل و کار درستی در جهت انتخاب معاون دیپلماسی اقتصادی کرد و بحث اقتصادی در وزارت امور خارجه بحثی لازم و کاملاً جدی است.
مهمترین ماموریت غلامرضا انصاری در معاونت اقتصادی وزارت امور خارجه چه مواردی است؟ فضای برجام چقدر در راهاندازی این معاونت موثر بوده است؟
این دو سوال بسیار مهم است و توضیح مفصل و پاسخ بسیار مهمی نیز دارد و باید با دقت به آن پرداخته شود. در مورد اینکه آیا برجام در راهاندازی معاونت اقتصادی در وزارت امور خارجه موثر بوده است یا نه، معتقدم شاید دلیل اصلی ایجاد این معاونت برجام نباشد اما به طور جد و قاطع عرض میکنم که نبود معاونت اقتصادی و عدم رویکرد مناسب اقتصادی سفارتخانههای ما بعد از برجام باعث شد ما نتایج مورد نظر را از این توافق هستهای کسب نکنیم که این موضوع مسالهای جدی است. وقتی با آقای ظریف صحبت میکردم همیشه بحث ایشان این بود که برجام از 100 نمره چه نمره 95 گرفته باشد و چه نمره 5، ما به عنوان نظام اسلامی به این نتیجه رسیدهایم که این توافق را بپذیریم و مهمتر اینکه از این 5 نمره یا 95 نمره حداکثر استفاده را برای فضای اقتصادی و روابط اقتصادی در عرصه بینالملل ببریم.
امروز به شما میگویم که برجام هر نمرهای که گرفته باشد، حالا انتقادها، تعریفها و تمجیدها و صحبتهای متفاوتی درباره این توافق شده است و قصد ندارم از نظر سیاسی به آن ورود کنم چون در این زمینه خودم را متخصص نمیدانم اما در بحث اقتصادی معتقدم که ما نتوانستیم حتی 5 امتیاز از 100 امتیاز در برجام را بگیریم و یکی از اصلیترین دلایل آن هم همین بود که ما در حیطه و مجموعه دولت آمادگی لازم را در این زمینه نداشتیم و نهتنها در وزارت امور خارجه بلکه در دیگر نهادها هم این آمادگی را نداشتیم.
امروز دنیا برای استفاده از عرصه بینالملل متخصصان و کارشناسان لازم را تربیت کرده است در حالی که بعد از برجام اولیهترین و ابتداییترین ابزار ارتباطات را بلد نبودیم و امکانات برقراری ارتباطات را نمیدانستیم و شناختی از آن نداشتیم. نه در دولت و نه در بخش خصوصی مفهوم شرایط قراردادها، مبادلهها و تفاهمهای جدید را در کشور ترویج نکرده بودیم، بخش خصوصی ما بدتر از دولت هیچ آمادگیای در این زمینه نداشت و آنچه باید اتفاق میافتاد، نیفتاد. این همه هیات خارجی به ایران آمدند و من شخصاً در دوران ریاست اتاق ایران میزبان بیش از 200 هیات خارجی بودم و با آنها چه در داخل و چه در خارج از کشور ملاقات کردم، هیچ هیات خارجیای هم به نظر من بیدلیل به ایران نیامده بودند، خارجیها حتی یک سنت را هم بیدلیل هزینه نمیکنند و برای یک دقیقه وقتشان ارزش قائل هستند. بنابراین این هیاتهای خارجی نیامدهاند اینجا وقت بگذرانند بلکه آمدهاند که نتیجه بگیرند.
اما نه در مجموعه دولت و نه در مجموعه وزارت امور خارجه و نه در بقیه وزارتخانهها و نه در بخش خصوصی ما، روزنه امیدی برای این ارتباط نبوده است، در دولت متاسفانه همه فضا به این سمت بوده که شرکتهای خصوصی به سمت شرکتهای دولتی متمایل شوند که عمدتاً هیات مدیره آنها را دولت تعیین میکند، مجموعههایی که نه توسعهای ایجاد میکنند و نه میتوانند اشتغالی را در کشور افزایش دهند. بخش خصوصی ما کمترین آمادگی را برای دوران پسا برجام نداشت و متاسفم که بگویم در برخی مواقع مقامات ما کارت ویزیت خارجی نداشتند چه برسد به اینکه بیایند و توضیح بدهند و به زبان خارجی صحبت کنند و بروشور و اطلاعات بدهند، در حالی که امروز قبل از اینکه هیاتها بیایند کلیه اطلاعات بین شرکتها مبادله میشود و فقط یک مذاکره نهایی باقی میماند.
در اواخر زمانی که در اتاق حضور داشتم و به سفرهای خارجی میرفتیم، قبل از سفر لیست کسانی را که همراه ما به عنوان اعضای هیات بودند میدادیم و آنها هم فعالان مرتبط را پیدا میکردند و این افراد به یکدیگر وصل میشدند و کلی باهم تبادل ایمیل و اطلاعات میکردند و بعد با دست پر بازمیگشتند که این موضوع هم متاسفانه خیلی طول نکشید. هم زمان حضور ما در اتاق تمام شد و هم شرایط هیاتها با توجه به اینکه ابتدای کار چندان استقبال و آمادگی در کشور وجود نداشت ادامه پیدا نکرد بنابراین نبود معاونت اقتصادی و نبود تیم منسجم در بحث اقتصاد بینالملل که در فضای اقتصادی یکسری اطلاعات و دانش کافی داشته باشند باعث شد که ما از برجام استفاده لازم و کامل را نداشته باشیم.
مسلماً در بحث برجام و در جریان این اقدام، دکتر ظریف که انسان بسیار توانمند و باهوش و با تدبیر و بافراستی است به این نتیجه رسیده است که یک خلأ جدی در وزارت خارجه وجود دارد و نهتنها در وزارتخانهها بلکه در بقیه سازمانها هم افراد مستعد و بهروز و مطلعی که در جریان پیشرفت اقتصادی در عرصه بینالملل و مهمتر از آن آشنا به قوانین و مقررات باشند هستند که باید از آنها استفاده شود. اما اینکه وظیفه آقای انصاری در معاونت دیپلماسی اقتصاد چه خواهد بود نیز باید بگویم اگر آقای انصاری بتواند ظرف یک تا دو سال آینده و در زمان باقیمانده از عمر دولت دوازدهم فضای سفارتخانههای ما را به جای فضای سیاسی به فضای اقتصادی تبدیل کند میتواند اقدام بسیار مهم و تاثیرگذار و قابل توجهی باشد.
من خودم شاهد بودم زمانی که هیاتهایی را به ماموریتهای خارجی میبردم وقتی وارد سفارتخانه میشدم اصلاً باور نمیکردم وارد فضای سیاسی شدهام چراکه کاملاً فضای اقتصادی میدیدم، در برخی سفارتخانهها چه سفارتخانههای خارجی در ایران و چه سفارتخانههای دیگر کشورها در خارج از کشور کسانی را میدیدم که به مسائل اقتصادی بسیار مسلط بودند و از بازار آمده بودند و در سفارتخانهها فعالیت میکردند. من چندین سفیر کشورهای مختلف را در ایران ملاقات کردم، مثلاً سفیر استرالیا را در ایران ملاقات کردم که به من گفتند سالها فعال اقتصادی بودهایم، ما سفرا و وزرایی را دیدیم که به ما گفتند قبلاً فعال اقتصادی بودهایم و کار اقتصادی کرده بودیم. حتی در حد رئیسجمهور، من با رئیسجمهور سوئیس که دیدار داشتم گفتند که من قبلاً فعال اقتصادی بودم، رئیسجمهور کرواسی هم میگفتند که من قبلاً فعال اقتصادی بودم.
امروز دنیا بر همین رویه است و میبینید که آقای ترامپ رئیسجمهور آمریکا با همه جنجالهای سیاسیاش وزیر خارجهاش را یک فعال اقتصادی انتخاب میکند، دنیا امروز بیشتر جنبه اقتصادی را در روابط میبیند تا جنبه سیاسی، ولی هنوز سفارتخانههای ما رنگوبوی پررنگ سیاسی دارد و حتی بویی از فضای اقتصادی در آن استشمام نمیشود. انصاری اگر بتواند حداقل این فضای سیاسی در سفارتخانهها را به فضای 50-50 سیاسی اقتصادی تبدیل کند بسیار کار بزرگی انجام شده است.
شناختی از آقای انصاری و سابقه فعالیتهای ایشان دارید؟
من در دوران فعالیت آقای انصاری به عنوان سفیر از ایشان شناخت دارم و تا جایی که یادم هست زمانی که ایشان سفیر ایران در هند بودند با ایشان ملاقات داشتم و شناختی از فعالیتهایش داشتم، ولی از دوران فعالیت آقای انصاری در وزارت امور خارجه شناختی ندارم، اطلاعی از تحصیلات و برنامههای ایشان ندارم اما حتماً آقای ظریف با شرایطی که وجود داشته سعی کردند بهترین گزینه و انتخاب را در این زمینه داشته باشند. بنده هم علاقهمند هستم که تجربیاتی را که طی 20 سال گذشته در زمینه اتاق و در فعالیتهای اقتصادی داشتم در اختیار این معاونت قرار دهیم و انشاءالله سعی میکنم که این ملاقات را با ایشان داشته باشم.
فکر میکنید آقای انصاری با چه مشکلاتی در این معاونت روبهرو خواهد بود؟
بزرگترین مشکل پیشروی این معاونت تغییر نگرش سفراست. یکی از مشکلاتی که ما در سفر هیاتهایمان به خارج از کشور با آن مواجه بودیم این بود که سفرای ما هیچ انطباقی با شرایط ندارند. این سفیر است که عملاً باید خودش را با شرایط جدید انطباق دهد. این در حالی است که سفرای ما در 40 سال گذشته هیچگونه انطباقی با شرایط نداشتند و شاید اصلیترین معضل و مشکل پیشروی آقای انصاری همین بحث آماده کردن شخص سفیر است. تا وقتی که شخص سفیر درکی از فضای اقتصادی و اهمیت این موضوع در فضای کنونی کشور و جامعه بینالمللی نداشته باشد نمیتواند زیرمجموعه خودش را هدایت کند. من در برخی از کشورها رایزنان، بازرگانان یا فعالان اقتصادی را میدیدم که به کارهای دیگر گماشته شده بودند و وقتی از آنها میپرسیدم، دلیل این کار را درخواست سفیر از آنها میدانستند و تاکید میکردند که تابع سفیر هستیم و سفیر این توقعات را دارد. بر همین اساس من عمدهترین معضل پیش روی این معاونت را همین بحث آماده کردن سفرا و تغییر نگرش آنها میدانم.
آیا وزارت خارجه برونگرایی را جدی گرفته است؟
من فکر میکنم که وزارت امور خارجه ما باید مشخص کند که ما میخواهیم اقتصاد در خدمت وزارت امور خارجه باشد یا وزارت امور خارجه در خدمت اقتصاد باشد. تا به امروز که وزارت امور خارجه در خدمت اقتصاد نبوده است و اگر واقعاً دنبال این هستیم که وزارت امور خارجه در خدمت اقتصاد باشد که به نظر میرسد اینطور باشد بنابراین تشکیل معاونت دیپلماسی اقتصادی در واقع موثر خواهد بود و تا اینجا هم به نظر میرسد این دیدگاه وجود دارد. درباره اینکه این انتخاب پیام برونگرایی دارد یا نه، باید بگویم که ما پیام برونگرایی را از ابتدای دولت دوازدهم داشتهایم و مقام معظم رهبری در سخنرانی خود در مراسم تنفیذ عنوان کردند که یکی از وظایف دولت دوازدهم ارتباط گسترده با دنیاست، بعد از آن آنچه آقای روحانی به عنوان ماموریت به آقای ظریف دادند نیز برنامه اقتصادی بود و آقای روحانی هم گفته بودند که شرایط برای افزایش ارتباطات اقتصادی فراهم است.
بنابراین هم در نگاه رهبری، هم رئیسجمهور و هم وزیر امور خارجه گسترش ارتباطات در عرصه بینالمللی وجود دارد اما در عمل میبینیم که اتفاقی نیفتاده است و شاید اولین گام عملی در این زمینه همین انتخاب و انتصاب آقای انصاری به سمت معاونت دیپلماسی در وزارت خارجه است که انشاءالله به نتیجه لازم برسد.
با توجه به اهمیت گسترش روابط اقتصادی، مشخصاً فکر میکنید برای تقویت دیپلماسی اقتصادی چه اقداماتی باید انجام شود؟
ما باید به سمت این موضوع حرکت کنیم که وقتی یکی از تجار یا بازرگانان یا فعالان اقتصادی ما به کشورهای خارجی میروند سفارتخانه امکانات، اطلاعات و دادههای مورد نیاز این فعالان اقتصادی را در اختیار آنها قرار دهد و حتی جلسات لازم را برای حضور و ارتباطات لازم افراد فراهم کند. سفارتخانه باید فعالان اقتصادی و تجار معتبر را معرفی کند. کشور ما مشکلات جدی در ارتباطات دارد، بنده خودم تا به حال چندین بار در کشورهای مختلف پولم سوخت شده است اما هروقت به سفارتخانه مراجعه کردم نهتنها کمکی نکرده است بلکه روی خوشی هم نشان نداده است در حالی که در بسیاری از کشورها وقتی افراد به سفارتخانهها مراجعه میکنند سفارتخانه مدعی پول آنها میشود. به خاطر دارم در کویت پولی را سوخت کردم، به سفارتخانه مراجعه کردم نهتنها کمکی نکردند بلکه استقبال هم نکردند و روی خوش هم نشان ندادند و یادم هست که همان زمان یک تاجر کویتی معامله کرده بود و در شهرهای مرزی دچار مشکل شده بود، سفارت کویت بهشدت این موضوع را دنبال کرد تا بالاخره توانست پول تاجر را بگیرد. اینها مسائلی است که در واقع در دنیا وجود دارد و باید به این سمتوسو حرکت کنیم. فکر میکنم گام اول در این زمینه برداشته شده است و امیدوارم این موضوع جدی گرفته شود.