از کرخه تا راین
چرا بنگاهها تمایل دارند در خارج از کشور هم سرمایهگذاری کنند؟
در این نوشتار ابتدا به مهمترین دلایلی اشاره میشود که بنگاههای اقتصادی را به سرمایهگذاری در خارج از کشور خود ترغیب میکند و در ادامه، تعدادی از نقدهای صاحبنظران به فرآیند سرمایهگذاری خارجی معرفی شده و به آنها پاسخ داده میشود. در پایان یادداشت نیز تعدادی از عوامل ایجاد انگیزه برای سرمایهگذاران خارجی بهتفکیک سرمایهگذاری مستقیم خارجی و سرمایهگذاری پورتفوی خارجی فهرست میشود.
در این نوشتار ابتدا به مهمترین دلایلی اشاره میشود که بنگاههای اقتصادی را به سرمایهگذاری در خارج از کشور خود ترغیب میکند و در ادامه، تعدادی از نقدهای صاحبنظران به فرآیند سرمایهگذاری خارجی معرفی شده و به آنها پاسخ داده میشود. در پایان یادداشت نیز تعدادی از عوامل ایجاد انگیزه برای سرمایهگذاران خارجی بهتفکیک سرمایهگذاری مستقیم خارجی و سرمایهگذاری پورتفوی خارجی فهرست میشود. بنگاههای هر کشور ممکن است به دلایل مختلفی تصمیم بگیرند در بازارهای خارجی سرمایهگذاری کنند. اغلب این دلایل همانهایی است که آنها را به توسعه فعالیت خود در کشور مبدأ سوق میدهد. دانینگ1 (۲۰۰۲) چهار محرک اصلی در سرمایهگذاری خارجی شرکتها را جستوجوی بازار، جستوجوی منبع تولید، جستوجوی داراییهای استراتژیک و جستوجوی کارایی معرفی میکند. توضیح هریک از این عناوین در ادامه بهاختصار آمده است.
جستوجوی بازار: بنگاهها ممکن است برای یافتن متقاضیان جدیدی برای کالاها و خدمات خود به خارج از کشورشان رجوع کنند. اگر صاحبان بنگاه تولیدی محصول خود را بهدلیل ویژگیهای ممتاز آن برای رقابت در بازارهای خارجی مناسب ببینند، از این موقعیت استفاده میکنند و وارد بازار خارجی میشوند. بهعلاوه، ممکن است بنگاهها به این نتیجه برسند که بازار داخلی برای محصول آنها اشباع شده است یا سرمایهگذاری خارجی در مقایسه با سرمایهگذاری داخلی بازده نهایی بیشتری دارد. گزاره آخر اغلب در مورد کالاهای با فناوری بالا صادق است: «اکنون در برخی صنایع کوچکترین اندازه لازم برای بازاری که بتواند از توسعه فناوری حمایت کند بیشتر از بزرگترین بازار ملی در دنیاست» (ساثرلند2، ۱۹۹۸).
جستوجوی منبع تولید: ممکن است تولید محصولی برای بنگاه در یک شعبه خارجی در مقایسه با تولید داخلی آن ارزانتر باشد، مستقل از اینکه بنگاه بخواهد آن را در بازارهای خارجی بفروشد یا در بازارهای داخلی. مجموعه امکاناتی که در خارج از کشور مبدأ وجود دارد میتواند دسترسی بنگاه به نهادههای تولید (مانند زمین، نیروی کار، موجودی سرمایه و منابع طبیعی) را نسبت به داخل کشور سادهتر و ارزانتر کند.
جستوجوی داراییهای استراتژیک: بهوجود آمدن امکانی برای تشکیل داراییهای استراتژیک مانند شبکههای ارتباطی یا فناوریهای نوین یکی دیگر از دلایلی است که بنگاهها را به سرمایهگذاری در خارج از مرزهای کشور ترغیب میکند. چنین امکانی میتواند شروع همکاری یا شراکت با سایر بنگاههای خارجی باشد که در جنبههای مشخصی از فرآیند تولید آن محصول تخصص دارند.
جستوجوی کارایی: شرکتهای چندملیتی ممکن است در واکنش به تحولات سیاسی یا اقتصادی منطقهای یا جهانی درصدد ساماندهی دوباره داراییها و سهام خود در خارج از کشور برآیند. برای نمونه، یک توافق تجارت آزاد که بهتازگی بین گروهی از کشورها منعقد شده باشد قادر است بهسرعت استفاده از امکاناتی را که در اختیار یکی از کشورهای گروه است رقابتیتر کند، زیرا دسترسی به آن تجهیزات برای کشورهای عضو آن گروه با نرخهای تعرفه کمتر ممکن خواهد بود. از سوی دیگر، نوسانات نرخ ارز میتواند محاسبات سود بنگاه را تغییر دهد و به ایجاد انگیزه برای بنگاه در بازتخصیص منابع خود بین کشورها منجر شود.
دغدغهها
یکی از نقدهای مطرحشده در مورد ایده تمایل بنگاهها به سرمایهگذاری در بازارهای خارجی این است که با چنین استدلالی، شرکتهای حاضر در کشورهای ثروتمندتر تصمیم میگیرند آن بخش از فعالیتهای تولیدی داخلی خود را که هزینه بیشتری دارد تعطیل کنند و به کشورهای در حال توسعه انتقال دهند؛ جاییکه میتوانند از مزایایی مانند دستمزدها یا مقررات محدودکننده کمتر بهرهمند شوند. منتقدان ادعا میکنند این سازوکار تصمیم بنگاهها به اتکای بیشتر بر واردات کالاها و خدمات را در مقابل تولید داخلی آنها بهدنبال دارد و بنابراین به افزایش بیکاری در داخل کشور منجر خواهد شد. منتقدان بر این باورند که بهدلیل جابهجایی مکانی تولید، کارگران خارجی ممکن است استثمار شوند و همچنین امکان کاهش رقابتپذیری اقتصاد داخلی وجود خواهد داشت. در تحلیل نظر این منتقدان باید توجه کرد که ممکن است شرکتهایی به دلایل گفتهشده تجهیزات تولیدی خود را از داخل کشور خارج کنند، اما این دسته از فعالیتهای سرمایهگذاری فقط بخش کوچکی از کل سرمایهگذاری را تشکیل میدهد.
عواملی که بر تصمیمهای سرمایهگذاری خارجی موثر است
پس از توضیح دلایل مهم اقتصادی که سبب میشود شرکتها سرمایهگذاری در بازارهای خارجی را انتخاب کنند، در این بخش تعدادی از عوامل دیگری معرفی میشود که میتواند انگیزه و محل سرمایهگذاری خارجی را تعیین کند. این عوامل نهتنها به چشمانداز کلی اقتصاد کشور مبدأ وابسته است، بلکه به سیاستگذاریهای اقتصادی دولتهای خارجی نیز بستگی دارد، جنبههایی که ممکن است گاهی بسیار سیاسی و مناقشهبرانگیز باشد. سرمایهگذاری مستقیم خارجی و سرمایهگذاری پورتفوی خارجی -با وجود تفاوتهای مختصر- چارچوبهای سیاستی تقریباً مشابهی دارند. سرمایهگذاران مستقیم به عواملی اهمیت میدهند که چگونگی فعالیت آنها را در یک کشور خارجی تعیین میکند. تعدادی از مهمترین این عوامل بهشرح زیر است:
♦ قوانین و مقررات مربوط به ورود و نحوه فعالیت سرمایهگذاران خارجی؛
♦ استانداردهای پذیرش و برخورد با افراد خارجی (در مقایسه با شهروندان آن کشور)؛
♦ کارکرد و کارایی بازارهای داخلی؛
♦ سیاستهای تجاری و خصوصیسازی؛
♦ اقدامات بهعملآمده برای تسهیل کسبوکار که هزینه انجام کسبوکارها را کاهش میدهد. برای نمونه، ارائه امتیازها یا معافیتهای مالیاتی به سرمایهگذاران جدید؛
♦ محدودیتهای وضعشده بر انتقال درآمدها یا سود بنگاههای خارجی به کشور خود در قالب سود سهام یا موارد مشابه.
عوامل تعیینکننده سرمایهگذاری پورتفوی خارجی در مقایسه با آنچه برای سرمایهگذاری مستقیم خارجی عنوان شد کمی پیچیدهتر است. بهدلیل اینکه احتمال مرتبط شدن درآمدهای حاصل از این نوع سرمایهگذاری با شاخصهای کلان اقتصادی یک کشور بیشتر است، سرمایهگذاری پورتفوی خارجی به عواملی که در ادامه میآید حساسیت بیشتری نشان میدهد:
♦ نرخهای رشد اقتصادی بالا؛
♦ ثبات نرخ ارز؛
♦ ثبات شرایط حاکم بر اقتصاد کلان؛
♦ حجم داراییهای ارزیِ در اختیار بانک مرکزی؛
♦ سلامت عمومی نظام بانکی خارجی؛
♦ نقدشوندگی بازار سهام و اوراق قرضه؛
♦ نرخهای سود.
علاوه بر شاخصهای کلان اقتصادی، سرمایهگذاران پورتفو به محیط سیاستگذاری اقتصادی نیز توجه میکنند. تعدادی از شاخصههای چنین محیطی عبارت است از:
♦ ساده بودن انتقال سود سهام و سرمایه برای سرمایهگذاران به کشورهای خود؛
♦ مالیات بر عواید سرمایه؛
♦ قواعد و مقررات حاکم بر بازارهای سهام و اوراق قرضه؛
♦ کیفیت نظام حسابداری داخلی؛
♦ درجه محافظت از حقوق سرمایهگذار.
ذکر این نکته لازم است که توسعه بازار در مفهوم کلی آن نیازمند بررسی جداگانه عناصری مانند توسعه بخش خصوصی، توسعه بخش مالی و تجارت است که وارد شدن به جزئیات هریک از آنها فرصت دیگری میطلبد.