قصد اصلاح نداریم
آثار بودجه 97 بر اقتصاد ایران در گفتوگو با محسن جلالپور
محسن جلالپور میگوید: بعضی از نقدهای امسال به بودجه فوقالعاده است. بودجه نهادها و شخصیتها بهشدت مورد توجه مردم قرار گرفته و تقریباً همه را مجبور به ارائه توضیح کرده است. مردم میپرسند چرا باید در این تنگنای مالی، به برخی موسسهها و شخصیتها بودجه پرداخت شود.
بودجه به عنوان مهمترین سند مالی دولت، نشانهای از ترجیحات سیاستگذار، حداقل برای یک سال آینده است. بودجه نشان میدهد دولت قصد سرمایهگذاری بیشتر در چه حوزههایی دارد و به چه مسائلی بیتوجه است. برای همین است که ظن سیاسی بودن بودجه 97 بسیار بالاست. بودجهای که در آن سهم نهادها و اشخاص حقوقی منتقد یا حتی مخالف دولت، که اثرگذاری مستقیمی در حل ابرچالشها ندارند حفظ شده یا افزایش یافته و در مقابل به مسائلی چون بحران آب و آلودگی هوا کمتوجهی شده است. محسن جلالپور با تاکید بر یکدست نبودن دولت در حوزه اقتصاد، این نقد را به دولت وارد میداند که بدون جسارت و شجاعت لازم بودجه را بسته است. بهطوری که حاضر است یارانه 30 میلیون نفر را قطع کند اما از تکنرخی کردن ارز به خاطر قدرتمند بودن منتفعانش عاجز است. او معتقد است با این بودجه، حل مشکلات اساسی کشور باز هم به تعویق افتاده است.
♦♦♦
از سخنان آقای رئیسجمهور در مجلس آغاز میکنیم. آقای روحانی گفت: «میخواهیم اقتصاد کشور دارای رشد، تورم قابل کنترل، اشتغال قابل قبول، قرار گرفتن صندوقهای بازنشستگی و بانکها در مسیر درست و بودجهریزی شفاف باشد. در اشتغال، حرکت بزرگ به وجود بیاوریم و در حوزه رفع فقر قدم بلند برداریم.» میخواهیم ببینیم اهداف مورد نظر رئیسجمهور با لایحه بودجه 97 چقدر قابل تحقق است و اینکه این بودجه چه اثری بر زندگی و کسبوکار مردم میگذارد؟
اگر اجازه بدهید به این سوال در انتهای گفتوگو جواب بدهم. قاعدتاً باید ابتدا درباره ویژگیهای بودجه صحبت کنم و در ادامه نظر بدهم که اثر این بودجه بر کسبوکار چه خواهد بود. به قول اقتصاددانان، وضعیت یک کشور را از بودجه آن میتوان فهمید. بودجه در کشورهایی که از درآمد نفتی برخوردارند، کانال اصلی سیاستگذار برای تزریق و انتقال منابع است. بودجه نقشهای است که سیاستگذار برای اداره کشور کشیده و به طور دقیق ترجیحات ذهنی او را نمایان میکند. تحلیل بودجه، آدرسهای دقیقی از جهتگیری اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کشور میدهد. در نهایت اینکه بودجه، برنامهای یکساله برای اداره کشور و آیینهای است که سیمای تقریبی یک سال آینده را نشان میدهد. بنابراین برای تحلیل ترجیحات ذهنی سیاستگذار در تقسیم منابع، باید بودجه را به اتاق سیتیاسکن برد و لایهلایه اجزای آن را مطالعه کرد. این کار تحلیلگران بودجه است. با این حال نمای عمومی نشان میدهد که این بودجه انبساطی نیست و انقباضی است و بنابراین نمیتوان از آن انتظار تحرک جدی داشت. البته شرایط بهگونهای نیست که انعطاف زیادی در افزایش درآمدهای کشور چه در حوزه درآمدهای نفتی و چه در حوزه درآمدهای مالیاتی وجود داشته باشد. با این حال در بخش درآمدها، سهم درآمدهای مالیاتی و استقراضی دولت نسبت به سال جاری رشد کرده؛ اما در مقابل از رشد درآمدهای نفتی در بخش منابع کاسته شده است. سهم هزینههای دولت در پرداخت حقوق و دستمزد کارکنان رشد ۱۱درصدی را تجربه کرده و این احتمال وجود دارد که افزایش حقوق، سال آینده در همین محدوده باشد. همچنین به نظر میرسد از میزان هدفگذاری برای پرداختهای عمرانی کاسته شده تا دولت با روش جدید اهرمی کردن این پرداختها بتواند عملکرد مناسبتری نسبت به سالجاری ثبت کند. وقتی به منابع و مصارف لایحه بودجه نگاه کنیم، متوجه میشویم منابع و مصارف عمومی دولت به رقم ۳۶۸ هزار میلیارد تومان رسیده که نسبت به سال قبل ۱ /6 درصد رشد کرده و از حیث درآمدهای اسمی، بودجه انبساطی بوده است، اما با در نظر گرفتن نرخ تورم، در واقع بودجه انقباضی بوده است.
با این توصیف فکر میکنید جهتگیری کلی بودجه سال 97 چیست؟ آیا این میزان تغییر در حجم و اندازه بودجه میتواند باعث تحرک در اقتصاد کشور شود؟
بودجه به دلایل زیاد، توان تغییر فاحش وضعیت کشور را ندارد. به قول آقای لاریجانی تمام منابع و درآمدهایی که کشور از طریق نفت یا مالیات و روشهای دیگر تهیه میکند، به زور به ۳۰۰ هزار میلیارد تومان میرسد، بودجه جاری کشور هم همینقدر است. بنابراین امکان هزینه بیشتر در کشور وجود ندارد. معمولاً برآورد بیش از واقعیت ارقام بودجه یکی از مشکلات اساسی بودجه است و دولت به ناچار کسری آن را از طریق کاهش تخصیص بودجه طرحهای عمرانی، استقراض از سیستم بانکی، عدم پرداخت طلب صندوقهای بازنشستگی و امثال آن تامین میکند که این روشها آینده اقتصاد را به مخاطره میاندازد. آقای لاریجانی به صراحت از دولت خواسته که درباره امور کشور با شفافیت با مردم سخن بگویند تا مردم تصور نکنند که دست دولت برای افزایش هزینهها باز است. البته ایشان به در گفتهاند تا دروازه بشنود. چون معمولاً این مردم نیستند که برای بلعیدن بودجه دهانشان باز است. ایشان گفته منابع کشور ضیق است و باید درست مصرف شود. پیام اصلی ایشان هم این است که این بودجه برای اداره کشور هم کفاف نمیدهد و قطعاً نمیتواند شرایط کشور را بهبود بخشد.
به مردم اشاره کردید. جالب بود که امسال برای نخستین بار مردم اینقدر روی بودجه تمرکز کردند. سالهای طولانی است که مردم معمولاً نسبت به اقتصاد سیاسی بودجه واکنش نشان نمیدهند اما امسال خیلی واکنش نشان دادند. به نظر شما دلیلش چیست؟
هوش جامعه ایران بسیار افزایش یافته است. همانطور که اشاره کردید تا به حال سابقه نداشته که افکار عمومی تا این اندازه روی اقتصاد سیاسی بودجه تمرکز کند. مردم درباره بند بند بودجه نظر دادهاند و شبکههای اجتماعی پر شده از مقایسه برشهای کیک بودجه. هیچگاه سابقه نداشته که مردم تا این اندازه روی ترجیحات ذهنی سیاستمداران تمرکز کنند و به این شکل، جهتگیریهای دولت را در تخصیص بودجه به چالش بکشند. البته این رویکرد مردم، دو صورت دارد. صورت اول این است که آنها با حق و حقوق خود بیشتر آشنا شدهاند و مطالبهگری را یک گام به پیش بردهاند. اما صورت دیگر مساله این است که بودجه یک موضوع کاملاً تخصصی است و نمیشود این طور عامیانه دربارهاش نظر داد. اما در مجموع رویکرد مثبتی بود و نشان داد فهم اقتصادی و به خصوص فهم اقتصاد سیاسی مردم افزایش قابلتوجهی یافته است.
به هرحال این رویکرد از چشم رئیسجمهور هم دور نمانده و ظاهراً ایشان هم از نقدها استقبال کردهاند. آقای روحانی گفته از مردم میخواهم بودجه 97 را رها نکنند و ببینند در بودجه چه خبر است، نورافکنها باید روی ردیفها برود، همه دستگاهها باید اعلام کنند بودجه را کجا خرج کردهاند، ما باید در اتاقهای شیشهای و شفاف قرار بگیریم. نظر شما درباره این سخنان چیست؟
خوب است که این نورافکنها در زمان تدوین لایحه بودجه، روی اقتصاد سیاسی دولت گرفته شود. یا اینکه مطالبات مردم در زمان بررسی و تصویب بودجه مد نظر قرار گیرد. در بسیاری موارد، مردم بسیار منطقی موضع گرفتهاند. بعضی از نقدهای امسال به بودجه فوقالعاده است. بودجه نهادها و شخصیتها بهشدت مورد توجه مردم قرار گرفته و تقریباً همه را مجبور به ارائه توضیح کرده است. مردم میپرسند چرا باید در این تنگنای مالی، به برخی موسسهها و شخصیتها بودجه پرداخت شود در حالی که بخشی از هموطنان ما در شرایط بسیار بدی زندگی میکنند. حرف آنها این است که آلودگی هوا هر سال دارد زندگی ما را به تعطیلی میکشاند، پس چرا بودجه آقای ایکس از بودجه سازمان محیط زیست بیشتر باشد؟ یا در بحث مرزبانی، چرا بودجه مرزبانیهای ما از بودجه برخی نهادهای سیاسی کمتر است؟ یا چرا به معلولان و بیماران خاص و نابینایان در بودجه توجهی صورت نگرفته است؟ آقای رئیسجمهور هم با این موضعگیری توپ را از میدان خود و دولت بیرون انداختهاند در حالی که اصل قضیه، ترجیحاتی است که ایشان و سازمان برنامه در زمان تدوین لایحه بودجه مد نظر قرار دادهاند.
به نظر شما بودجه امسال سیاسی است؟
قطعاً سیاسی است. هیچ بودجهای نیست که سیاسی نباشد. ریشه مناقشههای سیاسی در تخصیصهای دولت است. جز این در سیاست هیچ اختلافی وجود ندارد. باید ببینیم پیام سیاسی بودجه چیست. مردم آزادانه در این باره نظر دادهاند و در بسیاری موارد، نظر آنها درست است. به هرحال دولت آقای روحانی هم مثل هر دولتی برای تقسیم کیک بودجه، ترجیحاتی دارد. این ترجیحات میتواند بستری برای تحولات آینده باشد یا اینکه از برخی اتفاقات خوب و بد آینده جلوگیری کند. همیشه دولتها به متحدان خود سهم بیشتری میدهند و تلاش میکنند از سهم مخالفان خود بکاهند. انگار کیک بودجه امسال به گونهای تقسیم شده که مخالفان خیلی ناراضی نیستند.
دولت مدعی است که بودجه امسال تغییرات زیادی از نظر ساختاری داشته است. آیا شما نشانههایی از این تغییرات میبینید؟
اینکه امسال افکار عمومی بیشتر از همیشه روی بودجه تمرکز کرده، به خاطر این بوده که شفافیت در لایحه بودجه افزایش پیدا کرده است. این بهبود جای تقدیر دارد. تغییراتی که دولت در ساختار لایحه بودجه ایجاد کرده در مقایسه با روندهای گذشته، گامی به جلو برای شفافتر شدن مهمترین سند مالی دولت و نزدیک شدن به بودجهریزی عملیاتی است. آقای رئیسجمهور هم اشاره کردند که این حق مردم است که بدانند چه دستگاهی چقدر بودجه میگیرد و چگونه آن را هزینه میکند. به این ترتیب اگر آنگونه که متخصصان بودجه میگویند در لایحه امسال، نظام حسابداری و گزارشگری مالی دولت بهبود پیدا کرده و زمینه پرسشگری و مطالبه مردم و همینطور پاسخگویی دستگاههای بودجهپذیر را فراهم کرده است، به خاطر آن باید از دولت تشکر کرد. پاسخگویی یعنی اینکه موسسهها و افرادی که مشمول دریافت بودجه شدهاند، دلایل و توضیحات قانعکنندهای برای عملکرد مالی خود داشته باشند و این توضیحات قابلیت گنجانده شدن در گزارشهای مالی و حسابرسی را داشته باشد.
مصداق شفافیت از نظر شما چیست؟
دولت سعی کرده بودجه را عملیاتی تدوین کند. هرگونه ارتقا در استانداردهای حسابداری دولتی به سمت بودجهریزی عملیاتی منجر به شفافیت بیستر خواهد شد. البته همچنان جای گزارشی دقیق و جامع از ترازنامه دولت در لایحه بودجه، خالی است.
به عنوان یک فعال بخش خصوصی فکر میکنید ایرادهای بودجه چیست؟
بزرگترین ایرادی که میشود به بودجه گرفت این است که در آن تمهیدات موثری برای حل ابرچالشهای اقتصاد ایران اندیشیده نشده است. شاید تلقی من اشتباه باشد اما در بودجه، برای حلوفصل مشکلاتی نظیر بحران آب و محیط زیست، صندوقهای بازنشستگی و بحران بانکی، راهحل شفاف و عملیاتی اندیشیده نشده است. اگر لایحه بودجه سال 97 را با بودجه امسال مقایسه کنیم، متوجه میشویم برخی اقلام هزینهای آن مثل هزینه صندوقهای بازنشستگی بهشدت افزایش یافته است. به گمانم سال گذشته بودجه صندوقهای بازنشستگی کشوری و لشکری ۳۸ هزار میلیارد ریال کسری داشت که این رقم در سال آینده به 53 هزار میلیارد ریال افزایش خواهد یافت. از طرف دیگر هرچند رئیسجمهور اعلام کرد هدف اصلی بودجه سال آینده حل مشکل بیکاری است اما خود بودجه، 10 هزار میلیارد تومان کسری دارد، که این خود یک ابرچالش است. علاوه بر این فشار مالیاتی به مالیاتدهندگان، آن هم در شریطی که خیلی از فعالیتهای اقتصادی دچار رکود هستند، یکی از نگرانیهای بخش خصوصی به حساب میآید. دولت وعده داده که ارز را تکنرخی میکند اما در لایحه بودجه، نشانهای از تحقق این وعده نمیبینیم. همینطور فکری برای پرداخت بدهی دولت به بخش خصوصی نشده و این مساله قطعاً مشکلات این بخش را تداوم خواهد داد.
حذف یارانه اقشار کمدرآمد یکی از مشخصههای بودجه است. آیا عزمی در اجرای این سیاست وجود دارد؟
دولت آقای روحانی نشان داده خیلی اهل ریسک نیست. اگر بزرگترین توفیق آقای روحانی را برجام بدانیم، هیچگاه در عرصه اقتصادی، چنین ریسکی و چنین تلاشی صورت نگرفته است. تجربه نشان میدهد دولت عزم لازم برای جراحی اقتصاد را ندارد. حذف یارانه افراد برخوردار را باید جزو جراحیهای اقتصاد ایران تلقی کرد. این جراحی قطعاً بدون درد و خونریزی امکانپذیر نیست. اما اجازه بدهید از زاویهای دیگر به موضوع نگاه کنیم. حذف یارانه، تعیین تکلیف وضعیت صندوقهای بازنشستگی و اصلاح نرخ ارز سه جراحی ضروری برای اقتصاد کشور هستند. جالب است که دولت تصمیم گرفته یارانه 20 تا 30 میلیون نفر را قطع کند اما حاضر به اصلاح در دو حوزه دیگر نیست. درد و خونریزی اصلاح نرخ ارز از درد و خونریزی تکرقمی شدن نرخ ارز بیشتر است اما ذینفعان این حوزه آنقدر قدرت دارند که به مدت پنج دهه است راه را بر هرگونه اصلاحات بستهاند. هرگاه دولتها درصدد واقعی کردن نرخ ارز برآمدهاند، صدای اعتراض از هر سو بلند شده است. همینطور دولت احساس میکند میتواند 20 یا 30 میلیون نفر را به خاطر قطع یارانه توجیه کند اما قادر نیست بازنشستگی 300 تا 500 هزار نفر را تا سن 55سالگی به تاخیر بیندازد. هفته گذشته آقای اسحاق جهانگیری در کنفرانس اقتصاد ایران به گونهای درباره رشد روزافزون کسری صندوقهای بازنشستگی سخن گفت که از عمق مشکلات این حوزه حیرت کردم. میخواستم در حاشیه کنفرانس به ایشان بگویم چرا دولت میخواهد 20 میلیون نفر را ناراحت کند اما قادر نیست 500 هزار نفر از بازنشستگان را متقاعد کند که به خاطر 20 میلیون نفر پنج سال بیشتر کار کنند.
آیا شما مخالف حذف یارانه افراد برخوردار هستید؟
چنین نظری ندارم. اما به نظرم حتی اگر یارانه نقدی حذف شود، باز هم عدالتی برقرار نمیشود. چون هنوز یارانه مستتر در قیمت حاملهای انرژی و آب بهمراتب بیش از مبلغی است که بهعنوان یارانه نقدی، به حساب افراد واریز میشود. عملاً امروز ثروتمندان جامعه چند برابر یارانه نقدی که دریافت میکنند، از یارانه مستتر در قیمت حاملهای انرژی منتفع میشوند. حال آنکه فرودستان جامعه از چنین امکانی برخوردار نیستند. برای مقایسه میتوان زندگی خیلی از شهرنشینان و طبقه متوسط جامعه را با اهالی روستا مقایسه کرد. به هر میزان که استفاده از برق و گاز و بنزین و گازوئیل در زندگی این دو قشر متفاوت است به همان میزان استفاده آنها از یارانههای مستتر در قیمت حاملهای انرژی تفاوت دارد.
با وجود این فکر میکنید بودجه 97 چه اثری بر کسبوکار مردم خواهد داشت؟
دولت با مشکلات پیچیده و چندلایه در اقتصاد مواجه است. هر سیاستی باید با هدف حل و فصل این مشکلات تدوین شود. وقتی به مجموعه جهتگیریهای دولت نگاه میکنیم، متوجه میشویم این اصل مورد توجه سیاستگذار قرار نگرفته است. در حال حاضر منابع کشور محدود است اما به قول معروف دولت همچنان مثل پسر خان برخورد میکند. نشانهای از تمهیدات لازم برای حلوفصل ابرچالشها وجود ندارد. مجموعه سیاستگذاریها هم این پیام را نمیدهد که قرار است مثلاً فضای کسبوکار بهبود پیدا کند یا گشایشهایی در اقتصاد ایجاد شود. مثلاً اختصاص 100 میلیون دلار از منابع صندوق توسعه ملی به صداوسیما چه پیامی دارد؟ آن هم در شرایطی که دولت هنوز نتوانسته بدهیاش را به بخش خصوصی، بانکها و تامین اجتماعی بپردازد؟ چه نشانهای از منضبط شدن دولت در بودجه میبینید؟ چه نشانهای از اصلاح نرخها یا کاهش مداخلات دولت در اقتصاد دیده میشود؟ شنبه هفته گذشته در کنفرانس اقتصاد ایران شاهد رونمایی از جامعترین تحقیق درباره اقتصاد ایران بودیم. تحقیقی که راه و چاه اقتصاد ایران را به خوبی نشان میدهد و معقولترین نسخهای است که برای اقتصاد ایران نوشته شده است اما وقتی آن را با دیگر سیاستگذاریهای دولت مقایسه کنید متوجه خطاهای موجود میشوید. انگار با دو نوع سیاستگذاری مواجه هستیم. وقتی از کنفرانس خارج شدم، اخبار را مرور کردم. آنچه توسط بخشی دیگر از دولت به عنوان سیاست اقتصادی مطرح میشود با آنچه در کنفرانس اقتصاد ایران ارائه شد زمین تا آسمان تفاوت دارد. مشخص است که در حال حاضر از هر گوشه دولت صدای متفاوتی شنیده میشود. همینطور که از بودجه صدایی دیگر درمیآید و قطعاً اهداف سیاسی نمایندگان مجلس نیز به آن افزوده خواهد شد. اجازه بدهید صادقانه بگویم؛ این بودجه برای اداره یک سال دیگر اقتصاد کشور هم کارایی ندارد چه برسد به اینکه امیدوار باشیم با آن تحرک جدی در اقتصاد ایجاد کنیم. مشکل اصلی این است که ما باز هم حل مشکلات کشور را به تعویق انداختهایم و قصد اصلاح نداریم. حتی قصد قرار گرفتن در مسیر اصلاح هم نداشتهایم.