حاشیههای خزر
ظریف: اعتیاد به تحریم اجازه نمیدهد گفتوگویی صورت بگیرد
هفته گذشته سران پنج کشور حاشیه دریای خزر پس از 21 سال کنوانسیون حقوقی این دریا را امضا کردند. حسن روحانی در سخنرانی این مراسم اعلام کرد مذاکرات برای تفاهم نهایی در زمینه «تحدید حدود» و «تعیین شیوههای ترسیم و تعیین خطوط مبدأ» و بهرهبرداری از منابع مشترک زیربستر دریا هنوز ادامه دارد.
هفته گذشته سران پنج کشور حاشیه دریای خزر پس از 21 سال کنوانسیون حقوقی این دریا را امضا کردند. حسن روحانی در سخنرانی این مراسم اعلام کرد مذاکرات برای تفاهم نهایی در زمینه «تحدید حدود» و «تعیین شیوههای ترسیم و تعیین خطوط مبدأ» و بهرهبرداری از منابع مشترک زیربستر دریا هنوز ادامه دارد. چون محدوده بستر و زیربستر هنوز تعیین نشده است و آنچه بین ایران، روسیه، قزاقستان، ترکمنستان و جمهوری آذربایجان امضا شده برخی از تفاهمنامهها برای توسعه همکاریهاست. اما انتشار این خبر ناگهان به ماجرایی ادامهدار تبدیل شد. سوالات بسیاری در خصوص این کنوانسیون در فضای مجازی و رسانهای راه افتاد. اینکه تصمیم روسای پنج کشور چه بوده و سهم ایران از دریای خزر چقدر است و آیا ما این دریا و سهممان در آن را از دست دادهایم؟ اگرچه حسن روحانی امضای این کنوانسیون را زمینه همکاری بیشتر این پنج کشور عنوان کرد، اما واکنشها در ایران به این کنوانسیون چندان خوشایند نبود. ایران نوشت: این کنوانسیون با فضاسازی منفی منتقدان مواجه شد. رویکردی شبیه رویکرد دلواپسان در قبال برجام؛ اما اینبار بیشتر چهرههای اصلاحطلب بودند که در جایگاه مخالف ایستادند. مخالفتی که ریشه در این ادعای رایج داشت که سهم ایران از خزر باید قریب به نیمی از آن باشد. این در حالی بود که مقامات ایران بارها تاکید کردهاند که در کنوانسیون حقوقی خزر به موضوع «تحدید حدود» پرداخته نشده و این موضوع در تداوم مذاکرات پیگیری خواهد شد. محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان در توئیتی پیرامون این موضوع روز نهایی شدن کنوانسیون را روز همبستگی کشورهای ساحلی خزر توصیف کرد و با اشاره به تدوین قواعد همکاری زیستمحیطی، کشتیرانی، شیلات، توسعه پایدار و امنیت بدون حضور نظامی خارجی در این کنوانسیون نوشت: «توافق کردیم تا گفتوگوی دوستانه درباره مسائل حل نشده تحدید حدود و سهم از دریا و منابع آن تداوم یابد.»
سهم 50درصدی ایران از خزر؟
با وجود این بسیاری که تحت تاثیر افسانه سهم 50درصدی ایران قرار داشتند در شبکههای اجتماعی به ابراز نگرانی درباره سهم ایران از خزر پرداختند. از جمله بحثبرانگیزترین موضعگیریها توئیت محمود صادقی، نماینده اصلاحطلب مجلس، بود که در توئیتی نوشت: «رئیسجمهوری در حالی عازم آکتائو شده که مفاد توافقات درباره رژیم حقوقی دریای خزر در هالهای از ابهام است؛ آیا راست است که سهم ۵۰درصدی ایران به ۱۱ درصد سقوط کرده؟! آیا ترکمنچای دیگری در راه است؟ مردم بدانید! نمایندگان مجلس اصلاً در جریان توافقات پشت پرده نیستند.» به گزارش ایسنا، حشمتالله فلاحتپیشه، رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس، هم گفت: «تعیین رژیم حقوقی دریای خزر نیز به مصوبه مجلس شورای اسلامی نیاز دارد.» در مواجهه با واکنشهایی از همین دست بود که بهرام قاسمی سخنگوی وزارت امور خارجه ایران گفت: «در کنوانسیون حقوقی خزر، تقسیم، تعیین خطوط مبدأ، تقسیم بستر و زیربستر مطرح نیست. موضوع تقسیم خزر میان کشورها و تعیین خط مبدأ و تقسیم بستر و زیربستر به دلیل اینکه سواحل خزر از پیچیدگیهایی برخوردار است نیازمند گفتوگوهای کارشناسی بیشتر است.» آنگونه که قاسمی و روحانی گفتهاند از دستاوردهای این کنوانسیون این است که هیچ کشور خارجی حق دریانوردی نظامی و غیرنظامی و ایجاد پایگاه در خزر را ندارد و پنج کشور هم اجازه نخواهند داد تا دیگر کشورها از دریا، خاک و آسمان خود برای تهاجم به هر یک از کشورهای ساحلی خزر استفاده کنند.
موجسواری در خزر ممنوع
روزنامه رسالت در یادداشتی به اظهارات صادقی واکنش نشان داد. این روزنامه توضیح داده که طی 21 سال اخیر نشستهای متعددی در خصوص دریای خزر و نحوه بهرهبرداری از منابع آن برگزار شده است و مباحث حقوقی، امنیتی، اقتصادی و حتی همکاریهای فرهنگی مورد بررسی قرار گرفته است. این روزنامه گفته طولانی شدن پروسه این توافق نامطلوب نیست. بهخصوص که پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، شاهد ایجاد نوعی دگردیسی در رژیم حقوقی خزر بودیم. شوروی به چند کشور تقسیم شد و معادله دومجهولی دریای خزر به یک معادله چندمجهولی بین پنج کشور تبدیل شده است و بررسی ابعاد مختلف آن زمان میبرد. طرح گزارههایی مانند سهم 50درصدی ایران از خزر، که حتی در دوران شوروی سابق محقق نشد و ایجاد ذهنیتهای کاذب در کشور نتیجهای به جز تضعیف امنیت ملی ندارد. همچنین مشخص نیست آقای صادقی چگونه به این نتیجه رسیده است که سهم ایران از خزر و منابع آن به 11 درصد رسیده است. آقای صادقی باید بداند که دریای خزر جایی برای موجسواری ایشان نیست.
اما آیا واقعاً ایران در زمان شوروی سهم 50درصدی از خزر داشته؟ نامهنیوز در تحلیلی نوشت کسانی که دم از مالکیت ۵۰درصدی ایران میزنند، احتمالاً فکر کردهاند دو کشور بوده و یک دریا در میانشان و لابد باید ۵۰-۵۰ بینشان تقسیم شود! اگر به نقشه بنگرید، ایران تنها یک بخش از سواحل جنوبی خزر را در اختیار دارد و چندین برابر آن در اختیار کشورهای دیگر است. بعید به نظر میرسد که بتوان پذیرفت ایران، صاحب نیمی از خزر شود و بقیه با سواحلی مشترک، مالکیت مشابه داشته باشند. ایران و شوروی در سالهای ۱۹۲۱ و ۱۹۴۰، معاهدههایی امضا کرده بودند. اما در هیچ جای این دو معاهده، مالکیت خزر بین ایران و شوروی تقسیم نشده است، بلکه هر دو کشور توافق کردهاند که در آبهای خزر به طور مساوی «حق کشتیرانی» داشته باشند، از معافیتهایی برخوردار شوند و بتوانند تا ۱۰ مایل دریایی از سواحل خود ماهیگیری کنند.
دیداری در نیویورک نداریم
دیگر اخبار سیاسی هفته گذشته به ماجرای مذاکره با آمریکا بازمیگردد. هنوز اظهارنظرها در این خصوص در داخل ایران وجود دارد. محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه، نسبت به احتمال دیدار مقامهای ایران و آمریکا در نیویورک واکنش نشان داد و در پاسخ به این سوال که «آیا قرار است شما در آینده نزدیک با مقام آمریکایی از جمله پمپئو دیدار کنید؟»، گفت: «خیر؛ دیداری صورت نمیگیرد.» ظریف در گفتوگو با خبرگزاری تسنیم ادامه داد: «ما بارها موضع خود را اعلام کردیم. درباره پیشنهاد اخیر ترامپ نیز موضع رسمی، هم از سوی رئیسجمهور و هم از سوی ما اعلام شد. آمریکاییها صداقت ندارند. ضمن اینکه آنها درگیر اعتیاد خود هستند، اعتیاد تحریم اجازه نخواهند داد که گفتوگویی صورت بگیرد.» همچنین وزیر امور خارجه در پاسخ به این سوال که آیا قرار است پیامی از سوی آمریکا با واسطه طرف عمانی داده شود، تاکید کرد: «خیر پیامی نیست و پیامی وجود ندارد.» خبرگزاری فرانسه این اظهارات ظریف را صریحترین مخالفت ایران برای مذاکره با آمریکا عنوان کرد.
اپوزیسیون مریخنشین
در گیرودار همه خبرهای متعدد، احمدینژاد مجدداً فضا را برای آفتابی شدن مساعد دیده است. بهخصوص حالا که اوضاع اقتصادی کشور هم چندان مساعد نیست. او دو هفته قبل در پیامی ویدئویی از دولت روحانی خواست که کنارهگیری کند. اعتماد نوشت: اظهارنظر در مورد شرایط موجود و ارائه پیشنهاد به روحانی از هرکسی انتظار میرفت غیر از محمود احمدینژاد. گمان میشد تا پاک شدن اثر سیاستهایش از وضعیت اقتصادی کشور سکوت کرده اما چنین نکرد و با همان اعتمادبهنفس همیشگی مقابل دوربین قرار گرفت. به دوربین زل زد و به روحانی توصیه کرد که استعفا دهد و برود! ورود او به این بحث و توصیهاش آنقدر دور از انتظار بود که اغلب فعالان سیاسی با یک روز تاخیر نسبت به آن واکنش نشان دادند. بعد از احمد کریمیاصفهانی و علی صوفی که در گفتوگو با روزنامه اعتماد اظهارات او را «فرصتطلبی در شرایط بحرانی» و «رفتار فرقهای» توصیف کرده بودند، دیگر چهرههای سیاسی نیز به زبان آمده و با استفاده از ابزارهای رسانهای مختلف از او انتقاد کردند. یکی از مهمترین واکنشها، واکنش رئیس مجلس بود. علی لاریجانی در همایش ملی توانمندیهای صنایع کوچک و متوسط گفت: در شرایط سخت فعلی عدهای به جای همکاری و کمک به وفاق ملی به خاطر منافع سیاسی نازلشان، نقش اپوزیسیون به خود میگیرند که انگار از کره مریخ آمدهاند. در شرایط سخت باید نگاه مسوولانه و طبیبانه داشت. در شرایط کنونی باید وفاق ملی را یک امر ضروری دانست. محمدعلی وکیلی، نماینده تهران در مجلس هم در سرمقاله روزنامه ابتکار نوشت: «اگر به خاطر میزان تقصیر در وضع موجود، روحانی باید استعفا دهد، احمدینژاد به عنوان عامل اصلی فریز شدن مناسبات خارجی، بههمریزی ساختارها، فروپاشی اخلاق، نابودی نسل دهه 60، به باد دادن صدها میلیارد دلار، به وجود آوردن بحران ۸۸ و ایجاد شکاف عمیق میان حاکمیت، مردم و نخبگان، باید اعدام میشد!» پرویز سروری، فعال سیاسی اصولگرا هم بخشی از سخنان مقام معظم رهبری را واکنشی به سخنان اخیر محمود احمدینژاد تعبیر کرده و در گفتوگو با نامهنیوز اعلام کرد: فرمایش رهبری در مورد کسانی که از برکناری دولت سخن میگویند، موجب ریزش هواداران احمدینژاد میشود. کسانی که از منظر رهبری به او مینگرند حتماً صف خود را جدا میکنند. برخی از هواداران او فکر میکنند احمدینژاد در چارچوب ولایت و منویات رهبری حرکت میکند. به اعتقاد من احمدینژاد باید بعد از سخنان رهبری تکلیف خود را به طور دقیق روشن کند. ادامه روندی که او در پیش گرفته به حذف او از جریانات سیاسی کشور و نیروهای انقلاب منجر میشود. ژست اپوزیسیونی هیچکس در کشور ما به نتیجه نمیرسد. نه احمدینژاد و نه اصلاحطلبانی که چنین رویکردی دارند و از حاکمیت دوگانه صحبت میکنند.
از سوال رئیسجمهور چه خبر؟
ماجرای دیگر سوال از حسن روحانی است. گویا این سوال قطعی است و حالا بعد از تعطیلات مجلس و نهایتاً تا دهم شهریورماه، حسن روحانی باید برای پاسخ به پنج سوال اقتصادی به مجلس برود. خودش گفته بود این فرصتی است تا واقعیتها را به مردم بگوید. علی مطهری گفته بود روحانی نمیتواند واقعیتها را بگوید و علی توکلی به روحانی پیشنهاد داده بود تنها به سوالات جواب دهد و نه بیشتر. اما روحانی قصد دارد در جلسه طرح سوال چه بگوید؟ اعتماد نوشت: مدتی است نحوه برخورد حسن روحانی با سوال نمایندگان مجلس، نقل محافل سیاسی است. در همین راستا حسینعلی امیری، معاون پارلمانی رئیسجمهور درباره سوال نمایندگان از رئیسجمهور گفت: زمانی که این سوال اعلام وصول شد، رئیسجمهور برای جلوگیری از سوءاستفادههایی که ممکن است از موضوع سوال از رئیسجمهور در فضای سیاسی پیش بیاید و برای جلوگیری از مخابره شدن پیام اختلافات داخلی به دشمنان و جلوگیری از اختلاف بلافاصله در نامهای به رئیس مجلس شورای اسلامی اعلام کردند که در موعد قانونی در مجلس حاضر خواهند شد. به نظر من همین اعلام آمادگی سریع رئیسجمهور برای حضور در مجلس به ایجاد التهابات سیاسی و اختلافاتی که ممکن بود در کشور از این جهت ایجاد شود، پایان داد و یکی از نشانههای حسننیت رئیسجمهور بود. امیری در پاسخ به سوالی درباره برخی نگرانیها از اظهارات رئیسجمهور در مجلس گفت: واژگان و ادبیاتی که نمایندگان سوالکننده استفاده خواهند کرد و فضایی که آن روز در مجلس ایجاد خواهد شد، همه اینها میتواند موثر باشد. نباید نوع ادبیات و واژگانی که سوالکنندهها استفاده میکنند به نحوی باشد که ایجاد اختلاف کند و پیام ناکارآمدی و انشقاق بین مسوولان جمهوری اسلامی ایران را مخابره کند. امروز به پیام انسجام، اتحاد و کارآمدی نظام نیاز داریم. من نمیدانم فضای آن روز به چه شکلی خواهد بود؛ اما طبیعتاً پاسخهای آقای رئیسجمهور متناسب با واژگان و ادبیاتی خواهد بود که سوالکنندگان استفاده خواهند کرد و فضایی است که در مجلس شکل میگیرد.