بریده روزنامهها (سیاسی)
شرم دادستان از حوادث آزادی
نوشت: پس از ورود زنان به استادیوم آزادی برای تماشای فوتبال ایران و اسپانیا دادستان کل کشور گفت: ما مخالف شادی جوانان نیستیم اما شاهد بودیم برخی روزنامهها تیتر زدند که آزادی آزاد شد. شرمآور است تحت همین عنوان زن و مرد و دختر و پسر را در استادیوم جمع کنند و به هر مناسبتی خانمها روسری برداشته و به رقاصی مشغول شوند. آیا خانواده شهدا ایثار کردند که با ارزشهای ما اینگونه رفتار شود. شرمم میآید بگویم آن شب در آزادی چه اتفاقاتی افتاده است. فیلمهای اتفاقات آن شب وجود دارد. به برخی مدیران که میگویند از یکجا باید شروع کرد میگویم اگر فکر میکنید میتوانید به مقصود برسید اشتباه میکنید.
♦♦♦
نامه دوم احمدینژاد به ترامپ
نوشت: در پی خروج آمریکا از برجام و ادعاها و تهدیدهای مقامات دولت این کشور علیه ایران، احمدینژاد رئیسجمهور سابق، نامهای را خطاب به رئیسجمهور آمریکا ارسال کرد. او در این نامه نوشت: جنابعالی در دوران تبلیغات به کرات قول دادید که به دخالتها و جنگافروزیهای دولت آمریکا در مناطق مختلف جهان پایان میدهید و خواستار دوران جدیدی از همکاری سازنده بین ملتها شدید. اینجانب همان زمان در نامهای با تاکید بر ادعاهای جنابعالی راه مناسب تحقق آنها را ارائه کردم. در همان زمان خطر بیصداقتی در بیان آن ادعاها را گوشزد کردم. متاسفم که باید مجدداً درباره نقض عهد و بیتوجهی به حقوق دیگر ملتها و تداوم سیاستهای سلطهگرانه حکومت آمریکا سخن بگویم.
♦♦♦
تغییر در میانه بازی!
در واکنش به پیشنهاد سیدحسین موسویان درباره استعفای رئیسجمهور نوشت: چه استعفایی؟! اگر گفته شود برای کارآمدی، عمرو یا زید دولت جابهجا شوند حرف معقولی است، درست مانند یک تیم ورزشی. اما مگر وسط مسابقه و دستوپنجه نرم کردن با حریف میشود تیم را یکجا کنار گذاشت و فیالفور تیم جدیدی جایگزین کرد؟! این آدرس مشکوک، چارهجویی است یا بهانهتراشی برای سرگرمی غفلتآفرین جدید؟ نقدهای جدی به برخی اجزای مهم دولت وارد است و صاحبنظران چون دولت را دولت خود (جمهوری اسلامی) میدانند، انتقاد میکنند. دولتمردان اگر هم جایی، نقدی را مییابند که بوی خصومت و رقابت از آن استشمام میکنند، نباید این تصور را به عموم نقد و نصیحتها تعمیم دهند.
♦♦♦
ماجرای ساختمان خیابان یاسر
نوشت: پس از ماجرای ویلای لواسان، حالا عدهای ماجرای کاخنشینی رئیس دولت اصلاحات را طرح کردهاند. جواد امام مدیر بنیاد باران در توضیح گفته: این محل، نه هدیه است و نه هبه. آقای خاتمی بعد از دوران ریاستجمهوریشان و زمانی که تلفن، آب و برق محل کارشان را قطع کردند و با ایجاد محدودیت در رفتوآمد دفترشان را گرفتند، به دعوت متولیان موسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام (ره) و بنا به مسوولیتی که به ایشان واگذار شد، قسمتی از این ساختمان بحثبرانگیز را به ایشان واگذار کردند تا جایی برای انجام امور مربوطه داشته باشند. علیالقاعده ایشان نمیتوانست در خانه شخصیشان برای هماهنگی امور و ارتباط با نخبگان و اندیشمندان اقدام کند.