بریده روزنامهها (سیاسی)
انتقاد آیتالله مصباح از برخی مسوولان
به نقل از آیتالله مصباح، عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم نوشت: خدا نکند روزی بیاید که ببینیم دستاوردهای انقلاب بر باد رفته است و ما در خواب بودهایم! آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند؛ اما اگر بخواهد غلطی بکند، به دست خودیها انجام میدهد؛ باید فعالیتهای انجامشده در طول 40 سال گذشته بازنگری، و بر اساس آن برای آینده برنامهریزی شود. برخی ولایت فقیه را دیکتاتوری میدانند. برخی مسوولان کشور، هرچند صریحاً این مطلب را به زبان نمیآورند، اما در عمق دلشان همین باور هست و با کنایه منظورشان را میرسانند! آنها خود را فهیمتر و باسوادتر از رهبری میدانند؛ طبیعی است که نوجوانان ما هم تحت تاثیر قرار میگیرند.
♦♦♦
با صراحت حرف بزن
نوشت: مصاحبه تلویزیونی روحانی هیچکسی را راضی نکرد. گروه رسانهای شما چنان ناشیانه و بسته عمل میکنند که خبرنگاران عموماً از مصاحبههای شما اعلام عدم رضایت میکنند. قدم اول ایجاد تغییر اساسی در گروه رسانهای ریاستجمهوری است، قدم دوم، ایجاد تغییرات اساسی در شیوه مصاحبههای عمومی است و قدم سوم انتخاب مصاحبهکنندگان از میان خبرنگاران روزنامهها و خبرگزاریهاست. از مجموع قوای سهگانه، شما یک قوه را در اختیار دارید که خانه پر آن میشود یکسوم قدرت. ولی همین یکسوم هم در اختیار شما نیست. در چنین شرایطی وقتی قدرت و اختیارات لازم را ندارید باید دلایل موفقیتها و عدم موفقیتهایتان را با صراحت و بدون پردهپوشی با مردم در میان بگذارید.
♦♦♦
خانهتکانی در اتاق فکر اصولگرایان
در گفتوگو با حجتالاسلام سیدمهدی طباطبایی نوشت: همانهایی که به دفتر احمدینژاد رفت و آمد داشتند، کمک کردند او رئیسجمهور شود. به من خبر میرسید چه کسانی به دفتر او میروند، من اسم اشخاص را نمیگویم، اما اکثراً نیروهای توانمند نظامی، سیاسی و اجتماعی بودند. ابتدا اصولگرایان از احمدینژاد حمایت کردند اما الان انتقاد میکنند. آیا آن زمان احمدینژاد خالی از این خصوصیات بوده و به یکباره خود را نشان داده یا از اول همین بوده و نادیده گرفته میشده است. پیشنهاد میکنم در اتاق فکری که احمدینژاد رشد کرد یک خانهتکانی شود و دوستانی که له نظام و مسوولان مشاوره دادند امروز ثمره عملکرد خود را ببینند.
♦♦♦
بحران ناکارآمدی
به نقل از امیر محبیان، استاد دانشگاه و تحلیلگر سیاسی نوشت: تحلیل ناآرامیهای اخیر اهمیت فراوانی دارد؛ زیرا این وقایع نمود یکسری تغییرات جدی در جامعه است که در آینده اثرات آن را خواهیم دید. آن چیزی که اتفاق افتاد، یک پیشلرزه بود که میتواند زلزلهای 5 /7ریشتری در پی داشته باشد؛ این میتواند یک هشدار تلقی شود که ما را از افتادن به چاهها یا چالهها نجات میدهد. یکی از بحرانهای موجود در کشور، بحران ناکارآمدی است؛ زیرا این بحران در حال ایجاد نوعی بحران مشروعیت در کشور است. مشکلی که شنیده نشود، کمکم به مساله و بهتدریج به اعتراض تبدیل میشود و ممکن است انسداد یا شورش ایجاد کند.