ترجیحات شغلی نسل زد
گفتوگو با رضا نویدی درباره تمایلات کسبوکار نسل جوان
مریم شکرانی: نتایج نظرسنجی موسسه گالوپ از تمایلات نسل جوان، پیامهای مهمی برای اقتصاد دارد. بر اساس این نظرسنجی، هفت اولویت اصلی نسل زد حول زندگی شاد و راحت میچرخد و در این میان آخرین اولویت جوانان نسل زد در زندگی، شروع یک کسبوکار است و از آنسو حدود نیمی از جمعیت جوان مایل به داشتن تحصیلات عالی هستند و کمتر از ۳۰ درصد آنان به بچهدار شدن تمایل نشان دادهاند. رضا نویدی، پژوهشگر بازار به تجارت فردا میگوید که یافتههای مطالعاتی درباره نسل زد ایران با نتایج نظرسنجی گالوپ اندکی متفاوت است و جوانان ایرانی تمایل زیادی به استقلال مالی و کسبوکارهای خویشفرما نشان میدهند. او تاکید میکند نسل زد ایران دیگر تمایلی به مشاغل کارمندی و کارگری ندارد و در عین اینکه خلاقتر از نسلهای پیشین است، دانش آکادمیک کمتری نسبت به نسلهای پیش از خود دارد. نویدی توضیح میدهد که کارفرمایان ایرانی این روزها برای نگه داشتن نسل زد در مشاغل، کار دشوارتری پیشرو دارند و آنها کارمندان چندان وفاداری نیستند.
♦♦♦
بر اساس نظرسنجی گالوپ، نسل جوان تفریح و شادمانی را به کسبوکار ترجیح میدهد. آیا این نظرسنجی درباره ایران هم مصداق دارد؟ آیا نسل زد در ایران به کسبوکار نمیاندیشد؟
شاید بتوان گفت که تفریح و شادمانی برای نسل زد در اولویت است اما نمیتوانیم بگوییم که به کسبوکار اهمیت نمیدهند. اتفاقاً من فکر میکنم که این نسل، در مقایسه با نسلهای پیشین، میل بیشتری به استقلال مالی و انگیزههای کارآفرینانه بیشتری دارد. اما در عین حال باید گفت که نسل جوان روحیه کاری و شغلی متفاوتی نسبت به نسلهای پیش از خود دارد. به این معنی که این نسل، علاقه کمتری به مشاغل اداری و دیوانسالاری و یکنواخت دارد و چندان به امنیت شغلی هم اهمیت نمیدهد و در عوض مشاغلی را میپسندد که چالشبرانگیزتر و مستقلتر است و به کسبوکارهای آنلاین هم علاقه زیادی دارد. همچنین تمایل به فریلنسری و خویشفرمایی در این نسل، بیشتر از نسلهای قبل است.
مشاغل یکنواخت مثل چه مشاغلی؟
مشاغلی مانند کارمندی که یکنواخت است و ثبات دارد، چندان مورد علاقه نسل زد نیست. این در حالی است که مشاغل کارمندی برای نسلهای گذشته، محبوب و پرطرفدار بود و مثلاً متقاضیان استخدام در بانک بسیار زیاد بودند.
نسل زد اما علاقه کمتری به کارمندی دارد و بیشتر به مشاغل فریلنسر و دورکاری علاقه دارد. البته این علاقه به مشاغل فریلنسر و دورکاری تنها به نسل زد ایران محدود نمیشود و در جهان عمومیت دارد. همچنین نسل زد به مشاغل یدی و کارگری علاقه ندارد و تمایلی به کارها و مشاغل سنتی نشان نمیدهد. همچنین فکر میکنم که نسل زد، صبوری نسلهای پیشین خود را ندارد و به مشاغل و مهارتهایی که نیاز به آموزش بلندمدت و طولانی دارند علاقه کمتری نشان میدهد. نسل زد بیشتر خویشفرمایی و کسبوکارهای مستقل و آنلاین را میپسندد؛ مشاغلی مانند اداره فروشگاههای آنلاین یا بلاگری و بنگاههای تبلیغاتی آنلاین بیشتر مورد پسند این نسل است. به هر حال باید در نظر داشته باشیم که مشاغل عادی و یکنواخت با توسعه هوش مصنوعی، به شدت کاهش پیدا خواهد کرد. بنابراین نیاز آینده به اینگونه مشاغل، کمتر خواهد بود.
اقبال نسل زد به مشاغل آنلاین میتواند به نوعی مرزهای جغرافیایی بازار کار را از بین ببرد. شما این موضوع را برای اقتصاد کشورها فرصت میدانید یا تهدید؟
همین الان این اتفاق رخ داده است و بسیاری از شاغلان ایرانی به صورت دورکار و فریلنسر با شرکتهای بینالمللی کار میکنند و در مقابل بسیاری از شرکتهای ایرانی به صورت دورکار و فریلنسر، متخصصان خارجی را به استخدام درآوردهاند. پدیده حذف مرزهای جغرافیایی بازار کار با ظهور فناوریهای مدرن ارتباطی، بیشتر در هند، چین و جنوب شرق آسیا فراگیر شده است. فکر میکنم این موضوع میتواند مزایایی داشته باشد و در مقابل چالشهایی ایجاد کند. مزایای این اتفاق میتواند تامین آسان نیروهای متخصصتر و ارزانتر باشد و اینکه هزینه تمامشده بنگاههای اقتصادی را کاهش دهد. ضمن اینکه امکانات بازار کار را برای جویندگان شغل وسیعتر و متنوعتر کند و مهاجرتهای شغلی را کاهش دهد. در عین حال چالشی که این مدل میتواند ایجاد کند کاهش امکان نظارت بر بنگاهها و فعالیتهای اقتصادی و رصد شفاف آنهاست.
یکی از مشکلات جدی بازار کار کشور، حقوق و دستمزد ناچیز و تورم بالاست. این مسئله روی گرایش نسل زد به مشاغل موجود چقدر تاثیر گذاشته است؟
این موضوع محدود به نسل زد نیست و همه گروههای جامعه را شامل میشود. دوست دارم در مورد تورم، مفصلتر صحبت کنم. بهطور کلی تورم باعث شده روابط کارفرما و کارمند آسیب جدی ببیند. به واسطه تورم، قدرت کارفرما در پرداخت حقوق کافی به کارمندان، کاهش پیدا کرده و دیگر دست بالا را در چانهزنی ندارد. بهخصوص اینکه معمولاً رشد دستمزدها بیشتر از رشد درآمدها در شرکتهاست. بنابراین شرکتها در پرداخت حقوق کافی به کارمندان با مشکل جدی مواجهاند که این موضوع اصلاً با مذاق نسل جوان جور درنمیآید. از طرفی تورم سبب شده کارمندان از کارفرما ناراضی باشند چون درآمد واقعی آنها در هر ماه به خاطر تورم، کاهش پیدا میکند. بنابراین شرایط بدی در شرکتها حاکم شده و باعث شده نرخ جابهجایی افراد بین سازمانها، افزایش پیدا کند. بنابراین آسیب تورم فقط شامل نسل جوان نیست اما بهطور کلی به نظر میرسد که سطح انتظارات نسل زد از مشاغل تغییر کرده است. معمولاً نسل زد، انتظارات شغلی بیشتری دارد و آستانه تحمل شرایط سخت در این نسل، کمتر شده و در نتیجه نگه داشتن آنها سختتر شده است. به نظر من، این نسل، کمصبرتر از نسلهای قبلی است. یک نکته دیگر اینکه جوانان گاهی ترجیح میدهند که بیکار بمانند اما سراغ مشاغلی که دوست ندارند یا آنها را متناسب با جایگاه خود نمیدانند، نروند. این موضوع در مقایسه با نسلهای قبل، بیشتر دیده میشود.
مهمترین چالشها در حوزه مدیریت منابع انسانی نسل زد در سازمانها چه مواردی است؟
همانطور که گفتم نگهداشت نسل زد در سازمانها، سختتر شده است. معمولاً نرخ وفاداری بالایی در این نسل، شاهد نیستیم. من فکر میکنم فرآیند استخدام و بهکارگیری نسل زد در سازمانها هم سختتر شده است، چون سطح انتظارات بالاتری دارند و معیارهای سختگیرانهتری برای انتخاب شغل لحاظ میکنند؛ یکی دیگر از چالشها این است که کیفیت آموزش آکادمیک در سالهای اخیر، افت کرده است. بنابراین سطح دانش تخصصی و آکادمیک نسل زد، برای ورود به سازمانها عمدتاً ناکافی است و شرکتها مجبورند که هزینه بالایی برای آموزش نیروهای جدید بپردازند. در واقع انگار بخشی از وظایف دانشگاهها را خود سازمانها انجام میدهند. البته نسل زد از نظر دانش مرتبط با فناوری و شناخت ابزارهای کاربردی؛ از نسلهای قبل، خیلی جلوتر است. همچنین این نسل خلاقتر و نوآورتر است و معمولاً ایدههای خوبی برای توسعه کسبوکارها دارد.
یک چالش مهم دیگر که آسیب جدی به حفظ منابع انسانی در شرکتها وارد کرده، موضوع مهاجرت یا تمایل به مهاجرت در میان نسل زد است. مهاجرت نیروها و افراد کلیدی در سازمانها، هزینه تامین منابع انسانی را به شدت بالا برده است. تمایل به مهاجرت در بین نسل زد، بیشتر است و موارد زیادی وجود دارد که این نیروها، بعد از آموزش و ارتقای مهارتهای شغلی، مهاجرت کردهاند و سازمانها مجبورند بودجه زیادی برای جذب و آموزش منابع انسانی صرف کنند.
ایران یکی از بدترین کشورها در زمینه کسبوکار است. بهخصوص در سالهای گذشته که انگیزه توسعه کسبوکارها به خاطر تشدید نااطمینانیها از بین رفته است. به نظر میرسد نسل زد هم به تأسی از این روند، انگیزهای برای شروع کسبوکار ندارد. این نسل در ایران اغلب با محدودیتهای زیادی برای کسبوکار مواجه است. اغلب کارآفرینان نسل زد با کسبوکارهای قدیمی و سنتی بیگانهاند. آنها معمولاً از شبکههای اجتماعی به عنوان بستری برای کسبوکار استفاده میکنند. این در حالی است که نظام حکمرانی در کشور ما با فیلترینگ و محدودیتهای موجود، مسیر این کسبوکارها را به شدت محدود کرده است. نسل زد که کسبوکار سنتی را بلد نیست، چگونه خلق ثروت خواهد کرد؟
فیلترینگ و اعمال محدودیت در دسترسی به اینترنت، اگرچه تاثیر منفی داشته اما به نظر من، بزرگترین مانع نیست و همچنان تمایل نسل زد به راهاندازی کسبوکارهای آنلاین در سطح بالایی است و تعداد کسبوکارهای آنلاین هم نرخ رشد خوبی دارد.
من فکر میکنم که در حال حاضر تعداد مشاغل آنلاین در ایران نسبت به میانگین جهانی کمتر نیست. البته معمولاً اندازه کسبوکارهای آنلاین در ایران، کوچکتر از کشورهای توسعهیافته است. در مجموع، بهبود زیرساختهای دسترسی به اینترنت پرسرعت، نقش موثری در توسعه کسبوکارهای آنلاین خواهد داشت و من فکر میکنم ما به این رشد نیاز داریم.
این احتمال وجود دارد که دولت چهاردهم بخشی از موانع و محدودیتهای اینترنت را بردارد. در این صورت آیا نسل جوان علاقه به کارآفرینی در کشور خواهد داشت؟
همانگونه که عرض کردم، نسل زد در ایران علاقه زیادی به کارآفرینی و استقلال مالی دارد و با وجود موانع، باز هم اقبال به مشاغل آنلاین نهتنها کم نشده، بلکه افزایش داشته است. با تمام این اوصاف به نظر من، دولت میتواند با کاهش موانع دسترسی به اینترنت علاوه بر ایجاد سهولت در اشتغالآفرینی و بهبود وضعیت بازار کار، فضای بازار کار را شفاف کند و از آن طرف درآمدهای خود را از طریق دریافت مالیات افزایش دهد. در مجموع، رشد کسبوکارهای آنلاین یک الزام است و توسعه زیرساختها در این بخش، ضرورت دارد.
آثار نادیده گرفتن نیازها و ترجیحات نسل زد در اقتصاد ایران چیست؟
ببینید! بخواهیم یا نخواهیم نسل زد بخشی از اقتصاد ایران را تشکیل میدهند و چشمپوشی از نیازها و ترجیحات نسل زد به معنی چشمپوشی از بخشی از اقتصاد ایران است. نسل زد در ایران جمعیتی بالغ بر 16 تا 17 میلیون نفر دارد که نزدیک به 20 درصد جمعیت کشور هستند. و این بازار بزرگ گردش مالی بزرگی را به خود اختصاص داده است. بر اساس برآوردهای انجامشده، نسل زد نزدیک به ۱۵۰ هزار میلیارد تومان خرید مستقیم انواع کالا اعم از خوراک، پوشاک و... دارد (خرید مستقیم و مستقل). همچنین نسل زد به صورت غیرمستقیم در خرید انواع دیگر کالا در خانواده مشارکت دارد و برآورد ما این است که نسل زد بهطور غیرمستقیم در یک بازار 800 هزار میلیاردتومانی، نقش موثری ایفا میکند. بنابراین نسل زد بخش قابل توجهی از بازار ایران را تشکیل میدهد و چشمپوشی از قدرت خرید آنها یا نیازهای آنها و ترجیحاتشان به معنی چشمپوشی از بخشی از اقتصاد کشور است. همچنین باید تاکید کنم که در این بازار بزرگ، قدرت خرید نسل زد اهمیت بسیاری دارد و هرچه درآمد این نسل بیشتر باشد و قدرت خرید بالاتری داشته باشد، در نتیجه اقتصاد کشور رونق و پویایی بیشتری خواهد داشت. بنابراین اشتغال و درآمدزایی نسل زد و تلاش برای رفع موانع بازار کار جوانان نسل زد اهمیت غیرقابل انکاری در اقتصاد کشور خواهد داشت.
نکته مهم این است که شرکتها و تولیدکنندهها باید به نسل زد به عنوان یک فرصت نگاه کنند؛ به عنوان یک بازار بکر که میتواند از نظر تجاری، ارزشمند باشد. به این معنا که باید نیازها و انتظارات این نسل را به خوبی درک و تلاش کنند تا محصولات متناسب با این نسل تولید کنند. برندسازی برای نسل زد یک فرصت تجاری طلایی محسوب میشود. ما در پژوهشهایی که انجام دادیم، از نسل زد سوال کردیم که برند محبوب شما، چه برندی است؟ هیچ برند ایرانی در میان 20 برند اول، وجود ندارد. یعنی این نسل در فعالیتهای ارتباطی و بازاریابی شرکتها، نادیده گرفته شده یا موفقیت چشمگیری حاصل نشده است.
چرا شرکتها و تولیدکنندگان به نسل زد، توجه کافی نداشتند؟
توسعه محصول برای نسل زد، متفاوت است. نسل زد، سبک خاصی از بستهبندی و حتی نامگذاری را ترجیح میدهد. معمولاً به طعمهای جدید و متفاوت علاقه دارد. دوست دارد با محصول متفاوت و حتی ساختارشکن روبهرو شود. نوآوری و خلاقیت برای آنها، اهمیت زیادی دارد. حتی ممکن است «تفاوت در محصول» برای آنها جذابتر از «برند» و حتی «قیمت» باشد. اما معمولاً شرکتها، ریسکپذیر نیستند و تمایل دارند با الگوهای محافظهکارانهای، به توسعه محصول بپردازند.
نکته مهم دیگر اینکه نسل زد معمولاً رسانههای متفاوتی را دنبال میکند. در فرآیند برندسازی، نمیتوان با رسانههای کلاسیک و سنتی، با نسل زد ارتباط گرفت. اغلب شرکتها و تولیدکنندگان در تبلیغات برای نسل زد، مشکل دارند. تلویزیون چه در ایران و چه در اغلب کشورهای دنیا، رسانه محبوبی برای برقراری ارتباط با نسل زد نیست. نسل زد عمدتاً در رسانههای آنلاین حضور دارند در حالی که تولیدکنندگان، عمدتاً بر رسانههای کلاسیک متمرکز هستند.
موضوع محتوا هم اهمیت زیادی دارد. نسل زد حوصله تماشای محتوای کند و تکراری را ندارد. ادبیات صحبت با نسل زد متفاوت است. آنها خواهان لحن ساده و همسطح هستند. آنها خواهان محتوای صریح، کوتاه و بدون مقدمهاند. آنها از دیالوگهای طولانی و پینگپنگی استقبال نمیکنند. این در حالی است که اغلب محتواهای تبلیغاتی که در ایران ساخته میشود، فاقد این الزامات است. بنابراین محتوای جذابی برای مواجهه با نسل زد تولید نمیشود.