اسارتگاه یا راه نجات فقرا؟
راهکار «گریز از فقر» برای رهایی از فقر
در دهههای اخیر جهانی شدن اقتصاد و گسترش همپیوندی کشورها با اقتصاد جهانی موجب شده بسیاری از بنگاههای بزرگ و معتبر، با هدف بهرهمندی از مزایای ناشی از نیروی کار ارزان و بهای تمامشده کمتر، بخش زیادی از فعالیتهای خود برای تولید کالاهای مختلف از جمله پوشاک، کفش، لوازمخانگی، لوازم صوتی و تصویری، تجهیزات پزشکی، خودرو و موارد مشابه را به کشورهای در حال توسعه و فقیر، در مناطقی چون شرق و جنوب شرقی آسیا و آمریکای لاتین و مرکزی منتقل کرده و این فعالیتها را با مشارکت بنگاههای کوچک و کارگاههایی انجام دهند که به دلیل شرایط به ظاهر نامناسب کار و دستمزدهای ناچیزی که به کارگران خود میپردازند، نام «بیگارگاه» (Sweetshop) به خود گرفتهاند.
در دهههای اخیر جهانی شدن اقتصاد و گسترش همپیوندی کشورها با اقتصاد جهانی موجب شده بسیاری از بنگاههای بزرگ و معتبر، با هدف بهرهمندی از مزایای ناشی از نیروی کار ارزان و بهای تمامشده کمتر، بخش زیادی از فعالیتهای خود برای تولید کالاهای مختلف از جمله پوشاک، کفش، لوازمخانگی، لوازم صوتی و تصویری، تجهیزات پزشکی، خودرو و موارد مشابه را به کشورهای در حال توسعه و فقیر، در مناطقی چون شرق و جنوب شرقی آسیا و آمریکای لاتین و مرکزی منتقل کرده و این فعالیتها را با مشارکت بنگاههای کوچک و کارگاههایی انجام دهند که به دلیل شرایط به ظاهر نامناسب کار و دستمزدهای ناچیزی که به کارگران خود میپردازند، نام «بیگارگاه» (Sweetshop) به خود گرفتهاند.
شکلگیری بیگارگاهها و نقش آنها در زنجیره تولید جهانی موافقان و مخالفان خود را دارد. عدهای از مردم، به ویژه شهروندان کشورهای توسعهیافته غربی، با مشاهده تصاویر رقتبار و ناراحتکننده بهرهکشی از کارگران، به ویژه زنان و کودکان، در بیگارگاهها، دست به اعتراض زده و خواهان انجام اقداماتی برای مقابله با این وضعیت شدهاند؛ جنبشی که نام «جنبش ضدبیگارگاهی» (Anti-sweetshop movement) به خود گرفته و از سالهای ابتدایی دهه 1990 به طور جدی فعال شده است. از جمله اقداماتی که اعضای این جنبش خواهان انجام آن هستند میتوان به تحریم خرید محصولات تولیدی، بستن بیگارگاهها، ممنوع ساختن کار کودکان در این بنگاهها و برقراری استانداردهای کار اجباری در آنها اشاره کرد.
در برابر اعضای جنبش ضدبیگارگاهی، تعداد زیادی از اقتصاددانها و متخصصان اقتصاد توسعه قرار دارند که ضمن پذیرش برخی مسائل و مشکلاتی که بیگارگاهها با آن روبهرو هستند، با این استدلال که در صورت بسته شدن بیگارگاهها کارگران شاغل در این واحدهای تولیدی هیچ گزینه دیگری جز اشتغال در مشاغل پستتر پیشروی خود نخواهند داشت، از فعالیت این بنگاهها در کشورهای در حال توسعه و فقیر پشتیبانی میکنند.
کتاب گریز از فقر: بیگارگاهها در اقتصاد جهانی (Out of Poverty: Sweetshops in the Global Economy)، نوشته بنجامین پاول استاد اقتصاد دانشگاه تگزاس، کتابی است بر پایه دیدگاههای گروه دوم (موافقان ادامه کار بیگارگاهها). اصلیترین موضوعی که نویسنده کتاب بر آن تاکید میکند این است که نوع نگاه به بیگارگاهها باید دچار تغییر اساسی شده و از نگاه احساسی و غیرعلمی اعضای جنبش ضدبیگارگاهی، تبدیل به نگاهی مبتنی بر قواعد و قانونمندیهای علم اقتصاد و چارچوبهای اقتصاد بازار شود. با وجود اینکه نویسنده کتاب عنوان اصلی «گریز از فقر» را برای آن برگزیده است، عنوان فرعی کتاب یعنی «بیگارگاهها در اقتصاد جهانی»، موضوع اصلی مورد بررسی کتاب است و بحث ارائه راهکارهای خروج از دام فقر برای کشورهای فقیر نیز از دریچه نقش بیگارگاهها در این حوزه مطرح شده است.
چکیده آنچه نویسنده کتاب درباره جایگاه بیگارگاهها در اقتصاد کشورهای میزبان، چگونگی برخورد با فعالیت این بنگاهها و اصلاحات مورد نیاز برای بهبود شرایط آنها و کمک به ریشهکنسازی فقر بیان کرده است را میتوان در چند محور به شرح زیر ارائه کرد:
1- این واقعیت پذیرفتنی است که دستمزد پرداختی بیگارگاهها به کارگران خود به مراتب کمتر از سطوح دستمزد در کشورهای توسعهیافته است، و در عین حال ساعات کار بیگارگاهها اغلب بسیار طولانی و پیشبینیناپذیر است و قوانین کار محلی هم بهطور گستردهای توسط کارفرمایان زیر پا گذاشته میشود. اما با وجود این شرایط ظالمانه و دردناک، بیگارگاهها هنوز بهترین گزینه پیشروی کارگران در کشورهای میزبان هستند. بر اساس مطالعات انجامشده توسط نویسنده و همکارانش و شواهد ارائه شده در این زمینه، در بیش از 80 درصد از بیگارگاهها، دستمزد پرداختی به کارگران نهتنها از سایر گزینههای شغلی (البته اگر گزینهای وجود داشته باشد) بالاتر است بلکه حتی از میانگین دستمزدهای پرداختی کشور میزبان نیز بیشتر است.
2- در زمینه شرایط کار ناگوار در محیط بیگارگاهها، که به باور اعضای جنبش ضدبیگارگاهی وضعیت غیرقابل پذیرشی را برای کارگران ایجاد کرده است، مقایسه گزینههای شغلی پیشروی کارگران با کار در بیگارگاه نشان میدهد که شرایط کار در گزینههای دیگر به مراتب بدتر است.
3- فعالیت بیگارگاهها پیشینهای 150ساله در جهان دارد و تمامی کشورهای پیشرفته کنونی جهان در مراحل نخستین توسعه خود با شرایطی به مراتب بدتر و خشنتر از بیگارگاههای امروزی روبهرو بودند. آنچه موجب افزایش سطوح درآمد شهروندان، کاهش فقر، بهبود شرایط کار، افزایش کیفیت و تنوع گزینههای شغلی نیروی کار و افزایش دامنه انتخاب کارگران در کشورهای توسعهیافته شده است، دستیابی به رشد اقتصادی پایدار و باثبات از طریق انباشت سرمایه، بهبود فناوری و افزایش مهارت و بهرهوری نیروی کار بوده است. در عین حال، با گسترش رقابت میان بنگاهها برای استخدام کارگران با بهرهوری بالاتر، مجموع پرداختهای جبرانی به نیروی کار هم بیشتر میشود. این فرآیند، موجب افزایش دستمزدها شده و شرایط کار را بهبود میبخشد.
4- تلاش اعضای جنبش ضدبیگارگاهی برای بهبود شرایط کار و ایمنی در بیگارگاهها و اعمال استانداردهای قانونی به ظاهر موجبات بهبود وضعیت رفاهی و سلامت کارگران را فراهم میکند. اما مطالعات نویسنده کتاب و دیگر پژوهشگران در این حوزه نشان میدهد که موضوعاتی چون دستمزدها و مزایای ایمنی و آسایش همبستگی نزدیکی با هم دارند. اگر اعضای جنبش ضدبیگارگاهی فقط برای بهبود ایمنی در محیط کار و سلامت کارگران فشار بیاورند، بهطور غیرمستقیم موجب کاهش دستمزدهای پولی خواهند شد، که بر اساس شواهد به دست آمده کارگران آن را به ایمنی بیشتر ترجیح میدهند. به همین دلیل است که اقتصاددانها تحلیل ایمنی، سلامت و دیگر مزایای غیرنقدی را از تحلیل دستمزدها جدا نمیکنند. اگر هرکدام از این عوامل موجب افزایش کل پرداختها به سطحی بالاتر از بهرهوری نهایی کارگران شود، موجب بیکاری آنها خواهد شد.
5- در مورد کار کودکان در بیگارگاهها، بیشتر کودکان متعلق به خانوادههایی هستند که فقیرتر از خانوادههای کارگران بزرگسال بیگارگاهها هستند. در کشورهای میزبان بیگارگاهها، بیشتر کودکان در بخشهای با بهرهوری پایین کار میکنند، نه در بخش صنعت کارخانهای. تصویب تحریمهای تجاری، یا قوانین دیگر، که این گزینه را از گزینههای پیشروی کودکان شاغل در بیگارگاهها حذف میکند، فقط موجب محدودتر شدن حق انتخاب آنها میشود. خارج کردن این کودکان از بیگارگاهها آنها را به مدرسه بازنمیگرداند یا موجب افزایش بازی و سرگرمی بیشترشان نمیشود بلکه مجبورشان میکند در صنایع دیگر، یا حتی در جایگزینهای شغلی به مراتب بدتر، مشغول به کار شوند. در نتیجه، تنها با ثروتمندتر شدن کشورهای میزبان در نتیجه رشد اقتصادی باثبات و پایدار و فرار خانوادهها از تله فقر است که کار کودکان کاهش مییابد، و نه ممنوعیت استخدام کودکان در بیگارگاهها.
6- یکی از اقداماتی که اعضای جنبش ضدبیگارگاهی برای کمک به کارگران شاغل در بیگارگاهها و کاهش بهرهکشی از آنها پیشنهاد میکنند، تحریم خرید محصولات تولیدی این بنگاهها و شرکتهای چندملیتی پشتیبان آنها توسط مصرفکنندگان کشورهای مختلف، به ویژه کشورهای توسعهیافته، است. دستمزد به ظاهر ناچیزی که این کارگران دریافت میکنند، اغلب موجب افزایش چشمگیر توانایی آنها برای تهیه مواد خوراکی، پوشاک و سرپناه برای خود و خانوادهشان میشود. در نتیجه، نخریدن محصولات بیگارگاهها به بیکاری تعداد زیادی از آنها و از بین رفتن درآمدشان یا اشتغال آنها در مشاغل با درآمد پایینتر منجر میشود، که این امر گسترش فقر و افزایش مشکلات فقرا را در پی خواهد داشت.
7- اینکه بیگارگاهها بهترین گزینه شغلی موجود برای کارگران کشورهای فقیر هستند بدان معنی نیست که از دست فعالان جنبش ضدبیگارگاهی کاری برنمیآید. در صورتی که اعضای جنبش ضدبیگارگاهی هدف افزایش رفاه کارگران جهانسومی را دنبال میکنند باید پیگیری سیاستهایی چون ممنوعیت خرید محصولات بیگارگاهها، تحریمهای تجاری، تعیین حداقل دستمزدها و تعیین دستوری شرایط کار در بیگارگاهها را کنار بگذارند و به فعالان طرفدار توسعه تبدیل شوند. اعضای جنبش باید به گسترش اندیشههای مرتبط با جامعه آزادتر برای کشورهای فقیر، از طریق ایجاد اتاقهای فکر و دیگر برنامههای آموزشی کمک کنند. آنها باید دولتهای خود را به پذیرش تجارت آزادتر با کشورهای فقیر تشویق کنند، با این امید که تجارت آزاد مسیری را برای صدور نهادهای توسعهای به کشورهای فقیر فراهم کند.