فرهنگ، هنر و چالشِ خشونت
چرا هنوز فکر میکنیم خشونت جواب میدهد؟
در چند روز اخیر ویدئویی کوتاه به سرعت در فضای مجازی و در شبکههای اجتماعی انتشار یافت: «تصویر، سه جوان در حال اجرای موسیقی خیابانی و نواختن ساز در حوالی میدان شهرداری شهر رشت که فردی از پشت با برخوردی خشن مانع از ادامه و اجرای کار آنها میشود و با انداختن صندلیها و سازها، آن سه جوان را به دنبال خود میکشد.» انتشار این ویدئو سر و صدا و واکنشهای متعددی را در میان مدیران اجرایی1، هنرمندان2 و شهروندان به دنبال داشت. با این مقدمه و مدخل، بحث خود را به عنوان «فرهنگ، هنر و چالش خشونت» پی میگیریم.
در چند روز اخیر ویدئویی کوتاه به سرعت در فضای مجازی و در شبکههای اجتماعی انتشار یافت: «تصویر، سه جوان در حال اجرای موسیقی خیابانی و نواختن ساز در حوالی میدان شهرداری شهر رشت که فردی از پشت با برخوردی خشن مانع از ادامه و اجرای کار آنها میشود و با انداختن صندلیها و سازها، آن سه جوان را به دنبال خود میکشد.» انتشار این ویدئو سر و صدا و واکنشهای متعددی را در میان مدیران اجرایی1، هنرمندان2 و شهروندان به دنبال داشت. با این مقدمه و مدخل، بحث خود را به عنوان «فرهنگ، هنر و چالش خشونت» پی میگیریم.
فرهنگ در مفهوم وسیع خود شامل آداب و رسوم، عقاید، باورها، هنرها، سبکها، دستاوردهای مادی و غیرمادی بشر و... میشود. فرهنگ یک امر ثابت، ساکن و بسته نیست بلکه امری پویا، متغیر و منعطف است. شواهد و قرائن نشاندهنده این واقعیت است که در چند دهه اخیر با تغییر و تحولات فرهنگی، سبک زندگی و ذائقه مصرفی و مصرفِ فرهنگی جامعه ما نیز دچار تغییراتی شده است3. از سوی دیگر موج مقابله با تغییرات فرهنگی-اجتماعیِ حادث شده و تلاش برای بازگرداندن جامعه به حالت گذشته یا حداقل تلاش برای حفظ شرایط و مناسبات موجود و مقابله با این تغییرات، بخشی از تلاشهای بینتیجه کسانی است که یا چیستی و ماهیت این تغییرات را هنوز درک نکردهاند یا نمیخواهند درک کنند. واقعیت این است که تغییرات فرهنگی - اجتماعی از جنس تغییرات سختافزاری (حوزه صنعتی، فنی و...) نیست بلکه از جنس تغییرات نرمافزاری (حوزه احساسات، عواطف، سبکها، سلائق، ذائقهها، روابط و مناسبات و...) است و ظرافتهای خاص خود را دارد.
از طرف دیگر جامعه ما در حال پوست انداختن است. نسل جوان امروز زاده شرایط خاص زمان خود است (هم زمان تقویمی و هم زمان فرهنگی). ما نباید و نمیتوانیم ذهنیات خود را بر آنان تحمیل کنیم. گاهی ممکن است ما به عنوان یکی از متولیان امر برداشت و تلقی خاصی از هنر و موسیقی داشته باشیم. تا اینجا مشکلی نیست. مشکل از آنجا شروع میشود که بخواهیم ذهنیت خاص خود را به دیگران تعمیم بدهیم و تحمیل کنیم. یعنی ملاک و معیار، ذهنیت ما از موضوع است. به تعبیر دکتر علی شریعتی، «دیکتاتوری و استبداد از اینجا ناشی نمیشود که ما خود را حق میدانیم و دیگران را باطل؛ بلکه از اینجا ناشی میشود که آیا ما اساساً حق انتخاب را برای دیگران قائل هستیم یا نه؟»4
در تعریف خشونت میتوان گفت: «هر نوع رفتاری که منجر به آسیب رساندن به دیگران شود خشونت نام دارد. خشونت به لحاظ قانونی و حقوقی امری غیرقانونی و جرم تلقی شده و به لحاظ اخلاقی و عرفی نیز امری غیراخلاقی و ناپسند تلقی میشود.»5 خشونت انواعی دارد و میتوان در یک دستهبندی اولیه سه نوع خشونت را از هم تفکیک کرد:
1- خشونت گفتاری / کلامی: به خشونتی گفته میشود که با زبان و گفتار و الفاظ رکیک و فحاشی انجام میشود. مانند توهین کردن، مسخره کردن و دشنام دادن.
2- خشونت روانی / روحی: به تهدید و آزار و اذیتی گفته میشود که موجب تکدر خاطر و احساس ناامنی در فرد میشود. مانند زُل زدن، تماشای یک صحنه خشن و نزاع خیابانی.
3- خشونت جسمانی / فیزیکی: عریانترین نوع خشونت است که با استفاده از قوای جسمانی یا اشیا برای تهدید و صدمه زدن و مجروح کردن به کار میرود. مانند کتککاری و مجروح کردن یک فرد.6 البته این تفکیک و تمایز برای بررسی بهتر و علمیتر صورت میگیرد و گاه ممکن است در یک مورد، هر سه نوع خشونت توامان اتفاق بیفتد.
خشونت وسیلهای است برای توجیه (موجه کردن و مشروعیت دادن) به مدعاها. گاه ما دعاویای را مطرح میکنیم که منطق ضعیف و ضعف منطقی دارند از اینرو برای اثبات مدعای خویش، چارهای جز توسل به خشونت نداریم. خشونت امری است اجتماعی و در رابطه با دیگران و در عرصه مناسبات و کنشهای اجتماعی رخ میدهد. گاه خشونت آشکار و عریان و گاه پنهان است. خشونت مشاهدهشده در تصویر ویدئویی مذکور، از نوع خشونت آشکار و عریان است. خشونت تمایل با تکرار و زایش و بازتولید خود از طرق مختلف دارد. به تعبیر میشل فوکو7 «هر جا قدرت هست، مقاومت هم هست». در چالش خشونت و هنر میتوان گفت کاربرد خشونت برای مقابله با رفتارهای اینچنینی شاید در کوتاهمدت موفق باشد اما تجربه نشان داده است که در درازمدت موفقیتآمیز نخواهد بود. هنرمندی که از اجرای آزادانه و در عرصه عمومی محروم شود یا مورد انواع سختگیریها و تضییقات و خشونت قرار گیرد، لاجرم به راههای دیگری نظیر موسیقی غیررسمی، موسیقی زیرزمینی و... روی میآورد و بالاخره راه خود را پیدا میکند.
یکی از جلوههای خاص فرهنگ، هنر است و یکی از جلوههای خاص هنر، موسیقی است. در چند سال اخیر شاهد ظهور و بروز یکی از اَشکال اجرای موسیقی با عنوان موسیقی خیابانی هستیم. اجرای موسیقی خیابانی یا اجرای موسیقی در فضای باز یعنی آوردن موسیقی به متن مردم.8
حمایت از نفس اجرای موسیقی خیابانی (تحلیل محتوا و مضامین آن بحث دیگری است و مجال دیگری را میطلبد) نشان از به رسمیت شناختن تنوعات و تکثرات فرهنگی و احترام به سلایق فرهنگی و «چندساحتپذیر بودن» مقولهها و عناصر هنری است، نشان از پویایی فرهنگی جامعه و نشان از شادابی و سرزندگی جامعه است. نفس این سبک هنری (تئاتر خیابانی و موسیقی خیابانی) نشان میدهد که در زیر پوست جامعه چه میگذرد و چه جریاناتی و چه تحرکات فرهنگی و هنریای زیست میکنند. موسیقی خیابانی یعنی بستری برای شکوفایی و شناسایی استعدادهای هنری؛ اجرای موسیقی خیابانی یعنی بردن هنر به میان مردم و لایههای مختلف آن و همچنین کنار زدن مرزهای رسمی و موانع اقتصادی (تهیه یا رزرو بلیت، پرداخت هزینههای جانبی و...). در شرایط دشوار اقتصادی و معیشتی کنونی و با وجود گرانی، تورم، رکود، فشارهای جانکاه بر اقشار آسیبپذیر جامعه، یکی از راههای کاستن آلام مردم (ولو اندک) برگزاری جشنوارههای خیابانی خاصه موسیقی خیابانی است.
سخن پایانی
وظیفه نهادهای فرهنگی ذیربط (ادارات فرهنگ و ارشاد اسلامی، کمیسیونهای فرهنگی اجتماعی، شوراهای اسلامی شهر و معاونتهای فرهنگی و اجتماعی شهرداریها، ادارات ورزش و جوانان) این است که با حمایت مادی و معنوی از هنرمندان حوزههای مختلف هنری و برپایی جشنوارههای فصلی یا ادواری و... و برچیدن موانع، موجب تقویت و غنای فرهنگی جامعه شوند. نهادهای مدیریتی و انتظامی جامعه (فرمانداریها، نیرویهای انتظامی، شوراهای تامین) هم لزوماً مطابق قوانین و دستورالعملهای موجود، بستر و زمینه (نظم و امنیت) برپایی ضیافتهای فرهنگی و هنری را فراهم میکنند. فرهنگ و هنر (و موسیقی که جزئی از هنر است) این خاصیت ذاتی را در خود دارد که به تلطیف فضای جامعه، گسترش نشاط و تقویت روحیه مدارا و رواداری و بالا بردن آستانه تحمل شهروندان کمک کند. خشونت گرچه در اشکال مختلف بازتولید میشود ولی کاربرد آن در برابر هنر، کارآمدی چندانی ندارد.