فستیوال مخاطرات
عواقب سیاستهای ضدمحیطی چگونه خواهد بود؟
نشست زمین از جمله رویدادهای طبیعی است که ریشه در سیاستهای غلط دارد. رویدادی که به نظر میرسد کلیت و ماهیت سرزمین در ایران را هدف گرفته است. نشست زمین در اثر عوامل طبیعی و فعالیتهای انسانی شکل میگیرد و یکی از پدیدههایی است که میتواند خسارتهای جبرانناپذیری ایجاد کند. تشخیص و کنترل این مناطق یکی از مهمترین رویکردهایی است که باید مورد توجه قرار گیرد.
نشست زمین از جمله رویدادهای طبیعی است که ریشه در سیاستهای غلط دارد. رویدادی که به نظر میرسد کلیت و ماهیت سرزمین در ایران را هدف گرفته است. نشست زمین در اثر عوامل طبیعی و فعالیتهای انسانی شکل میگیرد و یکی از پدیدههایی است که میتواند خسارتهای جبرانناپذیری ایجاد کند. تشخیص و کنترل این مناطق یکی از مهمترین رویکردهایی است که باید مورد توجه قرار گیرد.
نشست زمین از جمله لطمات جبرانناپذیری است که ناشی از اجرای غلط یکسری سیاستها و قوانین ایجاد میشود. قوانینی که ریشه در نبود درک درست از ماهیت سرزمین دارد. سیاستهایی که در دهههای گذشته بنا بر ضروریات کوتاهمدت شکل گرفت و اجرا شد و حالا تبعات آن را در سراسر کشور شاهد هستیم.
فرونشست سه مرحله دارد. یک مرحله شناسایی و محدوده اصلی فرونشست است. مرحله دوم مدیریت و مرحله سوم مدلسازی فرونشست است. آنچه وظیفه ماست این است که تغییرات سطح زمین را مورد ارزیابی و پایش قرار دهیم و تغییرات رخداده را گزارش کنیم. این مساله را که 50 منطقه در ایران با چالشهای حیاتی نشست زمین مواجه هستند به نهادهای متولی و مسوول گزارش کردهایم. برای مثال وزارت کشور، نیرو، جهاد کشاورزی و... با مجوزهایی که دادهاند و عدم نظارت لازم سبب شدهاند در طول چهار دهه شرایط به سمت و سوی خطرناک امروز کشیده شود.
بررسیهای ما بر اساس اطلاعات پیزومتری (دستگاهی برای اندازهگیری فشار سیال در یک سامانه با اندازهگیری ارتفاع بالا آمدن ستون آب) نشان میدهد، نشستهای زمین در ایران عمدتاً به خاطر استخراج آبهای زیرزمینی بوده است. در بسیاری از مناطق بازدید در ظاهر چاهی حفر نشده است و تصویری از چاههای عمیق و نیمهعمیق نیست. ولی در محدوده فعالیتهای اقتصادی مثل دامداری یا مزارع کشاورزی چاههای غیرمجاز حفر شده بود. بعضی از مناطق غرب تهران در جاده آزادگان برای نمونه مورد بررسی دقیق قرار گرفت. در این منطقه مجوز حفر چاه داده نشده ولی بعضی از دامداریها و مراکز اقتصادی چاههای غیرمجاز حفر کردهاند و مطلقاً نظارتی بر این روند مشاهده نشده است. این مناطق عمدتاً در محدوده فرونشست زمین در غرب تهران هستند.
بررسیهای ما نشان میدهد علت اصلی بروز چنین فرونشستهای مهیبی در کشور، اعمال و اجرای سیاستهای غلطی است که در تمامی ابعاد پروژههای مرتبط با محیط زیست را احاطه کرده است. نبود نظارت کافی بر روی اجرای یکسری از قوانین ابلاغی از سوی وزارتخانههایی مثل جهاد کشاورزی، وزارت نیرو و... که در مجلس شورای اسلامی نیز مصوباتی بر اجرای آنها وجود دارد، از جمله مسائلی است که روند پدیدههایی مثل فرونشست را نهتنها متوقف نکرده و نمیکند بلکه به نظر میرسد، همچنان ادامه خواهد یافت.
مخاطرات نشست زمین آنقدر زیاد است که میتوان از آن به عنوان عامل اصلی مرگ سرزمین نام برد. فرونشست بستگی به جنس زمین دارد. فروچالهای که در کبودرآهنگ همدان رخ داده به خاطر جنس زمین بوده که لایههای آهکی پایین به دلیل برداشتهای آب دچار مشکل شده و زمین ریزش کرده است. خیلی از مناطق دیگر در کشور دچار چنین مشکلاتی هستند که در مرکز نقشهبرداری کشوری از 50 منطقه نقشهبرداری صورت گرفته و دلایل این نشستها مشخص شده است. تمامی این اتفاقات به دلیل دخالتهای ناشی از سیاستهای غیرپایدار انسانی رخ داده است.
در منطقه ورامین و در نزدیکی خطوط ریل آهن فرونشست رخ داده است و وزارت راه برای بهبود خطوط ریلی و جلوگیری از حوادث احتمالی در حال ترمیم محدودههایی است که دچار نشست زمین شدهاند.
فرونشستهایی که در حال رخ دادن است، زمین را از کیفیت خالی میکند. زمینهای کشاورزی جزو مهمترین قربانیان این پدیده هستند. زمینهای کشاورزی به نوعی دانهبندی دارند. وقتی آب را از سطح زمین بیرون بکشیم، فضای بین آبخوانها خالی میشود و یکباره زمین به هم فشار میآورد و نشست ایجاد میشود و فضایی برای تنفس خاک وجود ندارد و به مرور زمین کشاورزی از بین میرود یا تغییر هیدرولوژیک در سطح آبهای زیرزمینی ایجاد میشود. این پدیده نظام هیدرولوژی و سطح آبخوان منطقه را به هم میزند. برای نمونه دریاچه ارومیه نمونه آشکاری از برداشتهای آبهای زیرزمینی در این حوضه آبریز و فرونشستهای بسیار در منطقه است. حوضه آبریزی مثل زرینهرود و سیمینهرود که باید تغذیه میشد عملاً جلوی تغذیه آن گرفته شد و سبب شد وضعیت بحرانی در این منطقه به وجود بیاید. سدسازی بر روی این رودخانهها اجازه نداد بسترهای زیرین این مناطق تغذیه شود و باعث نشست خاک در نتیجه برداشتها شد. این زنجیره تصمیمات و سیاستها در حوضه آبریز ارومیه نشان میدهد چطور یکی از مهمترین دریاچههای ایران و جهان چنین به مرگ میرسد.
در پژوهشی که از سوی سازمان نقشهبرداری کشوری صورت گرفته تاکید شد که «با توجه به تکرار مشاهدات ترازیابی درجه یک کشور، امکان بررسی تغییرات ارتفاعی مسیرهای ترازیابی وجود داشت. پس از بررسی این مسیرها مشخص شد که یامچی و دوزدوزان در آذربایجان شرقی، سلماس در آذربایجان غربی، حوزه اطراف دریاچه ارومیه، گرجیمحله رامیان در مازندران، بردآباد در تهران، جاده تهران -گرمسار، ابرسیج و قلعه عبدالله، قدرتآباد و حاجیآباد در سمنان، ابوسعدی، شهرک باهنر، طوس، هفتخانه، مشهد، حارثآباد و عباسآباد در خراسان، مشکان و تیرانچی در اصفهان، حاجیآباد در یزد، نعیمآباد و رفسنجان در کرمان، اسدآباد در همدان، اراک در مرکزی و یزد با نشستهای قابل توجهی مواجه هستند. یکی از دلایل عمده نشست استخراج بیرویه آبهای زیرزمینی است و بر اساس گزارش مدیریت منابع آبهای طبیعی وزارت نیرو در بسیاری از مناطق ایران با کاهش سطح آب زیرزمینی مواجه هستیم که از طرف این وزارتخانه حدود 600 منطقه به عنوان مناطق ممنوعه برای استخراج آب زیرزمینی گزارش شده است. وضعیت سطح آب زیرزمینی مناطق ذکرشده مورد بررسی قرار گرفت و دیده شد که غالب این مسیرها در آبخوانهایی که با کاهش سطح آب زیرزمینی مواجه هستند، قرار دارند».
در مناطق مسکونی تهران ما خطرهای زیادی داریم که میتواند مشکلاتی را برای کشور به وجود بیاورد. در تهران شاهد ترکهایی در ساختمانها هستیم که بیتردید ناشی از افت آبها و نشست زمین است. در یزد نیز شاهد چنین پدیدهای هستیم. ترکهای زمینهای کشاورزی در ورامین بسیار هشداردهنده است. از بین رفتن تدریجی زمینهای کشاورزی علاوه بر اینکه مشکلاتی را در حوزه اقتصادی کشور به وجود میآورد مخاطرات امنیتی و اجتماعی از جمله احتمال انواع مهاجرتها را تشدید خواهد کرد.
50 منطقه در ایران فرونشست دارد و در جنوب غرب تهران و در منطقه شهریار یکی از بزرگترین فرونشستها اتفاق افتاده است. فرونشست در دشتهای نیشابور، طوس و مشهد، دریاچه ارومیه، فسا و جهرم، فهلج کرمان و رفسنجان و... نیز به شدت اتفاق افتاده است اما از زمان بررسی و اعلام چنین اتفاقی تقریباً هیچ سیاستگذاری موثری برای پیشگیری از احتمال تشدید وضعیت صورت نگرفته است، چراکه غیر از برداشت آب از سفرههای زیرزمینی علتهای مختلف دیگری در این ویرانی سرزمین دخیل است که میتوان به استخراج نفت، گاز و استخراج معادن مختلف اشاره کرد اما در حقیقت مهمترین دلیل وقوع فرونشست در سرزمین ایران استخراج بیمحابای آبهای زیرزمینی است که امیدواریم فکری برای این مشکل ملی و فراملی نیز صورت بگیرد و سرزمین ایران از آنچه امروز پدیده هولناک فرونشست زمین نامیده میشود، خلاصی یابد.