افتان و خیزان
رحیم زارع از مزیتهای مهم اقتصادی استان فارس و چالشهای موجود میگوید
رحیم زارع میگوید: بعضی منابع از اثرگذاری خشکسالی بر سه هزار روستا در استان فارس خبر میدهند که در شکل مهاجرت و کاهش چشمگیر جمعیت بروز پیدا کرده است. سرشماریهای مرکز آمار این کاهش جمعیت را تایید میکند. از این میان، هزار روستا به صورت جدی با کمبود آب شرب روبهرو است. علاوه بر خشکسالی، بیکاری در روستاها هم مهاجرتها را تقویت کرده است.
شواهد نشان میدهد که استان فارس هم همانند نقاط دیگر کشور، در چالشهای متعدد دست و پا میزند؛ چالشهایی که اغلب زاییده بحران بزرگ بیآبی است که به نظر باید آن را نه در قالب بحرانی استانی بلکه در قالب یک تهدید ملی نگریست. بهزعم بسیاری از کارشناسان، آنچه این استان را از رسیدن به نقطه مطلوب توسعهیافتگی بازداشته، بیش از همه در دو موضوع بروز یافته است؛ چالشهای اجتماعی و اقتصادی متاثر از بحران بیآبی همچون تضعیف کشاورزی، بیکاری و مهاجرت و نیز چالشهای ناشی از بیتوجهی به ظرفیتهایی نظیر گردشگری که میتوانند فارس را به یکی از پردرآمدترین استان کشور بدون اتکا به درآمدهای نفتی تبدیل کنند. رحیم زارع نماینده آباده و اقلید در مجلس شورای اسلامی در این گفتوگو از وضعیت استان فارس در مواجهه با چالشها و بهرهمندی از ظرفیتها میگوید.
♦♦♦
استان فارس مزایای بسیاری دارد که میتواند رونق اقتصادیاش را تضمین کند. از آن جمله میتوان به گردشگری، حمل و نقل جادهای، منابع گاز و صنعت پتروشیمی اشاره کرد. کدامیک از این حوزهها ظرفیت بیشتری برای توسعه استان فارس دارند و میتوانند پایه رشد اقتصادی آن باشند؟
نمیشود مواردی را که ذکر کردهاید از مسیر توسعه و رشد اقتصادی استان فارس جدا کرد. هرکدام از این ظرفیتها در جای خود و به نوبه خود حائز اهمیت است.
در بحث حمل و نقل خوشبختانه طی چند سال گذشته راهآهن شمال استان فارس به یزد، به راهآهن اصفهان به شیراز متصل شد. بنابراین دو محور جدید به ناوگان ریلی استان فارس افزوده شد؛ اولین مورد را در بودجه امسال مورد توجه قرار دادیم که مابین آباده و اقلید به سمت یزد میرود و محور دوم نیز از شیراز به بوشهر است تا بتوانیم محورهای ریلی استان فارس را به جنوب کشور متصل کنیم. در این زمینه میشود به قانون بودجه سال 97 اشاره کرد که پیشنهاد دولت برای اختصاص منابع به این محور ریلی 115 میلیارد تومان بود که در مصوبه مجلس، این رقم را به 118 میلیارد تومان افزایش دادیم و به تصویب رساندیم. از منظر جادهای هم استان فارس در چند سال اخیر پیشرفتهای خوبی داشت. آزادراه جدید شیراز به اصفهان، بزرگراه شیراز به بوشهر و بزرگراه طریقالرضا که از یاسوج به شمال فارس، یزد و در نهایت به مشهد میرسد. به طور کلی زیرساختهای حمل و نقل ریلی و جادهای استان فارس خوب است. از نظر فرودگاهی دارای ظرفیت خوبی است. از سوی دیگر و در نگاهی اجمالی به موضوع گردشگری در این استان، روشن است که این استان یکی از گردشگرپذیرترین نقاط ایران است. علاوه بر وجود ابنیه تاریخی و آثار باستانی، باغهای تاریخی، جاذبههای طبیعی گردشگری، شاخهای جدید از گردشگری در استان فارس شکل گرفته که عنوان گردشگری سلامت به آن دادهاند. در این زمینه دانشگاههای استان فارس به ویژه دانشگاه علوم پزشکی نقش اصلی را ایفا میکند. همانطور که میدانید استان فارس به قطب درمان بیماریهای کبدی ازجمله پیوند کبد تبدیل شده است. درمان بیماریهای چشمی نیز یکی دیگر از مواردی است که مسافران زیادی را وارد فارس میکند. با اینهمه موضوع این است که هماکنون تراز تجاری گردشگری کشور، منفی است. ایران سالانه با 11 میلیارد دلار خروجی ارز در حوزه گردشگری و هفت میلیارد دلار ورودی ارز روبهرو است. این ارقام از تراز منفی چهار میلیارد دلاری گردشگری در سال حکایت دارد. با توجه به این موضوع، باید تاکید کنیم یکی از استانهایی که در کشور میتواند این تراز منفی را بهبود دهد و مثبت کند، ظرفیت گردشگری استان فارس است که از سالیان طولانی مقصد گردشگران داخلی و خارجی بوده است. بنابراین بسترها برای این موضوع در فارس فراهم است و با توجه به ساختار خوب حمل و نقل این استان، باید به سرمایهگذاری جدی در زمینه گردشگری استان فارس اهتمام داشت. همچنین میتوان از عشایر استان فارس و توانمندیهای آنان به عنوان نقطه قوت یاد کرد؛ هم در حوزه گردشگری و هم در حوزه تولید پروتئین و محصولات دامی. البته خشکسالیها بر این بخش از ظرفیت فارس، آثار منفی داشته و سبب شد این بخش نادیده گرفته شود. برای تقویت بخش عشایری، در بودجه امسال، ردیفی ملی برای آبرسانی به عشایر و تقویت دامپروری درنظر گرفتیم تا محدودیتهایی که الان عشایر با آن روبهرو هستند، کاهش پیدا کند. موضوع دیگر دریاچههای این استان مانند بختگان است که ظرفیت بسیار خوبی برای رونق دادن به گردشگری استان است و در بودجه امسال برای احیا و تقویت آنها ردیفهای بودجهای اختصاص دادهایم. البته امیدواریم دولت در تخصیص بودجه مصوب به این موضوعات توجه جدی کند. البته در میان دریاچههای استان، دریاچههای بختگان و مهارلو آب شور هستند و دریاچه پریشان و تالاب ارژن دارای آب شیریناند.
با توجه به ظرفیتهای شناختهشده گردشگری در استان فارس، آیا میتوان ادعا کرد که زیرساختهای گردشگری و سرمایهگذاری در این زمینه، با ظرفیتهای موجود در این حوزه همخوانی دارد؟
اگرچه جاذبههای گردشگری میتواند درآمد سرشاری را به این استان وارد کند اما سهم فارس از صادرات گردشگری نسبت به کل کشور چشمگیر نیست. از مشکلات زیرساختی باید به کمبود مراکز اقامتی و گرانی برخی از هتلها اشاره کرد که سبب شده این صنعت درآمدزا در استان فارس جایگاه شایستهای نداشته باشد. ناهماهنگ عمل کردن تورهای گردشگری با سایر بخشها مانند هتلها از دیگر مشکلاتی است که در مسیر رونق این صنعت در استان فارس وجود دارد. برای حل این مشکل کافی است دولت رویکرد خود را درباره گردشگری تغییر دهد و این حوزه به عنوان گردشگری نگاه کند نه آنکه اعتقادی به اینکه گردشگری یک صنعت است، وجود نداشته باشد و در این زمینه فقط به شعار اکتفا کنیم. از سوی دیگر، نقل و انتقالات بین بانکهای خارجی و داخلی یکی دیگر از مشکلات صادرات گردشگری است که هنوز حل نشده و فعالان این عرصه باید هزینه زیادی بابت انتقال و تبدیل پول صرف کنند. بنابراین باید در استان فارس در زمینه زیرساختهای حملونقلی به ویژه حملونقل ارزان که یکی از زیرساختهای گردشگری نیز محسوب میشود، باید حمایتهای جدی دولتی صورت گیرد. گرچه استان فارس به ویژه شیراز یکی از نقاط مطرح گردشگری در دنیاست اما وجود ظرفیتها و پتانسیلهای بالا و منحصربهفرد، استان فارس را میتواند به یکی از قطبهای مطرح گردشگری در سطح ملی و بینالمللی تبدیل کند. همگان استان فارس را استانی چهار فصل میشناسند. ابنیه باستانی و ابنیه تاریخی مذهبی، طبیعت زیبا از مناطق سرسبز و دشتهای وسیع، کوهستانها که ۷۰ درصد از وسعت استان فارس در نواحی کوهستانی قرار گرفته و رودهای زیبا و کویر، باغها و تفرجگاههای تاریخی و... همه و همه قدرت آن را دارد که گردشگران زیادی از همه نقاط دنیا را به ایران و استان فارس سوق دهد. حالا سوالم این است که آیا از این همه ظرفیت و قابلیت به نحو بهینه استفاده شده است؟ خیر. ضعف در توسعه زیرساختهای گردشگری اجازه استفاده مطلوب از این پتانسیلها و قابلیتها را نداده است.
در میان ظرفیتهای فارس، به موضوع کشاورزی اشاره نکردید. آیا میتوان کشاورزی را به عنوان یکی از مهمترین منابع اقتصادی استان فارس به شمار آورد؟
بله. کشاورزی یکی از اصلیترین منابع درآمدی این استان است اما برای توضیح درباره این موضوع باید بگویم که در حال حاضر مهمترین نقطه ضعف استان فارس بیش از هر چیزی مساله آب و خشکسالی است و این موضوعی است که حیات کشاورزی استان فارس را به صورت مستقیم با مخاطراتی روبهرو کرده است. این استان سالهاست که بیش از 12 درصد مواد غذایی کشور، 15 درصد میوه کشور، خوراک دام و علوفه را تولید و تامین کرده است. با توجه به این تولیدات و افزایش امنیت غذایی ایران که محصولات این استان در آن نقش بسزایی ایفا کرده است، حالا این استان با بحران کمآبی روبهرو است.
استان فارس در سالهای مختلف مقام نخست را در تولید برخی محصولات کشاورزی از جمله گندم و ذرت داشت و همچنان نیز این مقام را حفظ کرده است اما بهای به دست آوردن این جایگاه چیست؟ نابودی سفرههای زیرزمینی، ایجاد فروچالهها، مرگ تالابها و دریاچهها و آسیب دیدن بخشی از منابع طبیعی این استان که سرمایه و ثروت ملی ایران است. بنابراین لازم است روشهای آبیاری و الگوهای کشت در این استان تغییر کند و روشهای نوین جایگزین مدلهای قدیمی و سنتی شود. کشاورزان آب را از عمق 400متری زمین بیرون میکشند تا هندوانه بکارند و آنها را سر جالیز به بهای هر کیلوگرم 150 تا 200 تومان به واسطهها بفروشند! این روال در سالهای اخیر هر سال در فارس تکرار شده و هر روز سطح آبهای زیرزمینی پایینتر رفته و پمپهایی قوی در ژرفای 400، 500 و 600متری چاهها کارسازی شده و همه آبهای زیرزمینی نابود شده است.
البته اگر خط انتقال آب از خلیجفارس که به سه مقصد یزد، کرمان و فارس خواهد آمد، برای صنایع این استان بهویژه پتروشیمیها به بهرهبرداری برسد، فرصتی است که میتواند بخشی از بیآبیها در حوزه صنعت را رفع کند.
همانطور که گفتید استان فارس سهم بالایی در تولید محصولات کشاورزی کشور دارد. سوالم این است که با توجه به مساله کمبود آب، وضعیت کشاورزی فارس چگونه است؟
هنوز هم ظرفیت کشاورزی در این استان، حتی با وجود کمآبی، نقطه قوت فارس محسوب میشود. با این حال به نظر میرسد ادامه کشاورزی سنتی و تولید محصولات پرآببر با توجه به موضوع کمآبی استان، نه توجیهپذیر است و نه امکان ادامه دارد. بنابراین باید در این استان، در حوزه کشاورزی به سمت کشاورزی مکانیزه، گلخانهای، تغییر محصولات و آبیاری تحت فشار برویم.
البته دولت باید در برخی مناطق طرح نکاشت را اجرایی کند تا از یکسو از کشاورزان حمایت شود و از سوی دیگر، بتوانیم کشاورزی محصولات مهم و استراتژیک را در بخشهای دیگر فارس ادامه دهیم.
به محصولات پرآببر اشاره کردید؛ آیا هنوز در استان فارس کشت برنج ادامه دارد؟
بله، با وجود محدودیتهایی که برای کشت صیفیجات و برنج در استان فارس در نظر گرفته شده اما باز هم شاهد کشت این محصول هستیم. هرچند کشت این محصول در استان فارس به عنوان خط قرمز مطرح است اما در برخی نقاط همچنان کشت میشود. دلیل اصلی این موضوع هم معیشت کشاورزان است که با این ممنوعیت با مخاطره روبهرو میشود. بنابراین دولت باید برای ممنوعیت کامل کشت برنج در این استان به دلیل کمآبی، شرایط حمایتی برای کشاورزان ایجاد کند و گزینههای جایگزین را برای اشتغال و ادامه حیات این افراد فراهم سازد. روشن است که تامین آب شرب در اولویت نسبت به ادامه کشت برنج قرار دارد اما به نظر میرسد با تدابیری مانند آبیاری تحت فشار و انتقال آب میشود کشاورزی به ویژه کشت برنج را در استان فارس زنده نگه داشت. هنوز با این وضعیت خشکسالی، ذرت، برنج، هندوانه و سایر محصولات پرآببر کشت میشود. این نشان میدهد که نیاز مبرم به آمایش دقیق در حوزه کشاورزی استان فارس وجود دارد و وزارت کشاورزی باید هرچه زودتر این موضوع را پیگیری کند. اجرای دست و پا شکسته آمایش کشاورزی در استان فارس تا الان، موجب خسران بوده و لازم است در روند اجرای دقیق آن، تسریع شود.
تاکید شما بر کشاورزی مکانیزه و آبیاری تحت فشار در حوزه کشاورزی استان فارس است. آیا این راهکارها تا الان اجرایی شده است؟
نکتهای در این زمینه وجود دارد آن هم اینکه موضوع کشاورزی مکانیزه به عنوان یک امر ضروری در استان فارس مطرح است اما باید توجه کرد که دست کشاورزان برای مکانیزاسیون خالی است و بودجه کافی برای این کار ندارند و همین موضوع سبب شده تا الان به صورت جدی و فراگیر شاهد مکانیزه شدن کشاورزی استان نباشیم.
دولت اقدامات حمایتی در این زمینه ندارد؟
درست است که بر اساس برنامهریزی مصوب، آبیاری تحت فشار با 85 درصد یارانه و کمک دولت و 15 درصد خودیاری کشاورز و بهرهگیری از تسهیلات صندوق توسعه کشاورزی انجام میشود اما کشاورزان برای اجرای آبیاری تحت فشار در مزارع برای خرید تجهیزات لازم با نوسان قیمتها مواجه هستند و شرایط مالی آنها بهگونهای است که نمیتوانند سهم خود را برای مکانیزه کردن مزارعشان تامین کنند.
بنابراین لازم است در بودجههای سنواتی به این موضوع توجه ویژه داشته باشیم و کشاورزی را به نقطه قوت تبدیل کنیم نه آنکه موجب خسارت باشد.
مساله کمبود منابع آبی، چالشهای اجتماعی همچون کاهش جمعیت روستاها را در برخی استانها در پی داشته است. وضعیت استان فارس در این زمینه چگونه است؟
بله. ما در استان فارس با پدیده مهاجرت گسترده از روستا به شهر مواجه هستیم. بعضی منابع از اثرگذاری خشکسالی بر سه هزار روستا در این استان خبر میدهند که در شکل مهاجرت و کاهش چشمگیر جمعیت بروز پیدا کرده است. سرشماریهای مرکز آمار این کاهش جمعیت را تایید میکند. از این میان، هزار روستا به صورت جدی با کمبود آب شرب روبهرو است. علاوه بر خشکسالی، بیکاری در روستاها هم مهاجرتها را تقویت کرده است.
مورد دیگری که درباره استان فارس به عنوان پتانسیل رشد و توسعه اقتصادی مطرح است، معادن آن است. وضعیت این معادن در حال حاضر از نظر بهرهبرداری و کسب درآمد چگونه است؟
بله، پتانسیل دیگری که در این استان وجود دارد، معادن است؛ معادنی که در انحصار مردم بومی است که از این معادن نفعی هم عاید آنها نمیشود. البته طرحی در مجلس وجود دارد برای اینکه سود حاصل از بهرهبرداری معادن در همان منطقه سرمایهگذاری شود و به سمت مرکز استان و تهران روانه نشود. موضوع اما آن است که باوجود معادن بسیار در استان فارس، نقش معادن در اقتصاد این استان به اذعان کارشناسان یک درصد است. درباره تنوع مواد معدنی شناساییشده در فارس باید به موادی مانند سنگ آهک، مارن، خاک نسوز، خاک صنعتی، نمک آبی و سنگی، سنگ گچ، مرمریت، سرب، روی، سنگآهن، مس و گرانیت اشاره کرد که در حال بهرهبرداری است. با این همه، پایین بودن سهم معادن در اقتصاد استان فارس به این معنی است که محصولات معدنی عمدتاً به شکل خام از این استان خارج میشود. در حالی شاهد سهم اندک معادن در اقتصاد فارس هستیم که ادعا میکنیم تنها در بحث خاک نسوز، بیش از 90 درصد از کل حجم این محصول در فارس وجود دارد. شاید به جرات بتوان گفت که یکی از دلایل کندی روند توسعه استان فارس، رونق نداشتن معادن آن است.
استان فارس دارای صنعت پتروشیمی است. به طور کلی وضعیت صنایع این استان را چگونه ارزیابی میکنید و به نظر شما این حوزه در استان فارس با چه چالشهایی روبهرو است؟
همانطور که در سوال مطرح کردید، استان فارس پتانسیلهای دیگری هم دارد که میتواند حرکت این استان در مسیر توسعهیافتگی را تسریع کند. یکی از اینها، صنایع پتروشیمی و پالایشگاههاست. اما موضوع این است که تمرکز واحدهای صنعتی در شهرکهای صنعتی بزرگ است که برخی واحدها هم در حال تعطیلی است. این مشکل البته در واحدهای خارج از شهرکهای صنعتی هم دیده میشود. یکی از مهمترین مشکلات در این زمینه مربوط به نقدینگی است و بخش دیگری مربوط به کاهش تقاضا و دسترسی به مواد اولیه. همچنین مسائل ناشی از عقبافتادگیهای فنی و تکنولوژیک و مشکلات مدیریتی هم در این زمینه بیاثر نبوده است. همه اینها وضعیت صنعت فارس را نامساعد کرده که میتواند در نهایت به تعطیلی گسترده واحدهای صنعتی و اخراج و بیکاری کارگران منجر شود. باید به این نکته توجه داشته باشیم که یکی از عناصر اصلی رشد و توسعه اقتصادی هر منطقه، سرمایهگذاری صنعتی است.
شما اصلیترین عوامل جذب نشدن سرمایهگذاری در استان فارس را چه میدانید؟
به طور کلی میشود این عوامل را در چند محور معرفی کرد؛ اول شناسایی نشدن متغیرهای تاثیرگذار بر روی سرمایهگذاری صنعتی در استان است و مورد دوم بیتفاوتی مدیران ارشد استان در یافتن علل کاهش سرمایهگذاری صنعتی.