با مناطق آزاد نامهربانیم
مدیرعامل منطقه آزاد کیش از سختگیری در مقاصد گردشگری داخلی میگوید
محمدابراهیم انصاریلاری میگوید: برخی محدودیتهای تجاری باعث شده کیش بازار خود را به استانبول و دوبی واگذار کند. قانونی که دست کیش را بسته، بندر جبلعلی را پر و بال میدهد و امروز برای تاجر ما مقرونبهصرفه این است که کالای خود را به جای کیش از بندر جبلعلی وارد منطقه آزاد خرمشهر کند.
همه از ضعف زیرساختها و کیفیت پایین در حوزه گردشگری ایران گله دارند اما مدیرعامل منطقه آزاد کیش در کنار اینها، از نامهربانی با مناطق آزاد و گردشگران آنها هم گله میکند. محمدابراهیم انصاریلاری چندی پیش خواستار تساهل و تسامح بیشتر با گردشگران مناطق آزاد شده بود و حالا در این گفتوگو تاکید میکند منظورش رد شدن از خطوط قرمز نیست. او از رفتارها و برخوردهای سلیقهای با گردشگران مناطق آزاد گله میکند و میگوید اشتباه است که فکر کنیم همه توریستهای ایرانی صرفاً برای عبور از خطوط قرمز از مرزهای کشور خارج میشوند. این یک نگاه سادهانگارانه برای پاک کردن صورت مساله است. انصاری تاکید میکند اگر تساهل و تسامح با جوانان بیشتر شود بخش زیادی از توریستهای ایرانی را میتوان جذب جاذبههای گردشگری داخلی کرد. مدیرعامل منطقه آزاد کیش میگوید برخی با شنیدن واژه تسامح اولین چیزی که به ذهنشان خطور میکند، هنجارشکنی و رفتارهای فراقانونی است. در صورتی که تسامح، همزیستی و رواداری سبکهای مختلف زندگی در چارچوب قانون اساسی کشور است. او میگوید فلسفه شکلگیری مناطق آزاد، قدرت دادن به بخشی از جغرافیای کشور برای هماوردی با رقبای خارجی بود و برای همین تسامح اقتصادی به این مناطق نگاه شد. حال چرا نباید این تسامح اقتصادی را در حوزه فرهنگ هم بهکار بگیریم؟ مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
♦♦♦
سالانه میلیونها گردشگر منابع ارزی را از کشور خارج میکنند. آمار سفرهای ایرانیان به کشورهای اطراف مدام در حال افزایش است. چه میشود که افراد چنین کشورهایی را برای گردشگری انتخاب میکنند؟
بنابر اعلام معاون گردشگری سازمان میراث فرهنگی تنها در نوروز امسال یک میلیون گردشگر ایرانی از مرزهای کشور خارج شدهاند. دقت کنید که این تعداد تنها به تعطیلات دوهفتهای نوروز مربوط است. برآورد تقریبی سفرهای خارجی سال گذشته نشان میدهد در سال 96 حدود 11 میلیون نفر به خارج از کشور رفتهاند که از این تعداد تنها حدود پنج درصد سفرها با هدف تحقیقاتی و تحصیلی و درمانی بوده و 95 درصد باقیمانده با هدف گردشگری بوده و میلیاردها تومان از ثروت ملی کشور را خارج کردهاند. ثروتی که صرف آبادانی بازارها و هتلهای مقاصدی مانند ترکیه و امارات و گرجستان شده و ما فکر میکنیم لااقل بخشی از آن با سیاستگذاری درست میتواند به کشور بازگردد. البته باید تاکید کنم که این اظهارات به معنای مخالفت با سفر و گردشگری خارج از کشور نیست. بلکه تاکید ما بر این است که بسیاری از افراد هنوز با زیباییها و ظرایف مقاصد گردشگری ایران به ویژه مناطق آزاد آشنا نشدهاند و اگر سیاستهای مناسبی در حوزه گردشگری، تبلیغات و تسهیلات سفر در نظر گرفته شود، بسیاری از این مسافران مقاصد داخلی را انتخاب خواهند کرد.
یعنی شما معتقدید علت سفرهای خارجی، ناآشنایی مردم با جاذبههای گردشگری ایران است؟ اما به نظر میرسد مولفههای بسیاری در این انتخاب موثر است. گردشگر در ایران با محدودیتها و ممنوعیتهایی مواجه است که در دیگر کشورها نیست.
توجه کنید که سفر تفریحی مسافران به جایی خارج از مرزهای کشور، صرفاً تابع یک مولفه نیست. چندین مولفه در استقبال ایرانیان از سفرهای خارجی موثر است. در برخی موارد ارزان بودن سفر خارجی نسبت به سفر داخلی دلیل این انتخاب است، گاهی سختیهای هماهنگی و نبود تورهای مناسب، برخی از مسافران هم شناخت و آگاهی نسبت به مقاصد گردشگری داخلی ندارند و در مقابل ضعف اطلاعرسانی داخلی با بمباران اطلاعاتی جذاب مقاصد خارجی روبهرو هستند. عدهای هم به دنبال تفریحاتی خارج از چارچوب کشور به خارج از مرزها سفر میکنند. برخلاف یکسانسازی معمولی که برخی افراد درباره علت سفر ایرانیان به خارج از کشور دارند و آن را فقط تابعی از برخی ممنوعیتها میدانند، باید تاکید کرد که سفرهای گردشگرانه مردم ما به خارج از مرزها هرگز تابع یک مولفه نیست. ما نیز با تاکید بر همین یک مولفهای نبودنِ علت استقبال ایرانیان از سفرهای خارجی است که اعتقاد داریم، بخشی از این مسافران را میتوان به مقاصد داخلی مانند جزیره کیش جذب کرد.
هزینه سفر هم یک مولفه بسیار مهم در انتخاب مقصد گردشگری است. سفر در ایران بهخصوص به جایی مانند جزیره کیش بسیار گران است و گاهی همقیمت یک سفر خارجی است. طبیعی است که در چنین حالتی گردشگر سفر خارجی را ترجیح میدهد.
درست است. در برخی موارد هزینه سفر به خارج از کشور ارزانتر از سفر در داخل مرز است. به ویژه در ایام نوروز که با افزایش مسافرتها مواجهیم، قیمت بلیت هواپیما و هتل به قدری اضافه میشود که سفر به شهرهای داخلی ما گرانتر از برخی مقاصد خارجی است. من میپذیرم که ما در چرخه معیوبی از گرانی سفر داخلی و کمبود هتلها و سیستم حملونقل هوایی از یکسو و کمبود گردشگر داخلی از سوی دیگر، گیر افتادهایم. این چرخه یکجا باید اصلاح شود. باور ما این است که مناطق آزاد به واسطه ظرفیت بالای خود میتواند نقطه آغاز اصلاح این چرخه معیوب باشد. به شرطی که قانونگذاران و سیاستگذاران کشور نیز با ما در این مسیر همراه شوند. متاسفانه در برخی موارد، سیاستها و قوانین داخلی ما بهویژه در حوزه قوانین تجاری آنقدر با مناطق آزاد نامهربان هستند که عملاً باعث از بین رفتن برخی مزیتهای نسبی این سرزمینها شده و در نقطه مقابل رقبای خارجی ما و بازارهای آنان را تقویت کردهاند. برخی قوانین فعلی مربوط به مناطق آزاد مصداق دقیق همین موضوع هستند. قوانینی که دست و پای مناطق آزاد را برای رقابت بستهاند و به رقبای ما پر و بال میدهند. ما برخلاف کسانی که معتقدند آن دسته از مسافران ایرانی که مقاصد خارجی را انتخاب میکنند، حاضر به سفر به مقاصد داخلی نیستند، معتقدیم این نگاه سادهانگارانه، پاک کردن صورت مسالهای مهم به نام خروج ثروت ملی به علت ضعف صنعت گردشگری است. وقتی امکانات رسانههای جریان اصلی را در اختیار بخش گردشگری قرار نمیدهیم تا کالای ایرانی یعنی همان مقاصد گردشگری را معرفی و تبلیغ کنند؛ وقتی هزینههای اطلاعرسانی درباره مقاصد گردشگری داخلی را بالا میبریم و حاضر به حمایت از آن در برابر رقبای خارجی نیستیم و بالاتر از آن وقتی نظام شفاف و روشنی برای فعالیت بخش گردشگری و نظارت بر آن نداریم، طبیعی است مردم خود را به سمت خروج از مرزها سوق میدهیم. به بیان ساده این اشتباه است که فکر کنیم همه توریستهای ایرانی صرفاً برای عبور از خطوط قرمز از مرزهای کشور خارج میشوند.
همین موضوع را اخیراً عنوان کرده بودید که خواستار تساهل و تسامح بیشتر با گردشگران مناطق آزاد از جمله کیش شدهاید. منظور از تساهل و تسامح چیست؟
تلاش ما برای جذب گردشگران به مقاصد داخل از دو دغدغه مهم نشات میگیرد. اولین دغدغه حفظ ثروت ملی و تلاش برای جلوگیری از خروج میلیونها دلار ارز از کشور است. روا نیست سالانه چندین میلیون دلار ارز به خاطر ضعفهای ما و ساختار گردشگری از مرزهای ایران خارج شده و وارد چرخه اقتصادی کشورهای رقیب شود. اقتصاد ما به این منابع نیاز دارد. دغدغه دیگر ما دغدغه فرهنگی است. متاسفانه عدهای معتقدند مواجهه سخت و صلب تنها راه محافظت از اصول و ارزشهاست و تنها از این طریق میتوان فرهنگ ایرانی و اسلامی را حفظ کرد. سوال ما از این عده این است که سفر به خارج از مرزهای کشور میتواند آسیبهای فرهنگی بیشتری داشته باشد یا سفر به مقاصد داخلی؟ جواب این سوال برای هر کسی روشن است. برخی سیاستهای سختگیرانه که ناکارآمدی آنها ثابت شده است، نباید موجب تکدر و تلخی خاطر گردشگران ما شود. ما معتقدیم با پذیرش تفاوتهایی که در چارچوب قانون و فرهنگ ما پذیرفته شدهاند، میتوانیم شرایط مطلوبی برای گردشگران داخلی فراهم کنیم. تسامح را نباید به معنای هنجارشکنی تلقی کرد.
پس دقیقاً منظور شما چیست؟ این تساهل و تسامح شامل چه مواردی است و چرا اکنون اعمال نمیشود؟
مجدداً تاکید میکنم که ما باید با بازنگری در سیاستهایمان بتوانیم بخشی از 11 میلیون مسافری را که سالانه برای خرید و تفریح از کشور خارج میشوند به مقاصد گردشگری خود جذب کنیم. برای این کار هم باید سیاستهای مواجهه با گردشگر تغییر کند. این روبهرو شدن چند معنا دارد. بخشی از این معنا پذیرفتن برخی تفاوتها در سبک زندگی است، بخشهای مهمتری از آن به مسائل اقتصادی و سیاسی در مواجهه با موضوع گردشگری برمیگردد. ما در این حوزهها به تساهل و تسامح بیشتری احتیاج داریم. ما با جامعه جوانی روبهرو هستیم که بیشتر از هر زمانی، مطالبهگر و حساس هستند. هر برخورد سختی با این بخش از جامعه نتایجی نامطلوب خواهد داشت. برخی با شنیدن واژه تسامح اولین چیزی که به ذهنشان خطور میکند، هنجارشکنی و رفتارهای فراقانونی است. در صورتی که تسامح را باید همزیستی و رواداری سبکهای مختلف زندگی در چارچوب قانون اساسی کشور تعبیر کرد. فلسفه شکلگیری مناطق آزاد، قدرت دادن به بخشی از جغرافیای کشور برای هماوردی با رقبای خارجی بود. برای همین در زمینههای اقتصادی برخی تسهیلات ویژه برای آنها در نظر گرفته شد و با تسامح اقتصادی به آنها نگاه شد. صحبت اصلی ما این است که وقتی قرار است از کالای ایرانی حمایت کنیم مقاصد گردشگری ما به عنوان یک کالای داخلی باید در برابر رقبای خارجی حمایت شوند، چرا نباید این تسامح اقتصادی را در حوزه فرهنگ هم بهکار بگیریم؟ ما معتقدیم رفتارهای پلیسی برای حفظ فرهنگ ناکارآمد هستند و حفاظت از فرهنگ را باید به خود گردشگران سپرد. بسیاری از خانوادههای ما با برخی سختگیریهای سلیقهای در مقاصد گردشگری مشکل دارند و این رفتارها موجب سلب آرامش آنها میشود. در حالی که آنها فراتر از چارچوبها نرفتهاند. بخشی از این تسامح نیز به پذیرش فرهنگهای مختلف برمیگردد. اقوام و مذاهب و قشرهای مختلف ایران، سبک زندگی و پوشش و موسیقی و آداب خاص خود را دارند، ما باید در مناطق آزاد پذیرای این تفاوتها باشیم و تا جایی که قانون اجازه میدهد، به آنها فرصت بروز بدهیم. ما معتقدیم میتوان با گردشگران داخلی در همه زمینههای اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی مهربانتر بود و با مدارای بیشتری برخورد کرد و مانع روانه شدن آنان به خارج از مرزها شد؛ زیرا این خارج شدن از مرز هم میتواند زیانهای فرهنگی بیشتری داشته باشد و هم موجب خروج ثروت ملی ما شود. در پاسخ بخش دوم سوال شما هم باید گفت تسامح چیزی نیست که اعمال نشود، فضای تسامح را باید خلق کرد. باید فرصت بروز به آن داد.
شما در بخش پیشین گفتید در انتخاب مقصد گردشگری مولفههای مختلفی دخالت دارند. اما آیا فکر میکنید صرفاً با ایجاد تساهل و تسامح آن هم در چارچوب قانون میتوان گردشگرانی را که به کشورهای اطراف میروند به کیش آورد؟
همانطور که گفتم اولین اشتباه این است که سفر گردشگر ایرانی به خارج از مرز را تنها ناشی از مولفه تلاش برای عبور از هنجارهای فرهنگی بدانیم. اگر فقط همین پیشفرض غلط را کنار بگذارید میبینید که میشود جایی مثل جزیره کیش را جایگزین مقاصد خارجی کرد. تمایل افراد به سفرهای خارجی دلایل متعددی دارد. بخشی از آن مربوط به ضعف سیستم اطلاعرسانی و تبلیغات ماست، برخی دیگر به علتهای اقتصادی مربوط است و برخی دیگر به فقدان زیرساختهای اساسی صنعت گردشگری بازمیگردد. از طرفی کیش میتواند توسعهدهنده گردشگری حلال در منطقه باشد. کیش را کشورهای مسلمان احاطه کردهاند. اگر اصلاحات را آغاز کنیم، کیش میتواند مقصد بالقوه چند صد میلیون مسلمانی باشد که در کشورهای همسایه زندگی میکنند. برای مثال اعیاد بزرگی مانند عید مبعث و عید قربان و میلاد حضرت رسول، فرصتهای مناسبی هستند تا ما گردشگری حلال را ترویج دهیم و بخشهای گوناگونی از جهان اسلام را در کیش برای برگزاری جشنهای بزرگ اسلامی گرد هم آوریم. اگر ما کیش را به این سمت ببریم میتوانیم این رقابت را هدایت کنیم و نقش موثری در اقتصاد ملی داشته باشیم. این موضوع یکی از برنامههای ما در سال جدید است. در همین راستا از امام جمعه کیش، روحانیون و همه مسوولان و فعالان عرصههای مختلف درخواست کردهایم که در این مسیر به ما کمک کنند تا این سیاست سایه خود را بر عملکرد نیروی انتظامی، نیروهای نظامی و همه بخشها بیفکند و در کنار این تسامح و تساهل پایبندی به ارزشها و اصول را هم مراقبت کنیم.
آیا کیش ظرفیت پذیرش این حجم از گردشگر داخلی و خارجی را دارد؟ شما میگویید سالانه 11 میلیون نفر به خارج میروند و میخواهید حداقل 20 درصد را جذب کیش کنید. این یعنی حدود دو میلیون نفر. اما در جای دیگر معاون گردشگری شما اعلام کرده ظرفیت کیش بالغ بر یک میلیون و 800 هزار نفر است.
نوروز امسال ما در کیش میزبان حدود 250 هزار گردشگر بودیم. اگر صحبتهای معاون گردشگری سازمان میراث فرهنگی را اصل بگیریم و آمار یکمیلیونی مسافرت ایرانیها به خارج از کشور را بپذیریم، این یعنی کیش به تنهایی توانسته است، پذیرای جمعیتی حدود یکچهارم تعداد مسافرانی باشد که در نوروز از ایران خارج شدهاند. این در حالی است که ضریب اشغال هتلهای ما در ایام نوروز 90 درصد بود و 10 درصد از ظرفیت هتلها خالی ماند. با احتساب همین اعداد یعنی ما در حال حاضر هم توان جذب این 20 درصد را داریم. البته تعداد قابل توجهی هتل در حال ساخت در کیش نیز وجود دارد که مطمئناً با رشد گردشگری و سرازیر شدن ثروت ملی در گردشگری داخلی، این هتلها هم تکمیل و به ظرفیت فعلی اضافه خواهند شد.
میپذیرید که ضعفهایی در توسعه گردشگری کیش وجود دارد اما آیا این ضعفها بیشتر زیرساختی است که گردشگران را به کیش جذب نمیکند یا فرهنگی است؟
برخی از این ضعفها به قوانینی برمیگردد که طی سالهای اخیر به تصویب رسیده و برخی مزایای مناطق آزاد مانند کیش را از آنها سلب کرده است. به عنوان مثال برخی محدودیتهای تجاری باعث شده کیش مزیت تجاری خود را از دست بدهد و بازار خود را به استانبول و دوبی واگذار کند. وضع قوانین مالی سختگیرانه برای مناطق آزاد باعث شده تجار ما از بنادر خارجی استفاده کنند. قانونی که دست کیش را بسته، بندر جبلعلی را پر و بال میدهد و امروز برای تاجر ما مقرونبهصرفه این است که کالای خود را به جای کیش از بندر جبلعلی وارد منطقه آزاد خرمشهر کند. وقتی از کنار گذاشتن سختگیری در مناطق آزاد حرف میزنیم، یک معنای آن تجدیدنظر در همین قوانین است. طی شش ماه گذشته هم تلاشهای بسیاری کردیم که برخی از این قوانین اصلاح شوند و مزیت تجاری کیش به این جزیره بازگردانده شود تا گردشگرانی که به قصد خرید عازم استانبول یا دوبی میشوند، به کیش بیایند، اما متاسفانه سختگیریها در برخورد با مناطق آزاد که از فهم نادرست موضوع مبتلا به امروز ما در این مناطق و اصول رقابت با بیگانگان ناشی میشود، مانع این اتفاق شده است. تداوم این سختگیریها و بازنگری نکردن در مواجهه با گردشگران مناطق آزاد باعث خواهد شد این مناطق رفتهرفته ضعیفتر شوند و از برههای به بعد دیگر نتوانند در مقابل رقبای خارجی خود، مقاومت کنند. نباید فراموش کنیم که سرزمینی مانند کیش، نماد برتر کالای ایرانی در حوزه گردشگری است و نابودی آن مانند نابود کردن یک کارخانه بزرگ تولید محصولات داخلی است که موجب بیکاری عده قابل توجهی از مردم و رکود اقتصادی میشود. اما گاهی در ذهن و سخن برخی مسوولان شاهد یک سوءتفاهم نسبت به کل مناطق آزاد و بعضی اوقات به صورت خاص نسبت به جزیره کیش هستیم. یکی از وظایف ما در سال جدید تلاش برای زدودن این سوءتفاهمها و سوءظنهاست. در کنار همه این درخواستها ما نیز وظیفه داریم نام و نشان کیش را بهعنوان یک کالای ایرانی در عرصه گردشگری، ارتقا دهیم و کیفیت خدماتی را که به گردشگران ارائه میشود بالا ببریم.
چگونه میتوان گردشگرانی را که به کشورهای همسایه میروند جذب کیش کرد؟
ارزان کردن سفر به کیش با اصلاح ساختارها، بازگرداندن مزیت تجاری به جزیره و ایجاد فضایی آرام و بدون دغدغه برای خانوادهها در کنار اطلاعرسانی و تبلیغات مناسب در رسانه ملی و قدرت دادن به کیش به عنوان یک کالای داخلی در رقابت با نمونههای خارجی، میتواند بخشی از گردشگرانی را که به کشورهای همسایه میروند، روانه کیش کند. بخش قابل توجهی از مسافران ایرانی با هدف خرید و لذت بردن از تعطیلاتی آرام از مرزها خارج میشوند، اگر قوانین تجاری مربوط به مناطق آزاد با هدف کمک به افزایش توان رقابتی ما اصلاح شود، بدون شک توان جذب بخشی از گردشگرانی را که به کشورهای همسایه میروند به دست خواهیم آورد.