تاریخ انتشار:
فتوای آیتالله موسویاردبیلی درباره پارازیت
تبدیل خانه هدایت به زبالهدانی
بحثپارازیتهای ماهوارهای در سالهای اخیر به یکی از مباحثمهم سیاسی و فرهنگی کشور بدل شده است. با این همه نمیتوان از این نکته گذشت که این پارازیتها تاثیرات مهم بهداشتی و زیستمحیطی نیز دارد. در این زمینه «شفقنا» سایت نزدیک به آیتالله سیدعلی سیستانی استفتایی از آیتالله عبدالکریم موسویاردبیلی داشته است.
در هفته گذشته بازار عیادت از رئیس سازمان حفاظت از محیط زیست داغ داغ بود. از سیدمحمد خاتمی گرفته تا وزرای کابینه و بسیاری از فعالان سیاسی، اجتماعی و محیط زیستی به بیمارستان محل درمان معصومه ابتکار سری زدند و احوال او را پس از تصادف و عمل جراحی جویا شدند. در این هفته به موازات اعلام زمانبندی برای ثبتنام دریافت یارانه، تبلیغات گستردهای نیز برای انصراف مردم از دریافت یارانه انجام گرفت. در این میان اما تبلیغات صدا و سیما در بسیاری از موارد به نظر میرسد که سبب نقض غرض شده باشد. تکرار غیرقابل تحمل تبلیغات مستقیم در این باره سبب شده است بسیاری از مخاطبان این رسانه نسبت به پیامهای آن گارد گرفته و حتی به واکنشهای احساسی دست بزنند. اعلام چندباره انصراف فوتبالیستها و هنرمندان مشهور از دریافت یارانه در وهله نخست این پرسش را در ذهن افکار عمومی ایجاد میکند که اصولاً چرا این چهرهها تاکنون یارانه دریافت میکردند، از سوی دیگر این مساله را نیز مطرح میکند که این چهرهها متمکن هستند و افرادی باید از دریافت یارانه انصراف دهند که دریافتی سالانه آنها بیش از یک میلیارد باشد. در این فضا به نظر میرسد دولت محتاج کمک همه
گروههاست. اعتماد در گزارشی به این مساله پرداخته و از عزم اصلاحطلبان برای یاری به دولت خبر داد. این روزنامه نوشت: «نشست مشورتی اصلاحطلبان در دفتر سیدمحمد خاتمی در خیابان یاسر برگزار شد، از همه طیفها و گروههای اصلاحطلب هم نمایندگانی آمده بودند، از کارگزاران گرفته تا سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و مشارکت و... همه بودند؛ محمدرضا خاتمی، غلامحسین کرباسچی، حسین مرعشی، محمد هاشمی، محمد سلامتی، محسن آرمین، محمدعلی نجفی و... نشستی صمیمی با حضور همه یاران دیروز و امروز خاتمی. در این نشست محمدعلی نجفی و محمد ستاریفر، روسای سابق سازمان برنامه و بودجه در این باره گزارشات مبسوط و دقیقی به اعضای شورا دادند؛ گزارشاتی که اهمیت درخواست دولت از مردم برای نه به یارانه را جدیتر و حیاتیتر میکرد. در پایان نشست، 46 عضو این شورا متفقالقول بر همکاری با دولت برای اقناع مردم به انصراف از یارانه تاکید کردند. شورای مشورتی اصلاحطلبان بر این اساس از توانمندان جامعه و کسانی که نیاز کمتری به دریافت یارانه در شرایط کنونی دارند میخواهد که با انصراف داوطلبانه از دریافت آن در فرصت باقیمانده از ثبت نام، در این اقدام ملی شرکت کنند.
در کنار این اخبار وزیر اقتصاد نیز از شناسایی بیش از 10 میلیون ثروتمند خبر داد. علی طیبنیا اعلام کرده است هر کدام از این افراد اگر برای ثبتنام اقدام کنند، نام آنها از فهرست یارانهبگیران حذف خواهد شد. با توضیحات جناب وزیر این پرسش طرح میشود که با چه معیاری ایشان در کشور 10 میلیون سرپرست خانوار ثروتمند یافتهاند. با توجه به متوسط 3/3 تعداد اعضای خانوار در ایران به عبارتی ما بیش از 33 میلیون نفر شهروند ثروتمند در کشور خواهیم داشت. در این صورت باید بسیار خوشحال باشیم که نیمی از جمعیت ایران را ثروتمندان تشکیل میدهند.»
فتوای آیتالله موسویاردبیلی درباره پارازیت
بحث پارازیتهای ماهوارهای در سالهای اخیر به یکی از مباحث مهم سیاسی و فرهنگی کشور بدل شده است. با این همه نمیتوان از این نکته گذشت که این پارازیتها تاثیرات مهم بهداشتی و زیستمحیطی نیز دارد. در این زمینه «شفقنا» سایت نزدیک به آیتالله سیدعلی سیستانی استفتایی از آیتالله عبدالکریم موسویاردبیلی داشته است. این سایت در پرسش خود آورده است: «با توجه به بهرهبرداری دشمنان اسلام از شبکههای ماهوارهای جهت پیگیری و انتشار اهداف خود بر ضد اسلام و ضد منافع جهان اسلام و ضد فرهنگ جوامع اسلامی از یک سو و آسیب ارسال پارازیت بر روی این امواج ماهوارهای که منجر به افزایش احتمال بروز اختلالات عصبی و مغزی، آریتمی قلبی یا توقف حرکت قلب، مرگ کودکان و نوزادان، ابتلا به سرطان خون، اماس و بیماریهای صعبالعلاج و به مرور زمان مرگ خاموش مسلمانان و سایر شهروندان کشورهای اسلامی میشود از سوی دیگر، آیا ارسال این پارازیتها به لحاظ شرعی مجاز است یا خیر و چه حکمی دارد؟» آیتالله موسویاردبیلی نیز در اینباره اعلام کرد: «چنانچه ثابت شود که ارسال پارازیت موجب ضرر متنابهی مانند موارد مذکور در سوال میشود ارسال آنها جایز نیست.»
بیاطلاعی از سرنوشت 200 کتاب نفیس میراث فرهنگی
در ماههای اخیر اخبار زیادی درباره تبعات و هزینههای ناشی از تصمیمات دولتهای محمود احمدینژاد در رسانهها منتشر شده است. در میان این اخبار، اما اخبار میراث فرهنگی بیش از دیگر موارد دلسوزان کشور را نگران کرده است. فرهیختگان در اواسط هفته گذشته در گزارشی در این باره نوشت: «مرکز اسناد و کتابخانه سازمان میراث فرهنگی که گنجینه یکصد سال هویت تاریخی و فرهنگی کشور است پس از چهار سال، بازگشایی شد. سال 1389 در پی تصمیم حمید بقایی، رئیس وقت سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری و همینطور احمد میرزا خوشنویس، رئیس وقت پژوهشگاه میراث فرهنگی، کتابخانه و مرکز اسناد سازمان میراث فرهنگی، یکروزه با کمک چندین کارگر و بدون حضور کارشناسان کتابخانه بار کامیون شده و به شیراز منتقل شد. در این انتقال بسیاری از سندها، نگاتیوها، اسلایدها و مدارک باستانشناسی و مرمت بناهای تاریخی و میراث فرهنگی کشور آسیب دید و خیلیها از بین رفت. مدتها مرکز اسناد و کتابخانه سازمان میراث فرهنگی که اطلاعات ذیقیمتی از نحوه کاوشهای باستانشناسی، تعداد آثار مکشوفه از سایتهای تاریخی، جانمایی و عکسهای قدیمی را دربرمیگرفت در شیراز بلاتکلیف بود.
عدهای میگفتند که کارتن اسناد و کتابخانه در گمرک شیراز و عدهای دیگر میگفتند در بخشی از ترمینال اتوبوسرانی رها شده است. علاوه بر مرکز اسناد که در حقیقت محل رجوع کارشناسان و پژوهشگران بود، معاونت میراث فرهنگی نیز به شیراز و معاونت صنایعدستی به اصفهان منتقل شد. کارمندان سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری جلوی مجلس تحصن کردند و به دیوان عدالت اداری نامه نوشتند و رسانهها اعتراضها را بازتاب دادند اما هیچ تغییری در تصمیم روسای وقت سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری رخ نداد. سرانجام روزها و سالها گذشت تا عمر دولت دهم به پایان برسد و دولت یازدهم روی کار بیاید. مهرماه سال 1392 بود که جلیل گلشن، رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی پیگیر بازگشت مرکز اسناد و کتابخانه سازمان میراث فرهنگی به تهران شد. 24 کارشناس به سرپرستی ملیحه مهدیآبادی شبانهروز کار کردند تا توانستند کتابها، اسناد، نگاتیوها، اسلایدها، عکسها و فیلمها را تا اندازهای سر و سامان دهند که این مرکز دوباره سرپا و در مراسمی بازگشایی شود. هر چند به قول جلیل گلشن، رئیس پژوهشگاه، مرکز اسناد و کتابخانه کنونی هیچ وقت مانند مرکز اسناد و کتابخانه قبل
از سال 1389 نمیشود اما باز هم جای خوشحالی است. او ادامه داد متاسفانه آمار دقیقی از تخریب اسناد در سال 1389 وجود ندارد اما درباره کتابها چیزی حدود 200 جلد کتاب کسری داریم.»
صادق هدایت همچنان ممنوعالقلم است
روزنامه قانون در گزارشی به سرنوشت خانه صادق هدایت پرداخته است. در بخشی از این گزارش آمده است: «جهانگیر هدایت، برادرزاده صادق هدایت گفت: عده زیادی از دوستداران صادق هدایت به ما مراجعه کردند و گفتند که میخواهند خانه این نویسنده را نجات دهند. به همین دلیل تصمیم گرفتیم در وهله اول نامهای رسمی به سازمان میراث فرهنگی ارسال کنیم و از آنها بخواهیم این خانه را به عنوان یک اثر ملی میراث فرهنگی حفظ کنند. او با تاکید بر اینکه خانه صادق هدایت به عنوان اثری ملی و تاریخی نباید تخریب شود، تصریح کرد: متاسفانه این خانه به دست بیمارستان امیراعلم افتاده و به زبالهدانی تبدیل شده است. آیا چنین وضعیتی برای خانه یکی از بزرگترین نویسندگان ایران، مناسب است؟ هر زبالهای که دارند به درون این خانه میریزند در حالی که این خانه باید وجهه فرهنگی داشته باشد... سازمان میراث فرهنگی وظیفه دارد بر اساس تابلوی بزرگی که بالای در خانه نصب کرده و شماره ثبتی که به ملک داده، این ساختمان را از حالت فعلی که بسیار زننده است خارج کرده و آن را به مکانی فرهنگی تبدیل کند. تا به حال ۴۶۰ امضا برای این نامه جمعآوری شده است و با جمعآوری ۴۰ امضای دیگر
نامه را برای سازمان میراث فرهنگی ارسال میکنیم و منتظر پاسخ سازمان خواهیم بود. خانه صادق هدایت در خیابان سعدی، ضلع جنوب شرقی بیمارستان امیراعلم، خیابان شهید تقوی (خیابان هدایت) پلاک ۳، کنار خانه سفیر کبیر دانمارک واقع شده است. خانه مورد نظر به دستور پدر صادق هدایت بنا شده و فرم و ساختار بنا به سبک اواخر دوران قاجار برمیگردد. در دهه 50 دفتر فرح پهلوی به فکر افتاده بود موزهای برای مرحوم صادق هدایت ترتیب دهد. برای این کار خانه پدری هدایت را خریدند و اشیای شخصیاش را از بازماندگان هدایت گرفتند که پس از انقلاب اسلامی در ۱۳۵۷ این کار انجام نگرفت. با پیروزی انقلاب اسلامی ملک مصادره شد و در اختیار دانشگاه علوم پزشکی تهران قرار گرفت. سپس، به عنوان مهدکودک کارکنان مهدکودک صادقیه مورد بهرهبرداری قرار گرفت. سال ۱۳۸۱ برادرزاده هدایت - جهانگیر هدایت- و جمعی دیگر به نوع کاربری این خانه توسط دانشگاه علوم پزشکی اعتراض کردند و کاربری خانه از مهدکودک به کتابخانه تغییر پیدا کرد. این اعتراضها برای تغییر نهایی خانه به موزه ادامه دارد. در سال ۱۳۹۲ حیاط و محوطه خانه صادق هدایت تبدیل به انبار ضایعات بیمارستان شد. عمارت
مذکور در سال ۱۳۷۸ در سیاهه آثار ملی ایران با شماره ۲۴۹۱ به ثبت رسید.»
توضیح درباره یک مطلب |
در صفحه 210 شماره 24 اسفند 1392 تجارت فردا، مطلبی از اینجانب چاپ شده است که باید از جای دیگری منتقل شده باشد. زیرا بنده با آن مجله مصاحبهای نداشته و مطلبی نیز به آن مجله معتبر ندادهام. درباره مطلب نقل شده، سه نکته را عرض میکنم که انتظار است که در شماره بعد، از نقل آن خودداری نشود. 1- در آغاز مطلب آمده است که در مجلس اول بین بنده و جناب آقای روحانی همکاری تنگاتنگی وجود داشته است، که چنین مطلبی از سوی بنده گفته نشده است و چنین امری واقعیت ندارد. 2- گرچه محتوای مطالب نقلشده، نزدیک به آن چیزی است که بنده عرض کردهام، اما ادبیات و تعبیراتی در آن به کار برده شده است که از مصاحبهکننده محترم است. 3- اینجانب در انتخابات خرداد 92 از جناب آقای روحانی حمایت کرده و اکنون نیز حمایت از ایشان را که بر مسائل اصلی کشور انگشت گذاشتهاند و در جهت حل آنها تلاش میکنند، بر خود لازم میدانم. امیدوارم که ایشان موفق شوند و این بار سنگین را از دوش ملت بردارند و مردم از ایشان راضی باشند که خوشنودی خداوند و رضایت و اعتماد مردم است. حسین انصاریراد |
دیدگاه تان را بنویسید