آیا شبکههای اجتماعی، شیوههای رسیدن به شهرت را تغییر دادهاند؟
شهرت شبکهای
آدمهای زیادی پیشرفت یکباره خود را مدیون شبکههای اجتماعی هستند.
آدمهای زیادی پیشرفت یکباره خود را مدیون شبکههای اجتماعی هستند. برخی به مدد این شبکهها، کسب نام و شهرت کردهاند و برخی هم ثروتمند شدهاند. در این میان، افراد خوششانس معدودی هم بودهاند که به هردو رسیدهاند چرا که وقتی شهرت به سراغ کسی بیاید فرصتهای بسیاری برای پولسازی و کسب درآمد هم در خانهاش را خواهد زد.
بدون تردید هیجانانگیز است که تصور کنیم سایتها و اپلیکیشنهایی مانند یوتیوب، اینستاگرام و شبکههایی نظیر توئیتر و تلگرام این قدرت را دارند که استعدادهای افراد را فراتر از روشهای مرسوم به دنیا معرفی کنند و سبب نامآور شدن آنان شوند. در این رویای شیرین، ورود به یک شبکه اجتماعی مانند بالا رفتن از پلههای یک صحنه باشکوه است که هزاران و شاید میلیونها تماشاگر، از دور و نزدیک به تماشای آن نشستهاند و این صحنه باشکوه مجازی در زندگی بسیاری از استعدادها، به یک صحنه واقعی تبدیل شده است. برند جاستین بیبر که در یوتیوب زاده شد، نمادی از این واقعیت است.
این همه اما، تنها روی خوشایند و مسحورکننده ماجراست. سکه شهرتهای شبکهای روی دیگری هم دارد. شهرت در این مجازستان برای خیلیها شانس که نمیآورد هیچ دردسرساز هم میشود. برخی از این افراد بداقبال ستارگانی هستند که به لطف گوشیهای هوشمند همهکاره و شبکههای کنجکاو و حرمتناشناس اسرار زندگیشان در تصویر و خبر جار زده میشود و آرامش و آسایششان به باد میرود. گروه دیگر هم کسانی هستند که مشهور میشوند اما، منفور هم میشوند و آبرو و حیثیت و موقعیت و سرمایه اجتماعیشان به واسطه این شهرت ناخواسته بیدوام از دست میرود. ماجراهایی مانند جنجال پس از مرگ دختر پورشهسوار، انتشار عکسهای خصوصی الهام عرب در شبکههای اجتماعی یا دستگیری پسر جنجالی تلگرام که هفته گذشته به تیتر بسیاری از رسانهها تبدیل شد، مثالهایی از این دست هستند.
شهرت شبکهای گویا، چندان هم قابل اعتماد و اتکا نیست. برخی را یکشبه از فرش به عرش میرساند و برخی دیگر را زمین میزند. آنچه بدیهی است در حضور این رسانههای مدرن تعادل و توازن شهرت برهمخورده است و روشهای سنتی کسب اسم و رسم در حال تغییر است. شاید به همین دلیل است که کسب و کارهای بسیاری برندسازی، نامآوری و گسترش بازارهای خود را بدون حضور فعال در شبکههای اجتماعی میسر نمیدانند و بسیاری از افراد نیز برای ساختن برند شخصی به این شبکهها روی میآورند. در این میان اما، کسانی ضرر میکنند که ناخواسته اسرارشان برملا میشود و شهرت به جای محبوبیت و ثروت، نفرت و انزوا برایشان رقم میزند.
از خاطر نبریم که شبکههای اجتماعی یک خیابان یکسویه نیستند. دوسویه هم نیستند. آنها در واقع مجموعه درهم و برهمی از میلیونها خیاباناند که در جاهای مختلف و نامشخصی همدیگر را قطع میکنند. به همین خاطر است که نمیتوان پیشبینی کرد اطلاعاتی که روی این شبکهها به اشتراک گذاشته میشود سر از کجا در میآورد، تا چه اندازه دستکاری میشود، چه بازخوردهایی پیدا میکند و از همه مهمتر پیامدهای اجتماعی آن چه بر سر کسانی میآورد که به واسطه این شبکه نامآور شدهاند.
دیدگاه تان را بنویسید